پاورپوینت کامل خنثی‌سازی‌ اندیشه‌‌‌ی انتقادی ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خنثی‌سازی‌ اندیشه‌‌‌ی انتقادی ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خنثی‌سازی‌ اندیشه‌‌‌ی انتقادی ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خنثی‌سازی‌ اندیشه‌‌‌ی انتقادی ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

نقدی بر مقایسه روانکاوی لکانی با عرفان و شعر ایرانی

بیشترین سهم ما از تولیدات فکری غرب در زمینه‌های مختلف، در غیاب نظام آکادمیک و تولید علم درخور، ناچیز بوده که از رهگذر کوشش‌های فردی و فرایندهای نامنظم بدون پشتوانه‌های نظری لازم به ‌دست رسیده است. اغلب آنچه اکنون در دسترس است محصول کوشش‌هایی فردی بوده که بخشی از آن را مفتخرانه «ماجراجویی‌های فکری» نامیده‌اند، ماجراجویی‌ها و ذوق فردی که گاه با خلاقیت‌هایی نیز توأم بوده، اما اغلب چون در مقوله‌ی «ماجراجویی» گنجیده، شریطه‌ی خود را نشناخته و مقلدانه و بدون توجه به وضع تاریخی ایران بوده است، به آشفتگی فکر دامن زده‌اند.

نقدی بر مقایسه روانکاوی لکانی با عرفان و شعر ایرانی

بیشترین سهم ما از تولیدات فکری غرب در زمینه‌های مختلف، در غیاب نظام آکادمیک و تولید علم درخور، ناچیز بوده که از رهگذر کوشش‌های فردی و فرایندهای نامنظم بدون پشتوانه‌های نظری لازم به ‌دست رسیده است. اغلب آنچه اکنون در دسترس است محصول کوشش‌هایی فردی بوده که بخشی از آن را مفتخرانه «ماجراجویی‌های فکری» نامیده‌اند، ماجراجویی‌ها و ذوق فردی که گاه با خلاقیت‌هایی نیز توأم بوده، اما اغلب چون در مقوله‌ی «ماجراجویی» گنجیده، شریطه‌ی خود را نشناخته و مقلدانه و بدون توجه به وضع تاریخی ایران بوده است، به آشفتگی فکر دامن زده‌اند. در میانه‌ی این ماجراجویی‌ها، تلاش‌هایی از آغاز سخت شکست‌خورده نیز از همان سنخ برای پیوسته‌سازی امور تاریخی و فکری گسسته از هم انجام شده که ناچار به «آکروبات‌بازی فکری» انجامیده است. یکی از نمودهای بارز آکروبات‌بازی‌ فکری که خطر آن برای مخاطبان اغفال‌شده‌ بسی بیشتر از آکروباتیست‌های فکری است، ترویج و تلقین سهل‌انگارانه‌ی تخیلی ا‌ست با این مضمون که آنچه را کانت، هگل، فروید و دیگران گفته‌اند و نوشته‌اند، عرفا و ادبای خودمان سده‌ها پیش‌تر گفته و نوشته‌اند.

به دیگر سخن، کوشیده می‌شود میان تاریخ اندیشه در ایران و تاریخ اندیشه در غرب، بدون توجه به زمینه و شرایط دو وضع گسسته از هم، پیوندی برقرار شود که هر دو را یک‌سان بینگارد. این پیوسته‌سازی گسستگی‌های تاریخی میان دو میدان نظری متفاوت، چیزی جز جعل تاریخ هر دو نیست. در این وضعیت، «نقد» به جای فعالیتی عریانگر، با قبض مفاهیم انتقادی و هم زدن آن با مُشتی فرض نخ‌نما و چاشنی چند شاهد مثال از مولوی و دیگران، به گزارشی بی‌خاصیت می‌ماند که خود را در پس جادوی آکروبات و جذابیت هم‌زمان جا زدن با غرب می‌پوشاند؛ وضعیتی که بناست با نقد بحران‌های پیشین و پسین خویش را بکاود، بشناسد و با آن‌ها رودررو شود، برعکس و به لطف گهواره‌ای که زاده‌ی چنین آمیزش نامیمونی‌ است، وجود هر بحرانی را از آغاز انکار می‌کند. در این فضاست که می‌توان تمام مفاهیم «هرمنوتیک» را به مبتذل‌ترین شکل ممکن به ساختار مفهومی حکایت «پیل در تاریکی» مثنوی معنوی فرو کاست؛ کل فلسفه اخلاق کانت را با شعار «هرچه بر خود نمی‌پسندی، بر دیگری هم نپسند» یک‌سان پنداشت و یا «

Id»

،

«Ego

» و «

Super Ego

» در روانکاوی فرویدی را با نفوس «لوامه

Self-accusing soul

»، «مطمئنه-

Soul at peace

» و «اماره-

soul Commanding

» برابر نهاد. به دیگر سخن، نخست نوآوری نظری مفاهیم مدرن با تطبیق و یکی گرفتن آن‌ها با مفاهیم پیش‌مدرن به نوعی انکار می‌شود، سپس هرآنچه را باقی ماند، می‌توان به نام پیشینیان خودی ثبت کرد.

در متن پیش ‌رو با مطالعه‌ی موردی پیشگفتار مترجمان «فرهنگ مقدماتی اصطلاحات روانکاوی لکانی» (گام نو، ۱۳۸۵) نمونه

‎‎

ای بارز از این جعل و تقلیل بررسی می‌شود.

چنان‌که در پی می‌آید میان روایت متن پیش ‌رو و نوشته‌ی مذکور از اندیشه‌ی انتقادی تضادی ژرف و تفاوتی بنیادی دیده می‌شود، این تضاد، نخست نیازمند توضیحی ا‌ست که از آن به «تحریر محل نزاع» یاد کرده‌اند، این نزاع نه بر سر ادعای تفسیر درست لکان و دیگران و یا حتی ضرورت خواندن لکان، که بر سر نامربوطی طرح چنین مباحثی به موازات مواد تاریخی و فکری در فرهنگ و تاریخ ایران به‌ویژه عرفان است. خواه‌ناخواه این دو هیچ ربطی به یکدیگر ندارد و ازاین‌رو باید هریک را در بستر مناسب آن‌ها بررسی کرد؛ این بی‌ربطی، از دیگرسو نباید در بستر مباحث هرمنوتیکی و تکثر و تفاوت روایت‌ها و تفسیرهای گوناگون و مختلف حل و به ظاهر رفع شود. امروزه نمی‌توان در اینکه برگزیدن روایت و تفسیری درست از انبوه تفسیرها کاری‌ است سخت، شک کرد، اما می‌توان و باید در روایت‌هایی که می‌کوشند میان خیال‌اندیشی و اندیشه‌ پیوندی همدلانه زده و نتایج دلخواه بگیرند، شک کرد.

در بخشی از آن نوشته، ارتباط روانکاوی لکانی با «عرفان و شعر» («فاکتور

C

» فرهنگ ایرانی به

زعم نویسندگان)، به ‌مدد فکت‌هایی از متون شعری و عرفانی فارسی بررسی می‌شود. فاکتور

C

: «ویژگی ثابت هر محیط فرهنگی مفروض است.» (همان. ۳۶۵) اینکه عرفان-شعر به‌عنوان ویژگی ثابت محیط فرهنگ ایرانی مفروض باشد، پیش‌فرضی بحث‌انگیز است؛ «ایرانیان عروض شعر را از عرب‌ها گرفتند، در آن قالب‌ها افکار و اوهامی را که از یونان وارد شده بود، ریختند و چنان به این نوع تولید ادبی معتاد شدند که گویی خودشان آن را در روز ازل ابداع کرده‌اند.» (ظلم، جهل و برزخیان زمین، طرح نو، ۱۳۸۹، ص ۱۶) از دیگر سو، اگر عرفان-شعر ویژگی مهم فرهنگ و تاریخ ایران باشد، نه‌ تنها دلیلی بر پذیرفتن آن نیست که ضرورت نقد و بررسی چونی و چرایی آن بیش از پیش سر برمی‌کشد. «ما به تاریخ نیاز داریم، اما نه بدان‌گونه که ولگردهای لوس پرسه‌زن در باغ معرفت بدان نیاز دارند.» جمله‌ی نیچه را در این وضعیت می‌توان بدین‌گونه بازنوشت: ما به عرفان-شعر نیاز داریم، اما نه بدان‌گونه که رهروان سرسپرده‌ی عرفان بدان نیاز دارند. ارزش‌های ملی، تاریخی و ادبی ادبیات کلاسیک فارسی که گاه با نمونه‌های جهانی هماوردی می‌کنند، باید در بستر نقد آن‌ها به رخ کشیده شود؛ این مهم با تهی‌ کردن سنت‌های فکری و ادبی و کشیدن لفافی از مفاهیم مدرن روی آن‌ها امکان نمی‌پذیرد. در این وضعیت، مهم‌ترین و بهترین دفاع از سنت‌های فکری و ادبی در حمله به آن‌ها نهفته، نه در دفاعی چشم‌ بسته و پیچیدن آن‌ها در لعاب‌های به ‌ظاهر مدرن.

«علت عاشق ز علت‌ها جداست» این مصرع جایگاه فرد عرفان‌باور را نزد نویسندگان مشخص می‌کند. سپس با فکت‌هایی درباره‌ی رابطه‌ی میان عرفان-شعر با روانکاوی در آثار فروید، لکان، گتاری و دولوز، در پوشش اینکه هریک از این سه (عرفان، روانکاوی، شیزوکاوی!؟) با همه‌ی ارتباط آن‌ها «رویکردهای مستقل و خاص خود را دنبال می‌کنند» (همان. ۳۹)؛ و «در عرفان با سوژه‌ی عرفانی (عارف یا صوفی) و در روانکاوی و شیزوکاوی با روان

نژند و اسکیزوفرن» سروکار داریم. فرد عرفان‌باور را در جایگاه «مدلول متعالی-

Transcendental signified

» و موجودی بی‌تاریخ قرار می‌دهند که از فراز سده‌ها بی‌آنکه دامان به مرداب تاریخ بیالاید، علت از دیگر علل جدا نگاه‌ داشته و ازاین‌رو باید از مطالعه‌ی آن در جایگاه روان

نژند، شیزوفرنیک و … سخت دوری کرد.

در ادامه با فکت از اشعاری با مضمون نکوهش «عقل» و ستایش «عشق»، عرفان به‌عنوان «معرفتی که پیشاپیش به نقد عقل و بنیان‌های تفکر مدرنیستی رسیده است» (همان.۴۴) معرفی می‌شود، معرفتی که خاستگاه آن هرگز هیچ ربطی به زمینه‌های اندیشه‌ی مدرن ندارد، با توجه به عشق‌مداری و نکوهش عقل، مدرنیستی خوانده شده و پیشامدرن خواندن آن ناشیانه و از روی عدم ‌آگاهی است. نویسندگان با پرتاب شدن از دل سده‌ها پیش به میانه‌ی کشاکش نظریه‌های انتقادی نیمه‌ی دوم سده‌ی بیستم، معرفت عرفانی را پست‌مدرن و پساساختگرا می‌خوانند؛ حتی این نیز نارساست، پس نتیجه می‌گیرند: «عرفان حقیقتی است لازمان و لامکان». بی‌آنکه توضیح دهند تصور پدیده‌ای بی‌زمان و ‌بی‌مکان چگونه ممکن است. در آکروبات‌بازی فکری هر مشت نمونه‌ی خروار و هر ناممکن چنان ممکن است که می‌توان به‌یک‌باره گسستی چندصد ساله را در دو، سه خط پیوسته ساخت.

در ادامه، جعلی و کاذب دانستن «من» در گفتار عرفانی در جایگاه کشفی با چندین سده فاصله نسبت به «مرحله‌ی آینه‌ای» در روانکاوی لکانی قرار می‌گیرد. در مرحله‌ی‌ آینه‌ای، کودک با تصاویری که از طریق اشیا، افراد و آینه بازنمایی می‌شود، به ساخت تصویری از خود پرداخته و با درک جدایی‌ خود از بدن مادر، دیگران و اشیا به درکی موهوم از خود می‌رسد؛ این فرایند سرآغاز شکل‌گیری هویت چندپاره‌ی فرد‌ است. در این مرحله، جدایی برای نخستین ‌بار انجام شده و کودک احساس می‌کند بر بدن خود تصرف کامل دارد؛ کودک با تصویر خود همانندسازی کرده و نتیجه می‌گیرد خودی جدا از آنچه بیرون از خود می‌بیند وجود دارد، تصور می‌کند با دیدن تصویر خویشتن، خویش را شناخته و خودی واحد وجود دارد، درحالی‌که این توهمی بیش نیست؛ سپس پیوسته می‌کوشد تا به وضعیت پیشازبانی بازگشته و به خودی واحد و کامل دست یابد. حملات شدید عرفان (به‌زعم نویسندگان) به «عقل»، «من» و «زبان» به پیشگویی مرحله‌ی‌ آینه‌‌ای ارتقا ‌یافته و نالایقانه قدر می‌بیند؛ سپس با فکتی از لکان درباره‌ی ماهیت علم: «هر علمی با ابژه تحقیقی خاص خود از علوم دیگر متمایز می‌شود» (همان، ۴۶) و با توجه به ابژه‌ی تحقیقی عرفان (گویا عشق) حکم صادر می‌شود: «عرفان، علم عشق است» و به‌ سیاق انشانویسی‌های مرسوم، شاهد مثالی: «بشوی اوراق اگر همدرس مایی/ که علم عشق در دفتر نباشد». گزارشگر هر جا از پیشبرد مستدل و تئوریک بحث وامی‌ماند بیت، مصرع و جملاتی پندآموز را دستاویز می‌سازد. در واقع انگاره‌ای تخیلی با فکت از شعر و حکمتی نخ‌نما و اغلب مضر، تبدیل به حکمی تخیلی‌تر می‌شود، در این فضا مهم‌ترین کاری را که هر متن تئوریک نخست باید انجام دهد، یعنی گسترش چندوجهی موضوع تا فراسوی مرزهای از پیش تعیین و تعریف‌شده و توضیح آن در بستر تاریخی ‌جای خود را به تحدید و تقلیل مبتذل موضوع به مجموعه‌ای نامربوط از جملات پندآلود می‌دهد.

گفتن از عشق در نگاه فروید/ لکان «توهم» و فرو افتادن به ورطه‌ی «بلاهت» است، افتادن در دام رابطه‌ای موهوم که در آن نیاز به دوست ‌داشته ‌شدن سبب فانتزی وحدت با معشوق می‌شود؛ «عشق همانند یک سراب آینه‌ای اساساً فریب است» (همان، ۳۴۱)؛ ساخت تصویری از خود در دیگری برای حفظ خود و زیبایی ساختگی‌ آن. اما اینجا با توجه به مسیری که باید تا فرجام دلخواه طی شود با چشم‌پوشی‌ و کلی‌گویی، «عشق» در جایگاه خاستگاه اصلی عرفان، راه نجات از فساد عقل معرفی و به‌عنوان دستمالی‌شده‌ترین کلیدواژه‌ی عرفان، نیز سوءاستفاده آشکار از نیاز جسمی و روانی مخاطبان، مفری مناسب برای پوشاندن، توجیه و انکار وضعیت فاجعه‌بار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.