پاورپوینت کامل قداست طبیعت ۳۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قداست طبیعت ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قداست طبیعت ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل قداست طبیعت ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

همه آنچه نه به دست بشر ساخته شده و نه فعالیتهای بشری در ساخت آن تأثیری داشته است، از ستیغ کوهها گرفته تا قعر اقیانوسها، از جلبک‌ها تا فیلها، انسان نیز جزئی از این طبیعت است و بدنش از همان قوانین فیزیکی و طبیعی پیروی می‌کند که باقی جهان طبیعت؛ اما از آنجا که انسان برای مخالفت و یا شورش در مقابل خدا و همچنین بی‌حرمتی به طبیعت آزاد است، به لحاظ تکنیکی می‌توان گفت با سایر موجودات طبیعی یکسان نیست.

اشاره: آنچه در پی می‌آید، بخشهایی از یک گفتگو با استاد نصر است که به شکل زیر تنظیم شده است.

معنای طبیعت

همه آنچه نه به دست بشر ساخته شده و نه فعالیتهای بشری در ساخت آن تأثیری داشته است، از ستیغ کوهها گرفته تا قعر اقیانوسها، از جلبک‌ها تا فیلها، انسان نیز جزئی از این طبیعت است و بدنش از همان قوانین فیزیکی و طبیعی پیروی می‌کند که باقی جهان طبیعت؛ اما از آنجا که انسان برای مخالفت و یا شورش در مقابل خدا و همچنین بی‌حرمتی به طبیعت آزاد است، به لحاظ تکنیکی می‌توان گفت با سایر موجودات طبیعی یکسان نیست. در هر صورت مقصود من از طبیعت، هر چیز غیرانسانی و خارج از فعالیت انسانی را شامل می‌شود. البته در جوامع سنتی معمولاً این فعالیتها با طبیعت سازگاری دارند؛ اما در جوامع صنعتی هرگز چنین سازگاری با طبیعت دیده نمی‌شود. لازم به گفتن نیست که حتی در جهان امروز طبیعت و محیط‌های ساخته بشری به گونه‌های مختلفی تفسیر می‌شوند.

انسان مدرن و پست مدرن، بخش عمده طبیعت را از جنگل‌های انبوه گرفته تا مرجانهای دریایی، نابود کرده و آنچه را باقی مانده، تهدید می‌کند. این وضعیت مورد نقد است. با توسعه جهانی، پارادایم‌های مدرن که از تحت کنترل درآوردن طبیعت که برای ارضای نیازهای روزافزون بشری جدا نیست، وضعیت در حال وخیم‌تر شدن است. هرچند که در دهه‌های اخیر در غرب نسبت به وضعیت جهان طبیعی و الزام آموزش برخورد صحیح در خصوص طبیعت در جهت حفظ آنچه باقی مانده، تلاشهایی شده است. لازم به یادآوری است که هر اندازه که طبیعت به دست انسان نابود شود، باز این طبیعت است که حرف آخر را می‌زند.

بحران محیط‌زیست و بحران معنوی انسان مدرن

بحران ارتباط انسان و طبیعت در غرب بر اساس دو اشتباه به وجود آمد: عدم درک درست و عمیق‌تر انسان و واقعیت قدسی طبیعت. این یکی از عواقب بحران معنوی بود که در طول رنسانس و قرن هفدهم به وجود آمد و طبق آن، انسان مدرن خود را یک موجود زمینی دید که هیچ مسئولیتی در قبال خدا و مخلوقاتش ندارد. همچنین به عنوان نتیجه بحران فکری و معنوی امر قدسی طبیعت به کناری نهاده شد. طبیعت حضوری مکانیکی و حسابگرانه برای انسان پیدا کرد. این بحران معنوی از زمان انقلاب صنعتی به این سو جدی‌تر شده است.

انسان مدرن بزرگترین دشمن طبیعت محسوب می‌شود. بومیان استرالیا حدود ۴۰هزار سال نسل به نسل به شکلی سنتی زندگی می‌کردند و انسان سفیدپوست نمی‌توانست هیچ گونه تغییری در زندگی آنها ایجاد کند. اگر به آنها اجازه داده می‌شد، همچنان می‌توانستند ۴۰هزار سال دیگر و حتی بیشتر در طبیعت ناب و زیبای استرالیا زندگی کنند؛ اما این قضیه در مورد ساکنان مناطق شهری همچون سیدنی یا ملبورن و همچنین سایر شهرهای مدرن ـ از سئول تا نیویورک ـ صدق نمی‌کند.

در طبیعت به وجود انسان مدرن نیازی نیست و شیوه مدرن زندگی نمی‌تواند چندان دوامی داشته باشد؛ اما انسان در حقیقت جاودانش که یک انسان سنتی است، همان‌گونه که تا به حال توانسته، می‌تواند همچنان شکرگزار طبیعت باشد و به آن اجازه دهد که در جهانی معنوی تنفس کند. دلایل متافیزیکی و کیهانی و اسرارآمیز بی‌شماری وجود دارد که طبیعت بدون انسان نمی‌تواند پابرجا باشد. در این باره می‌توانید کتابهای من خصوصاً «انسان و طبیعت» و «دین و نظام طبیعت» و «معرفت و معنویت» را ملاحظه کنید. انسان دنیوی در معنویت رشد نیافته و روز به روز معنویت درونی خود را از دست می‌دهد. بنابر این هم توانایی‌های فکری که با آنها می‌اندیشد و هم ابژه علم او که طبیعت است، رفته رفته خالی از هرگونه معنویت می‌شود. من چنین انسانی را انسان دنیوی می‌نامم.

کتاب طبیعت

کتاب چیست؟ تعدادی کاغذ یا طومار که به شکل مشخص با یک نوع جوهر نوشته شده که در ورای این شکل ظاهری‌اش، معنایی نهفته است. اگر کسی بخواهد معنای آن را درک کند، باید زبان نوشتاری آن را بداند. کیهان همانند این کتاب است که در ورای شکل و چگونگی پدیده‌های موجود در آن، معنایی وجود دارد. اگر انسان زبان این کتاب را نداند، نمی‌تواند وزن، طول و عرض آن را دریابد. علوم کمّی طبیعت دقیقاً همان چیزی است که در کتاب کیهان وجود دارد. جنبه‌های کمّی پدیده‌های طبیعی مورد مطالعه قرار می‌گیرند، اما زبانی که کتاب طبیعت و کتاب کیهانی به آن نوشته شده، مورد غفلت قرار می‌گیرند. به همین جهت است که پیام درونی آن فهم نمی‌شود. درک زبان کتاب کیهانی همان گونه که پیشینیان انجام دادند، امر ممکنی است؛ اما اگر ب