پاورپوینت کامل متدلوژی شرق شناسی در مطالعات تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل متدلوژی شرق شناسی در مطالعات تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل متدلوژی شرق شناسی در مطالعات تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل متدلوژی شرق شناسی در مطالعات تاریخ اسلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
مسئله روش شناسی که شرق شناسان از نیمه قرن نوزدهم در مطالعات خود در باب تاریخ اسلام دنبال می کنند, به عللی چند حایز اهمیت است:
۱. این روش شناسی بر تمام کوشش های محققان غربی و شرقی که به مطالعات شرق شناسی توجه دارند, سایه افکنده است. محقق غرب شناسی به این مسئله از زاویه معینی می نگرد و آن دقیقاً عبارت است از این که ـ غرب چگونه به قضیه شرق نگاه می کند و شرق تا به کی باید با این چارچوب ایدئولوژیک غربی سر کند, محقق شرقی ـ محقق مسلمان ـ با هدف دیگری به این مسئله توجه دارد که عبارت است از این که چرا غرب با چنین دیدگاهی به شرق می نگرد که این همه تعصّب و غرض ورزی در آن است؟ به طوری که جنبه های مثبت کتاب هایی که شرق شناسان در رشته های مختلف نوشته اند, بازده مثبت اندکی داشته, در حالی که ابعاد منفی شرق شناسی و کسانی که در پشت این حرکت بوده اند, در نتیجه مطالعاتی که در این اواخر به اتمام رسیده, روز به روز درخشان تر می شوند.
مسئله روش شناسی که شرق شناسان از نیمه قرن نوزدهم در مطالعات خود در باب تاریخ اسلام دنبال می کنند, به عللی چند حایز اهمیت است:
۱. این روش شناسی بر تمام کوشش های محققان غربی و شرقی که به مطالعات شرق شناسی توجه دارند, سایه افکنده است. محقق غرب شناسی به این مسئله از زاویه معینی می نگرد و آن دقیقاً عبارت است از این که ـ غرب چگونه به قضیه شرق نگاه می کند و شرق تا به کی باید با این چارچوب ایدئولوژیک غربی سر کند, محقق شرقی ـ محقق مسلمان ـ با هدف دیگری به این مسئله توجه دارد که عبارت است از این که چرا غرب با چنین دیدگاهی به شرق می نگرد که این همه تعصّب و غرض ورزی در آن است؟ به طوری که جنبه های مثبت کتاب هایی که شرق شناسان در رشته های مختلف نوشته اند, بازده مثبت اندکی داشته, در حالی که ابعاد منفی شرق شناسی و کسانی که در پشت این حرکت بوده اند, در نتیجه مطالعاتی که در این اواخر به اتمام رسیده, روز به روز درخشان تر می شوند.۱
۲. روش شناسی غربی در تاریخ اسلام, در کنار ورود روش شناسی در علوم اجتماعی به طور عام و در تاریخ به طور خاص, عامل محرکی است و سؤالات فلسفی از قبیل (تاریخ چیست؟) و سؤالات تاریخی مثل این که (چگونه باید تاریخ را بنویسیم؟) و اینکه (چه اهدافی را که باید در نگارش تاریخ در نظر بگیریم؟) در قلب مطالعات تاریخ اسلام قرار می گیرند; به همان نسبتی که در سایر مطالعات تاریخی وجود دارند.
۳. روش شناسی شرق شناسان در تاریخ اسلام از این جهت اهمیت دارد که به موضوع دقیقی یعنی طبیعت و جوهره تاریخ اسلام پرداخته است و از این رو در روشی که مسلمانان به وسیله آن به چارچوب تاریخی خود شکل داده اند, تأثیر گذاشته است و سؤالی که حساسیت بیشتری را برمی انگیزد, یعنی این که چگونه شرق شناسان توانستند از طریق بسط موضوعات و نظریات و فرضیه های متعدد بر راه های پیشرفت در جهان اسلام دست یابند, به تاریخ اسلام مربوط می شود که علی رغم حفظ ظاهر آکادمیک خود, به جهت اعتماد زیاد به فعالیت های تبشیری و استعماری و امپریالیستی, بسیاری از انگیزه ها و اهدافی را که به عظمت جهان اسلام و شرق مربوط می شود, پنهان نگه می دارد.
مشکلات روش شناسی غربی در مطالعات اسلامی
۱. طبیعت موضوع
مطالعات مربوط به روش شناسی و تاریخ اسلام در میان شرق شناسان با مشکلات متعددی رو به رو شده است; مانند مسئله اصطلاحات. روش شناسی که شرق شناسان در حوزه تاریخ اسلام دنبال می کردند, به طرز عجیبی از نیمه قرن نوزدهم به عللی چند دگرگون شد. این تغییر کلی به همان تغییرات
۱. کتاب الاستشراق ادوارد سعید بهترین مثال خوبی در این باب است; ولی آثار نقدی دیگری هم از این قبیل وجود دارند; مانند کتاب اذمه الاستشراق نوشته انور عبدالملک (زمستان ۱۹۶۳م) صفحات۱۰۳ـ۱۴۰.
بنیادی برمی گردد که بر کیفیت تاریخ اسلام که شرق شناسان پدید آورده و شیوه های مختلف بحث و بررسی خود را بر آن منطبق ساخته اند, وارد شده اند. از طرف دیگر می بینیم که همین شیوه ها دگرگون شده است; زیرا شرق شناسان سده گذشته به طور کلی با ـ جانشینان خود اختلاف ـ البته غیر بنیادی ـ دارند.
در نهایت دگرگونی ـ یا شاید انقلابی ـ که شرق شناسان و تاریخنگاری آنها در حوزه تاریخ اسلام پدید آورده, دستخوش تغییرات انقلابی شده است; زیرا پیامدهای فکری و اجتماعی که در این دگرگونی شکل گرفتند, تغییر بزرگی در آن وارد ساختند و به خصوص در سال های نخست پس از جنگ جهانی, دگرگونی های شرق شناسان متأثر از شیوه های جدیدی بود که در علوم اجتماعی پدید آمده بودند; همچنان که تاریخنگاری ایشان تا حدّ زیادی و به شکلی محسوس, تحت تأثیر این شیوه ها قرار گرفت.۲
بدین ترتیب می بینیم که روش شرق شناسان در آینده کاملاً روشن نیست; زیرا این مسئله پیوسته دستخوش مجموعه ای از تغییرات می گردد. با این حال برخی رویکردهایی که در توجیه شرق شناسی در گذشته و حال ظهور کرده اند و نشان دهنده شیوه مورد نظر شرق شناسان است و نیز بسیاری از مطالعاتی که براساس همین شیوه که از اهمیت زیادی برخوردار است, صورت گرفته مانند کتاب شرق شناسی ادوارد سعید, شماری از ویژگی های بارز این حرکت در گذشته را باطل کرده و بدین گونه فرصتی برای پیش بینی رویکردهای آینده شرق شناسی, پدید آورده اند.
موضوع روش شناسی مطالعات شرقی در تاریخ اسلامی, موضوع بسیار دشواری است; زیرا اصطلاحات مورد نظر ما با توجه به انعطاف پذیریشان, نسبت به تفسیرات مختلف, تا حد زیادی تغییرپذیرند. از این رو هدف ما در این گفتار این نیست که به طور کامل این موضوع را بررسی کنیم. شرق شناسی با توجه به تغییرات مختلف آن, به خصوص آنچه در قرن نوزدهم و بیستم واقع شد, و طی آن شرق شناسی به بالاترین مراحل تکامل خود رسید, برای محقق پدیده ای پیچیده است و باید علل این پیچیدگی را به عواملی چون فزونی سنت های ملّی که در شرق شناسی سهیم بودند (مانند سنت های انگلیسی, فرانسوی, آلمانی و ایتالیایی) و ابعاد متنوع و متعدد این سنت ها, و علوم مختلف و نیروهای گوناگون اجتماعی و سیاسی که در پیدایش این سنت ها دخالت داشتند, و بسیاری از جریان های فکری که در طول دوره های مختلف فشارهای خارجی را بر معروف ترین شرق شناسان وارد می ساختند, بازگردانیم.۳
همین طور شیوه های بررسی و روش هایی که محققان شرق شناس در مطالعات اسلامی خود از حیث زمان و مکان دنبال می کردند, متنوع بوده اند. در نتیجه و با توجه به تعدد زمینه های این روش شناسی و تطبیق آن بر بسیاری از علوم, به طوری که می توان آن را به نحوی به چارچوب تاریخ اسلام هم ضمیمه کرد, و با توجه به وسعت سرزمین ها و دوران طولانی که تاریخ اسلام ـ آن گونه که شرق شناسان مطالعه می کنند ـ دربردارد, بر بعضی ابعاد این روش شناسی غربی و تطبیق آنها بر تاریخ اسلام تکیه کرده و ابعاد دیگرش را رها خواهیم کرد. بدین رو اصطلاح (تاریخ اسلام) که موضوع مطالعات بسیاری از شرق شناسان است, در هاله ای از ابهام قرار می گیرد و وقتی کتاب های تاریخی را که شرق شناسان درباره اسلام و تاریخ اسلامی نوشته اند, ملاحظه کنیم, می بینیم که جامعیّتی را که خصیصه کارهای آنها است و تغییر دائمی که ویژگی نظرات آنها در تاریخ اسلام است, نشان می دهند و از همین جا درمی یابیم که روش شناسی که بر مطالعات تاریخ اسلام قرار داده اند, از یک طرف با گونه ای انسجام و از طرف دیگر با تنوعی شدید متمایز می شود. این انسجام با توجه به تشابه روش ها و ابزارهای تحقیق در غرب نسبت به ویژگی های اصلی و کلی آشکارا در زمینه های هنری بروز کرده و همین طور در زمینه های علمی, با توجه به ویژگی تکاملی که بحث تاریخ اسلام در نتیجه ارتباط شرق شناسان با یکدیگر و همکاری آنها در این امر, علی رغم اختلافات نژادیشان از آن برخوردار است.
از سوی دیگر می بینیم که این اختلافات از اختلاف دوره ها و ابعاد تاریخی نشأت می گیرند که توجه شرق شناسان گوناگون را به خود جلب کرده است; زیرا کاملاً روشن است که مطالعه
۲. به عنوان مثال کتاب مونتگمری وات, درباره رسول خدا(ص) که در دو جلد منتشر شده, تحت عنوان محمد در مکه (اکسفورد۱۹۵۳) و محمد در مدینه (اکسفورد۱۹۵۶) از نمونه مطالعاتی است که بر موقعیت های اقتصادی و اجتماعی در شبه جزیره عرب, متمرکز شده است, به جای تحقیق در سیره نبوی.
۳. نورمان دانیل تأثیر امپریالیسم را بر مطالعات شرقی بررسی کرده است. ر.ک: نورمان دانیل, اسلام, اروپا و امپراتوری, ادینبره, ۱۹۶۶. این کتاب, ادامه کتاب قبلی او, اسلام و غرب پژوهشی برای تبیین چهره اسلام (چاپ سوم, ادینبره, ۱۹۶۶) است. با این حال او به بررسی محدوده جغرافیایی بر حسب توسعه جهان اسلام از ۱۷۸۹ تا ۱۹۰۰ در کتاب اولش پرداخته, اما نتوانسته بر ناحیه ای معین یا حلقه های تاریخی مشخص متمرکز شود. این کتاب با این که به عنوان مقدمه ای درباره اندیشه اصلی اسلام, طبق تفکر اروپایی در خلال دو قرن هیجده و نوزده سودمند است, ولی به تحلیل عمیق تری نیازمند است.
مناطق مختلف جغرافیایی که جهان اسلام دربردارد, یا حتی بررسی خود این مناطق در طی دوره های مختلف, تغییراتی می یابند. دسته دیگر اختلافات نیز از اختلاف روش های مطالعه و تأثیرات فلسفی که یک یا تمام شرق شناسان را متمایز می سازند, ناشی شده اند.
با وجود این موانع, آیا راهی برای گفتگو درباره روش شناسی غربی در تاریخ اسلام وجود دارد؟
هرگونه مطالعه در روش شناسی غربی و تطبیق آن بر تاریخ اسلام, از همان ابتدا محکوم به شکست است. محدوده جغرافیایی وسیعی که از اصطلاح غرب فهمیده می شود, تقریباً یک نوع مطالعه را شامل می شود. همچنین شکل زبان های متعددی را که شرق شناسان مختلف به کار می گیرند, نباید از یاد ببریم. باید اضافه کنیم محققی که زبان های عربی, انگلیسی, فرانسوی و اسپانیایی را می داند, تا حد زیادی از مطالعات شرق شناسی بهره مند می شود; ولی این حد نسبی است; زیرا هر فعالیتی که خارج از چارچوب این گستره زبانی صورت گیرد, محکوم به شکست است. همچنین نمی توانیم از نوشته های شرق شناسان آلمانی, ـ با توجه به نقش ممتاز آنها در گسترش مطالعات اسلامی در غرب ـ چشم پوشی کنیم. مشکل دیگر عدم امکان دستیابی به ترجمه های خوب و سالم از تألیفات شرق شناسان روسی است که با توجه به نزدیکی آنان به امپراتوری عثمانی و سپس کشورهای اسلامی مانند ترکیه, فعالیت های گسترده ای در مطالعات تاریخی اسلامی صورت داده اند. همین طور می توانیم آثار شرق شناسان ایتالیا و مجارستان و هلند و دیگر تألیفات مهم در تاریخ اسلام را به آنها اضافه کنیم. اما از اموری که موجب دلسردی می شود, عیب و نقص هایی هستند که در کار ترجمه وجود دارند و به هنگام مقایسه آنها با متن اصلی به آنها برمی خوریم.
با وجود این مشکلات, هرگز نمی توان به مطالعات روش شناسانه محققان غربی در تاریخ اسلام بسنده کرد; بلکه هرکس در حدّ توان خویش باید تلاش خود را بر شیوه های کلی روش شناسی غربی در تاریخ اسلام متمرکز سازد; بدون آن که مدعی کامل بودن آن ها باشد. بنابراین باید شیوه ها و ابزارهای فنی مختلف و نیز راه های مطالعه منطقه ای جهان اسلام و مشکلات تاریخ اسلامی را که جامعیت بیشتری دارند و نیز عواملی را که انگیزه های شرق شناسان را برمی انگیزاند و در بسیاری اوقات قابل توجه هستند, بررسیم. در حقیقت طبیعت پرسش هایی که هر شرق شناسی مطرح می کند بازتاب روش شناسی است که در میان شرق شناسان و مکاتب آنها وجود دارد.
بهرحال این مقاله بحث عمیقی درباره این پرسش ها مطرح نمی کند, ولی به بعضی از آنها اشاره کرده, امیدواریم این نکات بتوانند تعمق و تفکر در این موضوع را برانگیزند و به مطالعات تخصص تری تشویق کنند که هدفشان پدید آوردن دیدگاه هایی باشد که از روح نقد و واقع گرایی در بین اهل علم و فرهنگ ـ نه فقط مسلمانان و اعراب بلکه در بین محققان غیر مسلمان هم ـ برخوردار باشند.
سال های متمادی است که شرق شناسان فقط برای غربیان می نویسند و اینک محققان مسلمان و عرب نباید این اشتباه را ـ با نوشتن برای مسلمانان و اعراب فقط ـ تکرار کنند; بلکه بایستی آثاری را جایگزین آنها سازند که طیفی وسیع تر و جامع تری از مخاطبان را دربرگیرد. در نهایت مسائل دیگری وجود دارند که به طور غیر مستقیم با روشن شدن روش شناسی غربی در مطالعات اسلامی ارتباط دارند; اما در این مقاله به جهت رعایت اختصار و موضوعاتی که در نظر گرفته ایم, از آنها می گذریم; مثلاً برای دستیابی به درکی بهتر از روش شناسی غربی در تاریخ اسلام, ارائه خلاصه ای کلی از اصول روش های مختلف مطالعه و تحقیق و ویژگی هایشان مفید است و هرکس در حد خود می تواند با تحقیق درباره انگیزه های تاریخی و ایدئولوژیکی که به مطالعه تاریخ اسلام در غرب منجر شده, به آنها دست یابد. اما لازم است بدین منظور سؤالات زیر را مطرح کنیم:
ـ تحت تأثیر چه عواملی مطالعات تاریخ اسلام در غرب به طور جدی متحول شد؟
ـ عوامل کلی که به طور مستقیم بیشترین اثر را بر این تحول داشتند, چه بودند؟
ـ طبیعت ارتباط میان روش شناسی غربی در تاریخ اسلام و پیامدهای تاریخی که در چارچوب این روش شناسی پدید آمدند, چیست؟
ـ این پیامدها تا چه حدّی رویکردهای کلی و شیوه ها و روش هایی را که در مطالعه تاریخ اسلام به کار گرفته شدند, شکل دادند؟
ـ آیا ممکن است این روش ها در موقعیت های متفاوت دیگری تغییر یابند؟
۲. دسته بندی روش شناسی غربی در تاریخ اسلام
دسته بندی روش شناسی غربی قرن های نوزدهم و بیستم در تاریخ اسلام کار سخت و دشواری است و گاه نمی توان آن را به گونه ای قابل قبول برای جهانیان تحقق بخشید. به سبب ویژگی های متعددی که هر شرق شناسی به آنها متمایز می شود و
تفاوت مشخصه هایی که مجموعه شرق شناسان از آن برخوردارند و تناقضاتی که در بسیاری موارد بروز می کنند. به عنوان مثال می بینیم که دو شرق شناسی که به اصول سیاسی واحدی وابسته هستند, یکی ترجیح می دهد که ورود او به اسلام و تاریخ اسلامی ورودی کلی باشد و بر این اساس نظریه کاملی از جوانب گوناگون تاریخ اسلام می سازد; در حالی که دیگری به مطالعه امور جزئی در چارچوب اسلام می پردازد تا فقط در آنها تخصص یابد. یا مثلاً اگر سه شرق شناس را در نظر بگیریم, مشاهده می کنیم که اولی و دومی در تفسیر تاریخی دوره اموی به گونه ای اتفاق نظر دارند که به طور کلی با نظرات شرق شناس سوم, متفاوت است و در همین حال نفر اول و سوم در تفسیر کلی مثلاً دوره عباسی در اموری هم عقیده هستند که نفر دوم هرگز آنها را نمی پذیرد. در این مثال مشاهده می کنیم که محقق دومی با تفسیر محقق اولی از دوره اموی موافق است; در حالی که با شرق شناس سومی در هر دو موضوع, اختلاف نظر دارد.
شرق شناسانی که به لحاظ عقاید دینی, آنها را در یک دسته قرار می دهیم گاه تفسیرهایی ارائه می دهند که با نظر شرق شناسانی تطابق دارند که دارای دیدگاه های ایدئولوژیکی متناقض با ایشان هستند. به عنوان مثال تفسیر سوسیالیستی سیره پیامبر در دو کتاب محمد در مکه و محمد در مدینه نوشته وات۴ از این لحاظ با تفسیر ماتریالیستی که ماکسیم رودنسون مارکسیست در کتاب محمد۵ ارائه داده تطابق دارد و تطابق آن بیش از همگونی آن با دیگر تفسیرهای ارائه شده از جانب شرق شناسان مسیحی است که بر عوامل دیگری تأکید داشته اند; مانند غلبه اندیشه روز قیامت بر ذهن پیامبر ـ به خصوص در نظریه کازانوفا۶ ـ و یا غلبه اندیشه خدای واحد یا (جلب رضایت الهی) بر ذهن رسول خدا, به گونه ای که دانکن بلاک مکدونالد مطرح کرده است.۷ از سوی دیگر می بینیم که روش تحقیق مکدونالد را رودنسون پذیرفته, در حالی که وات که همکیش مکدونالد است این روش را رها کرده است; با این که وات به لحاظ سیاسی چپ گرا است, ولی دو نفر دیگر, چنین نیستند.
محدوده وسیع مطالعات اسلامی و شاخه های متعدد مربوط به آن در دسته بندی روش شناسی مورد استفاده شرق شناسان نقش به سزایی دارد; زیرا متخصصان در این شاخه ها گاه با بعضی شرق شناسان در همان رشته های مطالعاتی خودشان همگون هستند و گاه با گروه دیگری از شرق شناسان و در رشته های مطالعاتی دیگر. طبیعت مطالعات اسلامی و تاریخ اسلام متضمن تداخل دانش های بسیاری است که به یکدیگر وابسته هستند و همدیگر را کامل می کنند, و این اقتضا می کند که شرق شناس در چند شاخه از علوم, تخصص یابد. همین طبیعت منجر به پیدایش تخصص های گوناگون نزد شرق شناسان شده است. به عنوان مثال اگر سه شرق شناس را در نظر بگیریم, ملاحظه می کنیم که اولی به جهت تخصص در لغت شناسی و فلسفه همانند دومی است و در نظرات جهان بینی و تاریخی با نفر سوم هم رشته است, ولی در عین حال از آگاهی و تخصص نفر دوم در جامعه شناسی و ادبیات و نیز تخصص نفر سوم در قانون و فقه بی بهره است. همچنین در میان شرق شناسان متخصص در رشته های مشابه علمی, کسانی را می بینیم که در آگاهی از بعضی رشته ها بر دیگران برتری یافته اند و یا بر کسانی که در ابعاد مختلف دارای تخصص های گوناگون هستند. اگر به طور اجمالی به شرق شناسان نگاه کنیم که چگونه در شماری از تخصص ها یکسان هستند و در تخصص های دیگر و سطح ها و رویکردهای مختلف در زمینه های مطالعاتیشان متفاوتند, آشکار می شود که هر تلاشی برای دسته بندی روشمند آنها کاری بیهوده است.
بدین ترتیب سرانجام دسته بندی روش شناسی غربی در تاریخ اسلام چیست؟ و آیا راهی جز مطالعه روش هایی که هریک از شرق شناسان دنبال کرده اند, وجود ندارد؟ اگر میزان پیچیدگی این دسته بندی را بپذیریم, ملاحظه می کنیم که می توان خط مشی کلی و مشخصات بارز روش شناسی غربی در مطالعات اسلامی را تعیین کرد و در گام بعدی باید برای توضیح اهمیت آن از طریق اشاره به نام شرق شناسان برجسته به عنوان رهبران حرکتی وسیع در شرق شناسی و روش شناسی غربی اقدام کرد.
مطالعه ویژگی های کلی روش شناسی غربی از عوامل محرک است; زیرا روش هایی که تمام شرق شناسان در بحث و تحلیل تاریخی به کار می گیرند, روش های علمی هستند اما بی طرفی همین روش های علمی, در بسیاری اوقات به استفاده یا
۴. ماکسیم رودنسون در مقدمه ترجمه فرانسوی کتاب وات به ستایش آن پرداخته است: (ولی همه این دشواری ها هیچ یک از اهداف وات را برآورده نمی سازد, بلکه فقط نقطه شروعی است که به او اجازه می دهد مشکلات حیاتی را که بسیاری از مقابلش می گریزند, بررسی کند. و با این مشکلات با عقلی باز و دیدگاهی جدید روبرو شود,)
مقدمه رودنسون بر کتاب محمد در مکه, پاریس۱۹۷۷, ص۷ ـ ۸.
۵. ماکسیم رودنسون, محمد کیست؟, پاریس, ۱۹۶۱.
۶. کازانوفا, محمد و نهایه العالم, پاریس, ۱۹۱۱, ص۳.
۷. مکدونالد, بدون ارائه ادله تاریخی, بیان می کند که هر نکته ای که بر شخصیت آن حضرت تأکید کند, بیانگر حالت رضایت نفسانی ایشان است. ر.ک: دانکن بلاک مکدونالد, من جوانب الاسلام, نیویورک, ۱۹۱۱, ص۶۰.
سوءاستفاده های شرق شناسان, به گونه های متناقض و مختلف منجر شده است و همین روش ها برای دستیابی به اهداف مختلف و اغراض متفاوت به کار برده شده اند.
مرزبندی جغرافیایی, علیرغم وسعت محدوده جغرافیایی, ویژگی مشترک میان همه شرق شناسانی است که تا حدی به یک فرهنگ مشترک تعلق دارند; صرف نظر از مسایلی چون اختلاف زبان و تفاوت های نژادی. همچنین باید ویژگی مشترک دیگری را اضافه کنیم و آن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 