پاورپوینت کامل خلیج فارس در آیینه تاریخ ۹۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خلیج فارس در آیینه تاریخ ۹۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلیج فارس در آیینه تاریخ ۹۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خلیج فارس در آیینه تاریخ ۹۶ اسلاید در PowerPoint :
پژوهشگران بر این باورند که احتمالا در حدود ده هزار سال پیش از این سه نژاد مختلف انسانی در خلیج فارس می زیستند. نخست دراویدی ها که در سواحل مکران اقامت داشتند و احتمال می رود که امروزه در قوم بلوچ حل شده و از میان رفته اند.
دودیگر نژاد سامی در سواحل عربستان که ظاهرا جانشین نژاد “هامی” یا نژاد سیاه افریقایی ساکن این سرزمین شدند؛ و سدیگر نژاد عیلامی که در انتهای خلیج و تا شرق بوشهر سکنی داشتند.
پژوهشگران بر این باورند که احتمالا در حدود ده هزار سال پیش از این سه نژاد مختلف انسانی در خلیج فارس می زیستند. نخست دراویدی ها که در سواحل مکران اقامت داشتند و احتمال می رود که امروزه در قوم بلوچ حل شده و از میان رفته اند.
دودیگر نژاد سامی در سواحل عربستان که ظاهرا جانشین نژاد “هامی” یا نژاد سیاه افریقایی ساکن این سرزمین شدند؛ و سدیگر نژاد عیلامی که در انتهای خلیج و تا شرق بوشهر سکنی داشتند.
قوم سامی مردمانی بودند که بعدها در شمال به نام “آرامی” و “شامی” و در مشرق به عنوان “بابلی” و “آشوری” و در مغرب به نام “فنیقی” و “یهودی” و در جنوب با نام “اعراب” شهرت یافتند. مسکن این قوم شکلی هلالی بود که از سویی به کوههای ارمنستان و سرزمین ایران و خلیج فارس و از سوی دیگر به اقیانوس هند و دریای سرخ و مصر و مدیترانه محدود می شد. این هلال حاصلخیز طی سده های متوالی محل زدوخورد گروههای مختلف بود که برای تصرف آن تلاش می کردند.
عیلامی ها پیش از آغاز تاریخ در دشتهای جنوب غربی ایران از شوش تا بوشهر سکونت داشتند. احتمال داده اند که این قوم نخست در آسیای مرکزی می زیستند و سپس در حدود چهارهزار سال پیش از میلاد به فلات ایران و شام و مصر مهاجرت کردند. پژوهشگران برآنند که شبه جزیره بوشهر در دوره های کهن آباد بوده و اقوام متمدنی در آن ساکن بوده اند که دامنه تمدن آنها تا حوالی بندر عباس و اراضی سرسبز میناب ادامه داشته است. افزون بر این قوم، سومریها نیز از جمله طوایفی بودند که احتمالا از آسیای مرکزی برخاستند و در حدود پنجهزار سال پیش به نواحی خلیج فارس مهاجرت کردند. به هرحال، بنظر می رسد که در دوره های بسیار کهن، نژاد سامی در سواحل عربستان و سرزمین عیلام سکونت داشتند. عیلام شامل جلگه های جنوب غربی ایران و سرزمین “اور” یعنی کشور “سومر” بوده است. (ویلسن، ۱۳۴۸، ۳۴).
پلینی در توصیف سواحل خلیج فارس می نویسد:
“از حالا به بعد پس از بیرون آمدن از خاراکس به شرح سواحل خلیج فارس می پردازیم. ابتدا به رود سالسوس مصب اولیه فرات و دماغه “چالدون” جایی که به طول ۵۰ میل به جای دریای عادی گردابهایی وجود دارد رسیدیم. پس از گذشتن از رود “آخپوس” و صحرایی به وسعت بیش از صد میل قدیم به جزیره “ایچارا” و خلیج “کاپوس” رسیدیم که در ساحل آن “گولوپس” و “شاتنی” و بالاخره خلیج “گرا” واقع است. در اینجا بود که از شهر “گرا” به بزرگی ۵ میل با برج و بارویی از سنگ چهارگوش نمکی دیدن کردیم. در ۵۰ میلی ساحل در داخل خشکی ناحیه “آتن” واقع است و روبروی “گرا” و در چند میلی آن جزیره تیلوس که مروارید آن معروف است و شهری به همین نام دارد دیده می شود. در آن حوالی جزیره کوچک دیگری به نام “آرادوس” که از دامنه دماغه فقط ۱۲ میل و نیم مسافت دارد قرار گرفته است”.
خلیج فارس در عهد هخامنشیان:
سواحل شمالی خلیج فارس و دریای عمان که بخش جنوبی فلات ایران را تشکیل داده است در عهد هخامنشیان عبارت از سرزمینهای درنگیانا (سیستان)، گنداره، گدروزی (بلوچستان)، کارمانیه (کرمان)، پارس، عیلام و خوزستان بوده است. کورش در جریان لشکر کشی یا در موقعیتی دیگر، از ایالات گنداره، گدروزی و کارمانیا عبور کرده است. وی ضمن احداث برخی شهرها، از جمله شهر سیروپولیس (کورش شهر) در مرزهای شمالی، به ایجاد قلعه ها و استحکاماتی در نواحی جنوب نیز پرداخته که از جمله آثار آن در قندهار قدیم (پایتخت هخامنشی هرخواتیش) به دست آمده است (بریان، ۱۳۷۸، جلد ۱، ۱۲۰).
افزون بر ایالت های فوق، سرزمین عربستان که شامل سواحل جنوبی خلیج فارس نیز بود، پیش از هخامنشیان توسط آشوریها و بابلیها اداره می شد. بدیهی است پس از روی کار آمدن امپراتوری هخامنشی و سقوط دولتهای آشور و بابل، عربستان نیز به قلمرو امپراتوری هخامنشی پیوست. چنانکه داریوش اول عربستان را جزء ممالک تحت تصرف خود می شمارد (
DB.1.15
؛
DPe.11
؛
DNa.27 Kent, 1953
,). بنا بر گزارش مورخین کهن، گروههایی از اعراب در سپاهیان کورش خدمت می کردند. همچنین هرودوت ضمن گزارش جنگهای ایران و مصر در عهد کمبوجیه و خشایارشا از حضور اعراب در زمره سپاهیان ایران گزارش داده است (محمدی، ۱۳۷۲، ۲۰۱).
از آغاز فرمانروایی هخامنشیان (سده ۴ تا ۶ پیش از میلاد) تسلط بابل بر خلیج فارس خاتمه یافت و ملاحان عرب جایگزین آنها شدند. تجار و سوداگران “تیر” از زمان بخت النصر بازار بابل را ترک کردند و متوجه دریای سرخ شدند. هخامنشیان برای پیشگیری از تهاجم احتمالی بیگانگان به داخل خاک ایران راه عبور و مرور کشتی های بزرگ را در خلیج مسدود کردند. بنا به قول استرابو ایرانیان همچنین در نقاط مختلف بر روی رود کارون سدهای سنگی ایجاد کردند. قبایل عرب در این ایام از اقتدار هخامنشیان سود می جستند. آنان در ازای معافیت از پرداخت خراج مرسوم، در ایجاد امنیت راههای کویری و بیابانی به ایرانیان یاری می کردند. چنانکه در جنگهای ایران و مصر به کمبوجیه همراهی کردند. آنان همچنین کاروانهای تجاری میان عربستان و فلسطین بر پای کزدند که زیر نظر ایرانیان اداره می شد (کورت، ۱۳۷۸، ۱۱۰).
فرمانروایان هخامنشی توجه خاصی به خلیج فارس داشته اند. کوروش بنیانگذار امپراتوری هخامنشی شهربان نشینی به نام عربایا در جنوب خلیج فارس و شمال عربستان ایجاد کرد. بنابر کتیبه ای به خط میخی و متن هیروگلیف که در ساحل آبراهه جایگاه اتصال دریای مدیترانه به دریای سرخ کشف شده داریوش برای گشودن راه بازرگانی دریایی از شرق مدیترانه به خلیج فارس اقداماتی انجام داده است. اگرچه در این متون سعی شده است داریوش را ادامه دهنده راه فرعون های مصر در تلاش برای بازکردن راهی از شرق مدیترانه به خلیج فارس قلمداد کنند، اما بنا به گزارش هرودوت (کتاب چهارم، ۴۴) داریوش چند تن را مامور جستجو برای یافتن راهی از خلیج به هند نمود. به فرمان وی اسکایلاکس از مردم کاریاندا به مسافرتی اکتشافی اقدام کرد که دو سال و نیم طول کشید. وی از دهانه رود سند تا مصر سفر کرد. احتمالا هدف داریوش ایجاد راهی بهتر در جهت برقراری روابط بازرگانی میان هند و ایران بوده است (کورت، ۱۳۷۸، ۶۳). هرودوت معتقد است که هدف داریوش از این کاوش این بود که آیا می توان دو بخش شرقی و غربی امپراتوری را در عیلام به یکدیگر متصل کرد؟ از سوی دیگر بنظر می رسد این سفر شناسایی، مقدمه تسخیر نواحی اطراف رودخانه سند نیز بوده است (بریان، ۱۳۷۸، ۳۳۲). همچنین، به فرمان داریوش یک فرمانده ایرانی بنام ستاسپه در سده پنجم (ق م.) با کشتی تا ماوراء ستونهای هرکولس (جبل طارق) پیش راند (هرودوت، کتاب چهارم، ۴۳). آنان توانستند این راه را بیابند و بدین ترتیب، داریوش از این راه به هند تاخت و آنجا را مطیع ساخت. در این ایام دریانوردان یونانی، فنیقی و عرب ارتباط میان هند، خلیج فارس، بابل، مصر و بنادر بحرالروم را تامین می کردند (گیرشمن، ۱۳۷۲، ۲۰۶).
بواسطه نبود اسناد و مدارک کافی در باره جغرافیای تاریخی خلیج فارس در عهد هخامنشی، برخی مورخین این دوره را با زمان اسکندر مقدونی سنجیده اند و از این راه توانسته اند به نتایج نسبتا رضایت بخشی دست یابند. مورخین اسکندر همراه با او سواحل خلیج فارس را درنوردیده و اطلاعات مفیدی از این منطقه ضبط کرده اند. یکی از این افراد، سردار معروف اسکندر نئارک یا نئارخوس بود که ناوگان اسکندر را فرماندهی می کرد و همراه با او از راه بلوجستان به سواحل خلیج فارس رسید. بنا به گزارش او در گدروزیا شایع بود که پیش از این کورش و سمیرامیس از این منطقه عبور کرده اند. سپس ناوگان اسکندر به دماغه ماکا می رسد. در هرموزیا (= هرمز) که منطقه ای سرسبز، آرام و حاصلخیز بود، آنان با فرمانروای منطقه وارد مذاکره می شوند. این شهر ظاهرا تابع ساتراپ کرمانیه بود. نئارک نوشته است که ساکنان کرمانیه همانند پارسیان زندگی می کنند و وسائل و ابزار زندگی آنان همانند پارسیان است. آنگاه نئارک به جزیره اوراکته می رسد و با شهرب پارسی آن مزنس برخورد می کند. پس از آن، ناوگان اسکندر به ته اوکه مشرف بر رودخانه گرانیس می رسد. هخامنشیان که به سواحل خلیج فارس توجهی خاص داشتند، این شهر را در همسایگی بوشهر بنا نهاده بودند و پیش از این، کورش در آن اقامتگاهی اختصاصی داشت. لوحه های تخت جمشید نیز غالبا به هیات هایی اشاره می کند که در زمان داریوش اول به این منطقه رفت و آمد داشته اند. هخامنشیان با ایجاد ارتباط تجاری با هند، به آبادانی خلیج فارس رونق بخشیدند بطوری که دریانوردان هندی با ورود به دماغه ماکا، به حمل و نقل کالا می پرداختند. چنانکه بعد ها نیز هرپل، خزانه دار اسکندر گزارش داده است که به فرمان اسکندر از خلیج فارس با وجود بعد مسافت مقدار بسیاری ماهی می آوردند (دیودور، کتاب هفدهم). مورخین گزارش داده اند که بدون شک سربازانی را که بوسیله افسران عالی رتبه پارسی به گوگمل آورده بودند، از میان ساکنان خلیج فارس بوده است (اناباسیس، ۸-۵؛ ۱۱-۵). سلوکید ها نیز در این جایگاه مهاجر نشینی به نام انطاکیه پارسی بنا نهادند. نئارک همچنین در گزارش خود از منطقه ای بنام دیریدوتیس نام میبرد. این شهر در ساحل دجله و در نزدیکی بابل بود. استرابون گفته است که در این منطقه از هند مواد معطر و انواع سمغ ها وارد می شد. به هر حال منطقه ساحلی خلیج فارس بقدری آباد بود که اسکندر بویژه بخاطر گیاهان دارویی آن نظیر فلوس، مرمکی، کندر، دارچین و سنبل الطیب تصمیم به تصرف آن گرفت. وی در این اندیشه بود که با تصرف نوار ساحلی این منطقه که محصور در جزایر سرسبز بود، شهرهایی را بنیان نهد که بتواند با فنیقیه پهلو بزند. (بریان، ۱۳۷۸، ۱۵۸۰ به بعد).
تیلوس نام باستانی بحرین بود. گزارش مورخین اسکندر مبنی بر آن است که وی این ناحیه را نیز تصرف نمود و اعراب ساکن آن را مطیع کرد. در منطقه فیلکه (= کویت)، بحرین و عمان نیز آثاری از دوره هخامنشی کشف شده که نشان می دهد ایرانیان در عهد باستان در کویت نیز به فعالیت های تجاری اشتغال داشته اند. در همین منطقه در فیلکه مقدونیان محرابی یافته بودند که به پیشگاه ارتیمس پیشکش شده بود (اری ین، کتاب هفتم). این محراب و سفال های به دست آمده ظاهرا مربوط به دوران پیش از بابل بوده است.
گزارش هایی مبنی بر انتقال برخی اقوام کهن به سواحل خلیج فارس از سوی مورخین ارائه شده. از جمله کرکه اقوام کاریه ای بودند که در عهد هخامنشی به خلیج فارس نقل مکان داده شده بودند (بریان، ۱۳۷۸، ۴۰۵). همچنین، داریوش ملطی ها را به منطقه ای به نام آمپه تبعید کرده بود (بریان، همانجا، ۱۵۸۲، ۱۵۷۸).
خلیج فارس در عهد هخامنشی بواسطه گسترش مبادلات تجاری از اهمیت خاصی برخوردار بود. تبادل کالا از طریق آبراهه های دجله و فرات میان دو مرکز بسیار مهم امپراتوری هخامنشی یعنی بابل و عیلام میسر می شد. افزون بر این، بخش سفلای خلیج فارس نیز یک محور ارتباطی پر اهمیت بشمار می رفت. چند لوح بابلی گزارش هایی در باره ترتیب تبادل کالا ارائه کرده اند. یکی از این الواح گزارش داده است که در سال ۵۰۵ (ق م.) شش تن بواسطه هدایت یک کشتی حامل جو به عیلام پاداش جنسی دریافت کرده اند. یکی دیگر از این الواح اطلاع داده است که در سال ۴۹۹ (ق م.) بخاطر هدایت یک کشتی حامل البسه به عیلام مزد پرداخت شده است. تجارتخانه اگیبی ها در همین محل نمایندگان تجاری داشته است. همچنین، دیودور سیسیلی از انواع میوه های “اوکسی ین” (منطقه فهلیون) و صدور آن به بابل خبر داده است (ک هفدهم،۷۷ . ۴).
خلیج فارس در عهد سلوکیان:
همانگونه که اشاره شد، اسکندر مقدونی پس از ورود به خلیج فارس تمامی سواحل آن را همراه با نئارک، یکی از سرداران خود بازرسی کرد. این منطقه هم از لحاظ سوق الجیشی و هم از جهت تجاری برای او حائز اهمیت بود.
شاهان سلوکی به پیروی از اسکندر و او نیز به تبعیت از فرنانروایان هخامنشی امپراتوری ایران را به شهربان نشین های متعدد تقسیم کردند. یک تن تایب السلطنه در اکباتان مستقر بود و بر همه شهربان نشین ها ریاست داشت. هر شهربان نشین شامل بخشهایی بنام توپوی (جایها) بود. این بخشها گاه در حد شهری یونانی یا ناحیه ای نظامی و یا گروهی از روستاها بودند. این شهرکهای نظامی از سیر دریا تا خلیج فارس را بهم می پیوست (بیکرمان، ۱۳۷۳، ۱۰۷). برخی دیگر از این شهرک ها در حکم مهاجر نشین ها یا کوچ نشینهایی بودند که از تمامی تجهیزات لازم برای زندگی شهری برخوردار بودند.
اسکندریه / خاراسن: پیش از این اسکندر مقدونی بر آن شده بود تا شهری در راس خلیج فازس بنا کند اما مرگ وی را غافلگیر کرد. تنها پادگانی که وی در این منطقه بنا نهاد بنام خودش اسکندریه نامیده شد. بعدها سردار معروف او آنتیوخوس که بر سلسله سلوکی فرمان می راند شهر مذکور را با ویژگی شهرهای هلنیستی ایجاد کرد که انطاکیه نامیده شد. وی در آنجا به ضرب سکه پرداخت. این شهر که گاه سلوکیه کران دجله نیز خوانده شده بعدها در عهد اشکانی بنام خاراکس یا خاراسن مشهور شد.
الومایس: بدین ترتیب، شاهان سلوکی بمنظور تسلط بر سراسر نواحی ایران به احداث شهرک ها و راههای متعددی پرداختند. آنان همچنین، گذرگاهی را تا آمودریا ایجاد کردند. افزون بر این، با کانال کشی بر روی رودخانه ائولایوس (کارون) یک راه آبی میان شوش و خلیج فارس کشیدند (همانجا، ۱۲۴). جاده ای که از اهواز گذشته به الومایس می رسید یکی از شریانهای حیاتی بازرگانی بود که راس خلیج فارس را به فلات ایران می پیوست. در این دوره بین النهرین پایگاه تلاش های سلوکیان برای گسترش تسلط سیاسی و بازرگانی در خلیج فارس و امتداد کرانه های شرقی عربستان بود.
میشان: کهن ترین نشانی که از این سرزمین باستانی واقع در ساحل شمالی خلیج فارس به دست آمده مربوط به دوره سلوکی است. آنتیوخوس اپیفانوس فرمانروای سلوکی حکومت میشان را به خاندانی ایرانی واگذار کرده بود.
معرب نام میشان بصورت “میسان” ضبط شده و این نام هنوز در برخی جایواژه های ایرانی به چشم می خورد. نام میشان در پاره ای دهکده ها و ولایات، از جمله در کازرون، شهرکرد، اصفهان، و به گونه پیرمیشان در ملایر و گاومیشان در مهاباد به کار رفته است. مورخین رومی از آن به مسن (
Mesene
) یاد کرده اند. در سریانی و تلمود نیز بشکل
Maschan
و
Maishan
و
Meschun
آمده است (محمدی، ۱۳۷۵، ۳۸۳).
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 