پاورپوینت کامل عالم بزرگی‌ که قدرش ناشناخته ماند ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عالم بزرگی‌ که قدرش ناشناخته ماند ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عالم بزرگی‌ که قدرش ناشناخته ماند ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عالم بزرگی‌ که قدرش ناشناخته ماند ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

قریب دو ماه از وفات استاد والامقام ارجمند، فرشته مجسّم به صورت آدمی، آن دانشمند وارسته فروتن نجیب، ذریّه پاک حضرت زهرای اطهر سلام‌الله علیها، دکتر سید ابوالحسن جلیلی رحمه‌الله علیه می‌گذرد. او عالم فاضلی بود که به تعبیر حضرت حکیم سنائی: علم کز تو تو را بنستاندر جهل از آن علم بهْ بود صد بار؛ علم او و فلسفه وافی محققانه او، او را از خودش و از «من و ما» گفتن و مبالغه کردن درباره آنچه از فلسفه و عرفان و نیز ادب هر سه زبان عربی و فارسی و فرانسه می‌دانست، به‌کلی گرفته و ستانده بود.

قریب دو ماه از وفات استاد والامقام ارجمند، فرشته مجسّم به صورت آدمی، آن دانشمند وارسته فروتن نجیب، ذریّه پاک حضرت زهرای اطهر سلام‌الله علیها، دکتر سید ابوالحسن جلیلی رحمه‌الله علیه می‌گذرد. او عالم فاضلی بود که به تعبیر حضرت حکیم سنائی: علم کز تو تو را بنستاندر جهل از آن علم بهْ بود صد بار؛ علم او و فلسفه وافی محققانه او، او را از خودش و از «من و ما» گفتن و مبالغه کردن درباره آنچه از فلسفه و عرفان و نیز ادب هر سه زبان عربی و فارسی و فرانسه می‌دانست، به‌کلی گرفته و ستانده بود. تحصیلات عالیه او در فلسفه و در پاریس در طول سالهای ۱۹۴۸ـ ۱۹۵۴میلادی صورت گرفته بود و در آنجا به اخذ عالیترین درجه دکتری در آن علم نایل شد؛ ولی پس از مراجعت به ایران، از تعلّم و کسب فیض در نزد اساتید بلندمرتبه حکمت و کلام اسلامی غافل نماند و محضر مرحوم مغفور سیدالحکما، حضرت آقای حاج میرزاابوالحسن رفیعی‌قزوینی و استاد اجلّ حضرت آقای حاج سید محمدکاظم عصّار و اخیراً مرحوم مغفور خاتمه‌الحکما والمتألّهین مرحوم آقاسید جلال‌الدین آشتیانی (طیّب‌الله ثراهم) را نیز درک کرد. در اوقاتی که استاد و رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود، چند ماهی از محضر مرحوم مغفور آقای آقامیرزا ابوالحسن شعرانی (قدس سرّه) برای رفع مشکلاتی که در فهم کتاب سنگین «شرح مواقف» قاضی عضد ایجی داشت، استفاده برد و نیز مقداری از علم یا فن اصول‌الفقه را و نمط اول «اشارات» را پیش از آنکه خدمت اعاظم مذکور در سطور قبل برسد، نزد مرحوم دکتر سید احمد فردید خوانده بود. با همه تحوّلات عجیب و غریبی که در احوال و اقوال و افکار این اخیرالذکر ظهور یافت، با این همه دکتر جلیلی بزرگوارانه نسبت به او وفادار مانده بود و در تخطئه و خلاف او چیزی نمی‌گفت.

از ادب عربی و فارسی و نظم و نثر بازمانده از بسیاری از مشاهیر شعرا و نویسندگان بهره‌ای کافی داشت و اشعار فراوانی را از حفظ می‌خواند و بسیار اوقات در سخنش بدان ابیات استشهاد می‌کرد و در مجموع مرحوم استاد دکتر جلیلی، عالمی فاضل و دانشمندی جامع بود. اینها که عرض شد، در علوّ مراتب علمی او بود که آن را به آسانی در نزد معلمان شایسته تحصیل فرموده بود و به اصطلاح عالم یا «مُلا» شده بود؛ اما حیثیت واقعی و حقیقتِ «آدمیت» او که به عنایت الهی و مجاهدات نفسانی او و به برکت آن ذرّه نورانی که از وجود مقدس رسول‌الله (صلی‌الله علیه وآله وسلم) در ذات او مخمّر بود، بدان ممتاز و مزین بود، «چیزی دیگر» بود وجودش خیر محض بود و هر که با او به هر مقدار رابطه‌ای که داشت، از دست و زبان او در امان بود و از نیّت خیر و گفتار خوش و رفتار نجیبانه و مهربان او بهره‌مند می‌شد. وجود عزیز او خالی از هر خلل و همه‌اش صفا و وفا و به معنای واقعی کلمه دوستی، محبت بود و خدا را به شهادت می‌گیرم که در قریب شصت و پنج سال دوستی با آن مرد نازنین، کمترین ترک اولائی از او در هیچ مورد ندیدم.

او که به احراز مقام والائی در فلسفه‌دانی عموماً و در احاطه به اقوال فلاسفه قرن بیستم و به‌ویژه فلاسفه آلمان و فرانسه خصوصاً نائل شده بود، با اینکه علی‌القاعده به مقتضایِ شناخت کاملی که از فلسفه داشت، می‌بایست آن را مایه آرامش خاطر و آسودگی خیال و آسایش قلب بداند، ولی اعتقادش این نبود و معتقد بود آنچه به آدمی آرامش و آسایش و تحمل و ترحم می‌آموزد و می‌بخشد، فلسفه و استدلالات گاه متناقض آن نیست و تنها راه برای حصول آن معانی متعالی، همان راه منحصری است که نامش «دین» است و همان دینی که از آن گاه به «دین‌العجائز» تعبیر می‌شود، در مرحله اعتقادی، اولاً ـ و پایبندی به اصول و مبانی اخلاقی که همان «حکمت عملی» است. همین‌طور تهذیب اخلاق و سلوک در طریق وصول به مقامات از «تَبَتّل تا فنا»ست،

ثانیاً او از بُن دندان معتقد بود که آنچه در باب مقصد نهائی و نهایت فلسفه گفته شده که «صَیرُوره الإنسان عالَماً عقلیاً مضاهیاً للعالم العَین»، جز تخیّلی و تعبیری از اعتراف به «بی‌حاصلی و بی‌خبری» از عالم حقیقت و واقع چیزی نیست. و از این جهت بود که آن مرد نازنین سالها بود که بیشتر از آنچه با کتب فلسفی ـ اعمّ از مشّائی و اشراقی و ابن‌سینا و شیخ اشراق و کانت و دکارت و برگسون و هایدگرـ محشور باشد، با قرآن مجید و مثنوی مولانا مأنوس و محشور می‌بود، و اگر هم گاهی ندرتاً خاطرش میل به رجوع به اقوال فلسفی و فلاسفه را می‌کرد، به حکمت صدرائی و شخص آخوند ملاصدرا (رحمه‌الله علیه) تعلّق خاطری نشان می‌داد.

سابقاً عرض کرده‌ام که در اواخر دهه ۳۰ دکتر جلیلی و این حقیر بی‌بضاعت قسمت عمده‌ای از کتاب «مبدأ و معاد» آن بزرگوار را در خدمت مرحوم مبرور استاد جلیل عزیز، آقاسیدجلال‌الدین آشتیانی به شاگردی قرائت کردیم و از بیان شیوای آن آخرین فلسفه‌دان متألّه بهره بردیم و در مجموع دکتر جلیلی پیرو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.