پاورپوینت کامل مساعی میر سیدعلی همدانی در گسترشِ عرفان اسلامی و زبان فارسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مساعی میر سیدعلی همدانی در گسترشِ عرفان اسلامی و زبان فارسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مساعی میر سیدعلی همدانی در گسترشِ عرفان اسلامی و زبان فارسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مساعی میر سیدعلی همدانی در گسترشِ عرفان اسلامی و زبان فارسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
کشمیر ملقب به «ایران صغیر»، اکنون سرزمینهایی را شامل میشود که مرزهای آن از شمال به بلتستان و گلگت (پاکستان) و ترکستان چین، از شرق به تبت، از غرب به ایالت پنجاب پاکستان و از جنوب به پنجاب هند و ایالت هیماچل پردش هند متصل است. کشمیر از نظر جغرافیایی به دو اقلیم تقسیم شده و سلسله جبال عظیم هیمالیا که از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد دارد، حد فاصل آن دو است. طبیعت زیبای آن مثال خاص و عام دارد. قلههای بلند، دریاچههای زیبا، چشمههای زلال، باغهای سبز و باصفا، چمنزارهای وسیع، مزارع حاصلخیز، جنگلهای انبوه، دشتهای پهناور و پر گل و بوته، مردم زیبا و خونگرم، آثار باستانی متعدد، خانقاههای مجلل، مساجد پرشکوه و موقعیت ممتاز سوقالجیشی، جمله عواملیاند که بر اهمیت کشمیر میافزایند.
اشاره: نویسنده بنا به دیدار و ملاحظه سرزمین کشمیر و آشنایی با مردم آن و با استناد به منابع معتبر در راه روابط فرهنگی ایران و شبهقاره و تبیین موقعیت زبان و ادب فارسی در دورهای از تاریخ، به بررسی شرح احوال و شخصیت میرسیدعلی همدانی با اشارهای کوتاه به تاریخ و جغرافیای کشمیر میپردازد و نقش و تأثیر میرسیدعلی را در توسعه فرهنگ اسلامی و زبان و فرهنگ فارسی بیان میکند. جان کلام در این مقاله، اشاره به شخصیتی سرافراز در عالم ادب و عرفان و صاحب دانش و بینش، روش و منش و عالمِ عامل در عرصه ترویج معارف اسلام، گسترش فرهنگ ایران و توسعه زبان و ادب فارسی در شبهقاره است که به جد و جهد و با توان و تلاش بسیار چشمگیر و با روش جامع و زیبا در مسیر هدف پرثمر خود، سرزمین کشمیر را فرّ و شکوه بخشید و به «آفریننده ایران صغیر» لقب یافت.
مقدمه
کشمیر ملقب به «ایران صغیر»، اکنون سرزمینهایی را شامل میشود که مرزهای آن از شمال به بلتستان و گلگت (پاکستان) و ترکستان چین، از شرق به تبت، از غرب به ایالت پنجاب پاکستان و از جنوب به پنجاب هند و ایالت هیماچل پردش هند متصل است. کشمیر از نظر جغرافیایی به دو اقلیم تقسیم شده و سلسله جبال عظیم هیمالیا که از شمال شرقی به جنوب غربی امتداد دارد، حد فاصل آن دو است. طبیعت زیبای آن مثال خاص و عام دارد. قلههای بلند، دریاچههای زیبا، چشمههای زلال، باغهای سبز و باصفا، چمنزارهای وسیع، مزارع حاصلخیز، جنگلهای انبوه، دشتهای پهناور و پر گل و بوته، مردم زیبا و خونگرم، آثار باستانی متعدد، خانقاههای مجلل، مساجد پرشکوه و موقعیت ممتاز سوقالجیشی، جمله عواملیاند که بر اهمیت کشمیر میافزایند.۱
کشمیر روابط فرهنگی و معنوی دیرینه با ایران دارد. فرهنگ و تمدن آن از ارزشهای والای بشری و اسلامی سرچشمه گرفته و شالوده آن بر اساس ارزشهای فرهنگی ایرانی ریخته شده است. پس از اینکه یکی از شاهزادگان لداخ بر تخت کشمیر دست یافت و با نام سلطان صدرالدین۲ بر کشمیر فرمانروایی کرد. اسلام رسماً این جنت زمینی را با پرتو درخشان خود منور ساخت. با ورود میرسیدعلی همدانی به آن دیار و اطرافش و ترویج اسلام به همت او، بنیادهای فرهنگی و معنوی کشمیر ریخته شد. مبلغان و عرفای ایرانی همراه او، بیش از هر خطه دیگر از شبهقاره، کشمیر را تحت تأثیر قرار دادند، به طوری که امروزه از صنایع دستی گرفته تا آداب و رسوم مردم ایران، تأثیر خاص خود را بر آنجا گذارده است و از این روی، کشمیر لقب «ایران صغیر» گرفته است.
گسترش اسلام در کشمیر، با مسلمان شدن راجه هندی حکمران بودایی آن ایالت که بعدها صدرالدین لقب یافت، به واسطه مبلغ مسلمانی به نام «بلبل شاه» و فعالیت عظیم و استوار میرعلی همدانی در قرن چهاردهم میلادی (اواسط قرن هشتم هجری) به اوج رسید. شهابالدین و قطبالدین پادشاهان کشمیر، برای میرعلی احترام زیادی قائل بودند و فرامینش را کاملاً اجرا میکردند و در به ثمر رسانیدن هدفهای او، نقش بهسزایی ایفا مینمودند.
نسبنامه میرسیدعلی همدانی
میرسیدعلی حسینی همدانی ملقب به «علی ثانی» از علما و عرفای برجسته ایران با عنوان «امیرکبیر، شاه همدان» و معروف به «آفریننده ایران صغیر»، دوازدهم رجب ۷۱۴قر۱۳۱۴م در دوره سلطنت محمد خدابنده (اولجایتو) پادشاه ایلخانی(۷۰۳ـ ۷۱۶ق) در همدان (مرکز عمده مطالعات اسلامی وقت)، تولد یافت.۳ در طفولیت به کسب علوم متداول و حفظ قرآن اهتمام داشت و بهسرعت دانشهای رسمی ادبیات پارسی و تازی و حکمت عملی اخلاق و سیاست، مدنیت و عرفان، کلام، فقه، حدیث، تفسیر و غیره را فرا گرفت و بعدها همه این علوم را در سرزمین پهناور شبهقاره، پخش و نشر کرد. همزمان با عبادت و ذکر و فکر، به تصفیه باطن و تهذیب نفس خویش پرداخت و بتهای درون را شکست و به خدمت خلق درآمد و در این راه، ریاضتها و مجاهدتها و تشنگیها و گرسنگیها متحمل شد و سرانجام در علم و عمل و تقوا به مقامی بلند رسید.
نسب میرسید از طرف پدر با هفده واسطه به مولای متقیان علی بن ابیطالب میرسد. نام پدرش را سید شهابالدین ـ از حاکمان همدان ـ نوشتهاند. از سوی مادر (فاطمه خانم) نیز علوی بود و به این ترتیب او از سادات اصیل علوی حسینی است. در خلاصهالمناقب نسب وی چنین ذکر شده است: «سیدعلی، بن شهابالدین، بن محمد، بن علی، بن یوسف، بن محمد، بن جعفر، بن عبدالله، بن محمد، بن علی، بن حسین، بن حسین، بن علی زینالعابدین، بن حسین، بن علی علیهمالسلام».۴ همان طور که نقل شد نام او علی است و در آثارش این نام ذکر شده، لکن او در بیشتر اشعارش «علایی» تخلص کرده است. میر سیدعلی در بعضی از رسایل خود، به موطن خویش همدان اشاره کرده است.
پرسید عزیزی که: «علی، اهل کجایی؟»
گـفتم: «به ولایت عـلی، کز همدانم
نـی زان همـدانـم کـه ندانـد عـلی را
من زان همدانم که علی را همه دانم»
در محضر سیدعلاءالدین سمنانی
میر سید سه برادر و دو خواهر داشت و به واسطه ذوق و استعداد فوقالعادهای که داشت، پدر و مادرش برای تعلیم و تربیت او، تسهیلات فراهم کردند و او در علوم مختلف پیشرفت شایانی کرد. در جوانی به مریدی و شاگردی شیخ ابوالبرکات تقیالدین علی دوستی درآمد و پس از وفات او، پیوند ارادت خویش را با شیخ شرفالدین بن محمود مزدکانی استوار کرد و به راهنمایی او، به سیاحت عالم پرداخت و از محضر کسان بیشماری از اولیاءالله، کسب فیض کرد و از دایی خویش سید علاءالدوله سمنانی، از عارفان بزرگ نیمه دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم (متوفی ۷۳۶ق) نیز رموز تصوف را فراگرفت. سمنانی قبل از ورود به وادی عرفان و ترک علایق، حاکم سمنان بود و در تربیت مراتب معنوی میرسید، سعی بسیار داشت و مراتب تربیت مؤثر او موجب شد که میر بعدها پیشوای شریعت و طریقت و از اقطاب «سلسله همدانیه (ذهبیه)» گردد.
شخصیت تأثیرگذار
میر سیدعلی حسینی در سده هشتم هجری به سبب شدت هجوم و قتل و غارت تیمور لنگ، با هفتصد تن از سادات و مریدانش ـ که شامل عارفان و هنرمندان و معماران و سنگتراشان از همدان و سمنان بودند ـ با مشکلات وسایل نقلیه آن روز، هجرت بیست و یک سالهای را به سوی شبهقاره آغاز کرد و سرانجام، رهسپار کشمیر شد۵ و با رفیقان و همراهان خود در محله علاءالدین پوره (سرینگر) اقامت کرد و در نواحی جامو و کشمیر و گلگیت و بلتستان، نفوذ خویش بگسترد و چنان حرمت و تقدسی در نظر میلیونها مردم ـ از ملیتها و مذاهب مختلف ـ یافت که کمتر کسی از بزرگان اسلام را دست داده است. مردم از شخصیت وکرامات و کمالات او، بسیار متأثر گردیده، مشرف به اسلام میشدند و از اثر مساعی او و روشهای مطلوبی که او به کار میبرد، هزاران هندو به اسلام گرویدند و هزاران مسلمان ظاهری به مقام مسلمان حقیقی ارتقا پیدا کردند و در نتیجه، تمدن و فرهنگ ایران و تصنیف و تألیف به زبان فارسی بخصوص در دوره حکومت سلطان اسکندر(۷۹۶ـ ۸۲۶ق) رواج یافت و در زمان حکومت سلطان زینالعابدین ( ۸۲۷ـ ۸۷۸ق)، این فروغ علم و ادب به اوج کمال رسید۶ و توسعه زبان فارسی و ترویج فرهنگ فضیلتخواهی انسانی، راه خود را پیش گرفت و در سرگذشت تاریخ مؤثر افتاد.
همراهان میرسید نیز در رشتههای گوناگون علمی، فنی و صنعتی سرآمد روزگار و موجب ترویج مهارت و هنرهای خویش در آن سرزمین شدند که به نام چند شخصیت از معروفترین آنها اشاره میشود که جملگی مرید و خلیفه او بودند و در مسیر ترویج اسلام و زبان فارسی بسیار درخشیدند: سید تاجالدین همدانی (پسرعموی میرسید)، میرسید حسین سمنانی، نورالدین جعفر بدخشی، خواجه اسحاق ختلانی، فخرالدین، بهاءالدین گنجبخش، میر سیدحیدر، سید شمسالدین اندرابی، سید محمد بیهقی، شیخ محمد قریشی، شیخ احمد قریشی، شیخ سلیمان اول، سید جلالالدین عطایی، سید جمالالدین محدث، سید رکنالدین، سید محمد کاظم مشهور به «سید قاضی»، میرسید کمال ثانی و غیره.۷
نوشتهاند که خود سید به تنهایی سی و هفت هزار تن را به دایره اسلام آورد و به سبب رفتار بخردانه و تفکرات عاقلانه و همت والای او در ترویج و اعتلای اسلام، بتهای مردم کشمیر شکسته شد و او به «بتشکن» لقب یافت.۸ علامه محمد اقبال ـ فیلسوف، ادیب و متفکر بزرگ ـ در مورد انتقال فرهنگ اسلامی و ایرانی به دست میر سیدعلی و همسفرانش به کشمیر، در کتاب «جاویدنامه»، از وی تجلیلی کمنظیر کرده و اشعاری ماندگار سروده است:۹
گـفت رومی آنچه میآید نگر
دل مده با آنچه بگذشت ای پسر
شاعر رنگین لوا، طاهر غنی
فقر او، باطن غنی ظاهر غنی
نغمهای میخواند آن مست مدام
در حضور سید والامقام
سید سادات، سالار عجم
دست او معمار تقدیر امم
تـا غزالی درس الله هو گرفت
ذکر و فکر از دودمان او گرفت
سید آن کشور مینونظیر
میر و درویش و سلاطین را مشیر
خطه را، آن شاه دریاآستین
داد علم و صنعت و تهذیب و دین
آفرید آن مرد، «ایران صغیر»
بـا هنرهای غریب و دلپذیر
یک نگاه او گشاید صد گره
خیز و تیرش را بدل راهی بده!
شیوه تعلیمات و ویژگیهای ممتاز
حقیقت آن است که شخصیتها و افراد بسیاری در ادوار مختلف به شبهقاره رفت و آمد کردهاند و میلیونها ایرانی به این دیار وارد شدهاند که خدمات همه آنان، از یک طرف و کوشش میرسید علی از جانب دیگر قابل مطالعه و دقت نظر است. شیوه و طریقی که میرسید برای معرفی اسلام و مسلمان کردن هندوها و ترویج و گسترش مبانی فرهنگ و ادب ایران برگزید، از همت والا و اخلاص و ایمان متقن او در امر سعادت خواهی بشریت نشأت میگرفت. میر جهانگرد و جهاندیده بود و با وجود مشکلات وسایل نقلیه آن روز، به هند سفر کرد و با بردن عده کثیری از علویان همدان و عارفان سمنان و هنرمندان و دیگر مردم ایران به آن منطقه و گماردن آنها به کارهای مختلف، فرهنگ اسلامی و تمدن ایرانی را رواج داد و منطقه کشمیر را در مدت اقامت پنج ساله خود (پس از تجربه بیست و یک سال سیاحت معنوی در معموره عالم و ملاقات با ۴۳۴ تن از اولیای خدا و مناظره با افرادی از مذاهب مختلف)، به «ایران صغیر» نامور کرد.۱۰ او ضمن تبلیغ اسلام، به تدریس معارف اسلامی و تربیت شاگردان و تربیت مبلغ پرداخت و برای آوردن انسانها تحت پوشش توحید، نیازهای آنها را تأمین میکرد و در این زمینه، هنرمندی به خرج میداد و موفقیتهای شایانی به دست آورد.
میر سید بعد از ادای نماز صبح و ذکر و ورد، در جای بلندی مینشست و تعلیماتش را با لحنی شیرین و جذاب و به زبانی که مردم عادی آن را درک کنند، بیان میکرد و مخاطبان را پند و اندرز میداد. او صوفی باصفا و عارفی پاکباز بود که مهمترین مرحله در تصوف را عبادت و مقصود از اوراد و اذکار را، ریاضت و مجاهده نفس و پیش از همه، ارادت و اخلاص، و آنگاه تحقیق و تثبیت، و در نهایت، آراستگی به مکارم اخلاقی میدانست. میرسید برای رسیدن به این مراتب، ده اصل بنیادی میآموخت که برای توضیح و تشریح آنها، «رساله ده قاعده» را تألیف کرده است. این قواعد، حاوی خلاصه تعلیمات اوست که عناوینش عبارتنداز: توبه، زهد، توکل، قناعت، عزلت، ذکر، توجه، صبر، مراقبه، رضا.
از بررسی و مطالعه احوال میرسید برمیآید که او برای تعلیمات اخلاقی و تدریس معارف اسلامی، زبان فارسی را برگزید و ضمن آموزش محصلان و تربیت مبلغان، به کار علمی، فنی و اجرایی نیز میپرداخت. در ترویج هنرها و صنایع مختلف ایرانی و کشمیری، از جمله در ترویج هنر شالبافی، نقش مهمی ایفا میکرد، به نحوی که از پرتو خدمات او، صنایع قالیبافی، منبتکاری، نقرهکاری، ظروفسازی، مینیاتور و غیره در مناطق کشمیر رواج یافت و در صنعت کاغذسازی و صحافی و در کتابت نستعلیق و نسخ، پیشرفتهایی حاصل شد و صنایع کشمیر، شهرت و معروفیت جهانی پیدا کرد. مدارس و خانقاههای بزرگی در سرینگر و بلتستان و نواحی دیگر ساخته شد و مرجع و مرکز تعلیم فرهنگ ایران زمین قرار گرفت. به گفته مؤلف «رساله مستورات»، سید مردم کشمیر را به طوری به اسلام و معارف اسلامی شیفته و گرویده کرد که آنان، معبدهای قدیمی را به مسجد مبدل کردند.
میر سیدعلی اساساً ویژگیهای ممتاز و منحصری داشت که موجب موفقیت و سربلندیاش گشت. وی به واسطه برخورداری از فضیلت علمی و روحیه آزادیخواهی و آزادگی، با تیمور و حکام سلاطین جبار درافتاد و در این راه، مصائب و گرفتاریهای زیادی را تحمل کرد. او از مناعت طبع برخوردار بود و با وجود داشتن مقام عظیم روحانی و معنوی و علمی، معاشش را نه از حکام زمانه و یا نذورات، بلکه از راه کار و صنعتگری و فعالیتهای سازنده تأمین میکرد.۱۱
میر سیدعلی اساساً ویژگیهای ممتاز و منحصری داشت که موجب موفقیت و سربلندیاش گشت. وی به واسطه برخورداری از فضیلت علمی و روحیه آزادیخواهی و آزادگی، با تیمور و حکام سلاطین جبار درافتاد و در این راه، مصائب و گرفتاریهای زیادی را تحمل کرد. او از مناعت طبع برخوردار بود و با وجود داشتن مقام عظیم روحانی و معنوی و علمی، معاشش را نه از حکام زمانه و یا نذورات، بلکه از راه کار و صنعتگری و فعالیتهای سازنده تأمین میکرد.۱۱ همچنین در اجرای وظایف فردی و خانوادگی و اجتماعی و کسب حلال، دقت داشت و با پیشه کلاهدوزی و شالبافی و قالیبافی، امرار معاش میکرد و با تمام ارادتی که حکام وقت و مردم عادی به وی میورزیدند، از هیچ کس هدیه نمیپذیرفت، بلکه از دستمزد خویش میزیست و از آن، به مستمندان نیز یاری میکرد و به مریدانش سفارش میکرد کار و هنری در پیش گیرند و بدین وسیله حلالخور باشند و به دیگران نیز بهرهای برسانند و خود را با احراز صفات و ویژگیهای اهل فتوت، تربیتیافته و ممتاز گردانند.
از ویژگیهای دیگر میر سیدعلی این بود که براساس معتقدات غلط اجتماع سخن نمیگفت و در پرده الفاظ و لفاظی به تظاهر نمیپرداخت؛ از تملق و تعریف و تمجیدهای وقتگیر و تمجیدپسندی و پرگویی و ناسزاگویی به دور بود و علم و هنر و فضیلت و تقوا و درستکاری، سرمایه اساسیاش بود. از اهمیت تألیف کتاب و تحریر رساله نیز غافل نبود و رسالههایی در علوم مختلف اسلامی و عرفانی و اخلاقی و ادبی و سیاحت و حدیث و سیره ائمه به زبانهای فارسی و عربی به نظم و نثر به یادگار گذاشت.۱۲ در مجموعه مکتوبات او، نامههایی به نام پادشاهان و امیران دیده میشود که با کمال صراحت و با لحن بیباک، امرا را ضمن اندرز دادن، به اجرای اوامر و نواهی وا میداشت که نشانی از شخصیت فوقالعاده با نفوذ میرسید و نظارت او بر اصلاح امور و اجرای احکام الهی و انسانی در صحنه اجتماع اوست. جمیع این صفات، نفوذش را در دل مردم عمیق میکرد و منبع الهام برای پژوهشگران تازهنفس قرار میگرفت. برای مثال، به دو نامه او به شاهان عصر اشاره میکنیم که حاکی از احساس مسئولیت میر سید در قبال منافع عامه مردم و کوشش او برای حسن اجرای امور جامعه و جلوگیری از منکرات و مفاسد زمامداران است. این دو نامه، ضمن سبک نگارش ساده و گاهی مصنوع و مسجع، بیتکلفی رایج زمان او را نیز میرساند. خطاب به شاه مینویسد:
«روز قیامت کار پادشاه و حاکم از همه سختتر است… اگر آنروز توقع عفو و غفران داری از آن حضرت، امروز با بندگان او به عدل و احسان معامله کن و این، وقتی میسر شود که پیرانِ رعایا را چون فرزند باشی و جوانان را چون برادر و طفلان را چون پدر و مظلومان را ناصر و ظالمان را قامع و فاجران را فاضح و تایبان را ناصح و مطیعان را معین و در قول، صادق و در عهد، واثق و در نعمت، شاکر و در محنت، صابر و در عمل، مخلص و در رفعت، متواضع و در جمال، پارسا.
ای عزیز! پادشاه، امین و وکیل و خزانهدار حق است. بر تو باد که در خزانه حق به هوای نفس و تسویل شیطان تصرف نکنی و آنچه بگیری، به حق گیری و حق به مستحق رسانی تا در عذاب و فضیحت هولِ فزع اکبر نمانی… ای عزیز! اگر در ولایت تو یک گرسنه یا برهنه یا ظلم رسیده باشد و تو را از حال وی خبر نبود و تفقد حال وی نکنی، تو را از مرتبه اهل تقوا نصیب نیست…»
در نامهای دیگر یکی از سلاطین وقت را به خاطر سستی در جلوگیری از منکرات و مفاسد سرزنش میکند و سپس مینویسد: «اگر خاطر عزیز آن میخواهد که اهل این دیار به این ضعیف آن کنند که یزید کرد با حسین، سهل است که ما این جفاها را سعادت خود میدانیم. این ضعیف را به حضرت صمدیت عهدی است که اگر جمله زمین آتش گیرد و از آسمان شمشیر بارد، آنچه حق باشد، نپوشد و به جهت مصلحت فانی، دین به دنیا نفروشد…»
و سپس میگوید: «بیحرمتی به اهل ایمان که در این عصر مشهود است، شگفتآور نیست؛ زیرا پیامبر(ص) خبر داده است که: سَیَأتی علی الناس زمانُ یکونُ جیفهُ حمارٍ أحبَّ الیهم من مؤمنٍ یأمُرهُم بالمعروف و یَنهاهُم عن المُنکر…»۱۳
تألیفات و توانمندیها
میرسید نویسنده پرآثار و از عارفان بسیارنویس ایران است که با خدمات و آثار و کردارش، مجهز به همه اوصاف کمال، جنبههای حیات مردم شبهقاره را عموماً و کشمیریان و بلتستانیان را خصوصاً متأثر کرده و مقبول عامه مردم شده است و به دلیل وجود مزارش در کولاب استان ختلان، در تفکر و تصور اهالی تاجیکستان، نفوذ چشمگیر یافته است. تألیف ۱۷۰ کتاب و رساله به زبانهای فارسی و عربی در مسائل عرفانی و اخلاق و سلوک به او نسبت دادهاند که «ذخیرهُالملوک» آرای اهل مدینه فاضله او از همه معروفتر است و دیگر، فتوتنامه، منهاج العارفین، شرح بر فصوص ابن عربی، شرح منظومه ابن فارض (ابوحفض عمربن فارض، شاعر عارف مصری، متوفای ۶۳۲ق)، شرح اسماءالحسنی، مجمع الاحادیث، آداب المریدین، مرآت التائبین، رساله ذکریه، رساله منامیه، رساله وجودیه، رساله عقبات، رساله آداب سفره، رساله فی الطب، رساله اصطلاحات، وارادات غیبیه، سرّالطالبین، انتخاب منطق الطیر، علم القیافه، مکارم الاخلاق، مودّهالقربی، چهل اسرار، مکتوبات و مستورات، در معرفت صورت و سیرت انسان، در حقایق توبه، در بیان روح و نفس، و رساله همدانیه که توضیحی است از «واژه همدان» و نتیجه و چکیدهای است از مجموعه آثار میر در جواب پرسش یکی از مریدانش و در بیان معنی نام «همدان» و تفسیر «همهدان» به روش عرفانی با استشهاد به آیات قرآن و احادیث تدوین شده است.
در بخش آخر این کتاب بیان شده است که علم حقیقی، آن است که انسان همه وسوسهها و تأثیرات خارجی را از بین ببرد و خود را در معرفت خداوندی چنان غرق و محو سازد که در هستی مطلق فنا شود و زبان و چشم و گوش خدا شود، حق بگوید و حق ببیند و حق شنود، آنگاه میتواند ادعای علمیّت کند. بعضی از کتابها و رسالههای مذکور در «مجموعه رسایل موجود در کتابخانه موزه بریتانیا» و بعضی در «کتابخانه ملی پاریس» و جز آن نگهداری میشوند و تعدادی از آنها به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند و عمده آنها از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 