پاورپوینت کامل نیما، خانلری ، شفیعی کدکنی و باقی قضایا…! ۳۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نیما، خانلری ، شفیعی کدکنی و باقی قضایا…! ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نیما، خانلری ، شفیعی کدکنی و باقی قضایا…! ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نیما، خانلری ، شفیعی کدکنی و باقی قضایا…! ۳۷ اسلاید در PowerPoint :
ظاهراً در هر نفسی که فرو می بریم گذشته از سرب و سم ، مقداری کژخوانی و کژبینی هم وجود دارد وگرنه چرا باید یادداشت « ساده» شفیعی کدکنی در مقدمه گزینه اشعار پرویز ناتل خانلری(مروارید،۱۳۹۴) که پیش از این در کتاب با چراغ و آینه[۱] هم چاپ شده بود ، اینهمه هیاهو و حرف و حدیث به پا کند و بر خلاف واقع فهمیده و نقد شود.
۱.ظاهراً در هر نفسی که فرو می بریم گذشته از سرب و سم ، مقداری کژخوانی و کژبینی هم وجود دارد وگرنه چرا باید یادداشت « ساده» شفیعی کدکنی در مقدمه گزینه اشعار پرویز ناتل خانلری(مروارید،۱۳۹۴) که پیش از این در کتاب با چراغ و آینه[۱] هم چاپ شده بود ، اینهمه هیاهو و حرف و حدیث به پا کند و بر خلاف واقع فهمیده و نقد شود.
۲ . شفیعی گفته که خانلری در کنار نیما یکی از پیشاهنگان تحول شعر بوده که « در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ جمعی از جوانان مایهور آن سالها از طریق او به ضرورت تجدد در شعر فارسی پی بردند و حق این است که آثار آن روز تولّلی و نادرپور و سایه و مشیری و جمع کثیری از جوانان نوجوی آن سالها، بیش از آنکه متأثر از نیما یوشیج باشد، متأثر از نمونه های شعری خانلری و آراء انتقادی او بوده است.»[۲]
برای هر کسی که با تاریخ شعر معاصر آشنا باشد ، این نکته جزء مسلمات است که در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ ، اندیشه و شعر خانلری مورد توجه و عنایت برخی از شاعران جوان بوده است. این شاعران خود به این امر معترف بودند. آثار این شاعران در دسترس هست و بر درستی این نظر شهادت می دهد. در یادداشتهای روزانه نیما یوشیج هم بارها به این مسئله تصریح شده است . نیما – در قسمتی از یادداشت هایش که تاریخ سالهای ۳۳-۳۴ دارد- مکرراً گفته که :« این جوان[۳] طرار [ = خانلری]… جوانهای ساده لوح دیگر را به دور خودش می کشد»[۴] و« استاد طرار و بی سواد» جوانانی چون توللی و نادرپور شده[۵] و « هوس پیشوایی» در ادبیات کرده است[۶]. او خانلری را «جوان شهرت طلبی»[۷] با« هنر متوسط»[۸] می داند که « اسباب کنف کردن او را در کنگره نویسندگان فراهم کرده»[۹]است. «شاگرد» ناسپاسی که به جاه و مقام رسیده و استاد دانشگاه شده[۱۰]و به اروپا رفته وهنر و فونتیک خوانده[۱۱] و علم عروض انتقادی نوشته[۱۲] و مجله سخن؛ «یعنی همان مجله ای که شعر نیما یوشیج در آن وجود ندارد»، تأسیس کرده[۱۳] و « در رادیو هم دلقک و دلال دارد»[۱۴] و « دارد جولان می دهد»[۱۵]و « می خواهد پیشوایی شعر را از دست او بگیرد»[۱۶]. نیما شعر آزاد خود را در برابر شعر آزادی که «خانلرخان» می خواهد به وجود بیاورد»[۱۷]، قرار می دهد و بارها به تندی از پیشنهادهای عروضی خانلری انتقاد می کند و از اینکه روزگار به او مجال و فراغت نمی دهد که مثل خانلری نظریاتش را بنویسد و مدون کند، شکایت دارد[۱۸]. از یادداشت های نیما بر می آید که اودر این سالها، خانلری را تنها رقیب قدر و اساسی و خطرناک خود در امر نوآوری در شعر می دیده است که با « شارلاتانی»[۱۹] می تواند جوانها را جذب کند ؛ جوانهایی که مثل توللی « ابتدا به نیما گرویدند و بعد به او تف انداختند»[۲۰] و به خانلری پیوستند.
راستش را بخواهید نیما در این اعتقاد تنها نبود ؛ شاگردانش نیز چنین می اندیشیدند. برای مثال مهدی اخوان ثالث در نامه ای که در سال ۱۳۳۳ نوشته « مجله سخن و عناد و گربه رقصانی ها و بت تراشی ها و انگولکهای » خانلری را از عواملی می داند که« واقعاً به شعر امروز ما لطمه می زند»[۲۱]. این یعنی این که به نظر اخوان، در آن روزها، نگاه و نظر شعری خانلری مؤثر و در نزد جوانان مقبول بود؛ آنقدر مقبول و مؤثر که اخوان از میان خیل شاعران دلش را صرفاً به« تک و توک استعداد جوان سالم که در مسیر صحیح افتاده اند»[۲۲]، خوش می کرد.
۳. شفیعی کدکنی گفته در مورد آثار نیما یوشیج چه نظم او و چه نثر ، ملاک اعتبار «تاریخ نشر» آنهاست و نه تاریخی که در پای آنها نهاده شده است و بر این مبنا ، نیما « دست کم، در یکی دو شعر» و برخی نوشته های نثرش از خانلری متأثر بوده است[۲۳].
واقعیت این است که نیما در آثارش به کرات دیگران را به دزدی فکر و سخنش متهم می کند؛ طیف این دزدان نابکار بسیارگسترده و رنگارنگ است ؛ هم خانلری اندیشه های نیما را دزدیده[۲۴]، وهم شهریار که نیما او را «مرد»[۲۵] و« تنها شاعری که در ایران دیده»[۲۶] می داند. درباره شهریار ادعا کرده که :« چقدر شعر هایم را که چاپ نشده بود، برای شهریار خواندم و او در شعرهای خود گنجانید و من آن شعرها را دور انداختم»[۲۷] . «این جوانها»؛ یعنی شاگردان و ارادتمندان نیما هم از او «دزدیند و گریختند و رفتند».[۲۸]این وسوسه چندان در جان نیما نیروگرفته که حتی نگران این است که بعد از مرگش نیز «کدام شارلاتان بیاید و نوشتجات او را ببرد»[۲۹]. خب! محقق شعر معاصر برای بررسی این ادعاها یا تهمتها چه باید بکند؟ یک طرفه به قاضی برود و اینهمه آدم را به صرف ادعای نیما ، دزد و سارق ادبی بداند یا باید فکر دیگری کرد ؟ ببینیم شخص نیما یوشیج در این باره چه نظر و راهکاری دارد؟ راهکار پیشنهادی نیما این است : ملاک اعتبار، «تاریخ نشر» آثارست و لاغیر . می فرماید: «این جوان [ = خانلری] همه اش می گوید من چنین گفته ام و چنین گفته اند ولی به چاپ نرسیده است در حالیکه من [= نیما] از سال ۱۳۱۷ در مجله موسیقی،[شعر] چاپ کردم. نیآورده مانند آورده نیست.»[۳۰] خلاصه کلام اینکه به فتوای پیشوای شعر نو «…آنچه که در غیب است و چاپ نشده است ، سند نیست»[۳۱] و سند معتبر ،مطلب چاپ شده و زمان نشر است. ملاحظه می فرمایید که شفیعی کدکنی هم همین حرف نیما را زده است . بنابراین بر مبنای نظر منطقی و متقن نیما که ملاک را بر تاریخ نشر گذاشته، حرف شفیعی درست است که نیما « دست کم، در یکی دو شعر» از خانلری متأثر بوده است چون شعر خانلری زودتر از شعر نیما چاپ شده است.
۴. خان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 