پاورپوینت کامل شنیدن اخبار دروغ هم حرام است ۴۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شنیدن اخبار دروغ هم حرام است ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شنیدن اخبار دروغ هم حرام است ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شنیدن اخبار دروغ هم حرام است ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

من فرزند یک خانواده روحانی اصیل هستم. به دلیل اینکه جد مادری من موسس حوزه علمیه قم بودوبه قول سعدی همه قبیله من عالمان دین بودند. در دوران نوجوانی من در منزل ما اینگونه بود که اولا رادیو نداشتیم. چرا که در آن زمان یعنی حدود دهه سی رادیو را حرام می دانستند و به خصوص خانواده های متدینین رادیو نداشتند و گوش هم نمی کردند. اگر رادیویی در خانه بود بیشتر نشان روشنفکری تلقی می شد.

من فرزند یک خانواده روحانی اصیل هستم. به دلیل اینکه جد مادری من موسس حوزه علمیه قم بودوبه قول سعدی همه قبیله من عالمان دین بودند. در دوران نوجوانی من در منزل ما اینگونه بود که اولا رادیو نداشتیم. چرا که در آن زمان یعنی حدود دهه سی رادیو را حرام می دانستند و به خصوص خانواده های متدینین رادیو نداشتند و گوش هم نمی کردند. اگر رادیویی در خانه بود بیشتر نشان روشنفکری تلقی می شد.وثانیا روزنامه خوانی هم بین علما رسم نبود. طلبه های جوان بسیار کم کنار روزنامه فروشی می ایستادند و نگاهی به تیترها و صفحات اول روزنامه ها می کردند و اغلب بودجه ای هم برای روزنامه خریدن نداشتند. اما به مرور در بعضی مواقع حساس آقایان علمای جوانتر به روزنامه ها نگاهی و کسب اطلاعی می کردند. من به خاطره ای اشاره کنم شاید برای شما جالب باشد.. مرحوم پدرم، سید محمد محقق داماد آموزگار فقاهت قرن معاصر، از کسانی بود که اواخر عمرش روزنامه می خواند و به خصوص به روزنامه اطلاعات توجه داشت. در آن زمان معروف بود که روزنامه خوانها روزنامه اطلاعات می خوانند. پدرم در سال ۱۳۴۷ درگذشت اما به خاطر دارم که ایشان سالهای اواخرعمرشان روزنامه اطلاعات که عصرها منتشر می شد تهیه می کرد و به دقت می خواند حتی به ما می گفت که شما روزنامه را دقیق نمی خوانید و سر سری نگاه می کنید.ولی قبلها چنین نبود گاهگاهی روزنامه میخواندند. به خاطر دارم در سال ۱۳۳۴ که آن موقع من کلاس سوم ابتدایی بودم. در زمستان همان سال بود که پدرم روزی به من و برادرم که امروز ایشان از مراجع علمی حوزه علمیه قم است گفتند که روزنامه را برای من تهیه کنید، من نگران هستم. پرسیدیم چرا نگران هستید؟ گفتند می خواهم بدانم تکلیف این بچه سیدها چه شد؟ در آن زمان از اعضای فداییان اسلام محاکمه نظامی شده بودند و ایشان می خواستند بدانند که تکلیف اینها چه شده است. پدرم خبر داشت که اینها محکوم به اعدام شده اند و عده ای از آقایان علما هم وساطت کرده بودند که وضعیت اینها تغییر کند و پدرم می خواست بداند که این وساطتها بالاخره به اطلاع ارباب قدرت رسیده یاخیر واگررسیده اثر کرده یا نه. من و برادرم به سمت دکه روزنامه فروشی که صاحبش آقایی به نام بابایی بود و جلوی صحن آستانه فیضیه بود رفتیم. عصر زمستانی بود .صاحب روزنامه فروشی گفت که روزنامه نیامده است. ظاهرا جاده بارانی بوده است. پیگیر شدیم و فهیمیدم که روزنامه را از طریق گاراژ ترانسپورت شمس العماره می آورند. به گاراژ رفتیم و مدتها صبر کردیم که دست خالی برای پدرم بازنگردیم. اما سرانجام ماشین نیامد و روزنامه ای هم به دست ما نرسید. فردا صبح که روزنامه را به دست آوردیم خبر تیرباران فداییان اسلام در روزنامه منتشر شده بود. پدرم خیلی سریع البکا وشدید التاثر بود. با دیدن این خبر به شدت گریه کرد. وقتی که ایشان خبر را خواندند در خبر آمده بود که سه نفر از افرادی که اعدام شدند یعنی نواب صفوی، خلیل طهماسبی و محمد واحدی درخواست ملاقات با تیمسار آزموده دادستان ارتش کرده بودند. نوشته بودوقتی که با تیمسار ملاقات کرده بودند نواب صفوی از دادستان خواسته بود که جریان فرجام خواهی را برای آنها توضیح دهد. در خبر آمده بود که تیسمار آزموده فرجام خواهی را برای آنها بیان کرده بود و گفته بود که هر محکومی که حکم محکومیتش در دادگاه تجدید نظر اعلام شود می تواند ظرف ده روز درخواست فرجام خواهی کند. اگر مهلت مقرر منقضی شود و محکوم درخواست تجدید نظر نکند این عمل به منزله عدم فرجام خواهی است. وسپس بلافاصله در همان خبر جریان تیرباران شدن را نوشته بود. به هر حال در خبر همین آمده بود این بحث در آن موقع می شد و پدرم که فقیه بود در این مورد به سبک نفقه بحث می کرد که ظاهر این خبر اینست که اینها درخواست فرجام خواهی نکرده اند چون از جریان ومقررات فرجام خواهی اطلاع کافی نداشته اند . اگر چنین است لازمه اش اینست که جق انان تضییع شده است

.

به هرحال در ان ایام تماس با روزنامه گاه گاهی بود. به خاطر دارم از سال ۴۲ به بعد منزل ما آبونمان روزنامه اطلاعات بود. روزنامه اطلاعات قبل از انقلاب هم جز وروزنامه های پر خواننده بود. آن مقاله توهین آمیزی هم که نسبت به حضرت امام خمینی طاب ثراه دراین روزنامه منتشر شده بود هم به خاطر این بود که این روزنامه پر خواننده ای بود. روزنامه صفحات متنوعی داشت. طلاب به ندرت مقید بودند روزنامه بخوانند و در سنوات اخیر به خاطر دارم که مرحوم فلسفی تکه ای از روزنامه را بالای منبربردومطلبی را برای مردم خواند. خطبایی هم برای مردم همین شیوه را تقلید می کردند.حتی وقتی که من به تهران به منزل دایی ام حضرت آیت الله دکتر مهدی حایری یزدی می آمدم و ایشان هم آبونمان روزنامه اطلاعات بودند روزنامه را می دیدم. علمای اهل فکر واقف بودند که مطبوعات بعد از ماجرای مشروطیت رکن چهارم مشروطیت است و باید آزاد باشد. در ذهن آنها این بود که اگر قانون اساسی رعایت می شد و مطبوعات که رکن چهارم مشروطیت است بتواند آزاد باشند برای جامعه ثمرات خوبی هم داشت. البته در ذهن برخی هم بود که اگر مطبوعات ازاد باشد ممکن است علیه دین هم بنویسند. مقصود آنها روزنامه های چپ بودند که علیه دین می نوشتند. اما در همین روزنامه ها تصاویر مبتذل و تبلیغ ها ی نامشروعی بود که علما فکر می کردند که اینها رواج فساد است. آنها این موارد را اوراق ضاله می گفتند و اگر گاهی هم می خریدند و می خواندند معتقد بودند که نوعی اضطرار است. روزنامه اطلاعات انصافا از این نظر وزین تر بود و خیلی هم سراغ موارد مبتذل نمی رفت

.

لازم است که دراینجا به نکته مهمی اشاره کنم وان مباحث دینی و اخلاقی است. قبلا روزنامه های دینی روزنامه های خاص بودند مانند روزنامه سرچشمه و یا ندای حق و ندای اسلام. مجلات دینی هم بود مانند مجموعه حکمت و درسهایی از مکتب اسلام که آیت الله مکارم مسئول آن بودند که حتی مورد تایید آیت الله بروجردی هم قرار گرفت. بعدا فصلنامه ای به نام مکتب تشیع که مسئولش آقای ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.