پاورپوینت کامل عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
آن زمانی که تمدنهای بشری مانند گیاه کوچکی در حال پژمرده شدن بودند، تمدن اسلامی مانند سرو تناوری در حال رشد و شکوفایی و سایهافکندن بود و توانست اقتدار و عظمت خود را به تمام جهانیان نشان دهد و مانند خورشید عالمتابی تمام ستارگان را کنار بزند. اما صد افسوس که این اقتدار و عظمت تمدن اسلامی پس از چندی به ضعف و انحطاط گرایید. تحقیق حاضر برخی از عوامل تعاملی را که به ضعف و انحطاط تمدن اسلامی انجامید بیان و بررسی میکند.
آن زمانی که تمدنهای بشری مانند گیاه کوچکی در حال پژمرده شدن بودند، تمدن اسلامی مانند سرو تناوری در حال رشد و شکوفایی و سایهافکندن بود و توانست اقتدار و عظمت خود را به تمام جهانیان نشان دهد و مانند خورشید عالمتابی تمام ستارگان را کنار بزند. اما صد افسوس که این اقتدار و عظمت تمدن اسلامی پس از چندی به ضعف و انحطاط گرایید. تحقیق حاضر برخی از عوامل تعاملی را که به ضعف و انحطاط تمدن اسلامی انجامید بیان و بررسی میکند.
تعریف تمدن و منشاء آن
برای تمدن تعریفهای گوناگونی شده است که ما به چند نمونه از آن تعاریف اشاره میکنیم:
۱. ابن خلدون معتقد است که اجتماع انسانی مفهومی است که از آن باید به مدنیت یاد کرد. پس تمدن به حالت اجتماعی انسانی اطلاق میگردد.(۱)
۲. ویل دورانت مؤلف کتاب تاریخ تمدن میگوید: تمدن، نظمی اجتماعی است که در نتیجهی آن فعالیتهای فرهنگی امکانپذیر میشود و جریان پیدا میکند. از نظر او تمدن در کلبهی روستایی متولد شد و در شهر به گُل نشست. به عبارت، دیگر وی معتقد است که تمدن از زمانی شروع شد که بشر توانست کشاورزی کند. بنابراین، از نظر ویل دورانت آغاز تمدن با شروع کشاورزی و توسعهی تمدن از زمان شهرنشینی است.(۲)
۳. توینبی مورخ انگلیسی معتقد است که تمدن محصول نبوغ اقلیت مبتکر و نوآور است. در واقع به باور او اقلیتها و اشخاص هوشمند و برجسته تمدنها را ایجاد کردهاند و بقیه از آنها تبعیت کردهاند.(۳)
۴. هانتیگتون میگوید: تمدن یک موجودیت فرهنگی است.(۴)
به هرحال هرکسی به قدرتوان خود خواسته است تمدن را تعریف کند؛ اما در کل میتوان تمدن را اینگونه تعریف نمود: تمدن عبارت است از مجموعه ساختهها و اندوختههای معنوی و مادی جامعه انسانی.
وقتی میگوییم ساختههای انسانی، مقصود آن چیزی است که در طبیعت در حالت عادی وجود ندارد و انسان آن را میسازد. بنابراین، ساختهی انسانی در برابر ساختهی طبیعت قرار میگیرد و مقصود از اندوخته عبارت است از انباری از تجربهها، دادهها و دانشها و قرارداها و اختراعهای گذشته یا دیگران که به جامعه به میراث میرسد. اما منظور از مادی بودن عبارت است از آنچه نیاز غریزی و طبیعی آدمی را برآورده میکند و آنچه نیازهای غیر طبیعی و غیر غریزی و غیر مادی انسان را برآورده میکند معنوی است. مثلاً: لباس پوشیدن مادی است ولی مد و رنگ لباس جزء پدیدهای معنوی است. همچنین انسان دو نوع دستاورد دارد: معنوی و مادی؛ یکی صندلی میسازد که مادی است و دیگری شعر میسراید که معنوی است. (۵)
آیا اسلام تمدنی داشته یا خیر؟
ضرب المثلی هست که میگوید: اول برادری ات را ثابت کن، بعد ادعای ارث و میراث داشته باش. بنابراین، پیش از آغاز بحث اصلی ناچار باید از این نکته سخن گفت که آیا اسلام تمدنی داشته است و یا خیر؟!
اگر بخواهیم تمدن را توصیف کنیم و بگوییم یک ملتی متمدن است یا نه؟ ناچاریم به بررسی شاخههای مختلف علوم بپردازیم که این ملت در این شاخهها پیشرفت داشتهاند و یا خیر؟ علت آن این است که علوم جزء ساختهها و اندوختههای معنوی جامعهی انسانی محسوب میشود و این همان تعریف تمدن است. اما نظر غربیان در مورد تمدن اسلام این است که آنها میگویند: مسلمانان تمدن ندارند بلکه فقط امانتدار خوبی بودهاند. معتقدند: مسلمانان آنچه میراث یونان و روم بود را به امانتداری تمام از تعرض کلیسای قرون وسطی مصون نگه داشتند و میراث فرهنگی روم و یونان را به عربی ترجمه کردند و نگذاشتند توسط ارباب کلیسا در قرون وسطی از بین برود تا رنسانس ایجاد شد و در رنسانس ما غربیها آمدیم همان کتابهای ارسطو و افلاطون و… را دو مرتبه به زبانهای لاتین و اروپایی ترجمه کردیم.
معنای این گفتهی غربیها این است که مسلمانان چیزی به نظریات ارسطو و افلاطون و… نیفزودند و اصلاً مسلمانان در زمینهی علوم مختلف هیچگونه پیشرفتی نداشتهاند. بنابراین میتوان گفت که مسلمین اصلاً تمدنی نداشتهاند و تمدن فقط از آن ما غربیهاست.
به هرحال ما در جواب غربیها میگوییم که ادعای شما کذب محض است زیرا ما شاهدیم که شیخ اشراق و فارابی و ابن سینا و امثال آنها خدمات بسیاری را به علوم مختلف کردند و حتی در علوم مختلف نوآوریهایی داشتند.
از طرفی دیگر ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن خود میگوید: قدیمی ترین تمدنهایی که از آن اثری بهجا مانده و ما بر اساس آن آثار میتوانیم قضاوت کنیم تمدن ایلامیهاست که حدود ده هزار سال پیش در جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق امروز واقع بود و بعد از آنها تمدن سومریهاست و مصریها و آشوریها و… هستند. اما از تمدن آتن و هلنیسم تاکنون حدود دو هزار و ششصد سال میگذرد. پس از این مطالب دو نتیجه میگیریم:
۱. تمدن منحصر به غربیها نیست بلکه ملتهای دیگر هم دارای تمدن بودهاند.
۲. مسلمانان دارای تمدن بودهاند و حتی میتوان گفت: مدت تقربیاً هزارسال تمدن اسلامی رونق داشته است و به سال میلادی تقربیاً از قرن هفتم تا قرن هفدهم را دربر میگیرد و هنگامی که اروپا در دوران تاریکی به سر میبرده جهان اسلام در دوره شکوفایی و درخشندگی تمدن و فرهنگ اسلامی قرار داشته است. بنابراین، با این توضیحات به بیپایه و اساس بودن ادعای غربیها پی میبریم و به صراحت میگوییم که اسلام نه تنها تمدن داشته است بلکه تمدن آن بسیار غنی هم بوده است.(۶)
نشانههای انحطاط یک تمدن
تمدنهایی که در طول تاریخ ظهور کردهاند پس از مدتی شکوفایی یا رو به ضعف و انحطاط نهادهاند و یا به کلی از بین رفتهاند و چنین واقعیتی این پرسش را مطرح میکند که نشانههای انحطاط یک تمدن چه چیزهایی میباشد؟
در جواب این سؤال ابن خلدون در کتاب مقدمهی خود به مواردی از آن نشانهها اشاره میکند که ذیلاً آنها را متذکر میشویم:
۱. ضعف پایتخت و تجزیهی آن: هرگاه دولتی پایتخت خود را از دست بدهد باقی ماندن نواحی دیگر برای آن سودی نخواهد داشت و بیدرنگ مضمحل خواهد شد. زیرا پایتخت به منزلهی قلب است که روح از آن برانگیخته میشود و چون قلب به دست دشمن بیفتد کلیهی نواحی ومرزهای آن منهدم خواهد شد.(۷)
۲. ضعف صنعت: هرگاه ترقیات شهری به انحطاط مبدل شود آن وقت تجملخواهی و ثروت در آن نقصان خواهد یافت و مردم مانند دوران ده نشینی به همان ضروریات اکتفا خواهند کرد و در نتیجه صنایعی که از لوازم تجملخواهی بهشمار میرود بیرونق خواهد شد و پیوسته صنایع رو به نقصان میرود تا آنکه به کلی مضمحل میشود.(۸)
۳. انحطاط دانش و خط و هنر: یکی از نشانههای انحطاط یک تمدن از دیدگاه ابن خلدون انحطاط دانش و خط و هنر میباشد زیرا همانطوری که در تعریف تمدن گفتیم دانش و خط و هنر از ساختهها و اندوختههای معنوی جامعهی انسانی محسوب میگردد.(۹)
۴. قحطی و گرسنگی: از آنجایی که تمدن میکوشد زندگی مردم را از هر لحاظ و بهخصوص از لحاظ اقتصادی تامین نماید لذا اگر در بین ملتی و کشوری قحطی و گرسنگی پدیدار شد این خود نشانهی انحطاط تمدن آن ملت و کشور میباشد.(۱۰)
عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی از لحاظ تعاملی
از آنجایی که تمدن اسلامی و هر تمدن دیگری بر پایههایی استوار است که در بستر آنها زاده شده و رشد مینماید میتوان گفت در یک دید کلی اگر عوامل پیدایی تمدن اسلامی و هر تمدن دیگری دچار افول و زوال شود، تمدن نیز خواسته یا ناخواسته فرو خواهد ریخت ولی در عین حال از آنجایی که بنده باید عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی را از لحاظ تعاملی باید بررسی نمایم لذا آن عوامل را به طور خلاصه بیان خواهم نمود:
۱. عوامل داخلی
۱- ۱. تجملخواهی
تجملخواهی و نازپروردگی برای مردم تباهیآور است و در نهاد آدمی انواع بدیها و عادات زشت را پدید میآورد و خصلتهای نیک را از بین میبرد. بنابراین تجمل خواهی به فساد اخلاقی منجر میشود و در طول تاریخ بارها دیده شده کشورهایی که قدرت اخلاقی خود را از دست میدهند زودتر از کشورهایی که احیاناً قانونشکنی میکنند به سوی انحطاط کشیده میشوند چون بعضی از مفاسد اخلاقی و اعمال خلاف عفت چنان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 