پاورپوینت کامل دولت مطلقهی رضاشاهی ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دولت مطلقهی رضاشاهی ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دولت مطلقهی رضاشاهی ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دولت مطلقهی رضاشاهی ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
بحث دربارهی ماهیت دولت رضاشاه است؛ من از همین عنوان استفاده میکنم و میگویم که ما در مورد خود رضاشاه صحبت نمیکنیم، دربارهی دولت رضاشاه صحبت میکنیم. دربارهی دولت رضاشاه یا دولتی که در ایران در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شکل گرفت و تثبیت شد دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. من رشتهام علوم سیاسی است، واقعیت این است که خیلی به جزئیات تاریخی علاقهمند نیستم، تاریخ را تا آن حد مورد مطالعه قرار میدهم که در ارتباط با دولت و سیاست مورد نیاز من هست، ولی چون به بحث مربوط به تحولات سیاسی-اجتماعی ایران معاصر علاقهمند هستم به طور طبیعی مادهی خام بحثهای من باید با توجه به تاریخ تهیه شود؛ بنابراین میخواهم توجهتان را به این نکته جلب کنم که ممکن است بحثهای من نظری، اجتماعی و سیاسی باشد تا تاریخی، علیرغم بهرهای هم که از تاریخ میگیرم.
معصومه آقاجانپور: پژوهشکده تاریخ اسلام در ادامه سلسله نشست های علمی گروه تاریخ و همکاری های میان رشته ای نشستی با عنوان «ماهیت دولت رضاشاه » برگزار کرد. این نشست با حضور محمدسالار کسرائی ، وحید سینایی و داریوش رحمانیان در محل پژهشکده برگزار شد. در زیر گزارش بخش نخست این نشست ارائه می شود که به سخنان دکتر وحید سینایی اختصاص دارد. وحید سینایی عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد است. کتاب دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران (۱۳۵۷ – ۱۲۹۹) به قلم ایشان به بحث های دولت در دوره پهلوی میپردازد.
***
بحث دربارهی ماهیت دولت رضاشاه است؛ من از همین عنوان استفاده میکنم و میگویم که ما در مورد خود رضاشاه صحبت نمیکنیم، دربارهی دولت رضاشاه صحبت میکنیم. دربارهی دولت رضاشاه یا دولتی که در ایران در فاصله سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ شکل گرفت و تثبیت شد دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. من رشتهام علوم سیاسی است، واقعیت این است که خیلی به جزئیات تاریخی علاقهمند نیستم، تاریخ را تا آن حد مورد مطالعه قرار میدهم که در ارتباط با دولت و سیاست مورد نیاز من هست، ولی چون به بحث مربوط به تحولات سیاسی-اجتماعی ایران معاصر علاقهمند هستم به طور طبیعی مادهی خام بحثهای من باید با توجه به تاریخ تهیه شود؛ بنابراین میخواهم توجهتان را به این نکته جلب کنم که ممکن است بحثهای من نظری، اجتماعی و سیاسی باشد تا تاریخی، علیرغم بهرهای هم که از تاریخ میگیرم.
دربارهی دولت رضاشاه دیدگاههای چندی مطرح شد، یکی از پردامنهترین آنها بحث بناپارتی است که دولت رضاشاه را بر اساس نظریهی مارکس در ارتباط با دولت بناپارتیسم تحلیل کردند. مارکس در کاپیتال تعریفی از دولت ارائه میدهد که نگرشی کاملاً ابزاری است، اما در بحث دولت بناپارتیسم یک استقلال نسبی برای دولت قائل میشود؛ به همین خاطر برخی از این نظر او استفاده کردند و دولت رضاشاه را در قالب بناپارتیسم توضیح دادند. در همان زمان که دولت رضاشاه در حال تکوین بود در بین نظریهپردازان حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی هم دیدگاههای متفاوتی دربارهی دولت رضاشاه وجود داشت؛ برخی این دولت را صرفاً یک تغییر سیاسی و تغییر سلسلهای از قاجاریه به پهلوی میدانستند و برای آن زیربنای اجتماعی قائل نبودند، درحالیکه دستهی دیگر معتقد بودند که این تغییر به معنای تحول ایران از یک جامعهی فئودالی به یک جامعهی نیمهفئودالی نیمهبورژوایی است؛ این دولت منعکسکنندهی خواستههای طبقهی متوسط و خردهبورژوازی ایران است و ارتش در این دولت یک نقش فراطبقاتی ایفا میکند که برای انتقال ایران از عصر فئودالیزم به دوران بورژوازی مسئولیتی بر عهده گرفتند.
برخی محققین بحث دولت رضاشاه را در چارچوب دولت اقتدارگرای بوروکراتیک بررسی کردهاند، البته دولت اقتدارگرای بوروکراتیک کاربردهای متعددی دارد؛ بیش از همه، این بحث را اودانل در ارتباط با دولتهای امریکای جنوبی مطرح کرد، ولی برخی با توضیح دو پایهی نظامیان و دیوانسالاری، دولت رضاشاه را یک دولت اقتدارگرای بوروکراتیک دانستند که در چارچوب همین دو پایه اقداماتی برای شکلدهی دولت مدرن و جدید در ایران انجام داده است. برخی محققین دولت رضاشاه را در چارچوب نظریهی نظام جهانی و سرمایهداری وابسته تحلیل کردهاند، آنچه که جان فوران در کتاب مقاومت شکننده بحث میکند دقیقاً با عنایت به همین هست؛ نظریهی نظام جهانی سرمایهداری وابسته و اینکه در دوران رضاشاه هم دولتی با همین سرشت در ایران شکل گرفت.من بحث دولت رضاشاه را در چارچوب نظریهی دولت مطلقه مطرح میکنم، که البته پیشتر از این در کتاب دولت مطلقه نظامیان و سیاست در ایران که انتشار کویر منتشر کرد و دانشگاه فردوسی هم احتمالاً چاپ دوم آن را منتشر خواهد کرد مطرح کرده بودم.
ویژگیهای دولت مطلقه
برای توضیح سرشت دولت رضاشاه بر پایهی نظریهی دولت مطلقه ابتدا ناگزیر هستم نظریهی دولت مطلقه را توضیح دهم؛ اول اینکه دولت مطلقه یک نظریه است چیزی به نام دولت مطلق در بیرون وجود ندارد، ما نظریهای میسازیم به نام دولت مطلقه، نظریهی حاصل تلاش فکری ماست، برساختهی ذهن ماست، کشف نیست، یعنی چیزی در بیرون وجود ندارد، تنها برای فهم بهتر مسائل تاریخی و سیاسی است؛ بنابراین نظریهها بدین معنا نه مطلقاً درست هستند نه نادرست، کموبیش سودمند هستند. نکتهی دیگر اینکه نظریهی دولت مطلقه ابتدا در اروپا مطرح شده و مربوط به عصری هست که در واقع نظم و سلسلهمراتب اجتماعی-سیاسی جلوهای از نظم عمومی و جهانی تلقی میشد؛ همچنانکه خداوند بر جهان حاکم بود پادشاه یگانهای هم بر یک کشور حکومت میکرد، در این دولت پادشاه مثل پدر در خانواده یا سر در بدن بود. قانونی که در دولتهای مطلقه وجود داشت در واقع ابزار حکومت بود نه چارچوب حکومت، معیاری برای حکومت نبود، حکومت به اتکای قانون حکومت میکرد، قانون ابزار گستراندن اقتدارش بود، به همین دلیل حاکم خود مشمول قانون نمیشد، او فراتر از قانون بود، بیش از همه در کتاب نظریههای دولت وینسنت مبانی نظری دولت مطلقه بهخوبی توضیح داده شد.
نظریهی دولت مطلقه یک بنیان اجتماعی و چند کارویژه دارد، برای شناخت بهتر دولت مطلقه باید عوامل تکوین آن را هم بشناسیم؛ بنابراین بنیان اجتماعی دولت مطلقه را باید بفهمیم. به دولت مطلقه نخستین بار در آثار مارکس و انگلس اشاره شد، اشاره به دولتی که در مرحلهی انتقالی یعنی فاصلهی زوال فئودالیته و پیدایش بورژوازی در اروپا شکل گرفت، در شرایطی که طبقات قدیم و جدید توان غلبه بر یکدیگر را نداشتند و در یک توازن و تعادل قدرت بودند دولتی شکل میگیرد که میتواند از این طبقات استقلال نسبی داشته باشد. بنابراین دولتی است که دارای استقلال نسبی است ابزار حکومت هیچ طبقهای نیست در حین اینکه منافع همهی طبقات را باید در نظر بگیرد، چون باید نقش میانجی را ایفا کند.
اما کارکردها دولت مطلقه چیست؟ این دولت سه کارکرد اصلی دارد: اول، انتقال به عصر سرمایهداری را تسهیل میکند؛ در واقع دولت مطلقه با اقدامات خود به زوال فئودالیزم و قدرت گرفتن سرمایهداری کمک میکند. دوم، دولتهای مطلقه دولتهای نوساز هستند؛ یعنی در عرصههای اقتصادی، اجتماعی، نظامی و … دست به نوسازی میزنند بهجز عرصهی سیاست، البته اگر سیاست به مفهوم دولت باشد مشمول نوسازی میشود، ولی سیاست به معنای عرصهای برای رقابت و مشارکت سیاسی دچار نوسازی نمیشود. سوم، تمرکز منابع قدرت است؛ دولتهای مطلقه جزء نخستین نوع یا انواع دولتهای مدرن هستند و دولتهای مدرن بنا به تعریف به تمرکز منابع قدرت میپردازند. ویژگی اجماعی دولت مدرن این است که منابع قدرت را متمرکز میکند، انحصار کاربرد مشروع زور را در اختیار دارد، اما فراتر از آن نه. فقط منابع اجبارآمیز قدرت را متمرکز میکند و در اختیار میگیرد؛ بنابراین دولت مطلقه فقط به دنبال این نیست که ارتش و نیروهای نظامی را تحت کنترل بیاورد یا یک قوهی مقننهی واحد باشد، بلکه دولت مطلقه تمایل دارد حتی احزاب، رسانهها، مطبوعات و افکار عمومی و هرآنچه را که ممکن است به یک منبع قدرت تبدیل شود و قدرت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 