پاورپوینت کامل نشر، سانسور، توسعه ۸۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نشر، سانسور، توسعه ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نشر، سانسور، توسعه ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نشر، سانسور، توسعه ۸۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل نشر، سانسور، توسعه ۸۲ اسلاید در PowerPoint ؛گرفتار در چنبر سیاست های متعارض عصر قاجار

کتاب و توسعه از جمل جفت های به هم پیوسته اند. توسعه بدون کتاب، و کتاب بدون توسعه امکان پذیر نیست. شاید این گفته بدیهی به نظر برسد، اما اگر بخواهیم همین گفت بدیهی را ثابت کنیم ـ در هر جامعه ای، فرق نمی کند چه جامعه ای ـ به شاهد های تاریخی بسیاری نیاز داریم تا پشتوان آن گفته قرار بگیرد. برای نشان دادن پیوستگی و ناپیوستگی این جفت در ایران، به بررسی این نکته می پردازم؛ به ویژه آنکه سیاست های توسعه چگونه با سیاست های نشر کتاب در تعارض قرار می گرفته و دلایل آن چه بوده است.

پاورپوینت کامل نشر، سانسور، توسعه ۸۲ اسلاید در PowerPoint ؛گرفتار در چنبر سیاست های متعارض عصر قاجار

کتاب و توسعه از جمل جفت های به هم پیوسته اند. توسعه بدون کتاب، و کتاب بدون توسعه امکان پذیر نیست. شاید این گفته بدیهی به نظر برسد، اما اگر بخواهیم همین گفت بدیهی را ثابت کنیم ـ در هر جامعه ای، فرق نمی کند چه جامعه ای ـ به شاهد های تاریخی بسیاری نیاز داریم تا پشتوان آن گفته قرار بگیرد. برای نشان دادن پیوستگی و ناپیوستگی این جفت در ایران، به بررسی این نکته می پردازم؛ به ویژه آنکه سیاست های توسعه چگونه با سیاست های نشر کتاب در تعارض قرار می گرفته و دلایل آن چه بوده است.

نشر در ایران، که نخستین محصول آن کتاب بود، زاد فنّ آوری چاپ است، و خود این فنّ آوری زاد نیاز به تحول، نوسازی، انتقال از عصری به عصر دیگر، و ورود به دنیای «مدرن»؛ البته مدرنی که ما اکنون به کار می بریم، همان مدرنی نیست که در دور ورود فنّ آوری چاپ به کشور مراد می شد. پیش از پرداختن به این نکته، توضیحاتی لازم است تا به شناخت بهتر آن ارتباط کمک کند.

در دور فتحعلی شاه قاجار (سال های حکومت:۱۲۱۲ـ ۱۲۵۰ق، اواخر سد ۱۸ تا سد سوم سد ۱۹م) کشور با تهاجم ارتش روسی توسعه طلب رو به رو شده بود، خاک و حیثیت اش را از دست می داد، نظام ارزش هایش با چالش رو به رو شده بود، و وجه نظامی مدرنیته به سان سیلی محکمی، خواب قرن ها را از سر زمامداران، البته زمامداران با غیرت، پرانده بود. عباس میرزا، پسر با جربزه تر فتحعلی شاه که فرماندهی مقابله با قشون متجاوز را بر عهده داشت و در خط اول جبهه، نه تنها خطر پیشروی قشون دشمن، که خطر مهیب تر گسیختن هم رشته ها را احساس می کرد، چاره ای جز چاره جویی نداشت. شاید بهتر باشد احساس عباس میرزا را در آن زمان از زبان آمده ژوبر، خاورشناس فرانسوی ومامور دولت، بشنویم که شرح دیدارش را با عباس میرزا در سفرنامه اش آورده است:

من[عباس میرزا] از دیدن قشونی که دورم را گرفته است احساس خجلت و شرمساری می کنم… مشتی از همین سربازان روسی تمام قوای مرا به خود مشغول داشته، هر لحظه مرا تهدید می کنند. رودخانه ارس که زمانی داخل ایالات ایران جاری بود، ازخاک اجنبی سرچشمه می گیرد و به دریایی می ریزد که سفائن دشمن آن را پوشانیده است… چه قدرتی است که به شما برتری و مزیّتی را که نسبت به ما دارید عطا می کند؟ علت ترقی روز افزون [شما] و ضعف مداوم ما چیست؟ شما فنون حکومت کردن، پیروز شدن و استفاده کردن از کلی قوا و استعدادهای بشری را به خوبی می دانید، حال آنکه ما… در جهل غوطه وریم، در بی خبری و غفلت نشو و نما می کنیم، و هرگز به آینده نمی اندیشیم … اجنبی، حرف بزن، با من باز گوی که برای بیدار کردن ایرانیان از خواب غفلت چه باید کرد؟(۱)

اما خطر فقط از جبه شمال نبود، انگلیسی ها در همان زمان قدرتشان را در شبه قار هند بسط می دادند و مرزهای جنوب شرقی و شرقی کشور با تهدید رو به رو بود. ناپلئون بناپارت در فرانسه به قدرت رسیده بود و سودای جهانگیری و ایجاد امپراتوری جهانی داشت و راه های گذر از ایران برای دست یافتن به شبه قار هند در نقشه های نظامی او بود. امپراتوری عثمانی هم مرزهای غربی کشور را تهدید می کرد. خلاصه آنکه در ده های نخستین سد ۱۹م ایران در فشار منگن خرد کننده ای قرار گرفته بود که موجودیتش بدون اغراق به مویی بسته بود. راه برون رفت از آن مخمصه چه بود؟

عباس میرزا و مشاورانش به این نتیجه رسیدند که نخستین اقدام ضروری، بلکه حیاتی، «مدرن کردن» قشونی است که به شیو سنتی سازمان یافته و تجهیز شده و تاب مقاومت در برابرقشون مهاجم را ندارد. واکنش نظامی در برابر وجه نظامی مدرنیته، تصمیم نهایی آنها در آن زمان بود. برای عملی ساختن این تصمیم به استخدام مستشاران نظامی خارجی روی آوردند که به فنون جدید رزم را به قشون آموزش بدهد، آنها را به ساختن تجهیزات جنگی توانا سازد، بنی نظامی قوت بگیرد تا تاب مقاومت، یا احیاناً توانایی پس گرفتن از دست رفته ها را داشته باشد. این سیاست دفاعی و نظامی عباس میرزا و مشاورانش در مدت کوتاهی نتیجه داد. این نتیجه را از زبان جیمز موریه بشنویم، همان نویسند کتاب حاجی بابای اصفهانی، از اعضای سفارت انگلیس در تهران، که به نظر عده ای از هیچ گونه طعن و لعن و هجو و استهزا در حق ایرانیان فروگذار نکرده است. او به اردوی عباس میرزا در آذربایجان سری زد، از آنجا بازدید کرد و مشاهداتش را در کتاب خاطراتش این طور نوشت:

عباس میرزا در ظرف یک سال توپخان خود را به پایه ای از کمال رسانده که می تواند با توپخان دشمن، یا روسیان، برابری کند. پیاده نظامشان روش کاربرد کامل جنگ افزارها را آموخته اند… برای به دست آوردن دانشهای نظامی و تئوری سنگرها از برتافتن هیچ گونه رنجی فروگذار نکرده اند و این آگاهی ها را از کتاب های فرانسوی و روسی دستچین کرده… به فارسی برگردانده اند… چون من پیشنهاد کردم که باید از انگلستان کتاب ها و دیگر نیازمندی ها را فراهم کنند… وزیر پاسخ داد که هیچ چیز در جهان بیش از کتاب و دستیابی به این نیازمندی ها نمی تواند او و شاهزاده[عباس میرزا] را شادمان کند (۲) .

اینها گفته های کسی است که هیچ کس تا کنون از حسن ظن او به ایران و ایرانی یاد نکرده است، اما از دیدگاه سیاستی که فنّ آوری چاپ، انتشار کتاب، و آغاز ترجم جدید در ایران را در پی داشت، اهمیت دارد.

عباس میرزا با همفکری مشاوران اش به تلاش های خود در راه دست یافتن به دانش و فنّ جدید و انتقال آن به ایران ادامه داد. شماری از نظامیان روسی که در جنگ به اسارت درآمده بودند، به کمک مترجم به آموزش فنون نظامی به سربازان ایرانی در قشون پرداختند، یا به این کار وادار شدند. افسران فرانسوی هم که به ایران مامور شده بودند، در آموزش مستقیم به قشون ایران همکاری داشتند. عده ای نظامی هم از لهستان و ایتالیا و چند جای دیگر در اروپا استخدام شدند و فنون جدید نظامی و ساختن تجهیزات جنگی را به کمک مترجم به قشون ایران آموختند(۳). عباس میرزا در کتابخان شخصی اش منابعی به زبان های انگلیسی، فرانسوی و روسی داشت. نسخه ای از دانشنام بریتانیکا هم در کتابخان او بود که می گویند گاهی آن را ورق می زود، عکس هایش را می دید و به مطالب فنّی آن توجه نشان می داد. به دستور او چند مقاله از این دانشنامه به فارسی ترجمه شد که نخستین ترجم مقاله های دانشنامه ای به زبان فارسی است(۴).

به هر تقدیر، عباس میرزا و مشاورانش که به نقش آموزش و انتقال گسترده در سیاست و برنام نوسازی و توسع خود پی برده بودند، چند تن را برای آموختن فن آوری چاپ به خارج فرستادند و به آنها دستور دادند ابزارهای چاپ را بخرند و به ایران بیاورند. یک فرنگی را هم به نام ادوارد بِرگِس استخدام کردند تا فنّ آوری چاپ را به ایرانیان آموزش دهد و نخستین چاپخانه را تأسیس کند. میرزا صالح شیرازی، که بعدها نخستین روزنامه فارسی را تأسیس کرد و انتشار داد، به انگلستان فرستاده شد تا فنّ آوری چاپ را در آن کشور بیاموزد. او در انگلستان در چاپخانه ای به کار مشغول شد و پس از آموختن فنّ چاپ به ایران بازگشت و یک دستگاه کوچک چاپ و ابزارهای لازم برای تأسیس چاپخانه را با کشتی به ایران فرستاد(۵). از مطالعات خانم شچگلوا، پژوهش گر روسی تاریخ چاپ سنگی، این طور بر می آید که گذشته از میرزا صالح شیرازی، دو تن دیگر به نام های الله وردی و میرزا جعفر، فنّ آوری چاپ را در روسیه آموخته بودند(۶). به این ترتیب با انتقال فنّ آوری چاپ به ایران، زمین لازم برای انتشار کتاب و نشریات فراهم آمد(۷) و نخستین کتابی که در چاپخان تبریز به زبان فارسی منتشر شد، رسال جهادیه بود که مضمون آن را فتواهای شرعی در بار جنگ های ایران و روس تشکیل می داد. پس از آن از ۱۲۳۳ تا ۱۲۷۳ق، به مدت تقریباً ۴۰ سال، در شهرهای تبریز، تهران، اصفهان شماری کتاب منتشر شد که آنها را کتاب های نخستین می نامند. این کتاب ها، که در بار شمار آنها میان چاپ پژوهان اختلاف نظر هست، و از ۴۰ تا ۷۰ کتاب تخمین زده شده است، از ارزشمندترین آثار در تاریخ چاپ و نشر ایران به شمار می روند. چون این کتاب ها با حمایت مقامات دولتی منتشر شده اند و محصول نشر آزاد نیستند، در عین حال دیدگاه ها و انتخاب های مقام های حکومتی مسئول در این زمینه را نشان می دهند.

پس از رسال جهادیه، کتاب دیگری که در تبریز چاپ شد، مآثر سلطانیه، نوشته عبدلرزاق بیگ دُنبُلی (مفتون) شرحی درباره سلطنت فتحعلی شاه قاجار بود. تعلیم نامه، یا رساله در اعمال آبله زدن را دکتر کُرمیک، پزشک عباس میرزا، نوشت که به فارسی ترجمه شد و بخشی که تألیف طبیبی ایرانی بود بر آن رساله افزوده شد. این کتاب، گذشته از اهمیت و ارزش قدمت ، از دیدگاه تاریخ ترجمه و تلفیق و انتشار اثری در ترویج بهداشت و نگاه جدید به پیشگیری بهداشتی و پزشکی، و از جنبه های سیاست توسعه، دارای اهمیت است. گلستان و بوستان سعدی هم از دیگر کتاب هایی است که در تبریز چاپ و منتشر شد.

سپس فنّ آوری چاپ از تبریز به تهران و اصفهان رسید و شماری کتاب در این دو شهر با نظارت دولتی انتشار یافت. عمر عباس میرزا هم کوتاه بود، در جوانی درگذشت و طرح های او برای نوسازی و توسعه را چند تن، مهم تر از همه میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، مشاور اصلی و همکار و همفکر او، خوب می شناختند. پس از مرگ فتحعلی شاه و به سلطنت رسیدن محمد شاه قاجار( سال های حکومت: ۱۲۵۰ ـ ۱۲۶۴ق) صدارت به قائم مقام سپرده شد، اما درباریانی که وجود او و برنامه های او را برای تنظیم امور و توسعه تحمل نمی کردند، موجبات قتل فجیع اش را فراهم آوردند. از نوشته های خانم هما ناطق، که بیش از تاریخدانان دیگر ایرانی در بار دوره محمد شاه کند و کاو و تحقیق کرده است، این طور بر می آید که در دور این شاه قصد داشتند سیاست عباس میرزا را در خصوص اخذ واقتباس علم و فنّ از فرنگ ادامه دهند. ماموری که از ایران به فرانسه رفت، صورتی از کتاب هایی به همراه داشت که باید از آنجا تهیه می کرد و برای ترجمه به ایران می فرستاد. این کتاب ها در زمینه های علوم طبیعی، فیزیک، شیمی، علم ذوب فلز، نقشه برداری، کشتی سازی، جغرافی و تاریخ و در چند زمین دیگر بود. در این صورت چند کتاب از دکارت و پاسکال و سیموندی هم دیده می شد. جز کتاب، مقداری ابزار علمی و فنّی هم سفارش داده بودند(۸).

به رغم این، در این دوره هم نشر خصوصی در ایران پا نگرفت و آثاری که ترجمه شد و انتشار یافت، بر پای سیاست و برنام انتشاراتی دولتی و موافق نظر طبقه حاکم بود. شماری از نخبگان یا عده اندک شماری که جزو این طبقه یا در حواشی آن بودند و سوادی و سلیقه ای داشتند، ممکن بود امکان مطالعه آن آثار را می داشته اند، اما کتاب منتشر شده به درون جامعه راه نمی یافت. اکثریت غالب جمعیت کشور در آن زمان بی سواد و ساکن روستاها بودند و با کتاب های جدید چاپ شده سر و کاری نداشتند.

پس از محمد شاه پسر جوانش ناصرالدین شاه از ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ش حکومت کرد. در عصر سلطنت طولانی او ترجمه و نشر کتاب در چند دوره و به چند دلیل دستخوش تحول عمده شد، تحولی که تا سال های بعد از مشروطیت ادامه یافت و بخشی از میراث آن به عصر پسا قاجار هم انتقال یافت. یکی از دلایل این تحول، علاق خود ناصرالدین شاه به خواندن بود. تقریباً هر روز یا برای او کتاب و روزنامه می خواندند و ترجمه می کردند، یا خودش می خواند. در کتاب روزنام خاطرات محمد حسن خان اعتمادالسلطنه(۹) اشاره های فراوانی به این نکته هست.

در آغاز کار ناصرالدین شاه که میرزا تقی خان امیرکبیر مسئولیت صدارت را بر عهده داشت، سیاست سنجیده و هدف مندی برای ترجمه و نشر کتاب در پیش گرفته شد. به گفت فریدون آدمیت، تاریخدانی که مطالعات گسترده ای در بار امیر کبیر به عمل آورد، امیر عده ای را که با زبان های خارجی آشنایی دا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.