پاورپوینت کامل روانشناسی مغزمحور و طبیعت انسان ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روانشناسی مغزمحور و طبیعت انسان ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روانشناسی مغزمحور و طبیعت انسان ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روانشناسی مغزمحور و طبیعت انسان ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
چالش نظری دو متفکر زبانشناس معاصر، استیون پینکر و جرج لیکاف، تمایل به تعمیم و گسترش به حوزه اندیشه اجتماعی، جامعهشناسی و سیاست دارد. نقد و نگاه من به نظریات این دو متفکر در این مقاله بر اساس بینشی نشأتگرفته از روانشناسی برخاسته از مطالعاتی امروزین است که ذهن و شناخت اجتماعی انسان را در رابطه با فعالیت مغز در پیوند با بدن انسان تبیین میکند.
نقد و نگاهی بر اساس چالش نظری استیون پینکر و جرج لیکاف
چالش نظری دو متفکر زبانشناس معاصر، استیون پینکر و جرج لیکاف، تمایل به تعمیم و گسترش به حوزه اندیشه اجتماعی، جامعهشناسی و سیاست دارد. نقد و نگاه من به نظریات این دو متفکر در این مقاله بر اساس بینشی نشأتگرفته از روانشناسی برخاسته از مطالعاتی امروزین است که ذهن و شناخت اجتماعی انسان را در رابطه با فعالیت مغز در پیوند با بدن انسان تبیین میکند.
بدیهی است که بحث مناقشهآلود استیون پینکر و جرج لیکاف در عرصه نظریات سیاسی و جامعهشناسی میتواند توسط متخصصان عرصه علوم اجتماعی و سیاست، مورد نقد و بررسی جامعتری قرار گیرد. اما چون هرکدام از آنها در متن این کشمکش نظری، سعی به علمیتر جلوهدادن نظریات خود با تکیه به پیشرفتها در زمینه علومشناختی و مغزپژوهی داشتهاند، بیمناسبت نیست که ادعاهای آنها از نظر مطابقت نظریاتشان با دستاوردهای علمی در این زمینهها نیز مورد بررسی قرار گیرد.
استیون پینکر و جرج لیکاف هردو از زمره دانشمندانیاند که اصول تکامل طبیعی داروینی را اساس علمی کار خود قرار میدهند. آنها وقتی از طبیعت، فطرت یا سرشت انسان حرف میزنند، راجع به آن بخش از وجود انسان میگویند که در طی تاریخی به عظمت شکلگیری طبیعت روی زمین، نتیجه تجربه طولانی سازگاری با محیط طبیعی زیست و حفظ آن در دستگاه ژنتیکی و اپی-ژنتیکی درونتنی برای رسیدن به هیئت انسانی به شکل جهانشمول امروزین است. آشکار است که موضوع مورد اختلاف اساسی این دو دانشمند در تفسیر سرشت و خصلتهایی است که در طول تاریخ طولانی تطور طبیعی، در ساختار زیستی بدن ما انسانها نهادینه شده است. پینکر به ما هشدار میدهد که در معادلات زندگی، تأثیر این محدودیت طبیعی و فطری بهارثرسیده از اجداد خود را نباید فراموش کنیم. آنچنان که به نظر او اکثر مصلحان اجتماعی دوران روشنگری چنین کرده و انسان را لوح نانوشتهای تصور کردهاند که با تغییرات اجتماعی مناسب، میتوان نقش دلخواهی بر آن زد. اما لیکاف، سرشت انسان را در طول تکامل حاصل انتخابی طبیعی میداند که در گروههای انسانی رخ داده و ماهیتی جمعی دارد و ماندگاری سازگارانه آن تنها تأمینکننده منافع فردی نبوده، بلکه برای رفع نیازهای گروهی لازم بوده است. این اختلاف ناشی از دوگانهپنداری فرد و جمع در امر تبیین اصل انتخاب طبیعی در تکامل انسان، مایه جدل اصلی در میان بسیاری از دانشمندان این عرصه است و شاید هم خود زاییده دو نوع جهانبینی و موضع سیاسی-اجتماعی و حاصل تعصبات باورمندانه باشد. با بینش جدید در روانشناسی مغزمحور، این جدل شاید نتیجه نوعی محدودیت دید ما انسانها باشد که تضاد و تقابل حتمی بین منافع فرد و جمع قائلیم و همزیستی رقابت با رفاقت را غیرممکن میدانیم. درهرحال، رجوع به دانستههای امروزین ما در مورد کارکرد مغز اجتماعی در تنظیم رفتار، شاید معیار و محکی هرچند موقت و ناقص برای سنجش صحتوسقم نظریات چالشبرانگیز پینکر و لیکاف باشد.
در رویکرد پینکر برپایه روانشناسی تکاملی، مغز چون جعبه ابزارآلاتی است که هرکدام از ابزارهای فراوان داخل آن، به طور نیمهمستقل برای کار خاصی در سازش با محیط، تکامل پیدا کردهاند و از نظر کارکردی ربطی علت و معلولی به ابزار پهلویی خود ندارند و تأثیر تعیینکنندهای بر دیگری نمیگذارند. البته این ابزارهای نیمهمستقل مغزی که هرکدام کارشان بخشی از کار ذهن چندمنظوره انسان را انجام میدهند، چون ابزارهای رایانهای هستند که کار رایانش اطلاعات ویژهای برعهده آنها واگذار شده که برای فهم آنها میتوان از مهندسی معکوس استفاده کرد. اکثر شواهد مغزپژوهی امروز با تصور رایانهای از ابزارهای چندمنظوره نیمهمستقل و متفاوت ذهن، ناشی از فشار انتخاب طبیعی تکاملی، که مورد نظر پینکر است، مطابقت ندارد. پینکر، عواطف، زبان و عقل را هم جداگانه در خدمت برآوردن نیازهای سرشت فردی انسان میداند. به نظر او نفوذ عقلانیت در تاروپود فرهنگ انسانی، موجب دادوستد بین افراد و رشد اخلاق بر اساس قوانین اقتصادی بازار و منفعتطلبی فردی و رقابت آزاد شده است. بههمیندلیل در کتاب «لوح نانبشته» به ارزیابی اخلاقی عقاید بخش بزرگی از متفکران و مصلحان اجتماعی در زمان روشنگری تا پسامدرنیسم میپردازد و به آنها ایراد میگیرد که طبع و سرشت انسانی را در نظریات خود نادیده گرفتهاند. به نظر او در سنت جامعهشناسی از دوران افلاطون تا مارکس، دورکهایم و وبر، حتی در دوران پسامدرنیسم، به طرز اشتباهی، هویتی ساختارمند و بههمپیوستهای از جامعه ارائه میشود که گویی افراد شهروند تشکیلدهنده آن، برخوردار از سرشتی با غرایز فردی تعیینکننده نیستند. پینکر، درعوض، سنت قرارداد اجتماعی- اقتصادی مطروحه توسط ماکیاولی، هابز، لاک و بهدنبال آنها، نظریه عقلانی و انسان اقتصادی امروزین را حاصل نظمی براساس منافع شخصی و فردی در دادوستدهای عقلانی افراد جامعه میداند. بنابراین او تنها برای تشکیلاتی عقلانی بر اساس انضباط و اطاعت، جدایی و استقلال کامل قوای سهگانه مملکتی جهت کنترل کامل و نظارت قراردادی برای جلوگیری از فاجعهآفرینی خوی فردگرای منفعتطلب انسان، درعینحال رونق بازار آزاد اقتصادی برای کسب سود، ارزش اخلاقی قائل است. جالب است چون پینکر در این راستا، در چارچوب تنگ تأمین منافع شخصی در سیر تکاملی انسان، نمیتواند برای هنر جایگاهی قابلاعتنا پیدا کند، آن را محصول جانبی و فرعی تکامل، چون دسری خوشمزه مثل کیک پنیری، پس از غذای اصلی میداند.
اما به نظر جرج لیکاف، نظریه ذهن بر اساس روانشناسی تکاملی پینکر بسیار قدیمی و از اعتبار ساقط است و به عقاید قرنهفدهمی شبیه است. به نظر لیکاف، علومشناختی مدرن، دوران روشنگری نوینی را طلب میکند. او اینکه ذهن را مشتمل از ابزارهای رایانهای مستقل یا نیمهمستقل بدانیم که تحت فشار انتخاب طبیعی، در جهت تأمین منافع فردی بر اساس رقابت هدایت میشود، را بیشتر ناشی از علمی عقبمانده و آلوده به غرایض سیاسی محافظهکارانه مدافع بازار آزاد میداند. به نظر لیکاف، نیروی محرکه مغز انسان منافع شخصی و فردی نیست، بلکه احساس عاطفی همدلانه با دیگری، هسته اصلی سرشت انسان در انتخابی طبیعی و جمعی در تکامل را تشکیل میدهد. این مدعای لیکاف بر اساس یافتههای عصبپژوهی اجتماعی در زمینه کشف نظام نورونهای آینهای در مغز و انتقال سریع و خودکار احساسها و عواطف از طریق سیستم حرکتی و ردوبدلشدن علائم از طریق کنشهای بینافردی و بیناذهنی، انسان را به طور سرشتی در رابطه با دیگری قرار میدهد و منافع انسان را از محور فردیت محض خارج میکند و به آن معنای وسیعتری میدهد و به این وسیله دیگری میتواند بخشی از خود شود و برعکس. اما لیکاف این یافتههای عصبپژوهانه را پشتوانه نظریه استعارهشناختی خود در زبانشناسی قرار میدهد که محور اختلاف او با پینکر از جمله چامسکی است. لیکاف قبول ندارد که زبان ابزاری مستقل، جدا از ساختارهای بنیادین شناخت انسان باشد. به نظر او ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 