پاورپوینت کامل سوژه ناساز و بی‌اندام مترجم ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سوژه ناساز و بی‌اندام مترجم ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سوژه ناساز و بی‌اندام مترجم ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سوژه ناساز و بی‌اندام مترجم ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

در ادامه برنامه‌های پنجشنبه‌های مؤسسه مطالعات سیاسی اقتصادی پرسش، سمینار وضعیت ترجمه در ایران با حضور سیاوش جمادی (تبارشناسی ترجمه در ایران)، محمد مالجو (ترجمه در چارچوب دانشکده‌های اقتصاد: راه‌حل یا جزیی از معضل)، عادل مشایخی (ترجمه، زبان، اندیشه)، مراد فرهاد‌پور (ترجمه در آینه تجربه)، صالح نفی (سوژه مترجم) و تایماز افسری (ترجمه: چهره شاعر مدرن ایرانی در چشم‌انداز تاریخ) برگزار شد. گزارش پیشین این نشست به سخنان عادل مشایخی اختصاص داشت. در گزارش پیش رو سخنان صالح نجفی در خصوص سوژه مترجم آورده شده است. نجفی در این سخنرانی ترجمه را نوعی سرقت از آینده تلقی کرده و با وام گیری از نظریات پیر بایارد این مساله را توضیح داده است.

معصومه آقاجانپور: در ادامه برنامه‌های پنجشنبه‌های مؤسسه مطالعات سیاسی اقتصادی پرسش، سمینار وضعیت ترجمه در ایران با حضور سیاوش جمادی (تبارشناسی ترجمه در ایران)، محمد مالجو (ترجمه در چارچوب دانشکده‌های اقتصاد: راه‌حل یا جزیی از معضل)، عادل مشایخی (ترجمه، زبان، اندیشه)، مراد فرهاد‌پور (ترجمه در آینه تجربه)، صالح نفی (سوژه مترجم) و تایماز افسری (ترجمه: چهره شاعر مدرن ایرانی در چشم‌انداز تاریخ) برگزار شد. گزارش پیشین این نشست به سخنان عادل مشایخی اختصاص داشت. در گزارش پیش رو سخنان صالح نجفی در خصوص سوژه مترجم آورده شده است. نجفی در این سخنرانی ترجمه را نوعی سرقت از آینده تلقی کرده و با وام گیری از نظریات پیر بایارد این مساله را توضیح داده است.

عنوان بحث من «سوژه مترجم» است و دو پیش‌فرض برای آن دارم: نخست اینکه سوژه مدرن بدون ترجمه‌کردن قابل تصور نیست و دوم، تولد سوژه مدرن در تجربه تاریخی ما، مشروط به ترجمه‌ناپذیری مفهوم سوژه است. به این دو پیش‌فرض چندان نمی‌پردازم و مسیری برای توصیف سوژه مترجم در ایران دنبال می‌کنم. این دو پیش‌فرض را برای این یادآوری می کنم که سوژه بودن و مترجم بودن نه به‌عنوان کسی که متنی را از زبان مبدأ به مقصد تولید می‌کند، بلکه به مفهوم اعم آن مترجم‌بودن و سوژه‌بودن برای ما هم‌بسته‌اند.

ترجمه برای ما به معنای تلاش برای تغییر گذشته است. تغییر گذشته قطعا خواهش پارادوکسیکال و ناممکنی است. پس چگونه می‌توان از آن سخن گفت؟ دو روایت ممکن برای تغییر گذشته وجود دارد. من برای توضیح این دو روایت یکی را از رمان «کتاب خنده و فراموشی» میلان کوندرا است که در سال ۱۹۷۹ منتشر شد. کوندرا در این کتاب از این صحبت می کند : «وقتی به آینده فکر می کنیم، آینده خلأ بی‌تفاوتی است که برای هیچ‌‌کس اهمیت ندارد ولی وقتی به گذشته فکر می‌کنیم، سرشار است از زندگی و آماده است تا ما را تحریک، تحقیر و وسوسه کند آن را یا ویران کنیم یا از نو تصویر و رنگ آمیزی کنیم» بعد او این حکم را صادر می کند که آدم‌ها فقط به یک دلیل می‌خواهند سرور آینده‌شان شوند، تا بتوانند گذشته را تغییر دهند». درنهایت کوندرا نتیجه‌ می‌گیرد که «مبارزه علیه قدرت، همان مبارزه خاطره علیه فراموشی است». این یک خطی است که می توان برای تغییر گذشته ترسیم کرد. اما تجربه ترجمه‌کردن برای تغییر گذشته یا تلاش برای زنده‌نگه‌داشتن این خواهش ناممکن، خط دیگری را دنبال می‌کند. راه دوم را می‌توان نوعی وام‌گرفتن از آینده برای تغییر گذشته دانست ن راه به مدد وام گرفتن از آینده صورت می‌گیرد. این راه را از نویسنده فرانسوی پی یر بایارد وام گرفته‌ام. او کتاب پرفروشش با نام «چگونه درباره کتاب‌هایی که نخوانده‌ایم، حرف بزنیم» را با این نقل قول از اسکار وایلد شروع کرده بود: «من هیچگاه کتابی را که باید نقد کنم، نمی‌خوانم زیرا مایه پیشداوری می‌شود» البته این راه در ایران خیلی مرسوم است! کتاب دیگر بایارد «سرقت ادبی پیش‌دستانه» (۲۰۰۹) است که به معنای سرقت ادبی از آینده است و من برای بحث وجه سیاسی ترجمه در ایران از آن مدد می‌گیرم. من از عنوان این کتاب برای بحث خودم وام می‌گیرم و می‌گویم مترجمان در ایران کسانی هستند که از آینده سرقت ادبی می‌کنند. بایارد می‌گوید: نویسندگان فقط از کتاب‌هایی که در گذشته نوشته شده سرقت ادبی نمی‌کنند، آنها می‌توانند از کتاب‌هایی که در آینده نوشته می‌شود نیز سرقت ادبی کنند. این نکته غریبی است. او می‌گوید: در بحث سرقت ادبی دو کتاب را که در دو دوره نوشته شده با هم مقایسه می‌کنیم. گاهی شباهت‌ها آنقدر می‌شود که ظن به این سو می‌رود یا شباهت سبکی است یا تصادف و اگر این دو نباشد قطعا سرقت ادبی است اما گاهی جنس شباهت دو کتاب به گونه‌ای است که گویی کتاب قدیمی‌تر از کتاب جدیدتر سرقت کرده است. به نظر او اگر ویژگی‌های مشترک در کار جدیدتر فرمی رشد یافته‌تر و تکامل یافته‌تر داشته باشد، ممکن است به نظر برسد این فرم‌ها متعلق به کار قبلی است، اما وقتی کتاب قبلی را بررسی می‌کنید، متوجه می‌شوید که آن ویژگی‌های مشترک در کتاب قدیمی‌تر به صورت پاره‌ها و تکه هایی هنوز رشد نکرده یافت می‌شود و از قضا این پاره‌های رشد نیافته عملا با کلیت و تمامیت کار قدیمی‌تر جور درنمی‌آیند. یعنی شاهد نوعی همخوانی میان پاره‌های یک اثر با تمامیت آن اثر هستیم و برای فهم اینکه این پاره‌ها کی توسعه و تکامل می‌یابند، باید به کتاب جدیدتر رجوع کرد. بایارد به شکل فلسفی‌تر و روانکاوانه‌تر به ما خواهد گفت که این پاره‌هایی که با تمامیت کار قدیمی‌تر همخوانی ندارند، عملا سرقتی ادبی از کار جدیدتر هستند. واژه‌ای که او برای بیان این موضوع به کار می‌برد، دیسونانس (

dissonance

) است که از موسیقی وام گرفته یعنی در متن نخست پاره‌هایی هست که با کلیت و تمامیت متن نمی‌خواند و این پاره‌ها منتظر متنی هستند تا نوشته شوند. دیسونانس به معنای ناهمخوانی یا تنافر آوایی بین نت های یک اثر موسیقایی است. در دوره ما دیسونانس یا ناهماهنگ بودن به معنای کژسلیقگی یا بدسلیقگی در خلق اثر هنری نیست، بلکه شرط مدرن بودن در کارهای هنری است. من سوژه دیسونانی را به شکل دیگری و با وام‌گیری و سوءاستفاده از شعری مشهور ترسیم می‌کنم. در غزلی از حافظ می‌گوید: «هرچه هست از قامت ناساز بی‌اندام ماست/ ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست» تشریف به معنای خلعت دادن است و این شعر معمولا محافظه‌کارانه تعبیر می‌شود. من واژه ناساز را از ان بیت بیرون می کشم و تعبیر دیسونانس می گیرم سوژه مترجم سوژه دیسونانس است یعنی یک فرد ناساز بی اندام. تاکید می کنم که در ادبیات قدیم کلمه بی اندام کلمه عجیبی است. سوژه مدرن یا سوژه مترجم در وضعیت تاریخی ما عملا یک سوژه ناساز است معیار مترجمین بر درستی یا غلطی ترجمه در دو سطح است سطح اول

dissonance

درون متن است، به این معنا که قطعه‌هایی (

fragment

)در متن وجود دارد که به آینده ای ارجاع می دهید که هنوز زمان آن نرسیده. سطح دوم ناسازی‌ای است که تمامیت آن متن را در بستر تاریخی‌اش تعریف می‌کند، به این معنا که قطعه‌هایی (

fragment

) در متن هست که آن را با تمامیت فرهنگ تاریخی‌اش نیز ناهماهنگ می‌کند. با دو مثالی که پیر بایارد در کتابش می‌زند می‌توان بحث را روشن‌تر کرد.

نخست مربوط به گی دوموپاسان نویسنده قرن نوزدهم فرانسوی است که معمولا به خاطر خصلت ناتورالیستی و بدبینی و ۳۰۰ داستان کوتاهش شناخته می‌شود. آن طور که پیر بایارد می گوید در یکی از نوشته‌هایش به لحظه‌ای بر می‌خوریم که مربوط به زمان گی دو موپاسان نیست و به نظر می‌رسد تولد رمان جدید در قرن بیستم باشد. در این لحظه شاهد یک مواجهه تصادفی بدون ضرورت و پیش پا افتاده هستیم که به یک‌باره سلسله‌ای از خاطره‌های نیمه فراموش شده متعلق به گذشته را فعال می‌کند. این شکل از مواجهات پیش پاافتاده و تصادفی که بخشی از گذشته نیمه فراموش شده ما را به یاد می آورد یک

moment

پروستی است. رمانی که بایارد دست‌کم ۳۰ سال پیش از در جست‌وجوی زمان از دست رفته پروست نوشته شده است و بر این اساس بایارد می‌گوید گی دوموپاسان از پروست دست به انتحال زده است. این انتحال یک مفهوم فلسفی و سیاسی دارد و این شرط سوژه مترجم در زمانه ما است. وقتی رمان دوموپاسان را می‌خوانیم، انگار یک لحظه پیوستار خطی زمان تاریخی به شکل غیرعادی و مرموزی پاره می‌شود و بر این اساس دری به سمت آینده بازمی‌شود و یک لحظه به صورت گذرا چشم به آینده می‌افتد. به معنای فرویدی این لحظه لحظه‌ای غریب است، زیرا یک عنصر ناساز در متن هست که در آن را به سمت جهانی دیگر می‌گشاید. یکی از نکات جالب در زبان انگلیسی این است که

plagiarism

مترادفی دیگر یعنی

crib

دارد که هم به معنای تقلب در امتحان است. مترجمان به این معنا که از روی دست نویسندگان آینده می‌نویسند، نوعی تقلب خاص به کار می‌برند که به معنای دله‌دزدی است، زیرا مترجم آن اندازه که زورش برسد از آینده می‌دزدد. اما در زبان‌های اروپایی

crib

به معنای آخور یا تخت نوزاد نیز هست و در انگلیسی

crib

به معنای محلی است که مسیح در آن متولد شده است. این راه متولد کردن امید در وضعیتی که کاملا ناامید، از لحظه‌هایی است که فقط از طریق انتحال ممکن می‌شود تا درهای پیوستار زمان را از هم گشود و به تعبیر بایارد متن گشوده می‌شود و آینده پدیدار می‌شود. به قول بایارد

Anticipatory playgerism

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.