پاورپوینت کامل شجره‌نامه پست‌مدرنیسم، مدرنیسم ???? ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شجره‌نامه پست‌مدرنیسم، مدرنیسم ???? ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شجره‌نامه پست‌مدرنیسم، مدرنیسم ???? ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شجره‌نامه پست‌مدرنیسم، مدرنیسم ???? ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

فکر می‌کنم آن‌چه من، بی‌آن‌که بدانم اصلا ممکن است یا نه، به دنبال‌ش هستم، جهشی است از فراز میدان‌های نبرد مدرنیستی به آن بازکشف امر پسا‌مدرن، جهشی که عمل نمادین مقدم‌اش بله‌گفتن به روند‌هایی است همچون همین روند تند و پر پیچ و خمی که اینک شما گرفتار‌ش هستید. «بوث»

در سرراست‌ترین معنای ممکن، پسا‌مدرنیسم نامی است برای گرایشی که در حدود ۱۹۷۰ به وجود آمد و بنا داشت به انگاره‌های مدرنیسم شک کند. در علم اقتصاد پسامدرنیسم علیه مدرنیسمِ والایی خواهد ایستاد که برای مثال در برنامه‌های پال ساموئلسن می‌بینیم. اگرچه پسامدرنیسم را عموما نویسندگانی به کار بسته‌اند که دست‌شان از اقتصاد یا آمار و ریاضیات شسته است، اما این جدایی پسامدرنیسم از اقتصاد امری بدیهی نیست. آن‌چه می‌خواهم بگویم این است که یک اقتصاد که می‌خواهد رویکردی پسا‌مدرن اتخاذ بکند، نباید نگران دست‌درازی‌های منتقدان ادبی، روان‌کاوان و مصححان سیاسی باشد. می‌توان خوانشی سیاسی و لیبرال کلاسیک از پسامدرنیسم کرد—و نمی‌گویم خوانشی «محافظه‌کار» یا «ارتجاعی.»

مترجم: محمد ماشین‌چیان
فکر می‌کنم آن‌چه من، بی‌آن‌که بدانم اصلا ممکن است یا نه، به دنبال‌ش هستم، جهشی است از فراز میدان‌های نبرد مدرنیستی به آن بازکشف امر پسا‌مدرن، جهشی که عمل نمادین مقدم‌اش بله‌گفتن به روند‌هایی است همچون همین روند تند و پر پیچ و خمی که اینک شما گرفتار‌ش هستید. «بوث»

در سرراست‌ترین معنای ممکن، پسا‌مدرنیسم نامی است برای گرایشی که در حدود ۱۹۷۰ به وجود آمد و بنا داشت به انگاره‌های مدرنیسم شک کند. در علم اقتصاد پسامدرنیسم علیه مدرنیسمِ والایی خواهد ایستاد که برای مثال در برنامه‌های پال ساموئلسن می‌بینیم. اگرچه پسامدرنیسم را عموما نویسندگانی به کار بسته‌اند که دست‌شان از اقتصاد یا آمار و ریاضیات شسته است، اما این جدایی پسامدرنیسم از اقتصاد امری بدیهی نیست. آن‌چه می‌خواهم بگویم این است که یک اقتصاد که می‌خواهد رویکردی پسا‌مدرن اتخاذ بکند، نباید نگران دست‌درازی‌های منتقدان ادبی، روان‌کاوان و مصححان سیاسی باشد. می‌توان خوانشی سیاسی و لیبرال کلاسیک از پسامدرنیسم کرد—و نمی‌گویم خوانشی «محافظه‌کار» یا «ارتجاعی.»

مدرنیسم ۱۹۱۰
cubismتعریف‌مان از پسامدرنیسم به آن بستگی دارد که مدرنیسم را چه تعریف می‌کنیم. ویرجینیا ولف در سال ۱۹۲۴ می‌گوید «در دسامبر ۱۹۱۰ یا همین حدود، شخصیت انسان تغییر کرد.» بدین‌ترتیب آن کاربردِ معمول «مدرنیسم» ارجاع دارد به نهضت‌های علمی و هنری‌ای که در دهه‌های حول جنگ جهانی اول آغاز شدند، که از جمله‌شان می‌توان کوبیسم، فوتوریسم، نئوپوزیتیویسم فلسفی، ادبیات جریان سیال ذهن، کارکردگرایی، سوررئالیسم و رفتارگرایی را نام برد. مدرنیسم برای نیم قرن ایمان تازه‌ی قشر نخبه‌ی فرهنگ اروپایی و انشعابات آن بود و تنها در سال‌های دهه‌ی ۱۹۶۰ بود که جایش را به دیگری داد و تازه آن زمان هم نه کاملا. مدرنیسم در فرهنگ نخبه‌ جای خالی‌ای را پر می‌کرد که افول مذهب به جا گذاشته بود.

james-joyce در ابتدا باید دو نوع مدرنیسم ۱۹۱۰یی را از هم متمایز کرد، که یکی در اصل‌ش هنری بود و دیگری علمی. این نیاز به تمایز از آن بابت است که در نظریه‌ی مدرنیسم این دو نوع، از دو جهان فرهنگی متضاد سرچشمه می‌گرفتند. یک نوع، که معمولا مدرنیسم ادبی نامیده می‌شود و نمایندگان‌اش ولف و جویس و پیکاسو و استراوینسکی بودند، به علم—در معنای عام و معرفه‌اش—حمله می‌کرد. یعنی که به ارتقاء درجه‌ی علم تا پایه‌ی یک مذهب حمله می‌کرد. این نوع مدرنیسم ضدخردگرا بود، یا به عبارت دقیق‌تر به خردگرایی عمیق‌تر التفات داشت که در اساطیر یا در ناخودآگاه انسانی می‌شود سراغش کرد. مدرنیسم ادبی مشتمل بود بر «جابه‌جایی نحوِ مرسوم، نقضِ رادیکال مناسبات، آشفتنِ نظم زمانی و فضایی، گنگ‌معنایی، تکثر مکانی و زمانی، ابهام، کنایه‌‌های اساطیرسازانه و بدوی‌گرایی» (لاج ۱۹۸۱: ۷۱).

Bertrandrussell مدرنیسم دیگر را می‌توانیم مدرنیسم معماری بخوانیم که نمایندگان‌ش لوکوربوزیه، موندریان، برتراند راسل و پال ای ساموئلسن بودند، و علم را در معنای معمول و معرفه‌اش پرستش می‌کرد. هوادار خردگرایی بود، و به خردگرایی برونیِ اثبات، منطق، بنِ قانون و وضوح تمایل داشت. به مرکز یک شهر مدرن نگاه کنید، به برج‌های شیشه‌ای سال‌های ۱۹۷۰ نگاه کنید، تا ببینید که این‌گونه از مدرنیسم چطور آن‌چه «سبک بین‌المللی»‌ می‌خواند را بر ساخته است (سبکی که در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۵ رواج داشت. نگاه کنید به نوشته‌های جنکس ۱۹۷۳، برولین ۱۹۷۵ و کلب ۱۹۹۰). این گونه از مدرنیسم نحو مرسوم را ساده‌سازی می‌کرد، بر مناسبات علمی تاکید می‌گذاشت، نظم زمان و مکانی را تا مرتبه‌ی قوانین مکانیک بالا می‌برد، و از ابهام و چندمکانی و گنگ‌معنایی و کنایه‌های اسطیرسازانه و بدوی‌گرایی حذر می‌کرد.
اقتصاد تحت تاثیر این نوع مدرنیسم، یعنی مدرنیسم معماری، بوده است. اقتصاددان‌ها برای این پدیده نام‌های متفاوتی دارند که همه‌شان هم نام‌های دقیقی نیستند: اقتصاد پوزیتویستی، اقتصاد علمی، کار دقیق و جدی. در یک کلام می‌شود گفت اقتصادی «ساموئلسونی». آن‌چه را که پال ساموئلسون در سال‌های دهه‌ی ۱۹۳۰ طرح‌ریخت و در ۱۹۴۸ منتشر کرد—مفاهیمی چون این گزاره که «مساله‌ی ثبات یک توازن را نمی‌توان بی ارجاع به تاملات دینامیک، مورد بحث قرار داد» (ساموئلسون ۱۹۴۷: ۲۶۲)—دیگرانی هچون رابرت لوکاس در سال‌های دهه‌ی ۱۹۶۰ ادامه دادند. یک مقاله‌ی معیار اقتصادی امروزه شبیه ساختمانی است در مرکز دالاس. خودش را به مثابه امر متضاد «زمین هرز» یا «مناسک بهار» تعریف می‌کند.
با این‌حال اما هر دوی این مدرنیسم‌ها از یک فرهنگ روشن‌فکری یکسان می‌آمدند. یکی از این‌ها گاهی از مباحث حول مدرنیسم ۱۹۱۰ بیرون گذاشته می‌شود اما معمول است که با هم مرتبط‌شان بدانیم. برای مثال منتقد ادبی، وین بوث، از کلمه‌ی مدرنیسم برای توصیف هم جویس استفاده می‌کرد و هم برتراند راسل. (بوث ۱۹۷۴: ۴۳ و همچنین بوث ۱۹۸۸: ۲۴۶-۵۱). مدرنیسم ادبی و معماری هر دو نسبت به فرم خوش‌بین بودند، از امر تعمیم‌نیافتنی بیزار بودند، دائما در اندیشه‌ی اثبات‌پذیری بودند، مجذوب امر نو بودند، آینده را بزرگ می‌داشتند، به قضایا و قوانین بی‌در‌زمان دل می‌باختند، جداسازی واقعیت از ارزش را ارج می‌نهادند، به این نظریه مومن بودند که واقعیت از نظریه مستقل است، و بر فراز همه، بر این احساس بودند که منطق و احساس قلمروهایی متضادند.
آریو کلامر برای حرف زدن از این دو نوع مدرنیسم، شیوه‌ی روشن‌گری دارد. یک مربع و یک دایره را کنار هم می‌کشد که بر اساس نظریه‌ی مدرن، نماینده‌ی دو روش حرف زدند. یا مثل یک مربع صلب و منطقی هستید، یا همچون یک دایره، گشوده و بی‌منطق. (فمینیست‌ها ظرفیت جنسی این قیاس را متوجه خواهند شد.) مدرنیسم‌ها ادراکی تحصیل کردند که این دو را از هم منفک می‌کرد. علم یا هنر، عدد یا کلمه، واقعیت یا ارزش، کار یا بازی. حرف کلامر و همچنین بوت این است که این دو‌ برای یکدیگر لازم‌اند، یکدیگر را با آوردن عکس قضیه، تعریف می‌کنند. به طر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.