پاورپوینت کامل ریشههای آموزش دولتی؛ ارسطو و فضیلت مدنی ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ریشههای آموزش دولتی؛ ارسطو و فضیلت مدنی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ریشههای آموزش دولتی؛ ارسطو و فضیلت مدنی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ریشههای آموزش دولتی؛ ارسطو و فضیلت مدنی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
ارسطو (۳۲۲-۳۸۴ ق.م) در استاجیرا، شهر ساحلی کوچکی در مقدونیه، متولد شد. در حالی که نوجوانی بیش نبود راهی آتن شد و در اکادمی افلاطون ثبتنام کرد و تقریباً بیست سال در آن مکان رحل اقامت گزید. نفوذ افلاطون بر ارسطو عمیق بود اما تفاوتهای مهمی هم بین آنها وجود داشت. برای نمونه، ارسطو از تاکید افلاطون بر همسانی انتقاد میکرد و در پاسخ به فراخوانِ افلاطون برای نهادینه کردن مالکیت اشتراکی در میان سپاهیان (طبقهی نخبهی حاکمان)، ارسطو از مالکیت خصوصی دفاع میکرد و این دفاع با استدلالهای صورت گرفت که برای قرنهای متوالی مورد استفاده و ارجاع بود.
مترجم: محسن محمودی
***
ارسطو (۳۲۲-۳۸۴ ق.م) در استاجیرا، شهر ساحلی کوچکی در مقدونیه، متولد شد. در حالی که نوجوانی بیش نبود راهی آتن شد و در اکادمی افلاطون ثبتنام کرد و تقریباً بیست سال در آن مکان رحل اقامت گزید. نفوذ افلاطون بر ارسطو عمیق بود اما تفاوتهای مهمی هم بین آنها وجود داشت. برای نمونه، ارسطو از تاکید افلاطون بر همسانی انتقاد میکرد و در پاسخ به فراخوانِ افلاطون برای نهادینه کردن مالکیت اشتراکی در میان سپاهیان (طبقهی نخبهی حاکمان)، ارسطو از مالکیت خصوصی دفاع میکرد و این دفاع با استدلالهای صورت گرفت که برای قرنهای متوالی مورد استفاده و ارجاع بود.
ارسطو، بهصراحت باور به حکومت محدود را که برخی از همعصرانش از آن دفاع میکردند، رد کرد. او از لایکوفرونِ سوفسطایی نقل میکرد که «حکومت بهخاطر اتحاد و آسایش خاطر در مقابل بیعدالتی به وجود میآید و قانون باید درمقامِ تضمینی برای عدالت عمل کند.» ارسطو با این گفته مخالف بود. او بهجای اینکه خود را به این کارکرد منفی (اجرای عدالت) محدود کند، گفت دولت باید بهطور فعالانهای زندگی خوب [برای مردمان] را پی بگیرد.
دولت برای پیشبردِ زندگی خوب و حفظ نظم اجتماعی باید فضیلت مدنی را مستقر سازد. آنهایی که در پیِ حکومت نیک هستند باید دو مقولهی فضیلت و فساد را در دولتها مدنظر قرار دهند. از اینجا میتوان اینگونه استنباط کرد که فضیلت باید دغدغهی دولت باشد. این دغدغه پیرامون فضیلت مدنی، بنمایهی طرح ارسطو برای یک نظام جامع آموزش دولتی است که آشکارا مبتنی بر مدل اسپارتی است.
ارسطو بهمانندِ افلاطون، بین حوزهی داوطلبانهی جامعه و حوزهی اجبارآمیز دولت (یا دولت-شهر در مورد یونان)، تمایزی قایل نبود. درنتیجه، برای ارسطو آزادی فردی حتی آنقدر اهمیت نداشت که بههنگام تجویز قوانین آن را در نظر آورد. ارسطو بهعنوان فیلسوفی که معتقد بود میداند چه چیزی برای یک جامعهی خوب مورد نیاز است، گفت که «قوانین باید به پرورش بدنی در پرورشگاهها و مدارس دولتی بپردازند.» سن ازدواج برای برای زنان باید حدود ۱۸ سالگی و برای مردان حدود ۳۷ سالگی باشد. ازدواجها باید در زمستان انجام شود و «زوجهای جوان باید از طریق فرزندآوری در خدمت دولت باشند.» زنان حامله باید به فعالیتهای سبک بپردازند که [از آن جمله] ملزم کردن آنها به رفتن برای زیارت به عبادتگاههای مذهبی است.
به گفتهی ارسطو قطعاً باید قوانینی برای جلوگیری از بزرگکردن کودکان معلول وجود داشته باشد، اما زمانی که کودککُشی بهعنوان روشی برای کنترل جمعیت مورد استفاده قرار گیرد، ممنوع شود. درعوض، قوانین باید جمعیت جمعیت خانوادهها را محدود کنند. وقتی از چنین قوانینی تخطی شود زن حامله باید مجبور به سقط جنین شود (به شرط آنکه احساس و حیات در جنین شکل نگرفته باشد).
سلامتی جسمانی کودکان باید به دقت تحت نظارت قرار بگیرد. آنها باید از سنین خردسالی تابوتحمل هوای سرد را داشته باشند که این مساله سلامتی آنها را بهبود میبخشد و پیشاپیش آنها را برای «خدمت نظامی سفتوسخت» بارمیآورد. ناظران آموزشی باید داستانها و بازیهای مناسب را مشخص کنند و اینها نباید خیلی سخت یا بسیار زنانه باشند. بهطور خلاصه، «ناظران آموزشی باید کنترلی فراگیر بر شیوهی گذران اوقات فراغت کودکان اعمال کنند.»
قانونگذار باید از نفوذ و تاثیرات مخرب و فاسدکننده جلوگیری کند. استفاده از زبان و کلمات زشتوناپسند در همه جای دولت ما باید منع شود و کسانی که بهطور شرمآوری سخن میگویند یا رفتار میکنند باید مجازات شوند (خاطیان جوان باید تنبیه بدنی شوند و خاطیان مسنتر باید هتک حرمت شوند) و بر اساس همین منطق، تصاویر قبیحه، نقاشیها، مجسمهها و نمایشنامههای شرمآور باید منع شوند. این فهرست بلندبالا کماکان ادامه دارد.
تا اینجا بهنظر میرسد که تفاوت اساسی بین دیدگاههای افلاطون و ارسطو وجود ندارد، اما ارسطو قایل به تمایزی شد که افلاطون نشد. ارسطو برخلاف افلاطون، میان یک انسان خوب و یک شهروند خوب تمایز قایل شد و این تمایز تاثیری عمیق بر فلسفهی بعدی آنها گذاشت.
از دیدگاه ارسطو، ماهیت مشترک ما بهمثابه انسان، مفهومی از انسان خوب برمیسازد که برای همه قابل کاربست است. بنابراین، ارسطو از این لحاظ با افلاطون موافق بود که در یک دولت نیک، هیچ تفاوتی بین انسان خوب و شهروند خوب وجود ندارد. اما ارسطو در ادامه میگوید که عملاً در دولتهایی که با آن سروکار داریم، فضیلتهای مدنی یک شهروند خوب برحسب ماهیت آن دولت تغییر میکند. حاصل استدلال ارسطو این است که یک فرد میتواند شهروند خوبی باشد، درحالیکه فاقد سجایای اخلاقی یک انسان خوب است.
فضیلت مدنی زمینهی مساعدی برای نظریهی ارسطو فراهم میسازد اما در تمایزی که میان انسان خوب و شهروند خوب قایل میشود، این استدلال بالقوه نهفته است که آموزش دولتی باید محدود به آموزش فضایل مدنی مورد نیاز برای شهروندی باشد، بنابراین حوزهی گستردهای از استقلال اخلاقی برای فرد ایجاد میکند؛ حوزهای که دولت نباید در آن دخالت کند.
دراینجا لازم است به قرن سیزدهم میلادی نقب بزنیم و نوشتههای توماس اکویناس را بررسی کنیم که مسئول اصلیِ ادغام بسیاری از آرای ارسطو با فلسفهی سیاسی مسیحی است. اکویناس بهتبعیت از ارسطو بین شهروند خوب و انسان خوب تمایز قایل شد؛ فرد میتواند صاحب فضایل مورد نیاز برای شهروندی (برای مثال، پرهیز از دزدی) باشد در حالیکه به لحاظ اخلاقی از جنبههای دیگری ناقص باشد. گرچه ارسطو آبشخور این آموزه بود، اکویناس نتایجی را از این تمایز گرفت که ارسطو نگرفته بود.
از دیدگاه اکویناس، مقصود و منظور قوانین بشری این است که خیرِ مشترک، عدالت و صلح را تقویت کند. قوانین اجباری برای تنظیم رفتار بیرونی ضروری است اما آنها نباید انسانهای فضیلتمند برسازند چون (همانگونه که در کتاب جامع در رد منکران[۱] مینویسد) مسالهی اساسی در فضیلت انتخاب است که نمیتوان آن را بدون جنبهی داوطلبانهاش که با خشونت در تضاد است، مهیا کرد.
اکویناس برخلاف جریان پیشینِ اندیشهی مسیحی که بر اساس آن سرکوب و مجازات گناه، مقصود اساسی حکومت است، بین دو مقولهی گناه یعنی گناهانی که اصول عدالت را نقض میکنند و گناهانی که اصول عدالت را نقض نمیکنند، تمیز قائل شد. همانگونه که اکویناس در کتابش با عنوان مدخل الاهیات[۲] مینویسد:
قانون بشری برای شماری از انسانها که بیشترشان بهلحاظ فضیلت کامل نیستند، وضع میشود. بنابراین قوانین بشری همهی گناهانی را که انسان فضیلتمند از آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 