پاورپوینت کامل جامعه مجازی ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جامعه مجازی ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جامعه مجازی ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جامعه مجازی ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
اشاره: بخش نخست نوشتار حاضر به اینجا رسید که: باید یک پاورپوینت کامل جامعه مجازی ۵۳ اسلاید در PowerPoint درست کنیم و اولین کار این است که باید افراد نظمی را بپذیرند، مدیریت واحدی را بر نظام خودشان بپذیرند. پس ناگزیر بایست مرکزی داشته باشیم، اسمش را هر چه میخواهیم بگذاریم: مسجد، مرکز یا حسینیه. باید مرکزی باشد که به ما هویت جمعی بدهد. یعنی با رفت و آمد به آنجا بفهمیم متعلق به این جامعه هستیم…
اشاره: بخش نخست نوشتار حاضر به اینجا رسید که: باید یک پاورپوینت کامل جامعه مجازی ۵۳ اسلاید در PowerPoint درست کنیم و اولین کار این است که باید افراد نظمی را بپذیرند، مدیریت واحدی را بر نظام خودشان بپذیرند. پس ناگزیر بایست مرکزی داشته باشیم، اسمش را هر چه میخواهیم بگذاریم: مسجد، مرکز یا حسینیه. باید مرکزی باشد که به ما هویت جمعی بدهد. یعنی با رفت و آمد به آنجا بفهمیم متعلق به این جامعه هستیم…
قدم دوم
اولا تا جایی که ممکن است در همین سرزمین هدف، زمین باید مال خودمان باشد. باید در آنجا مالکیت پیدا کنیم. چون مالکیت آثار خودش را دارد. در هر جامعهای آثار حقوقی و هویتی دارد؛ این البته در حد امکان است. در مرحله دوم، اولین چیزی که مطرح میشود، تقسیم کار است. منظور کارهایی است که بیشترین اثر را در تعامل اجتماعی دارد. باید دید چه کارهایی در یک جامعه اقلیت، بیشترین روابط و بیشترین تأثیرات را در افراد دارد.
در جامعه غربی، به ظاهر میگویید این محل، یک رستوران است، در حالیکه رستوران در این جامعه برای ما از دیدگاه هویت اجتماعی بسیار مؤثر است. چطور؟ اگر شما به یک رستوران غیرمسلمان بروید، در واقع خودتان را در معرض تیرهای اجتماعی آنها قرار دادهاید. یک طرف دارند شراب میخورند، آن طرف به کار دیگری مشغولند، یک موسیقی خاصی هم وجود دارد. شما آنجا اگر بهترین غذا را هم بخورید، گوش و چشمتان از آن آثار پر شده و اعصابتان خرد شده است، مقدار زیادی هویت خودتان را در همان مجلس از دست دادهاید. اما برعکس، ممکن است فردی در غرب یک رستوران اسلامی درست کرده، غذای حلال میدهند، افرادی هم که میآیند نوعاً مسلمان هستند. شما وقتی از آنجا برمیگردید، ظاهر این است که غذا خوردید، ولی واقعیت این است که روح و روانتان آرامش پیدا کرده است؛ یعنی خانوادهتان احساس کردهاند که در یک محیط اسلامی هستند و به شما و خانواده شما تهاجمی صورت نگرفته است.
یا یک سوپرمارکت را در نظر بگیرید که در روز چندینبار احتیاج دارید بروید آنجا خرید کنید. هنگام مراجعه به سوپرمارکت هم با چنین مسائلی مواجه هستید. آنجا غذای سگ و خوک میفروشند؛ ولی وقتی میروید در یک سوپرمارکت مسلمان، احساس میکنید خرید و رفت و آمدتان در فضای امنی صورت گرفته است. به همینترتیب حساب کنید مشاغل مختلفی که با آنها روزانه سروکار دارید و ممکن است خشکشویی یا نانوایی باشد. هرچقدر با این مشاغل بیشتر سر و کار داشته باشید و بتوانید آنها را تصاحب بکنید، در واقع دارید فضای جامعه خودتان را میسازید. جامعه همین چیزهاست. جامعه یعنی اینکه آدم بتواند به سوپرمارکت و رستوران و مدرسه برود، و اگر اینها را خودمان یک به یک درست کردیم، پس داریم در جامعه خودمان زندگی میکنیم.
یک قدم میرویم بالاتر، اینکه بتوانید شغل ایجاد کنند. یکی از معضلات زندگی در جامعه غیربومی، مسئله شغل است. بسیار مسئله مهمی است. همه مجبورند فعالیت بکنند، جامعه غربی هم که به کسی رحم ندارند. باید خودش درآمدی داشته باشد و گاهی اوقات شغل، افراد را تحقیر میکند. شما اگر بروید برای یک یهودی کار کنید، درست است که کار میکنید و مزدتان را میگیرید، ولی تحقیر شدهاید. او میخواهد شنبه را تعطیل کند. جمعه بایست بیایید سر کار. یا سایر آدابش در کار است. تا آخر هم به شما فشار میآورد. یک نفر پزشک است و میخواهد مطب بزند، یک منشی میخواهد، یک خانم مسلمانی که در این جامعه بیکار است، او را بهکار میگیرد و حالا اگر سه تا پزشک یک درمانگاه درست کردند، چند تا شغل ایجاد شده است؟ مثلاً بیست تا شغل درست میکنند. آنگاه درمانگاه محل مراجعه افرادی میشود. بهخصوص در مورد زنهای مسلمان.
در جامعه غربی، قاعده بر این است که همه باید کار کنند و اینطور نیست که مرد کار کند و بقیه استفاده کنند. اینجور زندگی تقریباً ناممکن است؛ بنابراین زن هم باید کار کند. حال زن مسلمان کجا میخواهد کار کند؟ اول از همه به او میگویند که حجابت را کنار بگذار و اگر هم نگویند، آنقدر توهین میکنند، زخمزبان میزنند و تحقیر میکنند تا این پوشش شکسته شود. بعد هم هزار جور مشکلات دیگر برایش بهوجود میآورند. ولی اگر خودمان محیطهای شغلی با آداب مسلمانی ایجاد کنیم، یعنی در فضایی امن برای زنان خودمان کار ایجاد کردهایم.
یک سطح بالاتر، مسائل تفریحی و رفاهی است. حالا نیازهای اولیه ما برطرف شد؛ بچهها، خانواده و دوستان ما احتیاج به تفریح دارند. اگر تمکن داشته باشیم، درست کردن باشگاههای ورزشی کار خودمان است. باشگاهی درست میکنیم که بچههای مسلمان بروند: خانمها یک ساعت بروند، آقایان یک ساعت بروند. استخر ویژه بانوان درست کنیم. یکی از اماکن مشکلدار جامعه غربی، همین استخرهاست که مختلط است. نه زنان مسلمان میتوانند بروند استخر، نه مردها؛ ولی اگر یک استخر برای بانوان داشته باشید، آن وقت ببینید چقدر موجب رفاه آنها خواهد شد.
مدرسه
از این سطوح که میرویم بالاتر، مسئله اصلی خیلی مهم، مدرسه است. نیاز اولیه برای زندگی دائمی در جامعه این است که بچهها را درست تربیت کنیم، والا از دست میروند. این کار از کودکستان شروع میشود تا دبیرستان و بعد به کالج برسیم. جامعه زنده و پویا باید از همان اول فکرشان باشد که برای این امور برنامهریزی کنند. حالا ما ۵ نفر هستیم یکی از ما میتواند در منزل خودش به افراد تعلیم دهد. البته سعی میکنیم که مجوز بگیریم و مدرسهای بنا کنیم در بهترین شکل ممکن، بدین شکل که مدرک ما قوی و بالاتر از تمامی مدارس دیگر بشود و کیفیت ما بالاتر برود. باعث خجالت و ناراحتی است که مدرسه اسلامی کیفیت درسی پایینتر داشته باشد! این خودش یک ضدتبلیغ خواهد شد. ما مسلمانان باید اهتماممان این باشد که مدارسی درست کنیم که هم از نظر کیفیت درسی بالا باشد و هم از جهات فرهنگی و اخلاقی. همه جهات را در آن رعایت کنیم. تفکیک جنسی را هم از یک سنی بالاتر در آن رعایت کنیم. در راهنمایی و دبیرستان تفکیک جنسیتی حتماً باید باشد حتی در سالهای بالای ابتدایی هم اگر بشود بهتر است. اینها ممکن است در یک کلاس مشکل عملی ایجاد نشود، ولی راه کج است؛ راه اسلام این نیست. حالا بعداً چه خواهد شد، ما مسئول آن نیستیم. ولی آن کاری که میتوانیم بکنیم، مسئولش هستیم. اگر من دارم مدرسه میسازم، این کار را باید درست انجام بدهم. اینکه من نمیتوانم بچهها را در دانشگاه حفظ کنیم، برای این است که من دانشگاه ندارم و من مسئول کاری که نمیتوانم انجام بدهم، نیستم.
مدرسه یکی از کارهای زیربنایی و کلیدی است که همه این مطالبی که گفته شد، در آن هست. هم شغل ایجاد میکند، هم فرهنگ ایجاد میکند و هم بچههای ما را آموزش میدهد. با این روش ده پانزده سال دیگر یک بچه مسلمان بافرهنگ متعالی، بار آمده و آن وقت خود او برای جامعه یک ستون میشود و وقتی تعدادشان زیاد بشود، آن هویت افزایش مییابد.
همه این امور باید از آن مرکزِ محوری تقویت بشود. مرکزی که رهبری و مدیریتش با یک فرد شاخص متفکِر معنوی عامل به دین و روحانی به معنای واقعی کلمه باشد که همه قبولش داشته باشند. چنین شخصی میشود شاخص تصمیمگیریها. اگر در یک جامعه فردی شاخص بود، یعنی دارای صلاحیتهای بالای علمی و اخلاقی و معنوی بود، افراد خودبهخود زیر بارش میروند و احتیاج ندارد که برایش برنامه بنویسیم؛ ولی اگر نداشتیم، افراد متشخص و والای همان جامعه را با یک روش واقعاً آزاد انتخاب میکنیم.
زندگی فردی
در مجموع باید بدانیم زندگی فردی یعنی نابودی در جامعه غیر. شما میخواهید مسلمان باشید یا نمیخواهید؟ مسئله این است. در حقیقت وضعیت زندگی در یک جامعه غیردینی، همانند یک جامعه اسلامی نیست که بگویید من می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 