پاورپوینت کامل منظومه‌ ویس و رامین میان دو فرهنگ ساسانی و اسلامی ۴۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل منظومه‌ ویس و رامین میان دو فرهنگ ساسانی و اسلامی ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منظومه‌ ویس و رامین میان دو فرهنگ ساسانی و اسلامی ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل منظومه‌ ویس و رامین میان دو فرهنگ ساسانی و اسلامی ۴۶ اسلاید در PowerPoint :

داستان شیرین و دلپسند «ویس و رامین» که فخر‌الدین اسعد گرگانی شاعر معروف قرن پنجم آن را به رشته نظم کشیده از داستان‌های کهن به‌شمار می‌رود و حتی پیش از آنکه به‌ شعر فارسی درآید، شهرت داشته است؛ چنان‌که ابونواس ـ شاعر عرب که در قرن دوم هجری می‌زیسته ـ در یکی از فارسیات خود بدان اشاره می‌کند

داستان شیرین و دلپسند «ویس و رامین» که فخر‌الدین اسعد گرگانی شاعر معروف قرن پنجم آن را به رشته نظم کشیده از داستان‌های کهن به‌شمار می‌رود و حتی پیش از آنکه به‌ شعر فارسی درآید، شهرت داشته است؛ چنان‌که ابونواس ـ شاعر عرب که در قرن دوم هجری می‌زیسته ـ در یکی از فارسیات خود بدان اشاره می‌کند:

و ما یتلُون فی شَروین دَستِبی

و فَر جَردات رامین و وَیس

در باره‌ اصل و ریشه این داستان دانشمندان اروپائی و ایرانی تحقیقاتی کرده‌اند که از میان آنان، خاورشناس مشهور مینورسکی و دانشمند ارجمند استاد مجتبی مینوی سهم بیشتری دارند. نکته‌ای را که نگارنده می‌خواهد در این مقاله بیان کند، این ‌است که هر کس ویس و رامین منظوم را مطالعه کند، اثری محسوس از زبان و ادبیات پهلوی و آیین و رسوم کهن ایرانی در آن می‌یابد؛ چه، ‌آنکه کلمات صورت کهنه خود را تا اندازه‌ای حفظ کرده و مانند شاهنامه فردوسی بسیاری از لغات در حد فاصل پهلوی و فارسی قرنهای بعد قرار دارد و ما برای نمونه به ‌موارد زیر اکتفا می‌کنیم:

همیشه نام نیکو دوست دارد

ابی حقی که باشد، حق گزارد(ص۱۶)

کلمه‌ «ابی» در پهلوی «اپی» بوده و در فارسی «بی» شده است.

سپهداری که آنجا بود، بگریخت

ابا دشمن به کوشش درنیاویخت(ص۶۵)

«ابا» در پهلوی «اپاک» در فارسی «با».

نباشد پاسبان اکنون ابر نام

ز پیروزی برآید مر تو را کام(۲۴۵)

«ابر» در پهلوی «اپر»، در فارسی «بر».

گهی گفتی شوم سوی خراسان

مه رامین باد و مه ویس و مه گرگان (ص۶)

«مه» در پهلوی «ما» بوده و در فارسی متصل آورده می‌شود.

که من داشن ندارم درخور تو

و گر جان برفشانم بر سر تو (ص۱)

«داشن» در پهلوی «دهشن»‌ و در فارسی «دهش».

جفا باشد به عشق اندر بتر زین

که پاداشن دهی مهر مرا کین (ص۵)

«پاداشن»‌ در پهلوی و «پات دهشن»، در فارسی «پاداش».

به روزت شیر همراه و به شب غول

نه آبت را گذر نه رود را پول (ص۴)

«پول» در پهلوی «پوهل» و در فارسی «پل».

چو این مایه نبودی رستنی را

نبودی جانور روی زمی را (۳)

«زمی» در پهلوی «زمیک» و در فارسی «زمین».

و در ابیات زیر نمونه‌ای از کلماتی را که به یادآرنده آیین کهن و عهد باستان است، می‌توان یافت:

مرا گوید: به آتش‌بر گذر کن

جهان را از تن پاکت خبر کن

بدان تا کهتر و مهتر بدانند

کجا در ویس و رامین بدگمانند (ص۷)

که به یادآرنده چگونگی سوگند در زمان باستان است.

گسسته بند کستی بر میانش

چو شلوار دریده بر دو رانش (ص۹)

«کستی» کمربند مخصوص زردشتیان است.

مه اردیبهشت و روز خرداد

جهان از خرمی چون کرخ بغداد (ص۲)

«خرداد» نام ششمین روز از هر ماه شمسی است و زردشتیان این روز را گرامی می‌دارند.

اگر خوانند آرش را کمانگیر

که از ساری به مرو انداخت یک تیر

تو اندازی به جان من ز گوراب

همی هر ساعتی صد تیر پرتاب (ص۶)

اصل داستان آرش در اوستا موجود است.

و صدها لغات فارسی نظیر پادافره (ص۲۶۱)، کشفته (ص۱۷۳)، جان بوز (ص۲۳۳)، هوش به معنی مرگ (ص۳۶۴)، پتیاره به معنی دشمن (ص۱۲۴)، سدیگر به معنی سوم (ص۱۷۴) در این کتاب وجود دارد که اگر گرد‌آوری شود، نشان می‌دهد که زبان شیرین پارسی تا چه اندازه غنی و پرمایه است.

شاعر خوش‌ذوق ما در یکی از وصفهای خود از دُبّ اکبر و دُبّ اصغر به ‌صورت «خرس مهتر» و «خرس کهتر» یاد می‌کند:‌

غنوده از پس او خرس مهتر

چو بچه پیش او در خرس کهتر (ص۸۲)

و گاهگاه اطلاع و آشنایی خود را از زبان کهن یعنی زبان پهلوی نشان می‌دهد؛ از آن جمله است:

زبان پهلوی هر کس شناسد

خراسان آن بود کز وی خورآسد

خورآسد پهلوی باشد خورآید

عراق و پارس را خور زو برآید

خورآسان را بود معنی خورآیان

کجا از وی خورآید سوی ایران (۱۷۱)

یکی زان شهرها اهواز مانده‌ست

کش او آنگاه شهر رام خوانده‌ست

کنونش گرچه هم اهواز خوانند

به دفتر «رامشهرش» نام دانند

شهی خوش زندگی بوده‌ست و خوشنام

که خود در لفظ ایشان خوش بود رام (۵۰۵)

ولی تأثیر زبان عرب در «ویس و رامین» کاملاً آشکار نیست و در کتابها هم اشاره‌ای بدان نشده است و برای اولین بار استاد علامه بزرگوار و ارجمند بدیع‌الزّمان فروزانفر در کتاب نفیس «سخن و سخنوران» متذکر این موضوع شده‌‌اند و چند نمونه از شعر و مثل عربی را که ویس و رامین از آن متأثر بوده، ذکر کرده‌اند، البته حال و مقام بیش از آن را در آن کتاب اقتضا نمی‌کرد، والّا مؤلّف محترم با تسلّط کاملی که در دو زبان عربی و فارسی دارند، از عهده این موضوع به‌خوبی برمی‌آمدند.

اکنون به‌خوبی می‌توانیم دریابیم که شاعر شیرین زبان ما فخر‌الدین اسعد گرگانی همچنان که از زبان پهلوی متأثّر بوده، از زبان ادبیات عرب نیز متأثّر شده است. می‌توان موارد بسیاری از تأثیر قرآن و احادیث و اشعار و امثال عرب را در ویس و رامین یافت.

نگارنده آنگاه که به‌ مطالعه این کتاب می‌پرداخت، یادداشت‌هایی در این ‌باره فراهم‌ آورد که قسمتی از آن به‌ نظر خوانندگان محترم می‌رسد. البته نمی‌توان ادعا کرد که همه این موارد شاعر تحت تأثیر ادبیات عرب بوده؛ چه، آنکه ممکن است در برخی، هر دو از جای دیگری متأثّر شده باشند و یا آنکه صرف توارد خاطرین یا تشابه مضمون باشد؛ ولی یادداشت و تذکر همین‌گونه موارد ممکن است رشته‌ای به‌ دست جویندگان دانش دهد و تحقیقات بعدی را در این باره تا اندازه‌ای آسانتر سازد. اینک آن موارد:

الف) از آیات قرآن:

نه بتواند مر او را چشم دیدن

نه اندیشه در او داند رسیدن (ص۱)

لا تُدرکه الابصار و هو یُدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر (سوره ۶، آیه ۱۰۳).

*

چنان بوده‌ست وصفش چون سرابی

که نه آب است و می‌ماند به آبی

کسَراب بقیعَه یحسبُه الظَمأن ماءٌ… (۲۴ـ ۳۹)

*

که شاهان چون به ‌شهر نو درآیند

تباهی‌ها و زشتی‌ها نمایند (ص۱۸)

انّ الملوکَ اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزّه اهلها أذلّه و کذلک یفعلون (۲۷ـ۴۳)

*

اگرچه هست والا چرخ گردان

شهاب او را نگهبان کرد یزدان

الا من خَطَف الخَطفه فأتبعه شهابٌ ثاقب. (۳۷ ـ۱۰)

*

هر آوازی بداند چون سلیمان

هزاران دیو را دارد به فرمان

و وَرثُ سلیمانُ داود و قال یا ایها الناس عُلمنا منطق الطیر… و حُشر لسلیمان جنوده من الجنّ و الانس…(۲۷، آیه ۱۶ـ‌۱۷)

*

غرض زیشان همه خود آدمی بود

که او را فضل‌های مردمی بود

نبات عالم و حیوان و گوهر

سراسر آدمی را شد مسخر (ص۵)

و لقد کرّمنا بنی‌آدمَ و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من ‌الطّیبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلا. (۱۷ ، ‌۷۰)

*

اگر بی اخترستی چرخ گردان

نگشتی مختلف اوقات کیهان (ص۲)

یسئلونک عن الاهلّه قل هی مواقیت للناس (۲، ۱۸۹)

*

و با دیوان به گردون بر دویدند

که گفتار سروشان می‌شنیدند (۵۸)

و حفظناها من کل شیطان رجیم؛ الا من استرقَ السمع فأتبعهُ شهابٌ مبین (۱۵ آیه ۱۷ و ۱۸).

*

به نیکی لاجرم نیکی جزا بود

کجا او خود به هر نیکی سزا بود (۵۰۲)

هل جزاءُ الاحسان الا الاحسان؟ (۵۶ ـ ۶۰)

*

نباید کرد ما را این همه بد

که بد را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.