پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

نشست روز جهانی فلسفه با موضوع «ما و طبیعت» به همت انجمن فلسفه میان فرهنگی و گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه تهران ۱۹ آبان ماه در دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه تهران برگزار شد که در این هم‌اندیشی استادانی چون دکتر رضا داوری اردکانی با موضوع «عقل و طبیعت»، دکتر محمدرضا حسینی بهشتی با محوریت «پرسش‌های نو در باب انسان و طبیعت» و دکتر علی اصغر مصلح پیرامون «پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint» به ارائه سخنرانی پرداختند. آنچه پیش رو دارید، متن سخنرانی دکتر مصلح است که به منظور انتشار در اختیار صفحه اندیشه «ایران» قرار گرفته است.

بررسی «نسبت پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint» به بهانه روز جهانی فلسفه

نشست روز جهانی فلسفه با موضوع «ما و طبیعت» به همت انجمن فلسفه میان فرهنگی و گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه تهران ۱۹ آبان ماه در دانشکده ادبیات و علوم‌انسانی دانشگاه تهران برگزار شد که در این هم‌اندیشی استادانی چون دکتر رضا داوری اردکانی با موضوع «عقل و طبیعت»، دکتر محمدرضا حسینی بهشتی با محوریت «پرسش‌های نو در باب انسان و طبیعت» و دکتر علی اصغر مصلح پیرامون «پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint» به ارائه سخنرانی پرداختند. آنچه پیش رو دارید، متن سخنرانی دکتر مصلح است که به منظور انتشار در اختیار صفحه اندیشه «ایران» قرار گرفته است.

****

امروز همه ما با این پرسش روبه‌رو هستیم که آینده طبیعت و محیط‌زیست چگونه است، همه ما می‌دانیم که عمده تغییرات در طبیعت مربوط به حدود ۱۰۰ سال اخیر است. انسان قرن‌هاست که بر کره زمین زندگی می‌کند. در طول این دوران برای حل مشکلات زیستن بر این کره کوشیده است، اما این کوشش‌ها در جهت انطباق خویش و سازگاری با طبیعت بوده است. امروز براحتی از طریق امکانات رسانه‌ای می‌توانیم تصویر کره زمین را ببینیم. بر این کره شهرهای بسیار بزرگ و صنایع و تأسیسات بسیار بزرگی ایجاد شده و تمامی پدیده‌های طبیعی به نحوی به تسخیر آمده‌اند. امروز درباره طبیعت و محیط‌زیست نگرانیم. چرا؟

در توضیح اسباب این وضع به دو دسته عوامل اشاره می‌شود؛ یکی تغییرات شرایط کلان کره زمین که احیاناً خارج از اراده انسان است و دیگری عوامل انسانی. در این گفتار می‌خواهیم به «عوامل انسانی تغییر وضع طبیعت» بپردازیم. اسباب تغییر رفتار انسان در مقابل طبیعت چه بوده است؟ با طبیعت چه کرده‌ایم که به اینجا رسیده‌ایم؟ اگر وضع کنونی طبیعت، حاصل رفتار ما با آن است، ریشه این تغییر رفتار چیست؟ باید راه اندیشیدن در این باره را بگشاییم و با خودآگاهی نسبت به فرآیندی که در آن قرار گرفته‌ایم، به این پرسش بپردازیم که آیا راهی برای تغییر فرآیندهای جاری وجود دارد؟ این سخن هر چند انتزاعی و نظری می‌نماید، اما راه گفت‌وگو درباره مباحث جزئی‌تر بحران‌های طبیعی را می‌گشاید. یکی از مدخل‌های مناسب برای ورود به این بحث اندیشیدن درباره «نسبت طبیعت و فرهنگ» است.

دوگانه طبیعت و فرهنگ

در زمان معاصر باید به دوگانه «طبیعت و فرهنگ» بیش از گذشته اندیشید. تفکر فلسفی درباره فرهنگ مستلزم تصور آن در مقابل طبیعت است و برعکس تصور فلسفی طبیعت مستلزم تصور تقابل آن با فرهنگ است. در تاریخ تفکر فلسفی غرب، برای رسیدن به مفهوم فلسفی فرهنگ، به انسان بدون‌فرهنگ و در حالت زیست طبیعی، تفکر شده است. آغاز این‌گونه اندیشیدن «روسو» و «هردر» بودند. برای گشایش باب گفت‌وگو درباره دوگانه طبیعت و فرهنگ مناسب است که به عباراتی از «هردر» اشاره کنیم. هردر نخستین متفکری است که راه اندیشیدن مستقیم به فرهنگ را در تاریخ تفکر گشوده است. وی که به مبانی الهیاتی مسیحی نیز استناد می‌کند، در بیان نسبت پاورپوینت کامل فرهنگ و طبیعت ۶۲ اسلاید در PowerPoint می‌گوید که طبیعت آفریده اول است و فرهنگ آفریده دوم. طبیعت را خداوند آفریده است، اما فرهنگ را انسان می‌آفریند. به نظر هردر فرهنگ صنع ثانی است.

انسان همواره میانه طبیعت و فرهنگ زندگی می‌کند، بین طبیعت و فرهنگ سیر می‌کند. اما سیر تاریخ به سوی غلبه فرهنگ بر طبیعت بوده است. به لحاظ وضع زندگی انسان، هر چه تاریخ پیش رفته، زندگی انسان فرهنگی‌تر شده است. یعنی فرهنگ انباشته‌تر شده است. از این منظر هرچه گذشته، وجه فرهنگی انسان شدیدتر شده است. زندگی در دوران گذشته بسیار طبیعی‌تر بوده است. در بین متون حکمی باقیمانده، ناب‌ترین تلقی‌های از طبیعت را می‌توان در دائو دچینگ دید. در این مرحله انسان با طبیعت احساس یگانگی می‌کرده است. سخن طبیعت را می‌شنیده است. اما در مقابل، انسان دوره مدرن و بخصوص در دوران مناسبات بسیار پیچیده معاصر، از نسبت مستقیم انسان با طبیعت ناب خبری نیست. انسان در چنبره ساخته‌های خویش اسیر است. با پیدایش دنیای مجازی و رسانه‌های نوین گام جدیدی در دورتر شدن انسان از طبیعت برداشته شده است. برای بیان این مطلب شاید اشاره به سخن ویکو مناسب باشد. ویکو فرهنگ و تمدن را «انسانی کردن جهان» تعریف می‌کرد. هرچه بر عمر انسان افزوده می‌شود و تاریخ طولانی‌تر، جهان انسانی‌تر می‌شود و از حالت طبیعی آن دورتر. از این منظر هیچ گاه در طول تاریخ، تا این حد، جهان از صورت طبیعی دورتر و به حالت فرهنگی و به بیان دیگر انسانی شده نزدیک نشده بود.

با همین مبنا است که در مقایسه با دوران یگانگی انسان با طبیعت، انسان معاصر بیش از همیشه آزادی خود را از دست داده است. موضوع وحدت و کثرت هم با این مبنا می‌تواند به صورت دیگری به اندیشه درآید. طبیعت سخن وجود، سخن حق، سخن آتمن و خدا را به انسان منتقل می‌کرده است. امروز کثرت آفریده‌های خویش بخصوص وقتی این آفریده‌ها صورت تکنیک پیدا کرده، مانع شنیدن سخن طبیعت است. از یک منظر که در تاریخ تفکر، بیشتر با رمانتیک‌ها این گونه دیده شده، انسان هم خود محصول طبیعت است. به بیان گوته طبیعت عقل و احساس ندارد ولی انسانی آفریده که عقل و احساس دارد. امروز اگر به آینده‌ای می‌اندیشیم که اسارت کنونی در تکنیک و فرهنگ کنار رود، باید به شیوه‌های همدمی و یگانگی با طبیعت بازگردیم. یگانگی با طبیعت در همه فرهنگ‌های ماقبل ‌مدرن به صورت سنت‌هایی رواج داشته است. این گونه سنت در فرهنگ ما بیش از همه در عارفان بخصوص در عارفان خراسان، مانند ابوالحسن خرقانی و بایزید به بیان درآمده است.

نسبت انسان با طبیعت

انسان هرچه هست، با نسبت‌هایش تعین پیدا می‌کند. یکی از نسبت‌های انسان، با «طبیعت» است. در اینجا مراد از طبیعت معنای عام آن است؛ هم در مقیاس کلان آن که مصداق آن کره‌ زمین و محیط‌زیست است و هم در مقیاس خرد آن که ژن و جنین و بدن انسان را شامل می‌شود. در اینجا ابتدا به کلیت نسبت با طبیعت اشاره می‌کنیم، ولی در ادامه به طور مصداقی‌تر به نسبت با طبیعت به معنای محیط‌زیست و اقلیم می‌پردازیم.

انسان با توجه به اقلیم و طبیعتی که در آن زندگی می‌کند و در طول زمان با تجاربی که کسب می‌کند و از جمله تجاربی که حاصل نسبت انسان با دیگر همنوعانش است، دارای فرهنگ می‌شود و فرهنگ خود را انباشته‌تر می‌کند. فرهنگ هر قوم بیش از هر چیز بوی طبیعت و تاریخ آن قوم را می‌دهد. زبان که مهم‌ترین آینه فرهنگ است، باز بیش از هر چیز بوی طبیعت و تاریخ قوم صاحب آن زبان را می‌دهد. دوگانه «طبیعت» و «فرهنگ» در تفکر ژرف بخصوص اگر بخواهد فلسفی باشد، همواره با هم هستند. انسان اصلاً نمی‌تواند بدون فرهنگ و بدون اندیشیدن از منظر فرهنگی خاص درباره طبیعت بیندیشد و برعکس، هرگونه تفکر درباره فرهنگ مستلزم اندیشیدن به طبیعت است.

البته باید توجه داشت که تصور طبیعت محض ناممکن است، امثال روسو، انسان در طبیعت محض و بدون فرهنگ را تخیل می‌کردند. این بحث از این جهت اهمیت دارد که ما همواره توجه داشته باشیم که هرگونه اظهارنظر و حکم درباره طبیعت و هر رفتار با طبیعت، حاصل درکی فرهنگی است. به بیان دیگر، ما همواره با فرهنگی، یا به اقتضای فرهنگی، نسبت با طبیعت داریم و منشأ رفتاری با طبیعت هستیم. به اقتضای همین توجه است که می‌توانیم علت اطلاق محیط‌ زیست بر طبیعت را دریابیم. اطلاق عنوان محیط‌زیست بر طبیعت، نتیجه تلقی فرهنگ مدرن از طبیعت است. ما امروز طبیعت را محیط زیست خود می‌انگاریم. در یونان باستان و ایران باستان و همین طور سراسر دوره اسلامی چنین تصوری از طبیعت نبوده است. ما امروز طبیعت را از آن جهت که محیط زیست‌مان هست، می‌شناسیم. در حالی‌که در گذشته، ما جزئی و محصولی از طبیعت بوده‌ایم. یا به بیان دیگر، عالم مراتبی داشته است و طبیعت مرتبه‌ای از مراتب آن بوده است و انسان هم در وجهی از وجودش، موجودی از موجودات طبیعی.

چنانکه گفته شد، «ویکو» تمدن و فرهنگ را «انسانی کردن جهان» می‌دانست. شاید در طول تاریخ بتوان سیر انسانی کردن جهان را نشان داد. اما به نظر می‌رسد که ما در دوره مدرن خودآگاهانه و با تمام توان این سیر را دنبال کرده‌ایم و امروز به جایی رسیده‌ایم که تمام جهان طبیعی را هم تنها به نسبت خود می‌‌فهمیم.

تأملی در رفتار با طبیعت در فرهنگ معاصر

چنان که قبلاً گفته شد، فرهنگ ایران هم نسبتی با اقلیم و آب و خاک ایران دارد. زبان فارسی بوی این اقلیم و تاریخ این اقلیم می‌دهد. ایرانیان با زیستن در این اقلیم و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زندگی در طبیعت ایران، فرهنگ خود را بسط داده‌اند. مهم‌ترین ویژگی این سرزمین «کم‌آبی» است. آب، تنها واژه اول لغتنامه‌های فارسی نیست، بلکه «واژه اول فرهنگ ایرانی» است.

نشانه کم‌آبی سرزمین ایران را در اخلاق و ادب و دین و هنر و فکر و تمامی اعتقادات ایرانیان می‌توان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.