پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین؛ روضه الشهدا و اسطوره شناسی رنج مقدس ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین؛ روضه الشهدا و اسطوره شناسی رنج مقدس ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین؛ روضه الشهدا و اسطوره شناسی رنج مقدس ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل قدسیان اندوهگین؛ روضه الشهدا و اسطوره شناسی رنج مقدس ۱۱۲ اسلاید در PowerPoint :

رنج به مثابه امری مقدس و نشانه قرب الهی: کتاب روضه الشهدا، ملاحسین کاشفی سبزواری، را می‏توان نوعی الهیات رنج، با مرکزیت تفکر تشیع دانست. این کتاب عملاً متضمن بسط فلسفه رنج مقدس و اخلاق دنیوی و اخروی پیوسته به آن برای حل مسأله رنج برای شیعیان است.

رنج به مثابه امری مقدس و نشانه قرب الهی: کتاب روضه الشهدا، ملاحسین کاشفی سبزواری، را می‏توان نوعی الهیات رنج، با مرکزیت تفکر تشیع دانست. این کتاب عملاً متضمن بسط فلسفه رنج مقدس و اخلاق دنیوی و اخروی پیوسته به آن برای حل مسأله رنج برای شیعیان است. همانطور که گفته شد یکی از مؤلفه‏های این کتاب جامعیت معناشناختی آن در ساختار اسطوره شناختی تشیع است که از ازل تا ابد را شامل می‏شود. مقدمه کتاب با مفهوم درد و بلا آغاز می‏شود،

ای شربت درد تو، دوای دل‏ ما آشوب بلای تو، عطای دل ما (کاشفی، ۱۳۸۲: ۱۷)

این کتاب در ۱۰ باب و یک خاتمه نوشته شده است، و حتی در آغاز باب اول که پیرامون رنج آدم ابوالبشر و داستان خلقت است نیز، با مسأله غم و خلقت شروع می‏کند (قبلی: ۲۴):

آنروز که آب و خاک بر هم زده‏اند بر طینت آدم، رقم غم زده‏ اند

خالی نبود آدمی از درد و بلا کان ضربت اولین بر آدم زده‏‏ اند

داستان خلقت جهان نیز متضمن اهمیت رنج و درد و بلا در آنست، به همین سبب هم در مورد خاکی که قرار بود گل آدم را از آن بسازند “حق سبحانه قطعه سحاب پاک را بر بالای آن قبضه خاک چنان تعیین فرمود که چهل روز بر آن خاک ببارد و به هیچ نوع سایه از سر آن برندارد. آن سحاب به فرمان رب الارباب سی و نه صباح از دریای اندوه آب برداشته بر خاک آدم می‏بارید تا آن خاک به آب و غم و عنا گل شد.

خاک آدم را به آب غم مخمر ساختند پس در او درد و بلا را جا مقرر ساختند

روز چهلم از بحر شادی آن برگرفته، قطر‏ه‏ای چند بر آن خاک افشاندند، گوئیا کثرت هموم و غموم آدمیان و قلت نشاط و انبساط ایشان بدین سبب است، چنانچه فرموده‏اند” (قبلی:۲۵).

کاشفی این کتاب را با این مبانی اسطوره‏شناختی آغاز می‏کند که البته در مقدمه هم دو نکته بنیادی در الهیات رنج مقدس در تشیع مردمی را بیان می‏کند: اینکه بلا نشانه لطف الهی برای بندگان مقرب اوست، لذا هر کس در درگاه خدا منزلت بالاتری داشته باشد، بالا و محنت بیشتری را خواهند داشت.

هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می‏دهند (قبلی:۱۹)

البته بطور ضمنی در حل مسأله معنا به جایگاه بلا به مثابه یک محک و معیار آزمایش بندگان اشاره می‏کند. این توجیه یعنی بلا به مثابه امتحان الهی، از جمله مکانیسم‏های بنیادی برای حل مسأله رنج است لذا در تفسیری آیه ای از قرآن (سوره بقره آیات ۱۵۵ و ۱۵۶)، “مضمون این آیت مشعر است به آنکه بلا محک نقد عالمیان و معیار تجربه احوال آدمیان است تا هر که دعوی محبت کند، نقد جان او در بوته بلا و کوره عنابه آتش امتحان و ابتلا بگذارند” (قبلی:۱۸).

در توضیح داستان انبیا در کل کتاب دو مؤلفه اصلی وجود دارد، بیان عاطفی بخش‏های پر از رنج و درد زندگی اولیا و بیان مرکزیت رنج و درد در زندگی آنها و اخلاق آنها در مواجه با رنج. لذا در توصیف هبوط آدم و رنج‏های بی‏کران او در این ماجرا و گریه‏های بی‏نهایتش و نابه به درگاه خدا برای توبه، همه و همه بیانگر آنست که آغاز تاریخ در اساطیر دینی شیعی، آغاز ماجرای رنج اولیا الهی و قرب الهی آنها بواسطه رنج است. به همین سبب در ذکر داستان انبیاء الهی همیشه یک مضمون اصلی تأکید می شود که در ازل خلقت این اولیا “آن روز که بساط محبت بگستردند و علم شوق در عالم عشق بر پای کردند، همه مرادها و راحت‏ها را آتش در زدند و تخم حسرت و ناامیدی در زمین دل انبیا و اولیا و رهروان راه خدا پاشیدند و به آب اندوه و باران بلا پرورش دادند” (قبلی:۸۱). سر تا سر کتاب بیان همین است که گاه از زبان نویسنده، گاه حدیثی قدسی و گاه هاتفی غیبی، و گاه هم از زبان خود اولیا و انبیا و… بیان می‏شود.

ازمنظر این کتاب تاریخ، تاریخ تجلی امر قدسی است که با خلقت آدم شروع می‏شود و به رستاخیز منتهی خواهد شد، و نکته مهم این کتاب اینست که این تجلی، از مجرای رنج وغم و بلا و محنت صورت می‏گیرد، و لذا هر چه رنج و بلا بیشتر، بهره از تقدس و حقیقت و واقعیت نیز بیشتر است. به همین سبب تاریخ انبیاء، تاریخ تجلی رنج مقدس برای تعالی و تقرب الهی است. نکته مهم اینست که بر مبنای این کتاب، رنج جزئی از واقعیت هستی و تاریخ است و چون رنج با تقدس و واقعیت و حقیقت همذات است لذا

در بلا لذتی است پنهانی نا چشیده کسی کجا داند

وانکه او لذت بلا یابد درد را بهتر از دوا داند

بلا و رنج، اموری سرشار از لذت معنوی می‏ِشوند. البته این نوع بلا با بلایی که کیفر گناهکاران است ، متفاوت است. کاشفی در این کتاب سیر تجلی امر قدسی در تاریخ را از مجرای رنج و بلا، در سلسله اولیا بیان می‏کند و بواسطه نگاهی که به جایگاه رنج در هستی و خلقت و فلسفه تجلی قداست دارد، به نوعی تقدیرگرایی می‏رسد که بیانگر لزوم مصیبت دیدگی و رنج دیدن و بلا دیدن اولیا است. به همین سبب هم همه اولیا از این مسأله آگاه هستند. به نظر می‏رسد که مسأله علم پیشینی امام حسین به مسأله کربلا هم، علی رغم نقدهایی که به خصلت تقدیر گرایانه این مسأله شده است، بخشی از این باور ناشی از این مبانی جایگاه رنج و مصیبت در تاریخ قدسی است. به عبارت دیگر در این تاریخ قدسی لزوماً و جبراً همه اولیا باید دچار مصیبت شوند و گریزی از آن نیست. در روایات و داستان‏های دینی هیچ وقت اولیا از رنج و بلا حیرت زده نمی‏شوند و تن به قضا داده و رضای دوست را چون در رنج خودشان می‏بینند، با جان و دل می‏پذیرند.

نکته مهم اینست که علی رغم پیشینی بودن لزوم مصیبت برای اولیا، در مورد امام حسین این مسأله بطور مصداقی و مشخص بیان می‏شود. به همین سبب پنج مربته جبرائیل نوید واقعه کربلا را به پیامبر می‏دهد، البته جبرائیل داستان کربلا را برای انبیای پیشین هم تعریف کرده بود، خود امام حسین هم بارها نوید کربلا را از پدر و جدش و.. می‏شنود (ر.ک: کاشفی، ۱۳۸۲: ۲۹۵ و ۱۰- ۳۰۶). یک نکته مهمی که در رنج مقدس و تجلی تاریخی آن وجود دارد، تشابهات الگویی و ساختاری میان الگوهای شهادت است که برای مثال تشابهی میان یوسف و امام حسین در کربلا، تشابهی میان امام حسن و پیامبر، امام حسین و جد و عمویش در نوع مرگ، و حتی در سطح نوع آسیب‏ها به بدن و وصیت‏های قبل از مرگ و هم نحوه واکنش محیط به اولیا و واکنش اولیا به محیط در حین رنج و مصیبت وجود دارد. از آنجایی که پرداختن به ساختارها و کهن الگوهای رنج و مصیبت دیدگی اولیا خارج از این نوشتار است از برررسی آن خودداری می‏کنیم.

نکته دیگری که وجود دارد اینست که رنج و مصیبت و بلا، از آنجا که موهبتی الهی و نشانه تقرب و تقدس اولیاء لذا تجلی رنج قدسی محسوب می شود، متضمن نوعی اتصال و حضور متناوب عالم ماورا در عالم دنیوی است. رنج صرفاً امری موجود در دنیا نیست، بلکه واکنش‏هایی نیز در جهان برین ایجاد می‏کند، این واکنش‏ها گاهی به نشانه همدردی ساکنان عالم مکلوت با اولیا و رنج های آنهاست، و گاهی حضور آنها در عالم دنیوی برای دفع رنج اولیا دیده می شود. برای مثال بارها ملائکه و فرشتگان الهی در حین رنج اولیا، از اولیا الهی یا از خدا اجازه خواسته‏اند تا رنج اولیا و حتی دشمنان آنها را نابود کنند. اما واکنش اول، یعنی همدردی و همنوایی با اولیا، بیانگر اینست که مفهوم رنج و بلا و مصیبت به حدی با تقدس و امر قدسی آمیخته است که عالم برین و ماورا که سرشار از حقیقت و تقدس است و به نوعی عرصه حضور تقدس مطلق است، با رنج و الم و مصیبت توام می‏شود. برای مثال گریه یعقوب در فراق یوسف به حدی است که “آتش در گنبد افلاک” زد و جبرائیل خطاب به یعقوب آمد که “فرشتگان آسمان را به گریه خود بگریایندی و مقدسان اعلی را به ناله در آوردی” (قبلی ۶۶). این اتصال هم متضمن اهمیت رنج در عالم قدسی است و هم اهمیت نوع واکنش عاطفی به آن (نوعی پذیرش تسلیم گونه، اما با گریه‏ها و ناله‏های متعدد).

تداوم رنج و مصیبت و بلا به عالم قدسی ماورائی را در نقطه اوج تجلی قدسی رنج در واقعه کربلا می‏توان مجدداً دید. البته در اوج واقعه رنج، یعنی کربلا و لحظه شهادت امام حسین، تمام هستی، اعم از هستی دنیوی و هستی ماورائی واکنش نشان می‏دهند. به همین سبب هم می توان گفت در الهیات رنج از منظر شیعی، کربلا نقطه اوج تجلی رنج، تقدس و تعالی است. اوج این تجلی تقدس و رنج و حقیقت، بالاترین واکنش را از خلقت و هستی در همه ابعادش بر می‏انگیزد. کاشفی این لحظه را اینگونه بیان می‏کند که آنگاه که شمر “در سجده آن حضرت را شربت شهادت چشانید… در این حال غلغله در صوامع ملکوت افتاد، ولوله از اهل خطایر بر جبروت برآمد. آفتاب عالم افروز از تاب باز ایستاد و ماه جهان آرامی، در چاه محاق افتاد، زهره برای دل زهرا دست از طرب بازداشت، کیوان بر بالای هفت ایوان اتفاق مصیبت زدگان را لوای تعزیت برافراشت. فرشتگان بر جوف هوا ناله برداشتند، جنیان از نواحی کربلا به گریه درآمدند، آسمان دامن از خون پرگردانید، زمین از غضب الهی برخویش بلرزید و مرغان هوا از آشیانها متفرق شده، نعره غراب البین بر کشیدند. ماهیان دریا از آب بیرون آمده بر خاک خواری می‏طپیدند، دریاها موج حسرت به اوج فلک رسانیدند، کوهها به صدای دردآمیز و نوای محنت انگیز بنالیدند،…

اندرین غم نه همین ارض و سما بگریستند که اهل عالم از ثریا تا ثریا بگریستند” (قبلی ۴۳۹)

این نقطه اوج تقدس و تجلی آن در قالب یک مصیبت، روی دیگری هم دارد، از آنجا که کیهان و هستی واقعیت وجودی خود را معطوف به حضور تقدس و تجلی آن دارند، لذا لحظه شهادت و مرگ اولیا قدسی، به نوعی جهان را به هاویه‏ای فرو می‏برد. به همین سبب تمام ساختارهای نظم در طبیعت و جامعه و جهان برین در هم فرو می‏ریزد و گویی نوید قیامت است. همه اینها بخاطر اینست که “به هیچ زمانی از ازمنه و قرون و اعصار، پر سوزتر از واقعه کربلا صورتی روی ننموده است” (قبلی ۴۴۱). این مرکزیت با حضور عینی ـ قدسی تمام اولیا در عزای امام حسین و سر بریده او نیز بازنمایی یافته است. زیرا از آدم تا خاتم، همه اولیا و انبیاء عظام برای تعزیت و عزای حسین می‏آیند، سر سلسله‏های تشیع، یعنی پیامبر و علی و فاطمه و حسن نیز در این عزا حاضر می‏شوند. اجتماع همه کسانی که در طی تاریخ بواسطه رنج‏ها و مصیبت‏هایشان، مقربان و مقدسان درگاه الهی بوده و واسطه تجلی قداست بوده‏اند، حول سر امام حسین بیانگر مرکزیت کیهان شناختی و اسطوره‏شناختی و الهیاتی واقعه کربلا می باشد.

در الهیات تشیع مردمی، تجلی امر قدسی از خلال رنج و مصیبت، نقطه اوجش واقعه کربلاست. به همین سبب این مرکزیت الهیات کربلا، در سایر ابعاد هم دیده می‏شود. زیرا در ارتباط متقابل با سایر وجوه این واقعه برای مومنان شیعی است.

مرکزیت تجلی رنج قدسی، با مرکزیت اسطوره شناختی، به مثابه مخزن اصلی نظام معنایی و نظام نمادهای قدسی دینداران شیعی در سطح عموم عمل کرده و نظام معنایی و نمادین برخاسته از این واقعه و گفتمان، مهمترین مکانیسم‏های حل مسأله معنا و تولید معنا است. در نتیجه این گفتمان در سطح کلی، مهمترین عرصه عملکرد دین در مفهوم فرهنگی آنست. به عبارت دیگر فارغ از نگاه متکلمان به دین، از منظر انسان‏شناختی، دین برای عامه مردم شیعی بیش از همه در گفتمان کربلا و مناسک آن تجلی پیدا می‏کند، که هم هست‏ها را و هم بایدها و نظام اخلاق عملی را برای آنها توجیه و معنا دار کند.

در گفتمان عامه شیعیان بر اساس کتاب روضه الشهدا، رنج تا فرجام جهان ادامه پیدا می‏کند، هر چند در اساطیر ملل مختلف نوعی تنزل حقیقی در مراحل تاریخی دیده می‏شود، و با تجلی انحطاط نهایی، جهان به پایان می‏رسد. اما در تشیع رنج و مصیبت عظمی که بیانگر وجود شر عظمی و برتر نیز هست (تنها کسی را که خداوند هیچگاه نخواهد بخشید، قاتل امام حسین است) یعنی شرورترین مخلوق نیز در اوج تجلی قدسی، ظهور پیدا می‏کند. زیرا اوج قداست، با حضور اوج شرارت معنا پیدا می‏کند، به همین سبب برخلاف سایر نظام‏های اساطیری، انحطاط جهان یک سیر نزولی در تشیع ندارد. مسأله تجلی قداست و تجلی شرارت، در نقطه‏ای از تاریخ به اوج می‏رسد، یعنی در میانه تاریخ و در کربلا این اوج وجود دارد، و ابتدای تاریخ، آغاز اوج گرفتن است و بعد از کربلا هم نوعی انحطاط مجدد شروع می‏شود تا لحظه فرجام و رستاخیز برسد. به عبارت دیگر، تاریخ حرکتی سینوسی دارد.

این مساله انحطاط امر قدسی بعد از کربلا، به نوعی با مسأله مهدویت و امام زمان ارتباط می‏یابد، زیرا خلقت رنج آلود بواسطه حضور مطلق قداست، و با حذف شر مطلق به مقصد نهایی یعنی رستاخیز می‏رسد. ظهور حضرت مهدی یکی از دلایلش انتقام خون کربلاست و آنگاه است که جهان و هستی آرام می‏گیرد، زیرا بر طبق حدیثی در عیون الرضا تا خروج مهدی، “ای عزیز، دلهای امتان از خیال این خون به ناحق ریخته دردی دارد که جز گریه آنرا دارویی نیست… پس هنوز انتقام این خون ناحق ریخته باقی است” (قبلی ۸۷).

این تجلی رنج و مصیبت مقدس در سر تا سر این کتاب با واژه‏های متعددی بیان می‏شود. به عبارت دیگر مجموعه‏ای از واژه‏ها و صفات و افعال مربوط به اندوه مقدس در سر تا سر متن بیانگر بار عاطفی این کتاب و مقصد آنست. مجموعه‏ای از واژه‏های مصیبت، درد، بلا، محنت، غم، اندوه، رنج، و صفاتی چون مهموم، مغموم، مظلوم، مقتول، مهجور و… گریه و زاری، ناله، درد، و… فضای واژگانی و بیانی این مسأله را تشکیل می‏دهند. بواسطه این واژه‏ها و مفاهیم جهان واقعیت در نظام نمادین گفتمان کربلا تعریف می‏شود.

نکته اصلی بنا به رویکرد گیرتز، نظام اخلاقی پیوسته به این جهان بینی است. لذا مسأله اینست که این نظام نمادین چگونه واکنش را در مؤمنان بر می‏انگیزد و چه تجربه‏ای از جهان را برا‏ی آنها میسر می‏کند و در نهایت چه نوع مواجهه و اخلاقی را در برابر این جهان برای آنها توصیه می‏کند.

در باب اخلاق رنج، یعنی اخلاقی که در مواجهه با رنج و بلا توصیه می‏شود، لازم است قبل از همه یک تفکیک انجام پذیرد. همانطور که گفته شد در تشیع و بالاخص در گفتمان کربلا(که محمل اصلی دینداری عامه مردم است) تحولی در مفهوم رنج و بلا و مسأله معنا وجود دارد. این تحول بواسطه تفکیک میان دو نوع کلی رنج و مصیبت یعنی رنج و مصیبتی که کیفر گناهان و خطاهاست و رنج و مصیبت مقدسین که محک ایمان و نشانه قرب الهی و وسیله‌ای برای ارتقای معنوی آنهاست، دیده می‏شود. کتاب روضه الشهدا به رنج نوع اول نپرداخته و بیشتر آنرا بطور حاشیه‏ای و ضمنی در حوزه رنج و مصیبت ناشی از شرارت و برای اشرار می‏داند، مثلاً رنج‏هایی که کیفر قاتلین اولیاءا… است. این کتاب تمرکز اصلی اش بر نوع دوم رنج است، یعنی رنج مقدس این نوع رنج و بلا، هدیه ‏ای است که از جانب دوست، لذا

هر بلا کز دوست آید، راحتست و آن بلا را بر دمل صد منتست

ای بلاهای تو آرام دلم حاصل از درد تو شد کام دلم (قبلی ۲۶۹)

به همین دلیل به دیده منت این نوع رنج پذیرفته می‏شود. تشیع همانند سایر ادیان، وجود رنج را انکار نمی‏کند، بلکه آنرا جزئی از واقعیت تاریخ می‏داند و مهمتر اینکه نوع دوم آنرا، محمل تجلی قداست و نشانه قرب الهی و میزان آنرا، معیار تقرب افراد به درگاه خدا می‏داند. به همین دلیل برای حل مسأله معنا که بواسطه مسأله رنج ایجاد شده، با تعریف جایگاه رنج در نظام آفرینش و هستی که بدان اشاره شد، قواعد اخلاقی خاصی برای مواجهه و قواعد خاصی نیز برای نحوه ابراز عواطف و مهمتر از همه نظامی از پاداش‏های اخروی برای جبران این رنج‏ها ارائه می‏دهد.

در حوزه قواعد اخلاقی ملازم با مسأله رنج و برای حل آن، دو قاعده اصلی وجود دارد: رضا و صبر. رضا، به مفهوم رضایت و پذیرش امر موجود، از یکسو بیانگر اینست که مومن رنج و بلا را یک تقدیر الهی می‏داند، لذا تن به قضا داده و از این طریق رضای دوست را می‏جوید. و به تعبیر حضرت ایوب “چون رضای دوست اینست، ما تن به قضا داده‏ایم” (قبلی ۷۸). در کربلا هم امام حسین بارها به اطرافیان توصیه الرضا بالقضا را داشتند، به همین سبب، سپاه محنت را با رضایت می‏پذیرفتند و تن به قضای الهی داده و مهمتر از همه اینکه به تعبیر امام حسین در کربلا “چون چنین است، چاره چیست، بجز آنکه که صبر کنید و پناه به خدا برید” (قبلی ۳۲۶). برمبنای این اخلاق رضا، صبر و شکیبایی چاره اصلی در مواجهه و تحمل رنج است، چرا که باز هم در کربلا امام حسین اهل بیت را تسلی می‏داد و “به صبر می‏فرمود که کلید در نجات است” (قبلی ۷۷). صبر بر رنج و بلا مهمترین ابزار برای تحمل آنست، زیرا در برابر سپاه محنت، هیچ سلاحی بهتر از صبر کارساز نیست. در تمام کتاب روضه الشهدا همه اولیا در برابر مسأله رنج و شرور و مصائب ، صبر کرده‏اند و فقط صبر.

یک نکته‏ای که در پس این صبر بر بلا وجود دارد، مفهوم ایمان است که در ادیان ابراهیمی مطرح شده است، فرد مصیبت و بلا و رنج را می‏پذیرد، بی‏آنکه چون چرا کند و چون تقدیر الهی است، با کمال میل به استقبالش می‏رود و همه چیز حتی خانواده‏اش را نیز در این راه فدا می‏کند. به همین سبب این صبر و رضا، همراه است با نوعی ایمان؛ شاید هم بتوان گفت این صبر و رضا مبتنی بر همان ایمان و محک آن و معیار آنست. این نکته که مصائب، ابزار امتحان الهی، یا برای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.