پاورپوینت کامل نقش معارف اسلامی در شکل‌گیری فلسفه ۵۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش معارف اسلامی در شکل‌گیری فلسفه ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش معارف اسلامی در شکل‌گیری فلسفه ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش معارف اسلامی در شکل‌گیری فلسفه ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

کدام عنوان برای فلسفه‌ای که در جهان اسلام وجود داشته، مناسب است؟ در پاسخ به این پرسش اختلاف نظرهایی رخ داده است، البته سخن در امر اعتباری تسمیه نیست. نام‌گذاری برای اشیاء خاص عینی است، نه امور کلی و مفاهیم انتزاعی، بلکه سخن در توصیف است که باید با واقع متناسبت داشته باشد و ویژگی‌‌ای از آن‌را بیان کند. کسانی که از این سنت به فلسفه عربی تعبیر کرده‌اند؛ چنان‌که راسل نیز آنرا بدین عنوان خوانده است.

کدام عنوان برای فلسفه‌ای که در جهان اسلام وجود داشته، مناسب است؟ در پاسخ به این پرسش اختلاف نظرهایی رخ داده است، البته سخن در امر اعتباری تسمیه نیست. نام‌گذاری برای اشیاء خاص عینی است، نه امور کلی و مفاهیم انتزاعی، بلکه سخن در توصیف است که باید با واقع متناسبت داشته باشد و ویژگی‌‌ای از آن‌را بیان کند. کسانی که از این سنت به فلسفه عربی تعبیر کرده‌اند؛ چنان‌که راسل نیز آنرا بدین عنوان خوانده است. اتین ژیلسون[۱](۱۸۸۴ ـ ۱۹۷۸) با اینکه به فلسفه عربی تعبیر می‌کنند، اما توجیه ژیلسون در وجود فلسفه مسیحی این است که فلسفه در غرب از وحی مسیحی بهره برده و از بسیاری آموزه‌های تورات و انجیل استفاده کرده است. اگر این فلسفه از وحی مسیحی بهره نمی‌برد سرنوشتی متفاوت با آنچه یافت پیدا می‌کرد. [۲] فلسفه مسیحی از آبشخور کلام مسیحی نوشیده است[۳]؛ اما فلسفه در اسلام به نظر او چنین نیست. وی می‌گوید: درباره فلسفه ابن رشد یقین داریم که جنبه اسلامی آن بسیار ضعیف است و درباره فلسفه ابن سینا باید دید تا چه اندازه چنین است. [۴]

حاصل سخن ژیلسون این است که چون جنبه اسلامی فلسفه ابن‌رشد ضعیف است، فلسفه اسلامی وجود ندارد. سستی چنین ادعایی، از خودِ آن بر می‌آید چرا که فلسفه اسلامی به فلسفه ابن‌رشد منحصر نیست اما این موضع‌گیری نشان می‌دهد که آشنایی وی با فلسفه اسلامی ناچیز است. او مانند بسیاری از دیگر مورخان فلسفه غربی با بعضی از شرحهای ابن‌رشد بر ارسطو آشناست، اما از سیر فلسفه در عالم اسلام آگاهی درخوری ندارد. اظهارات او نشان می‌دهد که وی حتی با دیگر آثار ابن‌رشد نیز آشنایی ندارد. اگر او با فلسفه اسلامی آشنایی داشت در‌می‌یافت که معارف اسلامی در شکل‌گیری فلسفه اسلامی و توسعه آن نقش انکارناپذیری دارند.

اما به هر روی فلسفه عربی نمی‌تواند تعبیر مناسبی برای فلسفه اسلامی باشد و اساسا گزینش هر عنوانی برای فلسفه که ناظر به ملیت، نژاد و زبانی خاص باشد نارسا و تعصب‌آمیز خواهد بود. با اینکه نمی‌توان سهم فیلسوفان عرب را در شکل‌گیری و تکامل این سنت نادیده گرفت، این حقیقت نیز که بیشترینِ فیلسوفان اسلامی و همین طور برجسته‌ترین چهره‌های آنان، همچون فارابی، ابن‌سینا، سهروردی، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاصدرا غیرعرب بودند انکارناپذیر است.

نه همه فیلسوفان مسلمان عرب بودند و نه همه آثار فسلفی مسلمانان به زبان عربی نوشته شده است. ابن‌سینا، سهروردی، نصیرالدین طوسی، قطب‌الدین شیرازی، ملاصدرای شیرازی، ملاهادی سبزواری، عبدالرزاق لاهیجی، مدرس زنوزی و بسیاری دیگر، آثاری فلسفی به زبان فارسی دارند. همچنین آثار فلسفی کسانی همچون ناصرخسرو و افضل‌الدین کاشانی فقط به زبان فارسی است. تعبیر فلسفه عربی را غربیان ابداع کرده و رواج داده‌اند و در جهان اسلام تا پیش از قرن بیستم که این تعبیر از غرب وارد شد، چنین تعبیری به چشم نمی‌خورد. بسیاری از فیلسوفان یهودی و مسیحی آثارشان را به عربی نوشته‌اند، اما کسی به نوشته‌های آنان فلسفه عربی نمی‌گوید، بلکه آنها را فلسفه یهودی یا مسیحی می‌خوانند.

گفتنی است برخی محققان عرب با اینکه به نکته مزبور اذعان دارند، به این اعتبار که زبان اکثر این آثار عربی است و همچنین فرهنگ و تمدن اسلامی برخاسته از اسلام است و اسلام نیز در بین عرب ظهور کرده، تعبیر فلسفه عربی را ترجیح می‌دهند. در مواردی نیز متأسفانه گزینش تعبیر فلسفه عربی مبتنی بر مبنایی نظری نیست، بلکه صرفا از تعصب قومی برمی‌خیزد که این امر موجب چشم‌پوشی از حقیقت می‌شود. محض نمونه می‌توان به نویسندگان عرب پرشماری اشاره کرد که گرفتار این تعصب شده‌اند، مثلا ماجد فخری نویسنده لبنانی می‌نویسد: فلسفه اسلامی حاصل جریان فکری مرکبی است که در آن سریانیان، عرب‌ها، ایرانیان، ترکان، بربرها و دیگران شرکت فعالانه داشته‌اند، لکن عنصر عربی این جریان فکری به قدری غالب است که سزاوار است آنرا فلسفه عربی بنامیم. [۵]

وی در ادامه با تأکید بر عنصر نژادی عربی فلسفه اسلامی می‌نویسد: عنصر نژادی‌ای هم که نیروی انجام دهنده این کوشش چند‌قومی را فراهم آورد و دست کم در مراحل نخستین آن، شکل و جهت‌دهی آنرا تعیین کرد، عنصر نژادی عرب بود. بدون علاقه روش‌بینانه عرب‌ها به دانش‌های باستان، بعید بود که پیشرفت فکری‌ای صورت گیرد یا ادامه یابد. به علاوه عرب‌ها بودند که در عین جذب آداب و رسوم و معارف اقوام تحت سلطه خود، عنصر یگانه و جامع و شامل موجود در کل مرکب فرهنگ اسلامی را فراهم آوردند.

این عنصر یگانه دین اسلام بود(همان، تأکید از ماست). تکیه بر نژاد و عنصر نژادی و قومی در این گونه مباحث آن هم اگر بی‌پایه باشد، واقعا شرم‌آور است. اگر این گونه است که مؤلف می‌گوید چرا در عرب پیش از اسلام نشانی از این امر نیست!؟ آیا دیگر اقوام مسلمان، به دلیل عنصر نژادی عربی مجذوب فلسفه اسلامی شدند و آنرا توسعه دادند یا به علت عنصر اسلامی آن؟ عجیب نیست که این نویسنده مسیحی عرب، دین اسلام را نیز محصول عنصر عربی، و فرعی از آن می‌داند. اما باید پرسید عناصر عربی غالب فلسفه اسلامی چیست و فلسفه و نظریات و آثار برجسته عرب کدام‌اند تا ما به ناحق آنها را به غیرعرب نسبت ندهیم؟ همچنین ذکر ایرانیان در میان فهرستی از اقوام، برای کم رنگ جلوه دادن سهم ایرانیان معنادار است.

بی تردید تحول علمی، فرهنگی و تمدنی در جهان عرب نیز مدیون اسلام است. نویسندگان عرب تاریخ فلسفه در جهان اسلام می‌نویسند: عرب از اندیشه فلسفی، به معنای صحیح آن برخوردار نگردید، مگر زمانی که قرآن ظهور کرد.»[۶] از این رو، حتی اگر این فلسفه تماما به دست عرب‌ها پدید آمده باشد، شایسته است که آنرا فلسفه اسلامی نامید، البته بسیاری از محققان منصف عرب نیز همچون مصطفی عبدالرزاق از تعبیر فلسفه اسلامی دفاع می‌کنند.

همچنین باید افزود که مراد برخی از تعبیر فلسفه اسلامی نه فلسفه متعارف در جهان اسلام بلکه اندیشه‌های کلامی و همچنین اندیشه‌های معنوی است که از تعالیم اسلامی برگرفته شده و ریشه یونانی ندارد. مکتب‌های مختلف کلامی و عرفانی شیعه و سنی را افراد مختلفی به این عنوان معرفی کرده‌اند. ارنست رنان، فلسفه حقیقی اسلام را علم کلام می‌داند. [۷] برخی درباره فلسفه شیعی گفته‌اند: در تشیع، سیمای دینی بر سیمای سیاسی غلبه دارد و همین امر موجب ظهور فلسفه خاصی شده است که نویسنده تاریخ تفکر اسلامی باید به خاطر تازگی و ابتکاری که در آن است، آن فلسفه را پیش از متفکرین دیگر مسلمان که مقلد یونان‌اند مورد توجه قرار دهد. [۸] در مکتب تفکیک خراسان نیز از نوعی حکمت اسلامی مستفاد از تعالیم اسلامی سخن می‌رود که بر فلسفه یونانی مقدم و از آن مستقل است.

همچنین برخی، از سنت فلسفی جهان اسلام، به فلسفه ایرانی تعبیر کرده‌اند. شکی نیست که ایرانیان سهمی عمده و محوری در فلسفه اسلامی دارند. ابن‌خلدون از نقش غیرایرانیان به «الا فی القلیل النادر» تعبیر کرده، می‌گوید: «اما الفرس فکان شأن هذه العلوم العقلیه عندهم عظیما و نطاقها متسعا.»[۹] «در فلسفه سهم ایران در دامن فرهنگ عظیم اسلامی فرید و یکتاست و از این جهت درخورد تحقیق دقیق می‌باشد و از مهمترین فصول تاریخ فرهنگی ایران به شمار می‌آید»؛ [۱۰] اما با این همه نمی‌توان فیلسوفان غیرایرانی، همچون کندی و ابن‌رشد را به فراموشی سپرد و از این‌رو، این عنوان نیز گویا نیست.

بر این اساس تعبیر مناسب و گویا برای این سنت فلسفی همان فلسفه اسلامی است که هیچ وجهه زبانی و قومی ندارد. در این اصطلاح، واژه اسلامی، هم ناظر به صبغه فرهنگی این سنت فلسفی است و هم جنبه دینی آن. این فلسفه در دامن فرهنگ اسلامی و به دست مسلمانان توسعه یافته و از تعالیم اسلامی تأثیر پذیرفته است، البته مراد این نیست که فلسفه اسلامی بخشی از تعالیم اسلامی یا مستنتج از آن است؛ هرچند نمی‌توان تأثیر تعالیم اسلامی را بر این فلسفه و همچنین حضور این تعالیم را در پاره‌‌ای از بخشهای آن انکار کرد. فلسفه اسلامی از حیث محتوا نیز تا حد چشمگیری از تعالیم اسلامی الهام و تأثیر پذیرفته است.

هرچند این فلسفه تماما برگرفته از اسلام نیست، بی‌شک با آن مرتبط است. ابراهیم مدکور می‌نویسد: این فلسفه در مسائل و مباحثش، در غایات و هدف‌هایش و بالاخره از آن جهت که اسلام آن‌را از تمدن‌های مختلف به دست آور

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.