پاورپوینت کامل چرخش بهسوی لیبرالیسم سیاسی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چرخش بهسوی لیبرالیسم سیاسی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چرخش بهسوی لیبرالیسم سیاسی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چرخش بهسوی لیبرالیسم سیاسی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :
جان رالز راولز تلاش میکند تا نشان دهد که «حس عدالت» در یک جامعهی بسامان که بر اساس قواعد عدالت بهمثابهی انصاف تنظیم شده است تمایل به رشد خواهد داشت و رشد خواهد کرد؛ ضمن اینکه در چنین جامعهای برداشتهای مبتنی بر خیر عقلانی به گونهای خواهد بود که افراد نسبت به حس عدالت احساس بیگانگی نخواهند کرد.
نگاهی به نظریه عدالت جان راولز
جان رالز راولز تلاش می
کند تا نشان دهد که «حس عدالت» در یک جامعه
ی بسامان که بر اساس قواعد عدالت بهمثابه
ی انصاف تنظیم شده است تمایل به رشد خواهد داشت و رشد خواهد کرد؛ ضمن اینکه در چنین جامعه
ای برداشت
های مبتنی بر خیر عقلانی به گونه
ای خواهد بود که افراد نسبت به حس عدالت احساس بیگانگی نخواهند کرد.
مترجم: سعید ماخانی / راولز در مقدمه
ی[۱] کتاب «لیبرالیسم سیاسی» ضمن اشاره به تفاوتهای میان «لیبرالیسم سیاسی» و «نظریه
ای در باب عدالت» می
نویسد که «برای فهم ماهیت و گستره
ی تفاوت
ها باید آن
ها را ناشی از مسئله
ای جدی در {نظریه
ی} عدالت بهمثابه
ی انصاف دانست؛ یعنی ناشی از این واقعیت که تبیین پایداری[۲] در بخش سوم نظریها
ی در باب عدالت با کل نگرش {عدالت بهمثابه
ی انصاف} سازگاری ندارد» (
PL,xv-xvi
). راولز در صدد است تا نشان دهد که مسئله
ی موجود در بخش سوم نظریهای در باب عدالت به این ادعای آن در این خصوص بازمی
گردد که جامعه
ای بسامان زمانی برقرار می
شود که دربرگیرنده
ی نگرش عدالت بهمثابه
ی انصاف بهعنوان «یک آموزه
ی فلسفی فراگیر» بوده باشد، درحالیکه راولز این بار معتقد است که «واقعیت تکثرگرایی معقول» غیرواقعی بودن این دیدگاه فراگیر را نشان می
دهد.[۳] (
PL,xvii
)
اما همان
گونه که راولز گوشزد می
کند حل این مسئله خود نیازمند کاربست مجموعه
ای از ایده
های جدید و ایجاد برخی تحولات بوده است (
PL,xix
).
البته در خصوص اینکه چنین تحولی تا چه میزان بر دقت یا بی
دقتی استوار بوده (برای نمونه مقایسه کنید
weithman
۲۰۱۳ و
Barry
۱۹۹۵) و اینکه مقصود دقیق راولز از «پایداری» چیست، مشاجرات بسیاری صورت گرفته است (برای نمونه بنگرید به
Krosnoff ,
۱۹۹۸). برخی به فصل نهم کتاب نظریهای در باب عدالت، یعنی فصل «خیر عدالت» [۴] (
Barry ,
۱۹۹۵
, Freeman,
۲۰۰۳) و برخی دیگر بر ضرورت در نظر گرفتن ارتباط متقابل و مبهم (
Weithman,
۲۰۱۳) اجزای اصل بخش سوم کتاب راولز بهعنوان عامل اصلی نگرانی راولز تأکید دارند؛ در نتیجه مشاجرات گسترده
ای برای تحلیل جزئیات بخش سوم نظریه
ای در باب عدالت برای نشان دادن اینکه لیبرالیسم سیاسی چگونه در صدد غلبه کردن بر آنهاست صورت گرفته است. با وجود اینکه راولز ایدهی اصلی لیبرالیسم سیاسی را نتیجه
ی تلاشی برای حلوفصل مسئله
ی پایداری که در کتاب نظریهای در باب عدالت مطرح شده بود، می
دانست، اما نقش بنیادین را در فرایند حل مسئله
ی پایداری ایده
ی «اجماع همپوشی»[۵] است که بر عهده دارد. برخی مفسران با در نظر گرفتن اجماع همپوشی بر اهمیت انگاره
ی عقل عمومی (
Freeman,
۲۰۰۷
ch
۹
: esp
۳۸۱-۳۹۸) و برخی دیگر بر اهمیت مشروعیت بهعنوان مفهوم بنیادی لیبرالیسم سیاسی به جای تبیین عدالت تأکید ورزیده
اند (
Dreben,
۲۰۰۳).
بر این اساس در اینجا طرحی را دنبال خواهم کرد تا نشان دهم که استدلال پایداری که در بخش سوم کتاب نظریهای در باب عدالت مطرح شده است تا چه حد معیوب بوده است. باید ایده
ی بنیادین لیبرالیسم سیاسی را بازشناسی ایرادات استدلال پایداری ردیابی کرد.[۶] استدلال من این است که در لیبرالیسم سیاسی راولز دستکم می
توان دو تبیین متفاوت برای نگرانی
های او در خصوص پایداری یافت که وارد استدلالات توجیه
آمیز او شده است: اولی مرتفعکننده
ی مسئله
ی پایداری در نظریه
ای در باب عدالت است و دومی، شامل آن ملاحظاتی است که به لیبرالیسم سیاسی راولز خصلتی رادیکال می
بخشند؛ و این را شاید بتوان «میراث پروژه
ی راولزی دانست» (
Gaus
).
۱- وضع نخستین و پایداری در نظریهای در باب عدالت
۱- ۱- اولین استدلال دومرحله
ای: نقش توجیهکننده
ی پایداری
نخستین مرحله برای فهم چگونگی تحول سیاسی در اندیشه
ی راولز به این موضوع بازمی
گردد که مسئله
ی پایداری را باید بهعنوان ملاحظه
ای توجیهکننده در نظر گرفت که به بنیادهای استدلال در نظریهای در باب عدالت مربوط است. راولز دو اصل را برای عدالت در نظر می
گیرد: اصل اول یا اصل «بیشترین آزادی برابر» (
TJ,
۱۲۴)، اصلی است که بر اساس استدلال برآمده از انتخاب عقلانی در وضع نخستین مشتق می
شود؛ این اشتقاق «نظریه
ی حداقلی خیر» (
thin theory of the good
) را ضروری می
کند که به ما در به رسمیت شناختن «خواست
های اولیه[۷]» یاری می
رساند. به عبارت ساده
تر اصل اول عدالت را باید اشتقاقی از وضع نخستین دانست که استلزامات خاصی از قبیل نظریه
ی حداقلی را همراه دارد. همان
طور که می
دانیم طرفها دو اصل عدالت را در وضع نخستین تحت شرایط «حجاب جهل[۸]» انتخاب می
کنند. حجاب جهل شرایطی را ایجاب می
کند که طرف
ها در آن موقعیت بتوانند دست به انتخابی معقول (
reasomable
) و به دور از تعصب بزنند (
TJ,
۳۹۲)؛ اما مسئله اینجاست که طرف
ها از اطلاعات لازم در خصوص اینکه چه چیزی را خیر قلمداد می
کنند و یا چه برنامه
ی خاصی برای زندگی
شان دارند، برخوردار نباشند؛ بنابراین نمی
توانند به بنیادی روشن برای انتخاب دست یابند.
اما راولز معتقد است که طرف
ها در وضع نخستین تا حدی برخوردار از دانشی هستند که نشاندهنده
ی خصایص جهانی زندگی مبتنی (
good lives
) بر خیر است و طرف
ها نسبت به هدفی که
می
خواهند به آن دست یابند، آگاهی دارند (
sec,
۶۰؛
TJ,
۳۴۸-۵۰). نکته
ی مهم در بخش سوم نظریه
ای در باب عدالت این است که بتواند خصایص ذاتی و ساختاری برنامه
ی یک زندگی عقلانی و مبتنی بر خیر را توضیح دهد؛ طرح چنین برنامه
ای در راستای آگاهی طرف
ها در خصوص زندگی مبتنی بر خیر قرار دارد.
در نخستین مرحله
ی چنین اشتقاقی، تمام آن چیزی که مورد نیاز است نظریه
ی حداقلی (
Thin theory
) است که خواست
های اولیه
ی ویژه
ای را تعیین می
کند؛ یعنی چیزهایی که افراد عقلانی «گذشته از چیزهای دیگری که می
خواهند، آنها را بهمثابه
ی شروط لازم برای پیاده
کردن برنامه
های زندگی
شان در نظر می
گیرند» (
TJ,
۳۴۸)؛ این خواست
های اولیه همان آزادی} ها {فرصت} ها{ درآمد و ثروت و پایه
های }اجتماعی{ احترام به خویشتن هستند (
TJ,
۶۲). این قسمت از اشتقاق در تلاش است تا نشان دهد که طرف
ها در وضع نخستین در شرایطی دو اصل عدالت را انتخاب می
کنند که برای به حداکثر رساندن شاخص
های خواست
های اولیه در حال کاربست عقلانیتشان هستند.
عموماً اینطور فرض شده است که وقتی طرف
ها دست به انتخاب می
زنند مسئله
ی وضع نخستین به پایان می
رسد؛ اما راولز چنین اعتقادی ندارد {و دو مرحله در استدلال مربوط به وضعیت نخستین را دنبال میکند} (
DP,
۴۸۶
n
)؛ نظر راولز این است که افراد در وضع نخستین باید جامعه
ای بسامان (
well-ordered society
) که بر اساس عدالت بهمثابه
ی انصاف شکل گرفته باشد را در نظر بگیرند، زیرا چنین برداشتی بیش از هر برداشت دیگری می
تواند برخوردار از پایداری باشد (
TJ,
۳۹۸). در شرایط مساوی افراد در وضع نخستین تلاش می
کنند تا نمایی پایدارتر از اصول عدالت را برگزینند (
ibid
)، اما مسئلهاینجاست که معیار پایداری قطعی (
de cisive
) نیست (
TJ,
۳۹۹) و اگر چنانچه طرف
ها پی ببرند که چنین برداشتی کارآمد نخواهد بود، آن
ها دست به تجدیدنظر در انتخاب اولیه
ی خود خواهند زد.
ابهام و برداشت راولز در شرایطی که می
بایست توجیهکننده
ی نقش پایداری باشد بهخوبی آشکار است، زیرا استدلال اصلی راولز نشان
دهنده
ی اعتقاد او به ثبات نسبی (
sec,
۷۶) می
باشد، بهعبارتدیگر، الزاماتی که راولز در استدلالش در خصوص پایداری عدالت بهمثابه
ی انصاف وارد می
کند، دیدگاه او را از صلابت می
اندازد و این همان منشأ نگرانیهای او در خصوص فراگیر بودن پایداری بوده است.
راولز در این مورد می
نویسد: بی
هیچ تردیدی عدالت یک برداشت اخلاقی و معقول می
باشد (
TJ,
۴۳۶). اما اتخاذ تصمیم در وضع نخستین به یک مقایسه بستگی دارد. در شرایط برابر، برداشت مرجح، باثبات
ترین و پایدارترین برداشت است. به شکلی ایدئال ما باید دیدگاه قرارداد را در ارتباط با تمامی دیدگاه
های رقیبش مقایسه کنیم، اما مثل همیشه من آن را تنها در مقایسه با اصل مطلوبیت در نظر می
گیرم (
TJ,
۴۴-۹).
راولز در اینجا اظهار می
دارد که هیچ تردیدی در خصوص اینکه عدالت بهمثابه
ی انصاف به شکلی معقول به ثبات و پایداری منجر خواهد شد، وجود ندارد و بخش اعظم استدلال او در بخش سوم نظریهای در باب عدالت، خاصه در جستار مربوط به استدلال تناسب، در صدد است تا نشان دهد که عدالت بهمثابه
ی انصاف به طور عملی به ثبات و پایداری جامعه
ی بسامان منجر خواهد شد. اما راولز بهطوری شگفت
انگیز کمی پس از نقلقول بالا می
نویسد:
«این ملاحظات دلایل توجیهکننده
ای برای دیدگاه قرارداد به شمار نمی
روند، زمینه
های اصلی برای اصول عدالت پیش از این ارائه شده
اند. در اینجا بررسی می
کنیم که برداشتی که پیشتر پذیرفته شده است، عملی نیز هست و اینکه آنقدر هم بی
ثبات نیست که انتخاب دیگری بهتر از آن باشد. هماکنون ما در بخش دوم استدلال هستیم که باید پرسید آیا پذیرشی که قبلاً انجام شده است باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد (
sec,
۲۵). من ادعا نمی
کنم که عدالت بهمثابه
ی انصاف باثبات
ترین برداشت از عدالت است، فهم پاسخ به این سؤال بسی
فراتر از نظریه
ی ابتدایی
ای است که طرح کرده
ام؛ اما این برداشت به اندازه
ی کافی پایدار هست.»
راولز مدعی می
شود که در ارتباط با مسئله
ی پایداری «نظریه
ی قرارداد از رقیبانش {یا در قیاس با نظریه
های رقیبش} دارای برتری است» و نتیجه
ی بخش سوم نظریهای در باب عدالت «توجیه برداشتی از عدالت» بوده است که «به شکلی مؤثر {یا نسبی} پایدار باشد» (
TJ,
۵۰-۵۰۵). این همان نکته
ای است که نشان از پایداری نسبی نزد راولز دارد و عموم مفسران یا آن را نادیده گرفته
اند یا توجه اندکی بدان مبذول داشته
اند.[۹]
در راستای برداشت نسبی از پایداری و به تأسی از ساموئل فریمن، بر فهمی از پایداری تأکید می
کنم که آن را بهعنوان آزمونی برای فهم اینکه امکان تحقق یک جامعه
ی عادلانه تا چه میزان ممکن است، تأکید می
گذارد (
Freeman,
۲۰۰۳,۲۷۹).
بر این اساس شاید بهتر باشد وقتی از «آزمون پایداری» صحبت می
کنیم از آن با عنوان «پایداری مردمی[۱۰]» یاد کنیم. (
Gaus
)
زیرا همان
طور که ویتمن توضیح می
دهد آزمون ثبات چیزی نیست که بتوان آن را در قالب تک تک افراد یا همه
ی افراد بیان کرد، به این معنا که همه
ی افراد باید از وضعیتی پایدار برای عمل در قالب عدالت بهمثابه
ی انصاف برخوردار باشند؛ بنابراین چیزی است که در یک جامعه
ی بسامان باید بهعنوان یک وضعیت عمومی (
general disposition
) در نظر گرفته شود (
Wheithman,
۵۸,۶۶). اما چیز دیگری که فهم متن راولز را دشوارتر می
کند این است که او در برخی جاها به جای اینکه بر محدودیت اطلاعات طرف
ها در شرایط انتخاب تأکید کند، در عوض بر انتخابی مشابه تأکید می
کند که گویی طرف
ها هنگامی که مطابق اصول انتخاب عقلانی عمل می
کنند اطلاعات کاملی درباره
ی «خیرشان» دارند (
TJ,
۴۵۱). بر این اساس، استدلال پایداری می
تواند بهمثابه
ی چیزی برای اعمال بر همه
ی اعضای جامعه
ی بسامان مورد خوانش قرار بگیرد (
weithman
۲۰۱۳
,
۶۶). اما با وجود اینکه راولز تصدیق می
کند اگرچه می
توان موفقیت عدالت بهمثابه
ی انصاف در جامعه
ی بسامان را به این صورت که به شکلی معقول پایدار است را نشان داد، شهروندان «درمی
یابند که آمادگی برای انجام کنش عادلانه برای آنها خیر نیست… {ضمن اینکه} در مورد آنها نهادهای عادلانه نمی
تواند به طور کامل پاسخگوی سرشت آن
ها باشد» (
TJ,
۵۰۴)؛ این موردی مهم است.
در مرحله
ی دوم استدلال له طرف
ها در وضع نخستین در خصوص اینکه آیا آنها می
توانند مواضع مورد انتظارشان را توسعه دهند دغدغه
ای نخواهند داشت، بلکه در عوض به دنبال جامعه
ی بسامان هستند که بر بنیاد عدالت بهمثابه
ی انصاف استوار باشد؛ در نتیجه جایگاه طرف
ها بهعنوان انتخابکنندگان سودجویی که دارای چشم
اندازهای عقلانی هستند تغییر خواهد کرد و این بار بهعنوان یک داوری در سطح جمعیت (
a population – level judgment
) مطرح خواهد شد (
Gaus
).
۲-۱- دومین استدلال دومرحله
ای: ویژگی پایداری
تحلیل راولز در خصوص پایداری برداشت عدالت در نظریهای در باب عدالت دارای دو قسمت است (
TJ,
۳۹۷)؛ قسمت نخست به این مسئله بازمیگردد که چگونه شهروندان که تحت حاکمیت برداشتی از عدالت[۱۱] زندگی می
کنند، خواهند توانست حسی از عدالت را بسط دهند که بر اساس آن عمل کنند: آیا شهروندان تمایلشان را برای عمل مطابق اصول عدالت و احساسات اخلاقی مناسب و ایستارهای طبیعی متناسب با آن اصول بسط خواهند داد؟ راولز بر این اساس بود که روان
شناسی اخلاقی را طرح کرد (چیزی که میتوان آن را در
TJ, secs
۷۱-۷۵ دنبال کرد) تا نشان دهد که شهروندان در جامعه
ای بسامان که توسط عدالت بهمثابه
ی انصاف تنظیم شده است چگونه می
توانند تمایلی مؤثر برای عمل مطابق اصول عدالت را بسط دهند. بر این اساس، باید فرض کرد که چنانچه ما روانشناس اخلاقی راولز را بپذیریم در واقع شمولیت و انسجام استدلال او برای پایداری را هم پذیرفته
ایم. روانشناسی اخلاقی راولز مفهوم حس عدالت را صورتبندی می
کند که پایداری جامعه
ی بسامان به آن بستگی دارد (
Mandle,
۲۰۰۹
;
۱۰۹).
به عبارت دقیق
تر، جامعه
ای که برای بسامان شدن اقدام می
کند -که در آن همه
ی افراد عدالت بهمثابه
ی انصاف را می
پذیرند و می
دانند که دیگران هم مبانی حکم آن را می
فهمند- نسبت به یک حس عدالت تمایل خواهند داشت که در آن تمایلی مؤثر برای عمل مطابق با آن برداشت از عدالت را بسط خواهند داد. همانطور که ویتمن (۲۰۱۳,۴۶) نشان می
دهد راولز معتقد است که مسائل بنیادین به قوت خود باقی هستند. وقتی خرد افراد از منظر دیدگاه سودجویی/خویشکامی یا خیر خودشان و به شکلی محدود تعریف شده باشد، افراد درخواهند یافت که عمل بر اساس حس عدالت برایشان گران تما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 