پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین مساله رنج و نمادهای مقدس ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین مساله رنج و نمادهای مقدس ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین مساله رنج و نمادهای مقدس ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین مساله رنج و نمادهای مقدس ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه: انسان‏ها در طی تاریخ و در چارچوب‏های فرهنگی مختلف، همیشه سعی کرده‏اند واقعیت‏هایی را که در زندگی با آن روبرو هستند، به نحو معناداری، برای خودشان ساماندهی کنند. در حیات اجتماعی انسان‏ها، در کنار خوشی‏ها و لذت‏ها، یکی از مهمترین و برجسته‏ترین واقعیت‏هایی که بخش اعظم زندگی انسان‏ها را تشکیل می‏دهد، مسأله رنج است. مفهوم رنج، برای انسان‏ها معانی و مصادیق متعددی دارد. فهم معنای رنج‏های زندگی و یا به عبارت دقیق‏تر تفسیر معناداری از این رنج‏ها یک لازمه ضروری برای تداوم حیات و معنای آن بوده است. رنج ”به مثابه یک واقعیت تاریخی“ در زندگی انسان هیچگاه برای او یاوه و بیهوده و بی معنی نبوده است (الیاده، ۱۳۷۸؛۱۰۶).

مقدمه: انسان‏ها در طی تاریخ و در چارچوب‏های فرهنگی مختلف، همیشه سعی کرده‏اند واقعیت‏هایی را که در زندگی با آن روبرو هستند، به نحو معناداری، برای خودشان ساماندهی کنند. در حیات اجتماعی انسان‏ها، در کنار خوشی‏ها و لذت‏ها، یکی از مهمترین و برجسته‏ترین واقعیت‏هایی که بخش اعظم زندگی انسان‏ها را تشکیل می‏دهد، مسأله رنج است. مفهوم رنج، برای انسان‏ها معانی و مصادیق متعددی دارد. فهم معنای رنج‏های زندگی و یا به عبارت دقیق‏تر تفسیر معناداری از این رنج‏ها یک لازمه ضروری برای تداوم حیات و معنای آن بوده است. رنج ”به مثابه یک واقعیت تاریخی“ در زندگی انسان هیچگاه برای او یاوه و بیهوده و بی معنی نبوده است (الیاده، ۱۳۷۸؛۱۰۶). برای انسان، رنج‏ها منشاء مختلفی داشته‏اند. به تعبیر فروید درد و رنج انسانی از سه منبع ناشی می‏شود: طبعیت، بدن انسان و نارسایی‏ها و نقصان‏های زندگی اجتماعی (موریس ۱۳۸۳: ۲۱۹). برای انسان رنج‏ها یا بخاطر از دست دادن عنصری مهم در زندگی‏اش است، یا به خاطر بدست نیاوردن عنصری که نیاز شدیدی به آن دارد. در حوزه مصادیق مختلف رنج، واژه‏ها و مفاهیم متعددی را به خود اختصاص می‏دهند: مصیبت، بلا، الم، بدبختی، شر و…، این واژه ها از جمله مفاهیمی هستند که اشتراکات زیادی با حوزه معنایی رنج دارند و هرکدام بیانگر بخشی از تجربه‏ خاص انسانی از موضوع کلی رنج است. عموماً مسأله رنج برای ذهنیت انسان سنتی، ذیل مقوله شر و مسأله شرور مطرح شده است، مساله‏ای که در طی تاریخ پاسخ‏های متعددی توسط انسان‏ها در فرهنگ‏های مختلف بدان داده شده است. تحول این پاسخ‏ها هم بسته به تحول ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و سطح معرفتی و علمی بشر بوده است.

نکته مهم در اینجاست که همیشه ادیان و نظام‏های دینی منبع اصلی این پاسخ‏ها و کابرد آنها بوده‏اند. ویژگی‏های درونی گفتمان‏های دینی و ذهنیت مذهبی مردم سبب می‏شد، که ادیان در فرهنگ‏های سنتی مهمترین مجرای حل مسأله رنج و پیامدهای آن باشند. در این مقاله نیز با نگاهی اجمالی به ساختارهای پاسخ‏دهی به مسأله رنج در طی تاریخ، به تحول خاص این مفهوم در مذهب تشیع و به ویژه از خلال مهمترین و عمومی ترین منسک جمعی این مذهب، یعنی مناسک عزاداری محرم خواهیم پرداخت و برای اینکار از روش تحلیل گفتمان برای فهم مفهوم رنج در گفتمان کربلا و مکانیسم حل مسأله معنای ناشی از رنج‏ها، با تأکید بر متن اصلی گفتمان کربلا، یعنی کتاب روضه الشهدا، استفاده خواهیم کرد.

مسأله رنج

موضوع رنج برای انسان یک واقعیت جاری و ساری در سرتاسر زندگی است. عمده رنج‏ها اعم از دردها و سختی‌های ناشی از نقص‏های طبیعی، فیزیکی، روحی و حتی اجتماعی، اولین واکنشی که در انسان برمی‏انگیزد، یک واکنش جسمانی است. به این معنا که اجتناب از رنج، یک واکنش جسمانی کلی است که در برگیرنده اعضای حسی، جریان‏هایی که در مغز روی می‏دهد، سیستم‏های ماهیچه‏ای و غیره می‏باشد. اما نکته مهمی که علم روانشناسی درباره مواجهه انسان با رنج به ما آموخته اینست که واکنش جسمی نسبت به درد و آگاهی از درد، دو پدیده مجزا هستند (آنو، ۱۳۸۶: ۴۵). به عبارت دیگر ذهن انسانی در طی مکانیسم‏های مختلفی، درک خاصی از رنج را در مواضع خاص برای خودش فراهم می‏کند. این تفکیک به نحوی است که حتی در مواردی در آزمایش‏های روانشناختی، افراد در شرایطی که رنج جمسانی به آنها وارد می‏شده، واکنش جسمانی به رنج را داشته‏‏اند، اما از نظر ذهنی و آگاهی، هیچ واکنشی را نسبت به آنها نداشته‏اند. به عبارت دیگر ذهن می‏تواند حتی در نقطه مقابل واکنش‏های جسمانی به رنج عمل کند. به نظر می‏رسد آگاهی از رنج و درک آن، عنصر اصلی در مواجهه انسان با رنج بوده است.

باید حل مسأله رنج برای انسان را در سطح ذهنی و معنایی جستجو کرد. همانطور که در مقدمه هم اشاره شد، مسأله رنج بطور سنتی عموماً ذیل مسأله شر برای انسان مطرح بوده است، و مهمترین مکانیسم حل این مسأله، بوسیله دین و مذهب بوده است. انسان سنتی و حتی انسان مدرن، در منتهی الیه تجربه خودش از رنج، به واقعیت برین و مقدسی، و عموماً به ایزد برینی پناه می‏برد، تا ذیل اندیشه‏های الهیاتی مربوط به آن ایزد، بتواند رنج‏ها را معنادار کند و مهمتر از همه، رنج‏های زندگی را تحمل پذیر کند.

در فرهنگ‏های سنتی، جادو در کنار مذهب، یکی از عوامل اصلی با اضطراب و رنج و رفع آنها بوده است. جادو تلاشی بود، برای دستکاری در نیروهای طبعیت در جهت مطلوب (لویز، ۱۹۹۴: ۵۷۹). در دنیای جدید، علم تقریباً و در حد گسترده‏تری، جای جادو را گرفته است. اما علی رغم همه اینها جادو و علم دو مکانیسم و فرآیند برای حل خاص و موضعی رنج بوده‏اند، به همین دلیل تفاوتی بنیادی با دین در پاسخ‏دهی به مسأله رنج داشته‏اند، دین همیشه پاسخ‏های عام و فراگیری که در حد کلیات و البته با قابلیت اقناع بیشتر به مسأله‏های زندگی می‏داده است. زیرا پاسخ‏های موضعی از جانب جادو و علم همیشه مورد آزمون صدق و کذب روزمره هستند و همین مسأله اعتبار منبع آنها را مورد ارزیابی هر روزه قرار می‏دهد. در پس همه این پاسخ‏ها، یک نتیجه نهایی نهفته است، اینکه رنج بصورت چیزی در می‏آید که قابل درک و تفسیر و در نتیجه قابل تحمل است (الیاده، ۱۳۷۸: ۱۰۸).

رنج ها در صور مختلف خودشان، همیشه ذهن انسانی را دچار یک چالش جدی در باب معناداری و منظم بودن جهان می‏کنند. آنچه که آرامش هستی شناختی انسان را در حیاتش بر هم می‏زده، همین ترس از آشوب‏ و بی‏نظمی در جهان پیرامون است، به همین دلیل مسأله رنج و شر، همیشه ابهام و تردیدی در معناداری جهان پیرامون (مساله معنا) را برای انسان مطرح کرده است. از سوی دیگر ادیان مهمترین نظام‏های معنایی برای حل مسأله معنا بوده اند. در سنت‏های علوم اجتماعی رویکردها و نظریات متعددی در باب فهم نظام‏های معنایی دینی و ربط آنها با رنج وجود داشته است که هر کدام از آنها چشم اندازی برای فهم جریان جاری زندگی انسان در بطن رنج بوده است. در این میان در رویکردهای جامعه شناختی، کارل مارکس، در روانکاوی، فروید و در انسان‏شناسی، گیرتز مورد توجه خاص این مقاله هستند که البته چارچوب اصلی این مقاله با توجه به رویکرد گیرتز خواهد بود. برای این مقصود نگاهی اجتمالی به مارکس و فروید و سپس نگاهی وسیع‏تر به رویکرد گیرتز خواهیم داشت.

مارکس و فروید : دین و رنج

مارکس و فروید از متفکران بزرگ دنیای مدرن هستند. رویکرد خاص این دو در فهم جامعه بشری و حیات انسانی عمدتاً به گونه‏ای است که نظام‏های معنایی را، بازنمایی‏هایی واژگونه‏ای از واقعیت می‏دانند. به تعبیر دیگر این دو متفکر بر این نظرند که نظام‏های نمادین و معنایی (از جمله دین) به جای آنکه واقعیت را نشان بدهند، آنرا پنهان کرده یا اینکه بطور دستکاری شده و تغییر شکل یافته بیان می‏کنند. به همین دلیل رویکرد این دو نفر به فهم امر انسانی، ذیل هرمنوتیک شبهه قرار می‏گیرد. وجه مشترک دیگر این دو متفکر آنست که مبنای زندگی اجتماعی را رنج می‏دانند.

مارکس تأکید بر رنج و ظلم طبقاتی دارد بطوریکه تاریخ را چیزی جز مبارزه طبقاتی نمی‏داند (سینگر،۱۳۷۹) و فروید نیز مبنای تمدن را سرکوب امیال بشری دانسته و تمدن را عامل اصلی رنج (اساس زندگی و هستی انسانی از نظر او رنج است) می‏دانند (فروید، ۱۳۸۲: ۳). البته مارکس رنج بشری را در سطح اجتماعی بررسی و تحلیل می‏کند و فروید در سطح روان فردی. به هر حال هر دوی این متفکران دین را به عنوان یک توهم جبران کننده و تسلی بخش در نظر می‏گیرند، یک نظام معنایی، با نهادها و عناصر پیوسته بدان برای توجیه و تسلی رنج‏های زندگی انسان.

مارکس در نظریاتش بطور ضمنی و‏ آشکار به ارتباط دین با شرایط ناعادلانه و نابرابری‌های طبقاتی می‏پردازد. او برای نقد جامعه و ساختارهای طبقاتی، مبنای خودش را نقد دین به مثابه ایدئولوژی طبقاتی قرار می‏دهد. از نظر مارکس هر چند انسان‏ها در ابتدا درگیر نیروهای مهار ناپذیر طبیعت بودند، اما با تشکیل جامعه طبقاتی، نیروهای مهارناپذیر این جامعه هم وارد میدان شدند. دین همیشه کارش توجیه این نیروها و شرایط نابرابر حاصل از آنها بوده است. برای مارکس دین اساساً محصول یک جامعه طبقاتی است، اما با وجود این، کارکردی دوگانه هم دارد: از یک سو با وارونه نشان دادن جهان واقعی، ابزار فریب و ستمگری به طبقه زیردست است و از سوی دیگر بیان اعتراض علیه ستمگری می‏باشد، البته نوعی تسلیم و مایه تسلی در برابر ستمگری نیز هست. دین با مشروعیت بخشی به نظم موجود به نفع طبقه حاکم بواسطه ایجاد زمینه جهانی و عام توجیه، یک زمینه کلی تسلی و توجیه جهان ناعادلانه موجود را فراهم می‏آورد (همیلتون ۱۳۷۹: ۱۴۴-۱۳۹).

از نظر مارکس اندوه مذهبی، هم بیان رنج واقعی و هم سپر محافظ و تسلی بخشی آنست. دین آه ستمدیدگان و روح یک جهان بی روح است، دین افیون توده‏هاست که رنج و سختی طبقه محروم را توجیه و ترمیم می‏کند. البته اینگونه تسلی، راه حل واقعی را بدست نمی‏دهد، در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.