پاورپوینت کامل علم مدرن به هر قیمتی؟ ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علم مدرن به هر قیمتی؟ ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علم مدرن به هر قیمتی؟ ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل علم مدرن به هر قیمتی؟ ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

مقاله حاضر که بخش سوم «علم مدرن» است در پی آن است که نشان دهد پیشرفت علمی چیست و سعی شده است به این سؤال‌ها پاسخ داده شود که آیا سیاست‌های اجرایی فعلی دستگاه‎های آموزش عالی که مبتنی بر پیروی از غرب در «علم مدرن» است می‎تواند ما را به پیشرفت علمی مطلوب برساند یا خیر؟ با فرض اینکه این پیروی صحیح باشد آیا شیوه‌ی اجرایی این سیاست‌ها بر اساس معیارهای غربی صحیح است؟ همچنین نشان داده خواهد شد که هم‌اکنون غرب مشغول اعمال سیاست تمرکززدایی و ترویج «علم مدرن» در کشورهای در حال توسعه است، درحالی‌که خود در حال گذار به مرحله‎ای دیگر از علم به نام «علم پست‎مدرن» است.

نگاهی به سیاست‌های اجرایی فعلی دستگاه

های آموزش عالی

مقاله حاضر که بخش سوم «علم مدرن» است در پی آن است که نشان دهد پیشرفت علمی چیست و سعی شده است به این سؤال‌ها پاسخ داده شود که آیا سیاست‌های اجرایی فعلی دستگاه

های آموزش عالی که مبتنی بر پیروی از غرب در «علم مدرن» است می

تواند ما را به پیشرفت علمی مطلوب برساند یا خیر؟ با فرض اینکه این پیروی صحیح باشد آیا شیوه‌ی اجرایی این سیاست‌ها بر اساس معیارهای غربی صحیح است؟ همچنین نشان داده خواهد شد که هم‌اکنون غرب مشغول اعمال سیاست تمرکززدایی و ترویج «علم مدرن» در کشورهای در حال توسعه است، درحالی‌که خود در حال گذار به مرحله

ای دیگر از علم به نام «علم پست

مدرن» است.

در این بخش فرض بر این است که به هر دلیلی سیاست رتبه

بندی علمی بخواهد اجرا شود، با این فرض این سؤال پیش می

آید که «این سیاست چه مشکلاتی را دربردارد؟» در بُعد داخلی نیز حتی اگر بخواهیم این سیاست را اجرا کنیم به دلایل بسیاری که در ادامه خواهد آمد سیاست فوق قابل اجرا نیست، یعنی در وضعیت رتبه‌ی ما نسبت به آنچه که اکنون وجود دارد تغییر قابل ملاحظه

ای ایجاد نخواهد کرد. همچنین تعجیل مسئولین مربوطه برای رسیدن سریع به قله

های بالای رتبه

بندی و در ادامه‌ی آن صدور پی

درپی بخش‌نامه

ها تحولی را ایجاد نخواهد کرد جز اینکه در حق بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاه

ها اجحاف می

گردد و بی

عدالتی را گسترش می

دهد، زیرا عده

ای فقط به خاطر تقدم زمانی به موقعیت

هایی (مثلاً ارتقا) دسترسی پیدا کرده

اند که دیگران برای رسیدن به همان موقعیت

ها باید هزینه

ای بسیار سنگین

تر بدهند (در بررسی زیر این موضوعات روشن خواهد گردید).

– در کشورهای غربی ساعات تدریس یک عضو هیئت علمی کمتر از یک‌سوم ساعات تدریس همتای ایرانی اوست؛ یعنی بیشتر فعالیت یک استاد در ایران آموزشی است، نه پژوهشی، برخلاف کشورهای پیشرفته.

– چاپ مقاله در مجلات معتبر نیاز به امکانات و زیرساخت

هایی دارد که در کشور ما وجود ندارد، مثلاً سیستم‌های کامپیوتری محاسبات سنگین یا دستگاه‌های آزمایشگاهی و غیره.

– به‌روز شدن دانش اساتید نیاز به ارتباطات مستمر با هم‌رده

هایشان در خارج از کشور دارد؛ یعنی امکان مسافرت‌های علمی راحت به اقصی نقاط دنیا و شرکت در مجامع علمی و دعوت از همکاران دیگر کشورها جهت مسافرت به کشور برای تبادل نظر و آگاهی از آخرین پیشرفت‌های دنیا، که این امر برای اساتید فراهم نیست؛ برخی مشکلات ساده‌ی آن مانند «ساعات تدریس»، «بودجه»، «فضای لازم و مناسب» و «ویزا» است.

– وضعیت نامناسب معیشتی اعضای هیئت علمی عامل مهمی در عدم بهره

وری و کاهش خلاقیت آن‌هاست.

– اگر تمام نیروی خود را هم جمع کنیم حتی از نظر کمّی هم نمی

توانیم از کشورهای پیشرفته سبقت بگیریم، حتی اگر تمام موانع (مانند امکانات، بودجه، نیروی متخصص و غیره) از پیش پا برداشته شوند؛ دلیل این امر روشن است چون وقتی تعداد مقالات ارسالی و پذیرفته‌شده‌ی ما بخواهد از حدی تجاوز کند و پای حیثت علمی کشوری پیشرفته در میان باشد، مجلات خارجی به‌راحتی به مقالات ارسالی پذیرش نمی

دهند. ممکن است گفته شود که این امر توهمی بیش نیست، اما وقتی کشوری می

تواند از بمب اتمی، شیمیایی و میکروبی بر علیه کشوری دیگر استفاده کند -که تاریخ معاصر پر از این‌گونه موارد است- دیگر فرض فوق در رد کردن مقالات نباید زیاد تعجب‌برانگیز باشد.

– دید کشورهای پیشرفته به دانشگاه و عضو هیئت علمی کاملاً متفاوت است با آنچه که در ایران وجود دارد، پس چگونه می

توان از آن‌ها کورکورانه تقلید کرد؟ در این کشورها اساتید هویت یک دانشگاه را تشکیل می

دهند. یک دانشگاه در آمریکا حاضر است برای به دست آوردن یک استاد تا چند برابر حقوق و امکانات معمول به آن استاد حقوق بدهد، تمام امکانات دانشگاه در اختیار اساتید است، حتی اگر یک استاد در تشخیص امری اشتباه بکند هیچ مقامی در دانشگاه اجازه‌ی پرسش، دخالت، نقض و سرزنش تصمیم استاد را به خود نمی

دهد.[۲] در ایران تصور کاملاً برعکس است و دانشگاه خود را هویت‌دهنده به استاد می

داند؛ به‌عنوان مثال، در دانشگاه

های فرانسه فقط در صورت تمایل استاد ارزشیابی استاد توسط دانشجویان صورت می

گیرد، همچنین سؤالات این ارزشیابی بسیار با ایران متفاوت است و محتوای سؤالات فقط ارزشیابی از استاد درس نمی

باشد بلکه از خود درس و سایر ملزومات مربوط به درس و عواملی که به استاد مربوط نیست اما در ارزشیابی استاد تأثیرگذارند نیز پرسیده می

شود. در انتها، ارزشیابی جنبه‌ی اطلاع

رسانی دارد و منبع تصمیم

گیری برای مدیران دانشگاه نمی

باشد.

به‌طورکلی، در دانشگاه

های کشورهای غربی هیچ‌کسی مستقیماً برای اساتید در زمینه

های پژوهش-آموزشی تصمیم

گیری نمی

کند، درصورتی‌که در ایران این‌چنین نمی

باشد، حتی برای جزئی

ترین موارد نیز برای اساتید تصمیم

گیری می

شود و فقط این اساتید هستند که هیچ تصمیم

گیریی انجام نمی

دهند به‌جز در مورد «نمره» که آن هم همراه ملاحظاتی است و در صورت تمایل مسئولین دانشگاه به‌راحتی قابلیت سلب

ید از استاد وجود دارد.

– بخش‌نامه

ها و آیین

نامه

ها بسیار متغیر هستند که این امر باعث سردرگمی و هدر رفتن بسیاری از فعالیت‌های پژوهشی، آموزشی و فرهنگی اعضای هیئت علمی می

شود، علاوه بر اینکه استرس و اضطراب ناشی از آن‌ها مانع از بهره

وری و کاهش خلاقیت اعضای هیئت علمی می

شود؛ به‌عنوان مثال، هنوز عمر آیین‌نامه‌ی ارتقای قبلی به ۴ سال نرسیده است که آیین

نامه‌ی ارتقای جدیدی ابلاغ

شده است (خوب است بدانیم حداقل زمان لازم برای ارتقای یک عضو هیئت عملی از وضعیتی به وضعیت دیگر ۴ سال است). البته مشکل تنها تغییر معیارها نیست بلکه اضافه شدن بندهایی است که جنبه‌ی وِتویی دارند، یعنی تا حداقل امتیاز بندهای وتویی آورده نشود ارتقای عضو هیئت علمی امکان

پذیر نمی

باشد و البته برای تصاحب این امتیازات نیز زمانی بیش از ۲ سال لازم است. به‌عنوان نمونه، تعداد دانشجویان تربیت‌شده توسط عضو هیئت علمی در آیین

نامه‌ی قبل برای ارتقا از دانشیاری به استادی یک دانشجوی دکترا بوده است که در آیین‌نامه‌ی جدید به ۳ نفر افزایش یافته است و برای ارتقا از مرتبه‌ی استادیاری به دانشیاری در آیین

نامه‌ی جدید حداقل تربیت ۴ دانشجوی کارشناسی ارشد لازم دانسته شده است، درصورتی‌که در آیین

نامه‌ی قبلی این‌چنین الزامی وجود نداشت، برای این موارد زمانی بیش از ۲ سال لازم است ولی بخش‌نامه از اول اسفندماه جاری لازم

الاجراست! برخی از نکات دیگر بخش‌نامه‌ی جدید که یا جنبه‌ی وتویی دارند یا زیرساختی برای آن‌ها وجود ندارد و یا زمانبرند عبارتند از: چاپ دو مقاله به زبان فارسی، چاپ یک مقاله به زبان خارجی، به انجام رساندن طرح‌های پژوهشی و ۳ یا ۵ مقاله با عنوان نویسنده‌ی مسئول. این‌همه به این معنا است که اگر پرونده‌ی عضوی به جای ۳۰/۱۱/۱۳۹۴ در ۱/۱۲/۱۳۹۴ به هر دلیلی ارسال گردد ارتقای او بیش از ۲ سال به خاطر اجرای یک طرح پژوهشی یا تربیت یک یا دو دانشجوی کارشناسی ارشد یا دکترای دیگر و غیره به تعویق خواهد افتاد. در آیین

نامه‌ی قبلی ارتقا بند فرهنگی جنبه‌ی وتویی داشت و اعضای هیئت علمی زمان بسیاری را برای کسب امتیاز آن صرف کردند، اما در آیین‌نامه‌ی جدید این بخش نه تنها جنبه‌ی وتویی ندارد بلکه امتیاز آن هم کاهش یافته است، به‌عبارت‌دیگر، سوخته است. صدور این‌گونه بخش‌نامه

ها با توجه به این امر که یکی از معیارهای توزیع امکانات پژوهشی-آموزشی در دانشگاه

های ایران رتبه‌ی علمی عضو هیئت علمی است تبعیض

آمیز و لذا مغایر با بند ۶-۲ سیاست‌های کلی نظام در «علم و فناوری» است؛[۳] این بند عبارتست از: «توزیع عادلانه‌ی فرصت‌ها و امکانات تحصیل و تحقیق در آموزش عالی در سراسر کشور».

این‌گونه سیاست

های اجرایی که توجه به رسیدن به هدف علمی خاص تحت هر شرایط و به هر وسیله

ای است مشخصه‌ی «علم مدرن» است که در آن علم بر مبنای «کارکرد و بازده» می

باشد. البته به این مشخصه‌ی علم مدرن باید این نکته‌ی منفی در سیاست‌های اجرایی جاری را نیز اضافه کرد که آن تعجیل است که باعث شده آیین

نامه

ها فاقد زمان

بندی مناسب باشند؛ این امر با تضییع حقوق اعضای هیئت

علمی و هدر رفتن زمان‌های بسیار و پایین آمدن بهره

وری در کشور موجب می

شود که «آیین

نامه

ها به ضد اهداف خود» تبدیل

شوند و سیاست‌های اجرایی در مغایرت با سیاست‌های کلی نظام قرار گیرند. در پایان این بخش اذعان می

شود که این نوشتار قصد نقد محتوایی بندهای آیین

نامه‌ی جدید یا قدیم ارتقا را ندارد و فقط بررسی انطباق آن با مشخصه

های علم مدرن مدنظر بوده است.

پیشرفت عملی ما چگونه ممکن است؟

راه‌حل چیست؟ همان‌طور که رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند بومی کردن و اسلامی کردن علوم تنها راه‌حل است. لازم به ذکر است که علم پزشکی فرانسوی با علم پزشکی آمریکایی کاملاً متفاوت است، مثلاً یکی از روش‌های درمان برخی ناهنجاری‌های رفتاری و اختلالات روانی در آمریکا بازگو کردن گذشته‌ی خود در جمعی از بیماران مشابه است، اما در روان‌شناسی فرانسوی این روش نامناسب

دانسته شده است و به‌هیچ‌وجه اجرا نمی

شود؛ یا حتی داروهایی در یک کشور تجویز می

شود ولی در کشور دیگر تجویز آن‌ها ممنوع است. مثال دیگر تفاوت رشته

هایی چون «حسابداری» یا «مدیریت» بین دو کشور آمریکا و فرانسه است. مثال‌ها در مورد این تفاوت‌ها در بین کشورهای پیشرفته بسیار هستند که در حوصله‌ی این مقاله نمی

باشد. بنابراین، بومی کردن و اسلامی کردن علوم به معنی اسلامیزه کردن فیزیک یا شیمی نیست! به‌عبارتی‌دیگر، قرار نیست فیزیک اسلامی یا ایرانی داشته باشیم، بلکه اسلامی کردن به این معناست که این علوم به طریقی هدایت شوند (همان‌طور که در این مقاله بحث شد) که معطوف به حل مشکلات و رشد (مادی، فرهنگی و معنوی) مردم ایران باشند که اکثر قریب به اتفاق آن‌ها مسلمانند، نه اینکه نتایج دسترنج محققین و منابع مالی این سرزمین موجب رفع موانع پیشرفت کشورهای پیشرفته قرار بگیرد و دلمان خوش باشد که در فلان سایت شرکت انتفاعی آمریکایی (همانند تامسون رویترز) چند پله بالا رفته

ایم و کشوری یا دانشگاهی هم‌طراز خودمان را پشت سر گذارده

ایم و صاحب «علم مدرن» گشته

ایم. به طور خلاصه، کار علمی مسابقه‌ی فوتبال نیست که افتخار آن در صعود چند پله باشد.

چگونه طی این مسیر مُیسر می

شود؟ تنها راه، استفاده از خلاقیت ذهن

های خلاق است که تجربه‌ی داخلی و خارجی آن را تأیید می

کند. البته خلاقیت با بخش‌نامه و محدودیت ناسازگار است و نیاز به آسودگی خیال در حوزه‌ی زندگی و آزادی در حوزه‌ی پژوهش و تفکر دارد که در سیاست‌های کلی نظام در حوزه‌ی «علم و فناوری» بندهای ۴-۳ و ۴-۴ نیز وجود دارد. [۴] چه کسی به بوعلی سینا یا فارابی نظارت می

کرد یا می

گفت چه کاری انجام دهند و غیره؟ اصول مذکور هم‌اکنون در کشورهای غربی در مورد اساتید دانشگاه به کار برده می

شوند و در کشوری مانند آمریکا که اخراج کارکنان امری متداول است و هر فرد در زندگی شغل‌های متفاوتی را تجربه می

کند، اخراج اساتید به‌جز در موارد تخلفات ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.