پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint غالباً بسیار پوشیده است و این پوشیدگی، نه به دلیل ناتوانی او در این‌گونه از سخن است، بلکه درست به سبب توانایی اوست، که طنز را به ظریف‌ترین صورت به کار می‌برد و آن را (جز در هزلیاتش) با شوخی و هزل نمی‌آمیزد. پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint لبخند بر لب می‌نشاند و ما را به تأمل می‌انگیزد، اما خنده‌آور نیست. سعدی طنزگوست، اما هجاپیشه و هزال نیست. بنابراین پیش از پرداختن به پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint اندکی در معنی این اصطلاحات و تفاوتهای آنها با یکدیگر دقیق شویم.

پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint غالباً بسیار پوشیده است و این پوشیدگی، نه به دلیل ناتوانی او در این‌گونه از سخن است، بلکه درست به سبب توانایی اوست، که طنز را به ظریف‌ترین صورت به کار می‌برد و آن را (جز در هزلیاتش) با شوخی و هزل نمی‌آمیزد. پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint لبخند بر لب می‌نشاند و ما را به تأمل می‌انگیزد، اما خنده‌آور نیست. سعدی طنزگوست، اما هجاپیشه و هزال نیست. بنابراین پیش از پرداختن به پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint اندکی در معنی این اصطلاحات و تفاوتهای آنها با یکدیگر دقیق شویم.

معانی طنز

واژه طنز در فارسی امروز غالباً در برابر واژه انگلیسی «آیرونی»۱ به کار می‌رود، اما واژه «آیرونی» در زبان انگلیسی معانی لفظی و اصطلاحی متعددی دارد که همه آن معانی در واژه طنز فارسی موجود نیست و نیز واژه «طنز» در فارسی برخی معانی ضمنی دارد که با معانی واژه «آیرونی» در انگلیسی تطابق ندارد. «آیرونی»، در رایج‌ترین معنی اصطلاحی خود، سخنی است که دو معنی ظاهری و پنهان داشته باشد. اما چیزی که «آیرونی» را از ایهام، که در آن نیز دو معنی ظاهری و پنهان وجود دارد، متمایز می‌کند، این است که اولاً در ایهام وجود دو معنی غالباً در سطح واژه یا جمله است، یعنی واژه یا جمله‌ای ممکن است دو معنی را به ذهن راه دهد، در حالی که «آیرونی» ممکن است در کل یک متن باشد. ثانیاً در «آیرونی» تقابلی میان دو معنی پنهان و آشکار هست،‌ در حالی که در ایهام دو معنایی که ما از یک واژه یا جمله می‌فهمیم متفاوت‌اند، اما لزوماً با هم تقابل ندارند.

در «آیرونی» معنی ظاهری چیزی است که ما در وهله اول از متن درمی‌یابیم، اما معنی پنهان که در ابتدا به ذهن راه نمی‌یابد به‌تدریج یا ناگهان خود را بر ما آشکار می‌کند و تقابل میان آن و معنی آشکار لبخندی بر لب ما می‌نشاند، یا ما را حیرت‌زده می‌کند.

گذشته از این معنی آیرونی یا طنز، که آن را «طنز کلامی» می‌نامیم، موقعیت طنزآمیز هم داریم، و آن وقتی است که میان کارکرد یا وضع عادی یک شیء یعنی وضع یا کارکردی که معمولاً از آن انتظار داریم، با کارکرد یا وضع موجود آن تعارضی وجود دارد، مثل وقتی که ایستگاه آتش‌نشانی آتش بگیرد. بیان هنری و غالباً زبانی، موقعیت طنزآمیز را «طنز موقعیت» می‌نامیم.

نوع سوم طنز «طنز نگاه» است، که جلوه هنری نگاه طنزآمیز است؛ یعنی نگاهی که هر موقعیتی را، حتی وقتی که تعارض یا تقابلی در آن آشکار نیست، به دو بخش پیدا و پنهان تقسیم می‌کند و میان این دو بخش تقابلی می‌بیند و این تقابل را در بیان برجسته‌تر می‌کند.

گذشته از این سه کاربرد، که برگرفته از معانی اصطلاحی طنز در نظریه‌های نقد ادبی است،‌ واژه طنز در فارسی امروز به معنی شوخی و طیبت و حتی هزل و هجو هم به کار می‌رود. وجه تشابه این مفاهیم با طنز، که اطلاق این عنوان را بر آنها جایز می‌کند، وجود عنصر تقابل است. با این تفاوت که در هر سه نوع طنز که در بالا گفته شد، دو سوی تقابل از یک جنس‌اند،‌ در حالی که در شوخی و طیبت از یک سو، و هزل و هجو از سوی دیگر، دو سوی تقابل به دو مقوله متفاوت تعلق دارند.

در شوخی و طیبت تقابل میان نیت گوینده یا نویسنده و ظاهر گفتار اوست، و در هجو و هزل تقابل میان تصوری است که مردم از یک شخص یا وضع دارند و تصویری که شاعر یا نویسنده هجاگو یا هزل‌پرداز از آن وضع یا شخص می‌سازد. اما در طنز هر دو سوی تقابل از یک جنس‌اند. در موقعیت طنزآمیزِ آتش گرفتن ایستگاه آتش‌نشانی، دو سوی تقابل یعنی کارکرد اصلی و عادی ایستگاه، که فرونشاندن آتش است، و آتش گرفتن آن هر دو اوضاعی‌اند متعلق به عالم خارج. در طنز کلامی دو سوی تقابل دو معنایی هستند که ما از یک عبارت یا متن می‌فهمیم؛ در این مورد دوسوی تقابل به عالم معانی تعلق دارند. در طنز نگاه نیز دید و تخیل طنزپرداز است که از وضعیتی به ظاهر یکدست دو عنصر متضاد بیرون می‌آورد.

گذشته از این، واژه طنز گاهی به معنی یک نوع ادبی مستقل به کار می‌رود که غالباً نیز با نقد اخلاقی و اجتماعی همراه است و به این اعتبار کارکرد اجتماعی دارد، و به این معنی است که شاعران یا نویسندگانی را طنزگو یا طنزنویس می‌نامیم، و گاه نیز یک ابزار بیانی است، در کنار ابزارهای بیانی دیگر، برای افزودن بر تأثیر سخنی که کارکرد اصلی آن چیز دیگری است. در سخن سعدی، به‌ویژه در گلستان، طنز به معنی اول، یعنی قطعات طنزآمیز، فراوان است؛ مثل داستان مردی که چشم‌درد داشت و پیش بیطار رفت (نک: سعدی، ص۲۵۵)، یا داستان مؤذن مسجد سنجار (نک: همان، ص۱۸۹). اما پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint غالباً از نوع دوم است.

طنز به این سه معنی، از عناصر اصلی شعر و نثر سعدی است. سعدی این خصوصیت را «ظرافت» می‌نامد و می‌گوید که در سخن خود «داروی تلخ نصیحت به شهد ظرافت برآمیخته تا طبع ملول ایشان از دولت قبول محروم نماند» (همان، ص۳۰۲). اما استفاده سعدی از طنز، در این معنی وسیع، منحصر به نوشته‌های پندآمیز او در گلستان و بوستان و قطعات نیست، بلکه طنز از عناصر مهم غزل او نیز هست.

طنز موقعیت

نمونه‌های طنز موقعیت در سخن سعدی فراوان است؛ اما بسیار کم پیش می‌آید که او موقعیتی طنزآمیز را به صراحت تصویر کند و دو سوی تقابل را به یک اندازه بپرورد؛ مثل وقتی که می‌گوید: «محتسب… برهنه در بازارر قحبه را می‌زند که روی بپوش» (همان، ص۱۰۸۸). در بیشتر داستانهای گلستان و بوستان، او به شیوه‌های ظریف‌تری در تصویر طنز موقعیت روی می‌آورد که یکی از نمونه‌های بارز آن داستان قاضی همدان است. تقابل در این داستان میان توقعی است که عنوان قاضی در ما برمی‌انگیزد و رفتاری که از قاضی همدان می‌بینیم. سعدی یکی از این دو سوی تقابل را اصلاً نمی‌پرورد، بلکه انتظار او این است که همین که گفت «قاضی همدان را حکایت کنند…» (همان، ص۲۱۸)، خواننده خود همه انتظاراتی را که از قاضی شهر دارد، به یاد بیاورد: شخصی موقر و پایبند به آداب شرع یا لااقل متظاهر به آن، ‌که اگر حرمت شرع را هم رعایت نکند، باری حرمت خود را نگاه می‌دارد. آنگاه با وصف مفصل عشق او و کارهایی که در راه وصل معشوق می‌کند، و هیچ‌یک با مقام اجتماعی او سازگاری ندارد، تقابلی را که میان موقعیت اجتماعی و رفتار او هست، پیش چشم ما می‌آورد. و سرانجام به اوج داستان می‌رسیم که پادشاه بر سر بالین قاضی می‌آید: «شمع را دید ایستاده و شاهد نشسته و می ‌ریخته و قدح شکسته و قاضی در خواب مستی، بی‌خبر از مُلک هستی» (همان، ص۲۲۰).

گفتگوی میان پادشاه و قاضی یکی از قلّه‌های طنزپردازی سعدی است. خواننده انتظار دارد که کسی که در چنین حالی گیر افتاده است، به دست و پا بیفتد و برای گناه خود عذر بتراشد؛ اما قاضی همچنان درِ توبه را باز می‌داند و در پاسخ پادشاه که می‌خواهد او را برای عبرت دیگران از قلعه به زیر بیندازد، می‌گوید که: «این گناه نه تنها من کرده‌ام، دیگری را بینداز تا من عبرت گیرم!» (همان، ص۲۲۱؛ همچنین درباره این حکایت، نک: پزشکزاد، ص۱۵۲ـ ۱۶۱).

در داستان منجمی که زن خود را در خانه با بیگانه می‌یابد (سعدی، ص۱۸۷)،‌ تقابل میان حرفه منجم است‌که خبر دادن از غیب است و بی‌خبری از آنچه در خانه خودش می‌گذرد. همچنین است در قطعه فقیهی که خربزه ارزان‌تر می‌خواهد، حتی اگر حرام‌تر هم باشد (همان، ص ۱۱۰۸). در همه این موارد، تنها عنوان قاضی یا فقیه یا منجم است که عنصر تقابل را برجسته می‌کند.

در داستان بازرگانی که سعدی را در جزیره کیش به حجره خویش می‌خواند (نک: همان، ص ۱۵۶)، تقابل میان آرزوهای دور و دراز آدمی است و کوتاهی عمر او. در این مورد نیز سعدی به اشاره‌ای به کوتاهی عمر آدمی، و آن هم در قالب دو بیت معروف «آن شنیدستی که در اقصای غور…» (همان‌جا) اکتفا می‌کند، در حالی که در توصیف آرزوهای دور و دراز بازرگان به تفصیل سخن می‌گوید.

در این گونه داستان‌های گلستان، نباید بیهوده به دنبال جمله یا عبارتی طنزآمیز گشت، طنز در کل متن است که از موقعیتی تعارض‌آمیز، و بنابراین طنزآلود، سخن می‌گوید. اما گاه نیز به این تقابل تصریح می‌شود؛ مثلاً در داستان هندوی نفت‌انداز، سعدی خود عنصر تقابل را به صورت این جمله بیان می‌کند که: «تو را که خانه نیین است، بازی نه این است» (همان، ص۲۵۴).

طنز کلامی

طنز اساساً هنری یا ابزاری کلامی است، و حتی طنز موقعیت و طنز نگاه نیز هنگامی ارزش هنری می‌یابند که با ابزارهای کلامی مناسب بیان شوند. طنز کلامی سعدی گاه با استفاده از ابزارهای کلامی دیگر همراه است؛ اما غالباً از هرگونه آرایه ادبی عاری است و سادگی و سرراستی سخن است که به آن کیفیتی طنزآمیز می‌بخشد. نمونه نوع اول این مصرع معروف است: «نه مجنونم که دل بردارم از دوست» (همان، ص۷۶۶). در این مصرع ایهامی هست میان دو معنی واژه مجنون که یکی دیوانه است و دیگری مجنون عامری عاشق معروف، و شعر به هر دو معنی طنزآمیز است. به معنی اول طنزآمیز است، زیرا معمولاً دلباختگی است که نشانه جنون شمرده می‌شود و عاقلان کسانی‌اند که دل به کسی نمی‌بندند. بنابراین طنزآمیز بودن گفته سعدی در خلاف عرف بودن آن است؛ اما به معنی دوم نیز طنزآمیز است، زیرا ما معمولاً مجنون عامری را نمونه پایبندی در عشق می‌دانیم و سعدی باز هم سخن خلاف عرف می‌گوید. در واقع می‌خواهد بگوید که در مقام مقایسه با من، حتی باید مجنون را هم در عالم عاشقی سست‌عهد و پیمان‌شکن دانست. این مضمونی است که در بسیاری دیگری از غزلهای سعدی هم آمده است.

در بیشتر موارد، سعدی محتوای طنزآمیز را با کمترین آرایه ادبی بیان می‌کند و تنها استادی او در انتخاب واژگان و عناصر ناگزیر سخن او (وزن و قافیه در شعر و سجع در نثر) است که به سخن کیفیتی هنری می‌دهد و بر تأثیر آن می‌افزاید.

طنزآمیز بودن داستان توانگر بخیل در گلستان که برای شفای پسر بیمار خود «ختم قرآن را بر بذل قربان» ترجیح می‌دهد، با این دستاویز که «مصحف مهجور اولی‌تر است که گلّه دور» (همان، ص۲۳۵)، بیشتر به دلیل انتخاب واژه‌های مناسب و استفاده از سجع است. در بسیاری دیگر از عبارات طنزآمیز سعدی نیز از آرایه‌ای جز سجع استفاده نشده است؛ مثلاً: «همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال» (همان، ص ۲۷۹).

در مواردی نیز پاورپوینت کامل طنز سعدی ۷۲ اسلاید در PowerPoint به چیزی جز زبان و استفاده از آرایه‌های بیانی وابسته نیست؛ مثلاً اگر کسی بگوید که قاضیان رشوه می‌گیرند و رشوه در رأی ایشان تأثیر می‌گذارد، به یک واقعیت تلخ اجتماعی اعتراف کرده، اما سخن طنزآمیز نگفته است؛ ولی وقتی که سعدی در بیان همین معنی می‌گوید: «همه کس را دندان به ترشی کُند شود، مگر قاضیان را که به شیرینی» (همان، ص۳۰۰)، چیزی که لبخند بر لبان ما می‌نشاند، تعارض میان ترشی و شیرینی است. به عبارت دقیق‌تر، سعدی این مضمون پیش پا اف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.