پاورپوینت کامل علت جنایت پاریس ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علت جنایت پاریس ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علت جنایت پاریس ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل علت جنایت پاریس ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

مهمترین مسئله ای که اذهان همه جهانیان را این روزها به خودمشغول کرده جنایت تروریستهای سنی در پاریس است و خیلی ها می پرسند: چرا؟ چرا باید عده ای حاضر باشند که حتی جان خویش را فدا کنند تا مردم بی گناهی کشته شوند؟ این سوال را اگر از یک متخصص مسائل اجتماعی و سیاسی و دینی، به خصوص متخصصان مسائل اسلامی در جهان معاصر، بکنید اولین چیزی که به شما خواهند گفت این است که این مسئله پیچیده است و ابعاد مختلف دارد و از هر بعدی که شما به آن نگاه کنید دلائل متعدد برای وقوع این جنایت میتوان تصورکرد. من منکر پیچیدگی این مسئله نیستم و چه بسا اگر خدای نکرده زبانم لال کارشناس رده بالای سی آی ای و کی جی بی و موساد بودم انواع و اقسام تحلیلها و دلائل اجتماعی و تاریخی و سیاسی را هم برای پدید آمدن روحی مسلمانان جهادی و کافر کش ارائه می کردم. اما من کارشناس هیچ مؤسسه ای چه در داخل و چه در خارج ایران نیستم و فقط به عنوان مورخ ایده های اسلامی می خواهم نظر خودم را در بار علت این حادث خشونت بار، که نه اولین حادثه از این دست است و نه آخرین آنها، ابراز کنم.

مهمترین مسئله ای که اذهان همه جهانیان را این روزها به خودمشغول کرده جنایت تروریستهای سنی در پاریس است و خیلی ها می پرسند: چرا؟ چرا باید عده ای حاضر باشند که حتی جان خویش را فدا کنند تا مردم بی گناهی کشته شوند؟ این سوال را اگر از یک متخصص مسائل اجتماعی و سیاسی و دینی، به خصوص متخصصان مسائل اسلامی در جهان معاصر، بکنید اولین چیزی که به شما خواهند گفت این است که این مسئله پیچیده است و ابعاد مختلف دارد و از هر بعدی که شما به آن نگاه کنید دلائل متعدد برای وقوع این جنایت میتوان تصورکرد. من منکر پیچیدگی این مسئله نیستم و چه بسا اگر خدای نکرده زبانم لال کارشناس رده بالای سی آی ای و کی جی بی و موساد بودم انواع و اقسام تحلیلها و دلائل اجتماعی و تاریخی و سیاسی را هم برای پدید آمدن روحی مسلمانان جهادی و کافر کش ارائه می کردم. اما من کارشناس هیچ مؤسسه ای چه در داخل و چه در خارج ایران نیستم و فقط به عنوان مورخ ایده های اسلامی می خواهم نظر خودم را در بار علت این حادث خشونت بار، که نه اولین حادثه از این دست است و نه آخرین آنها، ابراز کنم.

نظر من در دو کلمه خلاصه می شود: نپذیرفتن حقوق بشر. حتما می پرسید چه ربطی میان حقوق بشر از یک سو و عملیات تروریستی و انتحاری داعش و گروهای جهادی از سوی دیگر وجود دارد؟ پاسخ من این است که اعلامیه حقوق بشر صرفا چند ماده قانونی برای محترم شمردن حقوق انسانها و کسانی که مبارز سیاسی می کنند نیست. اعلامیه حقوق بشر که بزرگترین دست آورد اجتماعی و حقوقی تمدن مدرن است در حقیقت مبتنی بر دید یا بینش خاصی است در مورد انسان و جهان، بینشی که می بایست جایگزین بینش قدیمی و قرون وسطائی گردد. در جامع قرون وسطائی، ما نگاه خاصی به انسان و جهان داشتیم وبه تبع آن به ارزشهای خاصی قائل بودیم، ولی در جامع جدید، از دویست- سیصد سال پیش، متفکران و حکما و عقلای عالم متوجه شده اند که باید نگاه دیگری به انسان و کرامت آدمی داشته باشند. در جامع قرون وسطایی، ملاک و معیار ارزش گذاری برای اعمال اجتماعی، و مبارزه و تلاش انسانها، عقیده یا مسئلکفر و ایمان بود. اگر کسی از عقاید رسمی و پذیرفته شده، که معمولا عقاید اکثریت جامعه بود، پیروی می کرد جان و مال او از تعرض دیگران مصون بود. ولی اگر مؤمن نبود و عقایدش عقاید تأیید شده نبود، در آن صورت نه فقط مال او بلکه جانش هم در خطر بود. بنا بر این چیزی که برای جامعه مهمتر از جان انسان بود اعتقاد بود، اعتقاد به عقاید خاص. این حکم نه فقط در جامعه اسلامی، بلکه در جوامع دیگر قرون وسطائی هم صادق بود. مانند جامع مسیحی اروپا.

اما در عصرجدید یعنی دوران مدرن، به خصوص از قرن نوزدهم به بعد این معیار و ملاک برای ارزشگذاری تغییر کرده یا قرار است که تغییر کند. روشنفکران جهان از دور روشنگری به بعد به جای معیار قرار دادن عقیده، جان انسان را محترم و مقدس شمرده اند. تعریف روشفکر هم همین است. کسی است که جان انسان و کرامت آدمی را بر عقیده مقدم می دارد. روشنفکر دینی هم کسی است که در عین حال که به عقید خاصی معتقد است جان انسان برای او از عقیده عزیزتر است. برای مؤمنان قرون وسطائی جان کافر هیچ ارزشی نداشت. در حالی که برای روشنفکران مدرن، چه دینی و چه غیر دینی، جان کافر به همان اندازه ارزشمند و محترم و مقدس است که جان مؤمن.

وقتی پذیرفتیم که جان انسان ارزشی بیش از عقید او دارد و ووقتی برای انسان کرامتی خاص قائل شدیم، آنگاه به موجب این کرامت، باید حق و حقوقی برای انسان، از این حیث که انسان است، قائل شویم. کرامتی که تمدن جدید غربی برای جان انسان قائل شده و حقوقی که برای انسانها وضع کرده بزرگترین دستاورد اجتماعی و حقوقی تمدن جدید است . از این دیدگاه ارزش هر انسانی به جان انسانی او بستگی دارد، نه به این که کدام بت را یا کدام خدا را می پرستد و در بار زندگی پس از مرگ چه گونه می اندیشد. این نه بدین معنی است که مدرنیته بر عقیده وایمان انسانها خط بطلان کشیده باشد. نه ، از قضا به حکم احترامی که برای انسان و انسانیت قائل شده حرمتی هم برای عقید او قائل شده است، هرچند نه برای یک عقید خاص.

محترم شمردن کرامت انسانی و مقدس دانستن جان آدمی و معیار قرار دادن آن در عصر حاضر گامی انقلابی بوده که برداشتن آن برای بسیاری از متدینان قرون وسطائی دشوار بوده است. همان طور که اشاره کردم این قدم در واقع جایگزین کردن یک سلسله ارزشها با یک سلسله ازشهای دیگر بوده . نه، بلکه جایگزین شدن یک نوع نگاه به انسان با یک نوع نگاه دیگر بوده است. به همین دلیل کسانی که غرق در اعتقادات و ارزشگذاریهای قدیم خود بوده اند نتوانسته اند و نخواسته اند که دست از دیدگاه مألوف خود بر دارند، و لذا با بهانه های مختلف با کرامت آدمی و تقدس جان انسان مخالفت ورزیده اند و هنوز هم می کنند. این مخالفت گاه از لحاظ سیاسی و دینی بوده و گاه از لحاظ فلسفی. از لحاظ دینی حقوق بشر را که مبتنی بر محترم شمردن کرامت انسانی و برتری جان آدمی از عقیده است مغایر با عقاید سنتی خود دانسته و به بهانه این که در گذشته چنین مفهومی وجود نداشته آن را کنار گذاشته اند و از لحاظ فلسفی با شعار های ضدیت با غربزدگی و انتقاد از غرب و اومنیسم و دجال خواندن اومنیستها بر ضد حقوق بشر موضع گرفته اند، در زمان رزیم شاه به نوعی و در دوران انقلاب به نوعی دیگر.

مخالفت با کرامت جان انسان و حقوق بشر همواره با مسئل قدرت ملازمت داشته است. کسانی که با حقوق بشر از لحاظ سیاسی و دینی مخالفت کرده و آن را غیر دینی انگاشته اند کسانی بوده اند که به قدرت رسیده بودند و عقیده و ایدئولوژی خود را ضامن بقای قدرت خود می دانستند. متدینان از این حیث هیچ فرقی با رژیمهای مارکسیستی و کمونیستی نداشته اند. همان طور که برای کمونیستها و مارکسیستها ایدئولوژی مقدم بر جان انسان است، برای متدینان قرون وسطائی هم عقیده مقدم بر حان انسان است و وقتی ارزش عقیده و ایدئولوژی بر ارزش جان انسان تقدم داشت صاحبان قدرت خود را مجاز می بینند که حقوق بشر را هم انکار کنند. در کشور خود ما تا قبل از انقلاب مخالفتی از جانب دیندار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.