پاورپوینت کامل غلبه تبیین سیاسی بر تبیین جامعهشناختی ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل غلبه تبیین سیاسی بر تبیین جامعهشناختی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غلبه تبیین سیاسی بر تبیین جامعهشناختی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل غلبه تبیین سیاسی بر تبیین جامعهشناختی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
نشست نقد و بررسی کتاب «دریغ است که ایران ویران شود» نوشته فرامرز رفیع پور در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. این انجمن که در ترم گذشته ۴ سخنرانی برای نقد کتب و آثار جناب رفیعپور برگزار کرده بود در ترم پیش رو نیز جلساتی را به نقد و برسی این کتاب اختصاص داد. منتقدین این اثر دکتر محمدامین قانعی راد، تقی آزاد ارمکی، شجاعی زند و رحیم محمدی در دو جلسه به نقد این کتاب پرداختند. کتاب مورد نقد در ۹ فصل تنظیم شده است، ۲ فصل به استعمارشناسی، ۱ فصل در مورد بحث دین است و فصول بعدی به سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع تعلق دارد. گزارش زیر سخنان دکتر قانعی راد در این نشست است.
فاطمه شمسی: نشست نقد و بررسی کتاب «دریغ است که ایران ویران شود» نوشته فرامرز رفیع پور در سالن اجتماعات انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. این انجمن که در ترم گذشته ۴ سخنرانی برای نقد کتب و آثار جناب رفیعپور برگزار کرده بود در ترم پیش رو نیز جلساتی را به نقد و برسی این کتاب اختصاص داد. منتقدین این اثر دکتر محمدامین قانعی راد، تقی آزاد ارمکی، شجاعی زند و رحیم محمدی در دو جلسه به نقد این کتاب پرداختند. کتاب مورد نقد در ۹ فصل تنظیم شده است، ۲ فصل به استعمارشناسی، ۱ فصل در مورد بحث دین است و فصول بعدی به سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع تعلق دارد. گزارش زیر سخنان دکتر قانعی راد در این نشست است.
****
این کتاب، کتابی حجیم و خواندن آن نه به علت متن پیچیده بلکه به دلیل حجم زیاد و قلم ریز و تا حدودی نامتعارف بودن نوع قلمی که برای آن انتخاب نمودهاند، دشوار است. این نشان میدهد که جناب رفیعپور در طی سالها تنها به کار دانشگاهی مشغول نبودهاند و دغدغههای جامعه را داشته و به مسائل اجتماعی اندیشیدهاند؛ وی در کتاب کموبیش شخصیتی ملیگرایانه از خود نشان میدهد، در مواردی هم که نام مصدق را میآورد بسیار بااحترام از او یاد میکند. وی در کتاب میگوید که متفکران ملی-دینی باید برای کشور چارهای بیندیشند؛ این خیلی خوب است که این سنت را صرفنظر از اینکه محصولش چه باشد، باید پاس داشت. همچنین عنوانی که ایشان برای کتاب برگزیدند ایرانی بودن را نشان میدهد و تأکید ویژهاش بر ایران است، ایرانی که دارد از دست میرود. به نظر میآید برخلاف تصوری که از دکتر رفیعپور داشتیم که استادی محافظهکار شناخته میشوند، یقیناً این کتاب یک کتاب انتقادی نسبت به جامعهی ایران است، بهطوریکه با خواندن این کتاب احساس میکنیم که واقعاً ایران در یک بحران به سر میبرد و در خطر فروپاشی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی قرار دارد. نقدهای بسیار تندی نسبت به مسائل مختلف بیان میشود.
من بیشتر به دنبال آن بودم تا ببینم ایشان آسیبها را بیشتر در چه زمینهای میشناسند و در چه زمینهای آنها را مطرح میسازند و دیگر اینکه ایشان چگونه این آسیبها را تبیین میکند و توضیح میدهد و چه راهحلهایی برای این مسائل و آسیبها ارائه میدهد. مشکلاتی که ایشان در کتاب مطرح میسازد ابعاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد، برای مثال، در زمینهی فرهنگی ویژگیهایی را مطرح میسازد تحت عنوان فرهنگ فئودالی. فرهنگ فئودالی از نظر ایشان فرهنگ اشرافیت و تجملگرایی است و ایشان نشان میدهند که این فرهنگ در جامعهی ایران وجود دارد؛ شاید تنها ۲ شخصیت، رهبر پیشین (امام) و رهبر کنونی انقلاب است که استثنا میشود. ایشان معتقد است که فرهنگ فئودالی در همهی ردهها در کشور حاکم شده است. فرهنگ دیگری که مطرح میسازند فرهنگ ایلگرایی است که به معنای آن است که در عزل و نصبها عمدتاً به روابط فامیلی و قبیلهگرایی توجه میشود و نه به شایستهسالاری. فرهنگ دیگری که از آن سخن به میان میآورند فرهنگ احساسی است؛ این فرهنگ یعنی ایرانیان احساسی، هیجانی و عاطفی هستند و رفتارهایی که از خود بروز میدهند یک رفتار احساسی است.
بحث دیگر فرهنگ استبدادی است که جزو زیربناهای فرهنگ ما هست. جالب این است که وقتی ایشان این مسائل را مطرح میسازند، نمیگویند که دولت و حاکمیت مستبد (با استثنایی که انجام دادند) است، میگویند فرهنگ ما فرهنگی استبدادی است. نکتهی دیگر این است که جامعه نیز مستبد است؛ بنابراین میشود گفت که هم در جامعه و هم در دولت روشهای استبدادی وجود دارد، یعنی این یک زیرساخت فراگیر است که همه جا را گرفته است؛ در خانواده استبداد است، در دانشگاه است، در دولت است و مردم حتی در هنگام اعتراض به روشهای استبدادی اعتراض میکنند.
ایشان همچنین بحثی دارد که نام آن را فرهنگ باهمجوری گذاشتهاند، این فرهنگ یعنی آن رفتار نرماتیو و فشار هنجاری که در جامعه وجود دارد. وی میگوید ایرانیها بهراحتی با هم جور میشوند و در موقعیتهای مختلف، احساسی در جامعه فراگیر میشود و فضای نرمال و باهمجوری ایجاد میشود و همه به یک شیوه رفتار میکنند و وقتی فضای دیگری اتفاق افتاد مجدد این باهمجوری اتفاق میافتد (ایشان باهمجوری را در ترجمهی نُرم آوردهاند).
مسئلهی فرهنگی دیگر، فرهنگ تضاد است؛ تضاد، اختلاف، حسادت، رقابت چیزی است که در فرهنگ ما در همهی سطوح وجود دارد و کار جمعی و ارتباط همکارانه و همدلانه در جامعهی ما شکل پیدا نمیکند. ایشان مشکل دانشگاههای ما را هم در این کتاب تضاد بین دانشجوها با هم و با اساتید یعنی همان حالت فردگرایانه و رقابتی میداند. یکی از زوایای این فرهنگ پرتضاد و پرتنش در ایران فرهنگ دولتستیزی است؛ ایشان معتقد هستند که دولتستیزی جزء فرهنگ ما است و انتقاد کردن از دولت در واقع یک نُرم محسوب میشود. برخی از مسائلی که ایشان مطرح میسازند واقعاً به جامعهشناسان در تحلیل رفتار مردم ایران کمک میکند. یکی از بحرانهای جامعهی ما فرهنگ دولتستیزی است که نمیگذارد دولت استقرار و ثبات پیدا کند؛ در ایران نهادها همه با هم درگیرند. فرهنگ دولتستیزی فرهنگی است که به نظر رفیعپور، روحانیت به بهترین شکل حامل آن بوده است؛ به طور تاریخی روحانیت به گونهای جلو آمده که اساساً دولتستیز بوده است و به همین دلیل است که میبینیم هر مسئولی تنها به انتقاد از مسئولین دیگر میپردازد، بدون آنکه متوجه کار خود باشد و این پیامدهای زیادی برای جامعهی ما دارد.
یکی از نکات دیگری که جناب رفیعپور به آن اشاره میکند جدایی بخش رسمی از بخش غیررسمی است، شاید اگر بخش رسمی را دولت و حاکمیت در نظر گیریم، بخش غیررسمی را فرهنگ و روحانیت و بازار و ان. جی. اوها تشکیل میدهند. از نظر ایشان یکی از ویژگیهای جامعهی ما تضاد و درگیری بین این دو است و این پیامد منفی به دنبال دارد؛ از یک طرف در مردم رفتارِ شورشی ایجاد میکند و از طرف دیگر تضاد بین دو بخش به استبداد در حاکمیت میانجامد؛ این ویژگی دولت ما در شرایط کنونی است. این تضاد بین بخش رسمی و غیررسمی، جامعهی ما را دچار کاهش اعتماد به حکومت میکند، هویت و همبستگی ملی را از بین میبرد، سرمایهی سیاسی و مشروعیت و پایگاه نظامی را نابود میسازد و هزینهی کنترل جامعه را نیز مشکل میسازد. از نظر ایشان جامعه باید به شیوههای مختلف کنترل شود.
نکتهی من این است که هم جناب رفیعپور و هم دانشجویانشان بسیار عنوان نمودهاند که نظریه چیست و نظریهی جامعه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 