پاورپوینت کامل سعدی؛ سنت و نوآوری ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سعدی؛ سنت و نوآوری ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سعدی؛ سنت و نوآوری ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سعدی؛ سنت و نوآوری ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

اشاره: سعدی سنت‌گرایی است نوآور. او با تکیه بر سنتهای ادبی پیش از خود، یعنی میراث ادبی خراسان و با اصلاح و تکمیل آن‌ها، چنانکه خود می‌خواست و می‌اندیشید، مکتب ادبی فارس یا مکتب ادبی شیراز را بنیاد نهاد. در نثر، گلستان را پدید آورد که هم به لحاظ چگونه گفتن شاهکار است، هم به لحاظ چه گفتن، کتابی که قرنها کتاب درسی بود. در حوزه شعر هم، بوستان را سرود که در آن به طرح آرمانشهر پرداخت، هم به سرودن غزل‌ها و قصایدی پرداخت که هر دو در نوع خود بدیع است، سرودهایی که آن‌ها را به صفت «سهل‌ ممتنع» موصوف ساخته‌اند. سروده‌های او جمله سخن عشق است که از عشق حسی مجازی تا عشق حقیقی عرفانی را در برمی‌گیرد و آنچه در این حرکت تازگی دارد اولاً، تأکید بر عشق مجازی است به عنوان درآمدی بر فهم عشق؛ ثانیاً، تأکید بر عشق به انسان و گونه‌ای انسان‌گرایی که در تمام نوشته‌ها و سروده‌ها هدف نهایی سعدی است. این نوشتار پیشتر در دفتر هجدهم سعدی‌شناسی به چاپ رسیده است و از استاد دادبه سپاسگزاریم که آن را در اختیار ما نهادند.

اشاره: سعدی سنت‌گرایی است نوآور. او با تکیه بر سنتهای ادبی پیش از خود، یعنی میراث ادبی خراسان و با اصلاح و تکمیل آن‌ها، چنانکه خود می‌خواست و می‌اندیشید، مکتب ادبی فارس یا مکتب ادبی شیراز را بنیاد نهاد. در نثر، گلستان را پدید آورد که هم به لحاظ چگونه گفتن شاهکار است، هم به لحاظ چه گفتن، کتابی که قرنها کتاب درسی بود. در حوزه شعر هم، بوستان را سرود که در آن به طرح آرمانشهر پرداخت، هم به سرودن غزل‌ها و قصایدی پرداخت که هر دو در نوع خود بدیع است، سرودهایی که آن‌ها را به صفت «سهل‌ ممتنع» موصوف ساخته‌اند. سروده‌های او جمله سخن عشق است که از عشق حسی مجازی تا عشق حقیقی عرفانی را در برمی‌گیرد و آنچه در این حرکت تازگی دارد اولاً، تأکید بر عشق مجازی است به عنوان درآمدی بر فهم عشق؛ ثانیاً، تأکید بر عشق به انسان و گونه‌ای انسان‌گرایی که در تمام نوشته‌ها و سروده‌ها هدف نهایی سعدی است. این نوشتار پیشتر در دفتر هجدهم سعدی‌شناسی به چاپ رسیده است و از استاد دادبه سپاسگزاریم که آن را در اختیار ما نهادند.

۱ درآمد

سنت، واژه‌ای است عربی به معنی طریقه و روش، عادت، روش پسندیده و غیرپسندیده و در اصطلاح شریعت، روشی به کار گرفته شده در دین است که به کارگیری آن نیک است، اما واجب نیست. به همین سبب کسی که بدان عمل نکند، به کیفر نمی‌رسد مثل اذان و اقامه و همانندان آن‌ها که از آن‌ها به سنت هدایت یا مؤکد تعبیر می‌شود و ترک کردن آن مکروه است و نیز مثل مسواک کردن و اذان منفرد (این که شخص خودش هنگام نماز اذان بگوید) که از آن به سنت زاید (جمع سنن زواید) تعبیر می‌شود و ترک کردن آن مکروه نیست. (جرجانی، ۱۳۰۶ ق.: مدخل «السنه»).

بر این اساس و بر این قیاس از روش‌های به کار گرفته شده از سوی بزرگان علم و ادب نیز به سنت علمی و سنت ادبی تعبیر توان کرد. بنابراین سنت ادبی عبارت از میراث ادبی گذشتگان است که شاعر و نویسنده می‌تواند در اثر منظوم یا منثور خود از آن بهره گیرد (

Cuddon, 1981: 102

).

بدیهی است که یک سلسله آثار ادبی، پیش از روزگار هر نویسنده و هر شاعر هست که نویسنده و شاعر، کار خود را با آن‌ها و به پیروی از آن‌ها آغاز می‌کند و بر حسب میزان تأثیری که می‌تواند در تحول آنچه پیش از او بوده، داشته باشد، به گونه‌ای و به میزانی سنت را تعدیل، اصلاح و حتی دگرگون می‌سازد. بنابراین شاعران بزرگ سبک‌آفرین، در مسیر تکاملی هنر خود دو مرحله طی می‌کنند:

الف. مرحله تقلید که همان عمل کردن بر اساس سنت ادبی است، سنتی که پیش از شاعر و نیز در روزگار ظهور او حاکمیت دارد و شاعر باید برای آغاز کار، نه تنها از آن آگاه باشد که باید با آن و بر بنیاد آن، آغاز کند. نظامی عروضی بر همین اساس و از همین منظر توصیه می‌کند که اگر شاعر بخواهد شاعر واقعی شود و شعر او و نام او بماند باید که:

«در عنفوان شباب و در روزگار جوانی بیست هزار بیت از اشعار متقدمان یاد گیرد و ده هزار کلمه از آثار متأخران پیش چشم کند و پیوسته دواوین استادان همی خواند و یاد همی گیرد» (نظامی عروضی، ۱۳۶۸: ۳۰).

این توصیه، در واقع توصیه به توجه شاعر نسبت به سنت ادبی و سرمشق گرفتن از آن است و در عین حال زمینه‌ساز رسیدن شاعر به مرحله‌ای که می‌‌توان از آن به مرحله خلاقیت و ابتکار تعبیر کرد.

ب. مرحله خلاقیت یا ابتکار، مرحله‌ای است که شاعر با پشت سر نهادن مرحله تقلید یا پیروی کردن محض از سنت‌ها، بدان نائل می‌آید و به تعدیل و اصلاح سنت دست می‌زند و اگر شاعری بزرگ و درجه اول باشد، ضمن توجه به سنت و استفاده از آن، سنت را دگرگون می‌سازد و شیوه‌ای نوآیین بنیاد می‌نهد که آیندگان از آن به سنت تعبیر می‌کنند. از این دیدگاه است که ابن خلدون، شاعری را مشروط به دو شرط می‌داند: شرط نخست، گلچین کردن اشعار اصیل و به خاطر سپردن آنهاست تا سرمشق قرار گیرد؛ شرط دوم، که بر آن تأکیدی خاص می‌ورزد «فراموش کردن آن محفوظات» (= اشعار به خاطر سپرده شده) است تا شاعر از زیر نفوذ سنت بیرون آید و به مرحله خلاقیت گام نهد (ابن خلدون، ۱۳۶۶: ج۲، ۱۲۱۷ـ۱۲۱۶). مراد ابن خلدون از فراموش کردن محفوظات، به نوعی رهایی از سلطه آنهاست که اگر این رهایی صورت نپذیرد، شاعر همچنان مقلد باقی می‌ماند و کاری جز تکرار سنت نمی‌تواند کرد.

این نکته نیز در خور توجه است که نه تنها تعدیل و اصلاح سنت که حتی دگرگون‌سازی آن، که لازمه نوآوری است، نیز به نوعی ریشه در سنت دارد که به قول بهار:

گذشته پایه و بنیان حال و آینده است

سوابق است که هر شغل را نظام دهد

(بهار، ۱۳۸۸: ۴۴۵)

مجموعه آثار ادبی که زیر نفوذ سبک خراسانی پدید آمده است نسبت به آثار پدید آمده در سبک عراقی، سنت محسوب می‌شود و مجموعه آثار پدید آمده در سبک عراقی نیز نسبت به آثار پدید آمده در سبک هندی، سنت به شمار می‌آید و به همین صورت و سان هر جریان ادبی جدید، مجموع آثاری تحت عنوان سنت یا آثار سنتی پشت سر دارد، اما همان آثار زمینه‌ساز ظهور سبک‌های نو و جریان‌های جدید محسوب می‌شوند و چنین است که آثار ادبی یک کشور، در عین تحول و نو شدن، گونه پیوستگی نیز دارند و بر روی هم به آن کشور و فرهنگ آن کشور تعلق دارند. بنابراین نه یکسره در سنت ماندن مطلوب است نه یکسره از سنت گسستن که آن ماندن، سکون و در جا زدن و بیگانه شدن با خلاقیت و نوآوری است و این گسستن، دور ماندن از اصل و بیگانه شدن با بنیادهاست؛ یعنی که اصالت در اعتدال است.

۲ سنت‌های ادبی پیش از سعدی

سعدی در سده هفتم می‌زیست و دست کم چهار سده، سنت‌های ادبی را پشت سر داشت و به ناگزیر از آن‌ها متأثر بود. کمال، خلق‌الساعه نیست، تدریجی است. شاعران نیز چونان فیلسوفان از گذشتگان تأثیر می‌پذیرند و بر آیندگان تأثیر می‌گذارند. تأثیرپذیری اگر منفعلانه باشد، حاصل کار تکرار است و بهره‌ای از ابداع و ابتکار و تازگی ندارد و متفکر و شاعر بزرگ به بار نمی‌آورد، اما اگر فعالانه باشد، برآیندی (= سن‌تزی) تازه و مبتکرانه در پی خواهد داشت. بدین معنا که سنت‌ها چونان برنهاد (=تز)، ذهن فعال و خلاق شاعر و متفکر چونان «برابر نهاد (= آنتی سنتز)» زمینه‌ساز ظهور «برآیندی (=سن‌تزی)» می‌گردند که تازگی دارد و از خلاقیت و ابتکار خبر می‌دهد.

۲ـ۱ سنت‌ها: سلسله سنت‌های ادبی پشت سر سعدی را می‌توان به دو جریان تقسیم کرد: جریان ظاهرگرا و جریان باطن‌گرا:

الف. جریان ظاهرگرا یا طبیعت‌گرا: مجموعه سنت‌های ادبی است که از آن به ادبیات خراسان یا سبک خراسانی تعبیر می‌شود. در این جریان توصیف‌ها، ظاهری و عشق، یعنی عامل خلق شعر و ادب، نیز ظاهری و مجازی است. به مسمط خزانیه منوچهری بنگرید، به مطلع:

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است

باد خنک از جانب خوارزم وزان است

آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است

گویی به مثل پیرهن رنگرزان است

دهقان به تعجب سرانگشت گزان است

کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار

(حمیدی، ۱۳۴۱: ج۱، ۱۲۰)

که سراسر توصیف‌های طبیعت‌گرایانه است از برگ‌های زرد شده تاک تا توصیف‌های میوه‌های به بار آمده در فصل خزان. نیز، به عنوان نمونه در قصیده معروف او به مطلع:

الا یا خیمگی خیمه فروهل

که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل

تأمل کنید، قصیده‌ای که در آن از حرکت کاروان و درنگ آن در منزل‌گاه‌ها سخن در میان است و نیز از دیدار عاشقانه شاعر با یکی از معشوقان خود در یکی از همین منزل‌گاه‌ها و توصیف خداحافظی با این معشوق:

ندانستم من ای سیمین صنوبر

که گردد روز چونین زود زایل…

نگارین منا برگرد و مگری

که کار عاشقان را نیست حاصل

نگار من چو حال من چنین دید

ببارید از مژه باران و ابل

بیامد اوفتان خیزان بر من

چنان مرغی که باشد نیم بسمل

دو ساعد را حمایل کرد بر من

فرو آویخت از من چون حمایل…

چه دانم من که بازآیی تو یا نه

بدانگاهی که باز آید قوافل

تو را کامل همی دیدم به هر کار

و لیکن نیستی در عشق کامل

(همان: ۱۰۸)

و چنین است وصف جلوه‌های زیبایی معشوق زمینی در سخن رودکی:

زلف تو را جیم که کرد؟ آن که او

خال تو را نقطه آن جیم کرد

وان دهن تنگ تو گویی کسی

دانگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.