پاورپوینت کامل جای خالی روانشناسی در نگاه تاریخی ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جای خالی روانشناسی در نگاه تاریخی ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جای خالی روانشناسی در نگاه تاریخی ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل جای خالی روانشناسی در نگاه تاریخی ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

تاریخ به مثابه معرفت اگر روایت وجهی از وجوه و رویداد یا رویدادهای حیات گذشته بشری باشد، چه در صورت عینی و چه در قالب روایی آن امری ذهنی است و در هر دو حال نمی‌توان آن را فارغ و بدون توجه به امر روان‌شناختی درک کرد و فهمید. برای فهم دقیق‌تر این مدعا ناچار از توضیح بیشتر هستیم. مایکل استنفورد، مورخ و فیلسوف تاریخ برجسته در آثارش میان دو معنا از تاریخ تمایز می‌گذارد و نام آنها را تاریخ یک و تاریخ دو می‌نامد. تاریخ یک به تعریف استنفورد همه رویدادهای عینی و واقعی است که در گذشته بشری رخ داده و هر وجهی از آن را می‌توان به یک صفت موسوم کرد، مثلا تاریخ سیاسی یک قوم در یک بازه زمانی معین عبارت است از رویدادها و وقایع سیاسی

تاریخ به مثابه معرفت اگر روایت وجهی از وجوه و رویداد یا رویدادهای حیات گذشته بشری باشد، چه در صورت عینی و چه در قالب روایی آن امری ذهنی است و در هر دو حال نمی

‌

توان آن را فارغ و بدون توجه به امر روان

‌

شناختی درک کرد و فهمید. برای فهم دقیق

‌

تر این مدعا ناچار از توضیح بیشتر هستیم. مایکل استنفورد، مورخ و فیلسوف تاریخ برجسته در آثارش میان دو معنا از تاریخ تمایز می

‌

گذارد و نام آنها را تاریخ یک و تاریخ دو می

‌

نامد. تاریخ یک به تعریف استنفورد همه رویدادهای عینی و واقعی است که در گذشته بشری رخ داده و هر وجهی از آن را می

‌

توان به یک صفت موسوم کرد، مثلا تاریخ سیاسی یک قوم در یک بازه زمانی معین عبارت است از رویدادها و وقایع سیاسی که در آن بازه زمانی مشخص برای آن قوم به واقع رخ داده است و تاریخ اقتصادی برای یک ملت یا جماعت انسانی در یک زمان و مکان معین به همین معنا آن دسته از وقایع و رخدادهای مشخصا اقتصادی (مثل بازرگانی، داد و ستد، امرار معاش، انباشت سرمایه، کشاورزی، شیوه

‌

های تولید، ابزارهای تولید و…) است که برای آن جماعت انسانی در آن زمان و مکان مشخص رخ داده است. این تعریف را می

‌

توان درباره تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی و… نیز به کار بست. به طور خلاصه تاریخ یک همان نفس رویدادهای رخ داده در بستر زمان است. تاریخ به معنای دو اما از جنس دانش و آگاهی است و آن چیزی است که می

‌

توان به یک معنا آن را تاریخ دو نام گذاشت، یعنی گزارش رویدادها. در این معنا تاریخ سیاسی یک قوم در یک زمان و مکان معین، گزارشی از تحولات سیاسی آن قوم در آن زمان و مکان مشخص است و در سایر حوزه

‌

ها نیز به همین ترتیب.

حالا با این تعریف اجمالی که همچون هر تلخیصی لاجرم حاوی تقلیل

‌

هایی است، به حکم آغازین بحث باز گردیم. گفتیم که تاریخ هم به معنای یک (نفس رویدادها) و هم به معنای دو (گزارش رویدادها) ربطی وثیق با روانشناسی دارد. با استفاده از تمایز استنفورد می

‌

توان این حکم را به دو معنا بازخوانی کرد. در هر دو معنای تاریخ (یک و دو) عنصر انسانی نقش محوری و کلیدی دارد، در معنای یک بازیگر اصلی و مرکزی رویدادها انسان است و در واقع تاریخ یک، همان رویدادهایی است که انسان رقم زده یا برای انسان رخ داده است، در تاریخ دو نیز باز این انسان است که روایتگر رویدادهای گذشتگان است. این امر هم تقریبا بدیهی است که انسان موجودی روانشناختی و ذهنی (

subjective

) است که در-جهان- هستن

‌

اش با فهم و مفاهمه صورت می

‌

پذیرد و جهان را از صافی ذهن و روانش می

‌

فهمد و احساس می

‌

کند و بنابراین برای فهم کردارها و گفتارهایش لاجرم باید امر روانی را در نظر گرفت. به عبارت روشن

‌

تر تمایز گذاشتن میان امر روانی و امر جسمانی در انسان کار ساده

‌

ای نیست و روان و تن انسان آنچنان در هم تنیده

‌

اند که به راحتی نمی

‌

توان میان آنها مرز مشخصی کشید. بر این اساس هرگونه کردار انسانی و هرگونه روایتی از این کردار بی

‌

تردید روان

‌

شناختی است و فهم دقیق آن (چه در مقام کنش و چه در مقام شناخت) بی

‌

نیاز از روانشناسی نمی

‌

تواند باشد. بنابراین در تاریخ یک یعنی رویدادهای تاریخی، قطعا عنصر روان

‌

شناختی در تحقق این رویدادها نقش کلیدی بازی می

‌

کنند، انسان

‌

ها به مثابه کنشگران و رقم

‌

زنندگان تاریخ موجوداتی روان

‌

مند هستند و اگر درک دقیق و درستی از روان خود داشته باشند، قطعا در هنگام تصمیم

‌

گیری

‌

ها منطقی

‌

تر و دقیق

‌

تر عمل خواهند کرد. این نکته به طریق اولی در مورد تاریخ دو یعنی گزارش (عالمانه) رویدادها یا همان تاریخ یک نیز صادق است. هر روایتی از گذشته از صافی ذهن مورخ عبور می

‌

کند؛ مورخی که موجودی روان

‌

مند است و از قضا رویدادهایی روان

‌

مند را روایت می

‌

کند و بنابراین برای فهم دقیق و عالمانه سازوکارهای روانی و پیچش

‌

های