پاورپوینت کامل مردم و شعر خاقانی ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مردم و شعر خاقانی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مردم و شعر خاقانی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مردم و شعر خاقانی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
شعر خاقانی نقطه مرکزی در فرآیند شکلگیری سبک عراقی و نقطه اوج معرفتگرایی و حکمت گرایی در شعر فارسی است. اهمیت و جایگاه شعر او تا بدانجاست که بدون اشعارش فهم مجموعه ادب فارسی ناقص خواهد ماند. تا کنون از زوایای مختلف به شعر خاقانی نگاه شده است و در پنجمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره خاقانی، به «خوانشی تحلیلی از شعر خاقانی» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر پارسانسب در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
اشاره: شعر خاقانی نقطه مرکزی در فرآیند شکلگیری سبک عراقی و نقطه اوج معرفتگرایی و حکمت گرایی در شعر فارسی است. اهمیت و جایگاه شعر او تا بدانجاست که بدون اشعارش فهم مجموعه ادب فارسی ناقص خواهد ماند. تا کنون از زوایای مختلف به شعر خاقانی نگاه شده است و در پنجمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی درباره خاقانی، به «خوانشی تحلیلی از شعر خاقانی» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر پارسانسب در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
دشواریهای شعر خاقانی
تلقی ما از خاقانی این است که او یکی از دشوارترین شاعران است. به این دلیل که به سویههای لطیف شعرش کمتر توجه کردهایم. باید پرسید که آیا دشواریهای شعر خاقانی طبیعی است یا ما به آن دشواریها دامن زدهایم؟ نوع برخورد ما با شعر خاقانی نشان میدهد که خاقانی را از منظر قصیدههایش میشناسیم. این جهتگیری، ما را از سایر بخشهای دیوان شعر او محروم کرده است. حقیقت آن است که شعر خاقانی را چندان در حافظه نداریم و مردم انس چندانی با شعر او ندارند. علت این است که قصیده خاقانی را با غزل سعدی و حافظ مقایسه میکنیم. وقتی هم سراغ خاقانی میرویم، فقط به قصایدش توجه داریم. در این کار، یک نوع ادبی خاص و جهتدار به اسم قصیده را با یک شعر کاملاً شخصی به اسم غزل مقایسه میکنیم. بلافاصله هم ارزشگذاری میکنیم. این مقایسه کاملاً نابرابر است. پس نخست لازم است که قصیده را بشناسیم.
«
قصیده» شعری فرامتن است و قائم به ذات خود نیست. قصیده با هدف قبلی و برای مخاطب خاص گفته میشود. این مخاطب خاص، از زمانی به زمان دیگر فرق میکند. حتی در یک دوره هم یک فرد نیست. اگر بخواهیم قصیده را خوب بفهمیم، باید مطالعات بیرون از شعر داشته باشیم. ساخت بیرونی قصیده این را اقتضا میکند.
ویژگی دیگر قصیده این است که از جامعه و ساختارهای اجتماعی متأثر است. مخاطب بیرونی قصیده باعث میشود که شاعر مجالی بیابد تا یافتهها و مسائل اجتماعی و حتی جغرافیایی را در شعر منعکس کند. تصویری که قصیده ارائه میدهد، معطوف به جامعه است. کمتر نوع ادبی داریم که به اندازه قصیده بتواند وضعیت اجتماعی عصر شاعر را در خویش بازتاب بدهد. این که گفته شده شعر خاقانی چندان مردمی نیست، قضاوت نادرستی است؛ شعر خاقانی مردمی است. اما مخاطب قصیده طبقهای خاص است که آنها هم جزو مردمند. کدام شعری را میشناسید که مثل قصیده تا این اندازه آگاهیهای مردمشناسانه را بازتاب بدهد؟
قصیده، نمونه اشرافیت زبانی
نکته سوم این است که ساختار قصیده با ساختار دربارها تطبیق داشته است. تفکر حاکم بر دربار، بسته و محافظهکارانه بوده است. اگر کسی شعری برای دربار گفته باشد، باید با آن ساختار تطبیق میکرد. حتی در محور عمودی شعر هم چنین بوده است. چون قصیده با تشبیب و تغزل شروع میشود و اولین حرفها میبایست شیرین باشد و جذب کند؛ اما هدف قصیده، تغزل نیست. شاعر پس از آن وارد تنه قصیده میشود که معمولاً طولانی است. دست آخر هم شاعر با دعا به جان ممدوح، شعر را تمام میکند. دو سه بیت هم شریطه میآورد. این ساختار قصیده درباری است. از این روی، قصیده نمونه کامل اشرافیت بوده و زبانش تجملاتی است. تصویرهایی هم که شاعر قصیدهسرا میساخته، برگرفته از تجملات و ابزار و آلاتی بوده است که در دربارها یافت میشده.
از نظر بلاغت و زبان هم همین گونه است. شاعر ناگزیر بوده که این فرم را بپذیرد؛ اما شاعرانی هم بودهاند که سنتشکنی کردهاند؛ مثل سنایی غزنوی. سنایی قصایدی دارد در زهد و حکمت که از آن ساختار تبعیت نمیکند. از نظر زبان و محتوا هم فرق میکند. اگر محتوای قصیده مدح است، در قصاید زهد و حکمت سنایی سر و کاری با مدح و توصیف نداریم. شاعر دوم ناصرخسرو است. او هم در قصیده ساختارشکنی کرده و صاحب سبک شده است. در حقیقت فرمهای زبانی و بلاغی و ساختاری را تا حدی متحول کرده است. نفر سوم خاقانی است. خاقانی در دورهای زندگی میکرده که قلهها شکل گرفته بودند: عطار در مثنوی و سنایی در قصیده و مثنوی تثبیت شده بودند. خاقانی میخواست شعری بگوید که چیزی افزونتر داشته باشد.
تقریباً نمیشود مثنوی خاقانی را با آثار دیگرش مقایسه کرد. مثنویهای او شاهکار نیست. پس او به قصیده میپردازد و مهمترین قصاید زهد و حکم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 