پاورپوینت کامل معرفتشناسی گواهی ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معرفتشناسی گواهی ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفتشناسی گواهی ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفتشناسی گواهی ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
به همت مرکز فرهنگ و اندیشه سازمان جهاد دانشگاهی تهران و انجمن علمی-دانشجویی فلسفه دانشگاه تهران، و به مناسبت روز جهانی فلسفه، همایش دو روزه «وضعیت فلسفه در دانشگاه» در تالار باستانی پاریزی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد. برنامه روز اول، با سخنرانی حمید وحید دستجردی، رئیس گروه فلسفه تحلیلی پژوهشگاه دانشهای بنیادین (IPM)، تحت عنوان «معرفت شناسی گواهی»، آغاز و با میزگرد «جامعه فلسفی و مسئله پژوهش» با حضور حمید طالب زاده، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران، محمد سهیدی مهر، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس، امیر صائمی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه تحلیلی IPM و ابراهیم آزادگان، عضوم هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف پایان یافت. متن زیر گزارش سخنان وحیددستجردی در این همایش است.
گزارشی از سخنرانی حمید وحیددستجردی در همایش «وضعیت فلسفه در دانشگاهها»
فاطمه شمسی: به همت مرکز فرهنگ و اندیشه سازمان جهاد دانشگاهی تهران و انجمن علمی-دانشجویی فلسفه دانشگاه تهران، و به مناسبت روز جهانی فلسفه، همایش دو روزه «وضعیت فلسفه در دانشگاه» در تالار باستانی پاریزی دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد. برنامه روز اول، با سخنرانی حمید وحید دستجردی، رئیس گروه فلسفه تحلیلی پژوهشگاه دانشهای بنیادین (
IPM
)، تحت عنوان «معرفت شناسی گواهی»، آغاز و با میزگرد «جامعه فلسفی و مسئله پژوهش» با حضور حمید طالب زاده، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تهران، محمد سهیدی مهر، رئیس گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس، امیر صائمی، عضو هیئت علمی گروه فلسفه تحلیلی
IPM
و ابراهیم آزادگان، عضوم هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف پایان یافت. متن زیر گزارش سخنان وحیددستجردی در این همایش است.
من یک شمای کلی از مبحث معرفتشناسی گواهی و چارچوب کلی بحث را مطرح میکنم؛ این بحث راجع به
testimony
یا معرفتشناسی گواهی در فلسفهی تحلیلی است. سؤال اصلی دربارهی طبیعت گواهی این است: چرا باورهای که مبتنی بر گواهی هستند، میتوانند دارای حیثیت معرفتی شوند و به لحاظ معرفتی موجه باشند و چه شرایطی باید احراز شود تا این باورها دارای این حیثیت شوند؟ ما منابع متفاوتی را برای اخذ معرفت و باورهای جدید نسبت به جهان خارج و خود داریم، مانند ادراک حسی، حافظه، استدلال، شهود، استنتاج. یکی از این منابع معرفتی، گواهی یا
testimony
است. در اهمیت این منبع همین بس که بیشترین چیزی را که در طی زمان یاد میگیرید از طریق گواهی است؛ آنچه در روزنامه، رسانه میخوانیم یا معلمی به ما یاد میدهد یا در اینترنت مییابیم و غیره. مانند دیگر منابع معرفتی این سؤال مطرح است: چرا باوری که مبتنی بر گواهی است موجه میباشد، همانطوری که میتوانیم بپرسیم چرا باوری که محصول ادراک حسی یا مبتنی بر حافظه است باور موجهی است و چرا این باور در شرایط خاص میتواند تبدیل به علم و
knowledge
گردد؟ دامنهی این بحث را در حوزههای مختلف میبینیم، در دانش مذهبی، بسیاری از معرفتهای مذهبی ما مبتنی بر گواهی است؛ بنابراین به چارچوبی برای ارزیابی باورهایی که مبتنی بر گواهی هستند احتیاج داریم.
گواهی چیست؟
گواهی دادن به
P
عبارت است از تصدیق به
P
با اظهار آن؛ من اینجا اظهار یا
utterance
را به معنای خیلی وسیع مطرح کردهام که فقط شامل اظهار کلامی نیست و گواهی تنها از طریق لفظ و از طریق کتابت برایتان حاصل نمیشود، اشاره و نمودار و غیره را نیز شامل میشود. ما اینجا تمرکزمان را میگذاریم بر اظهارات لفظی که همه مستقیم نیستند، برخی از اظهارات نمیتوانند مبنای گواهی قرار بگیرند و اظهارات واقعی قلمداد شود؛ از این نوع اظهار با عنوان
phonetic
یاد میشود، اینها مواردی هستند که مربوط به تقلید میشوند، مثلاً یک طوطی که یک جملهای را تقلید میکند، چیزی در این جمله
assert
و اظهار نشده است.
طبیعت گواهی چیست؟
این بحث را در تاریخ فلسفه نزد هیوم نیز میبینیم، نخستین کسی که به طور سیستماتیک در مبحث معرفتشناسی به گواهی پرداخت. در گواهی دو طرف وجود دارد، یک متکلم و یک شنونده؛ شنونده میکوشد باورهایی را بر اساس آنچه متکلم اظهار میکند برای خودش حاصل کند. کوودی ۳ شرط را برای آنکه اظهاری از جنس گواهی باشد، لازم میداند: نخست اینکه اظهار
p
دلیل
p
باشد، مثل وقتی که فرد ادعا میکند گرسنه است؛ دوم اینکه متکلمی که اظهاری را بیان میکند دارای صلاحیت باشد؛ سوم اینکه گزارهی
p
از سوی متکلم زمانی برای مخاطب بیان میشود که حس میکند این گزاره برای مخاطب مناقشهبرانگیز است یا آن را نمیداند. بنابراین از نظر کوودی با احراز این سه شرط، با اظهار
p
شخص، مصداقی از گواهی را متحقق ساخته است. اشکالی که به آرای کوودی گرفتند این است که میان متافیزیک گواهی و معرفتشناسی گواهی خلط کرده است، خلط او اینجاست؛ او دو مورد را اخذ کرده است، یکی اراده و قصد متکلم برای القای باور در مخاطب و دوم مفروض گرفته که متکلم باید قابل اعتماد و دارای صلاحیت باشد. اینجا به نظر میرسد که او از نخست قابلیت اعتماد را در تعریف گواهی اخذ کرده است. پاسخ معرفتشناختی را از متافیزیک نمیتوان اخذ کرد و این دو را نباید خلط کرد. درحالیکه کوودی در طبیعت متافیزیک یک عنصر معرفتشناختی (قابلیت اعتماد) را مفروض میکند، یعنی او گواهی خوب (
good testimony
) را توضیح میدهد نه گواهی به معنای کلی کلمه؛ یعنی با نظریه او دیگر نمیتوان پرسید که باور مبتنی بر گواهی چرا موجه است.
نکتهی دوم این است که گواهی حتی میتواند منبعی برای باور برای مخاطب باشد، حتی اگر متکلم اراده نکرده باشد این باور را در مخاطب القا کند؛ برای مثال خاطرات شخصی در گذشته که در آنها قصدی برای القای باوری به دیگران نداشته، میتواند برای دیگران باورهایی القا کند. شرط سوم کوودی نیز برای اینکه چیزی از جنس گواهی باشد، شرط لازمی نیست، یعنی لازم نیست یک اظهار مناقشهبرانگیز باشد. بر اساس این انتقادها ناچاریم از این نظریه پرهیز کنیم و نظریهای وسیعتر را در نظر بگیریم و بگوییم گواهی عبارت است از اینکه متکلمی اعتقاداتش را و یا کلاً چیزی را صرفاً برای مخاطبی بگوید و شرط دیگری نگذارد. این نظریه اگرچه اشکالات دیدگاه کوودی را ندارد، اما بیش از اندازه وسیع است؛ یعنی بسیاری از آنچه فرد اظهار میکند، لزوماً از جنس اطلاعات (
information
) نیستند و هدف از بیانشان انتقال و القای یک باور به دیگران نیستند. بنابراین ناچاریم از این نظریه وسیع نیز عبور کنیم و نظریهای معتدل ارائه کنیم. در این نظریهی معتدل بنا بر آن است که نظریهی کوودی را از حالت
objective
بودن خارج کند. آنجا گفته شده بود که اظهار
p
دلیل
p
نیز باشد یا متکلم به طور
objective
صلاحیت لازم را داشته باشد؛ اما اینجا گفته میشود که همین اندازه که متکلم اراده بکند که مخاطب باور کند او صلاحیت لازم را دارد، کفایت میکند. این نظریه برخی اشکالات نظریهی کوودی را ندارد، اما همچنان این مشکل را دارد که در بسیاری موارد با وجود اینکه متکلم قصدی برای القای باور در مخاطب ندارد، اظهار او از مصادیق گواهی محسوب میشود.
نظریهی فصلی
نظریهی بعدی دربارهی گواهی، نظریهی فصلی است، در این نظریه گفته میشود تاکنون آرای موجود میان دو موضوع را خلط کردهاند؛ نخست اینکه گواهی ازاینجهت که متکلم با قصد و اراده، هدفش القای باوری در مخاطب باشد را با گواهی از ناحیه شنونده، یعنی اینکه شنونده اظهار متکلم را بهعنوان بیان یک خبر تفسیر کند، خلط کرده است. بنابراین در نظریهی فصلی گفته میشود متکلم
S
، اظهار
p
را با انجام فعل ارتباطی
A (communicative
) بیان میکند، اگر و فقط اگر متکلم قصد القای
p
را با توجه به محتوای فعل
a
داشته باشد، یا شنونده بر اساس محتوای فعل
a
اطلاعات
p
را استخراج کند. این بیان پیچیده میخواهد بگوید در بحث گواهی دو فعل باید از هم تفکیک شود: یکی وقتی متکلم اراده میکند باوری را با اظهار
p
در شخص القا کند (
speaker testimony
) و دیگری شنونده با اظهار
p
بتواند بر اساس محتوایش باوری را استخراج کند، حتی اگر متکلم قصدی در این زمینه نداشته باشد (
hearer testimony
) .
نکتهی حائز اهمیت این است که اینطور نیست که هرچه از طریق گواهی حاصل شود لزوماً معرفت باشد، اگر قرار باشد یک باور، باور مبتنی بر گواهی قلمداد شود، این باور باید حتماً مبتنی بر محتوای اظهار
p
باشد؛ یعنی مخاطب باید باورش را حتماً از محتوای اظهار متکلم اخذ کند و نه از سایر نشانهها؛ به تعبیر دقیقتر، اظهار متکلم تنها نباید نقش علّی در القای باور در مخاطب ایفا کند، بلکه باوری که برای مخاطب حاصل میشود حتماً باید نسبت به محتوای اظهار متکلم حساسیت داشته باشد. در نظریهی گرایس در معناداری، قرابتهای زیادی میان بحث طبیعت گواهی و نظریهی طبیعت معنا وجود دارد؛ در هر دو بحث، مسئلهی اراده (
intention
) مهم است، زیرا در بحث او به این پرسش پرداخته میشود که چه چیز یک اظهار را معنادار (
significance
) میکند؟
چگونه (تحت چه شرایطی) باورهای حاصل از گواهی دارای حیثیت معرفتی میشوند؟
در بحث گواهی چنانکه ذکر شد، دو طرف هست: متکلم و شنونده؛ بنابراین برای احراز شرایط تبدیل یک باور ناشی از گواهی به معرفت باید هم به متکلم و هم به شنونده توجه کرد. نخست به شنونده میپردازیم؛ در اینجا دو رویکرد هست: ناتقلیلگرایی (
non reductionism
) و تقلیلگرایی (
reduc
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 