پاورپوینت کامل ناصرخسرو و تمرکز برنقطه اصلی وجود ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ناصرخسرو و تمرکز برنقطه اصلی وجود ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناصرخسرو و تمرکز برنقطه اصلی وجود ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ناصرخسرو و تمرکز برنقطه اصلی وجود ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
یستویکمین مجموعه درسگفتارهایی درباره ناصرخسرو به بحث درباره «ناصرخسرو، شاعرانگی و تعهد» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر مهدی محبتی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. تفکر ناصرخسرو قاعدهمند است و بر اساس دستگاه فکری خود کوشیده جهان، انسان و جامعه را تبیین کند. این تعهد به چارچوب، او را تا حدی، از آزاداندیشی مطلق دور کرده است.
اشاره: بیستویکمین مجموعه درسگفتارهایی درباره ناصرخسرو به بحث درباره «ناصرخسرو، شاعرانگی و تعهد» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر مهدی محبتی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. تفکر ناصرخسرو قاعدهمند است و بر اساس دستگاه فکری خود کوشیده جهان، انسان و جامعه را تبیین کند. این تعهد به چارچوب، او را تا حدی، از آزاداندیشی مطلق دور کرده است. بخش مهم اندیشههای ناصرخسرو، تبیین جهان است و او اعتقاد دارد برای این منظور باید دانش آموخت و تقوا اندوخت. دکتر محبتی سخنانش را اینگونه آغاز کرد:
شاعرانگی یا تعهد؟
اگر ادبای بزرگ فرهنگ خودمان را بخواهیم تقسیمبندی بکنیم، یکی از مبانی تقسیمبندی این است که باید دید شاعرانگی برایشان مهمتر است یا تعهد؟ شاعرانگی یعنی دلدادگی شاعر به زیباییهای ادبی، که خودش ذیلی از مکتب بزرگ «هنر برای هنر» است. دو سنخ هنرمند داریم: یکی آنهایی که میگویند هنر صرفاً باید زیبایی خلق بکند؛ مهم هم نیست که این خلق زیبایی متناسب با دعوتهای بیرونی باشد یا نباشد. از همین جا دو جریان ایجاد میشود: جریانی که میگوید هنر برای هنر اصالت دارد؛ و جریانی که میگوید هنر باید در خدمت پیام بیرونی قرار بگیرد. اما آن نگرههای بیرونی چه چیزهایی است؟
اگر استقصای خیلی دقیقی انجام بدهیم، مجموعه پیامهایی که در بیرون، ما را به خود دعوت میکنند، چهار حوزه دارند: یکی دعوت به امور اخلاقی است که شامل سه حوزه دین، مذهب و ایدئولوژی است. دعوت دومی که در تعهد مطرح است، گرایشهای سیاسی است. سومین حوزه مسائل اجتماعی است. یک دعوت دیگر هم هست که کمتر به آن توجه شده است: دعوت عرفانی. در اینجا عرفان به مثابه تعهد است؛ مثلاً وقتی مولانا میگوید: «خود ز فلک برتریم وز مَلک افزونتریمر زین دو چرا نگذریم؟ منزل ما کبریاست»، میبینیم که دعوت زیبایی است که میگوید: جهان باقی، جهان درون توست. این یک نوع دعوت است؛ اما از بس ظریف است، چندان به مثابه تعهد به آن نگریسته نمیشود. اتفاقاً عرفای ما بیشتر از همه، شعر متعهدانه گفتهاند.
سه ویژگی مکتب هنر برای هنر
مکتب «هنر برای هنر» معمولاً سه ویژگی دارد. البته در اینجا تأکید ما بر هنر شعر است: اول میل معطوف به آهنگ است. ما شعری نمیتوانیم بگوییم که هیچ گونه آهنگی نداشته باشد. اصلاً بعضیها گفتهاند که شعر تجلی موسیقایی زبان است. حالا اینکه این آهنگ چیست، جای بحث دارد. آیا آهنگ و وزن فقط وزن عروضی است یا هارمونی و وزن درونی مهمتر از وزن بیرونی است؟ به هر حال چه موسیقی را به معنی آهنگ بیرونی اثر ادبی بگیریم، چه نگیریم، عنصر موسیقی در شعر حرف اول را میزند.
ویژگی دوم، مسأله خیال است. شعری که خیالانگیز نیست، شعر نیست و به ماورا دعوت نمیکند. به قول «کافکا» وقتی اثری تو را تکان ندهد، اثر ادبی نیست. این تکان دادن، بیشتر بهوسیله تخیل صورت میگیرد. چون انسان به جهان واقعی و متعارف خو میگیرد؛ ولی در آشناییزدایی تخیل، چنین نیست. حالا چگونه میتوان تخیل را به ذهن خواننده منتقل کرد؟ صدها بحث فنی و هنری لازم است. آیا از طریق آشناییزدایی یا بزرگنمایی؟ یا خروج از هنجار؟ یا چیزهای دیگر؟ ولی هیچ کدام حرف آخر را نمیزند؛ چون ما شعرهایی داریم که هیچ کدام از این ترفندها در آن نیست، ولی خواننده را تکان میدهد مثل این شعر سعدی که هیچ ترفندی ندارد، ولی شعر بسیار زیبایی است:
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفاییر عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
گفته بودم چو بیایی، غم دل با تو بگویمر چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
دیگران منع کنندم که چرا دل به تو دادمر باید اول به تو گفتن که: چنین خوب چرایی؟
شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتنر تا که همسایه نداند که تو در خانه مایی
میبینیم که نه تخیل دارد، نه بزرگنمایی و نه خروج از هنجار؛ اما اثرگذار است. پس مرز شاعرانگی چیزی بالاتر است. خوبی هنر هم در همین است.
ویژگی دیگر، عاطفه است. منظورم از عاطفه این نیست که کسی شعر احساسی بگوید؛ بلکه باید شاعر بتو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 