پاورپوینت کامل بررسی تحول اندیشه امامت از ابن ابی یعفور تا محمد بن یعقوب کلینی (?) ۵۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی تحول اندیشه امامت از ابن ابی یعفور تا محمد بن یعقوب کلینی (?) ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی تحول اندیشه امامت از ابن ابی یعفور تا محمد بن یعقوب کلینی (?) ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی تحول اندیشه امامت از ابن ابی یعفور تا محمد بن یعقوب کلینی (?) ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

آنچه در این سلسله مقالات مطرح می شود مباحثی است که نویسنده این سطور قصد دارد به شکلی تفصیلی درباره سیر مفهوم امامت و جایگاه امام در تفکر شیعی بر اساس کهنترین منابع موجود از سه چهار قرن نخستین ارائه دهد. تکه هایی از این پژوهش پاره هایی از دیگر آثار نویسنده این سطور را تشکیل می دهد اما بخش عمده آن برای نخستین بار است که بدین وسیله انتشار می یابد.

آنچه در این سلسله مقالات مطرح می شود مباحثی است که نویسنده این سطور قصد دارد به شکلی تفصیلی درباره سیر مفهوم امامت و جایگاه امام در تفکر شیعی بر اساس کهنترین منابع موجود از سه چهار قرن نخستین ارائه دهد. تکه هایی از این پژوهش پاره هایی از دیگر آثار نویسنده این سطور را تشکیل می دهد اما بخش عمده آن برای نخستین بار است که بدین وسیله انتشار می یابد. قصد ما آن است که تحول گفتمانی را در تفکر شیعه امامی در خصوص مفهوم امامت و جایگاه امام از نقطه نظر دینی و مرجعیت علمی در حوزه شریعت و همچنین نقطه نظرات متفاوت را درباره طبیعت متافیزیکی امام و نسبت امامت با نبوت و مهمتر از آن مسئله ختم نبوت مورد مطالعه تفصیلی قرار دهیم. مبنای ما در این مجموعه مقالات که طبق برنامه تنظیم شده حدود بیست و پنج قسمت خواهد بود نه مراجعه به احادیث پراکنده و یا گفتارهای متکلمان و فقیهان شیعی و امامی مذهب در دوره های پسین تر بلکه مراجعه به منابع مکتوب کهنی است که از امامیه از سه قرن نخست همینک در اختیار است (به صورت مستقل و یا پاره های پراکنده در آثار بعدی) و می توان برای هر کدام هویتی معین و با شناسنامه تاریخی دقیق و یا نسبتاً دقیق تعیین کرد. این ضرورت از آنجا برخاست که برخی از نویسندگان و محققان معاصر به طور کلی بر پاره ای از تحقیقات تاریخی درباره تشیع این ایراد را گرفته اند که چرا مبانی نقل ها دقیقاً روشن نیست و چرا از یک اثر حدیثی، در یکجا متن حدیثی محل استناد تاریخی قرار می گیرد ولی از همان اثر متن حدیثی دیگر به عنوان حدیثی مجعول و یا مشکوک در مقام استناد به کنار گذاشته می شود. این ایراد نادرستی است و نادرستی آن هم بر آگاهان بر شیوه های تحقیقات تاریخی البته پوشیده نیست. ما در برابر تلاشمان در این سلسله مقالات این است که نخست درباره هویت دقیق منابع نقل ها و استنادها بحث کنیم و در اصالت متون کاوش کنیم و آنگاه دقیقاً روشن کنیم که هر اثر از نقطه نظر گفتمانی متعلق به چه مکتبی از مکاتب امامیه متقدم است و چگونه می توان از آن برای تحول اندیشه امامیه بهره برد. البته تعداد آثاری که از سه سده نخستین باقی است بسیار محدود است اما از دیگر سو با بهره گیری از شیوه بازسازی متون و البته با بحث از جزئیات منابع مورد استناد و تبیین مبانی بازسازی اثر مورد گفتگو می توان دایره استنادات را هر چه بیشتر فزونی داد. بنابراین بحث های ما در این سلسله مقالات هم تاریخی است و هم گفتمانی. هم از شیوه های تاریخی بهره می گیریم و هم از شیوه تحلیل گفتمان در بستر تحول تاریخی. فی المثل اگر به کتابی مانند بصائر الدرجات استناد می کنیم تلاش ما این است که به منابع کتاب استناد کنیم و نه به اسناد و متونی که در کتاب بصائر همینک به شکل در هم آمیخته دیده می شوند. بنابراین همه جا استناد می کنیم فی المثل به کتاب معینی از مفضل بن عمر که در کتاب بصائر نقل شده و آن را به مثابه منبعی از نیمه سده دوم قمری می بینیم و نه منبعی از اواخر سده سوم. روشن است که هر جا استدلال می کنیم که چرا مجموعه ای از متون و یا احادیث را از منبعی دست دوم متعلق به منبعی کهنتر می دانیم.

اصل سخن ما در این سلسله مقالات این است و برای آن استدلال خواهیم کرد: باور نویسنده این سطور این است که اندیشه های شیعی درباره امامت گرچه در اصل ریشه در اصل مسئله جانشینی پیامبر اکرم (ص) داشت اما بعد از عاشورا و به ویژه با قیام توابون و حرکت مختار ثقفی رنگ نهضتی با مایه های اندیشه های انقلابی با ترکیبی از تفکرات آخر الزمانی و مهدی گرایانه گرفت که عملاً نوعی تقابل با خلفا و تفسیر و یا تفسیرهای مسلط را در خود می توانست پرورش دهد. عقیده ما این است که گرچه این وضعیت به شکل گسترده ای در سواد عراق در میان شیعیان در نیمه دوم سده نخست و اوائل سده دوم قمری غلبه داشت اما وضعیت لزوماً برای شیعیان در نقاط دیگر عراق و به ویژه حجاز این چنین نبود. گرایش و جریانی که زید بن علی به عنوان نماینده آن در سنتهای تاریخی و مذهبی شیعی شناخته می شود نوعی واکنش از سوی بخشی از جامعه شیعه به این وضعیت بود؛ گرایشی که در مقام عمل زمینه ای را فراهم کرد که دلبستگان به تشیع و یا کسانی که به نوعی با اهداف زید بن علی همدلی نشان می دادند را به عنوان شیعیانی در برابر جریان غالیانه منبعث از کیسانیه در کوفه فعال کند و آنها را به سطح آورد. کوفه نیمه سده دوم کوفه ای است که در آن این دو جریان در کنار هم قرار دارند. فقه شیعی چه در مقام تعلیمات زید بن علی و چه در کنار آن تعلیمات فقهی امامین باقر و صادق (ع) در حجاز و کوفه در این دوران شکل گیری اولیه خود را یافت. تعدادی از اصحاب و شاگردان امامان باقر و صادق (ع) آنان را در مقام فقیهانی می یافتند که شریعت را باید از آنان به عنوان اهل بیت پیامبر و منتقل کنندگان علوم نبوی و مفسران قرآن اخذ کرد. آنان امامان را در همان بستری تفسیر می کردند که غیر شیعیان تابعین و بزرگان آنان و شاگردانشان را مورد ارزیابی قرار می دادند؛ به عنوان عالمان دین. عالمانی که به تدریج وجودشان مرجع اصلی و اهم برای تضمین مشروعیت جماعت|امت و استمرار آن تلقی می شد و آن هم در مقام جایگزینی برای جایگاه دنیوی زده خلفاء. البته هر چه به نیمه سده سوم می رسیم و همانطور که از جریان محنه هم می دانیم مرکزیت و اهمیت علما در مقام اولوا الامر واقعی در برابر خلفای اموی و عباسی بیشتر می شد.

اگر درباره امامان در روایتی درباره موضع ابن ابی یعفور که طبق روایت، مورد تأیید امام صادق (ع) قرار گرفته بوده چنین آمده است که آنان (“الأوصیاء”) “علماء أبرار أتقیاء” هستند باید آن را در چارچوب تاریخی یاد شده تفسیر کرد؛ به این معنی که امامان شیعه در این تفسیر هم عالم بودند، یعنی نقطه محوری در جایگاه آنان این بود که مفسران اصلی شریعت و قرآن اند و هم ابرار و اتقیاء بودند؛ یعنی طبق این دیدگاه آنان همانند عالمان مورد حمایت طیف مقابل تشیع نبودند که آنان را نمی شد عالمانی ابرار و اتقیاء تفسیر کرد. البته عالمان در این تعبیر تنها بدین سبب به کار رفته است تا جایگاه امامان را در تقابل با عالمان ادعا شده از سوی غیر شیعیان به ذهن متبادر کنند و اهمیتی روزافزون برای عالم در برابر خلیفه در نظر بگیرد( گرایشی که عیناً هم در طیف های سنی مذهب، هم در میان مرجئه و قدریه و هم اصحاب حدیث رو به رشد بود و عالمان را برتر از خلیفگان می دانست) اما این بدین معنی نیست که شیعیانی در مکتب ابن ابی یعفور و امثال او این عالمان را عالمانی خالی از هرگونه ویژگی های خاص منحصر به فرد تلقی می کرده اند. تعبیر “ابرار اتقیاء” بدین ترتیب در مقام رد جایگاه و منزلت عالمان در طیف غیر شیعی ابراز می شده اما خود کلمه عالم از دیدگاه همین شیعیان گرچه اصلاً به معنی مرجعیت در تفسیر دین بود اما اشاره به مقام امامت داشت که خود در بستری از تفکرات شیعی شکل گرفته بود؛ مفهومی که بر اساس آن امام جایگاه جانشینی برای پیامبر را داشت (امام در برابر خلیفه). البته چنانکه گفتیم به تدریج در تقابل با خلفای اموی و عباسی در میان طیف های غیر شیعی هم تفکری ریشه دوانیده بود که اساساً خلافت اصلی از آن عالمان و مفسران شریعت است (عقیده ای که تحول اصلی خود را در جریان محنه به منصه ظهور رسانید) اما نباید فراموش کرد که شیعیان خیلی زودتر از سنیان به این جانشینی حقیقی برای امامان خود نسبت به پیامبر و لو آنکه قدرت سیاسی را در دست نداشته باشد ایمان آورده بودند. بنابراین در اندیشه کسی مانند ابن ابی یعفور در نیمه سده دوم قمری، امام صادق (ع) در مقام عالم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.