پاورپوینت کامل محمدتقی شریعتی؛ مبلغ، متفکر و مبارز ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل محمدتقی شریعتی؛ مبلغ، متفکر و مبارز ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل محمدتقی شریعتی؛ مبلغ، متفکر و مبارز ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل محمدتقی شریعتی؛ مبلغ، متفکر و مبارز ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

یکی از چهره‌های نامدار و شاخص در حوزه دین، فرهنگ و سیاست در سده اخیر در ایران مرحوم محمدتقی شریعتی است. ایشان دانش خود را از حوزه علمیه مشهد آغاز کرده و آمده بود تا طلبه شده، به تحصیل بپردازد و پس از بازگشت به مزینان همان مسیر و راه و کار اجدادی خود را دنبال کند. اما روزگاری که در مشهد طلبه شد و مقداری درس خواند به مشکلات جامعه اسلامی که قبل از آن، توجه به آنها در حوزه‌ها دیده نمی‌شد، واقف شد.

یکی از چهره‌های نامدار و شاخص در حوزه دین، فرهنگ و سیاست در سده اخیر در ایران مرحوم محمدتقی شریعتی است. ایشان دانش خود را از حوزه علمیه مشهد آغاز کرده و آمده بود تا طلبه شده، به تحصیل بپردازد و پس از بازگشت به مزینان همان مسیر و راه و کار اجدادی خود را دنبال کند. اما روزگاری که در مشهد طلبه شد و مقداری درس خواند به مشکلات جامعه اسلامی که قبل از آن، توجه به آنها در حوزه‌ها دیده نمی‌شد، واقف شد. دلیل اینکه ایشان به مشکلات جامعه اسلامی پی‌برده بود شاید این باشد که نگاه مرحوم استاد شریعتی فراتر از حوزه‌های علمیه یعنی جدای از فقه و اصول و ادبیات عرب بود، دنیای اسلام را می‌شناخت و بر تحولاتی نیز که در سده اخیر در دنیای اسلام صورت گرفته بود، تسلط داشت. پیش از این حرکتی از سوی سیدجمال‌الدین اسدآبادی آغاز شده بود و از سوی دیگر جامعه مسلمانی در قرن نوزدهم میلادی یا پانزدهم قمری یکی از دوره‌های انحطاط مسلمانان در مقایسه با پیشرفت غرب را سپری می‌کرد که سبب واکنش نشان دادن برخی از عالمان دین روشنفکر برای نجات مسلمانان از این انحطاط شده بود؛ سید جمال‌الدین اسدآبادی در ایران، شیخ محمد عبده در مصر، جمال‌الدین قاسمی در سوریه، اقبال لاهوری در شبه قاره هند و مرحوم آقای نایینی در عراق و ایران و علمای شاخص دیگری که برخاسته بودند تا مسلمانان را از این انحطاط فکری نجات دهند.

پس از شهریور ۱۳۲۰ که حکومت پهلوی اول ساقط شده و حکومت پهلوی دوم آغاز می‌شود دورانی است که جامعه ایران تا حدودی از نظر فکری باز می‌شود. سال ۱۳۲۰ مرحوم محمدتقی شریعتی ۳۶ سال دارد. ۳۶ سالگی، سن بالغی است که فرد به رشدی از عقلانیت رسیده و آگاهی‌های زیادی پیدا کرده است. در این مقطع ایشان معتقد است که فضایی که از نظر فکری و دینی در ایران وجود دارد فضای چندان درستی نیست چرا که از یک سو مذهب سنتی توام با خرافات و از سوی دیگر جریان‌های مارکسیستی وجود دارد. از سوی دیگر کسانی نیز مثل کسروی هستند که از تشیع انتقادهای خیلی تندی می‌کنند و ممکن است برخی از جوانان، از اسلام واقعی که علم و آگاهی چندانی نسبت به آن ندارند، فاصله گرفته و به دامان یکی از این جریان‌های فکری انحرافی بیفتند. مرحوم آقای شریعتی در لباس روحانیت نبود و به جای حضور در حوزه‌ها و شرکت در محافل روضه‌خوانی به عنوان معلم در یکی از مدارس ملی آن زمان در مشهد مشغول به کار شد. او راه نجات جوانان را در این دید که با حضور در مدارس با آنها ارتباط برقرار کند. استاد محمدتقی شریعتی در کنار فعالیت‌هایی که برای نجات جوانان از این جریان‌های انحرافی خطرناک صورت می‌دادند، در سال ۱۳۲۳ کانونی را با نام «کانون نشر حقایق اسلامی» در مشهد تشکیل دادند. ایشان در این کانون سخنرانی کرده و با جذب جوانان ایشان را به گفت‌وگو و بحث می‌نشاندند. در واقع استاد شریعتی دو پایگاه در بین مردم داشت؛ یکی کانون نشر حقایق اسلامی و دیگری نیز در مدارس بود. اما شیوه و روش ایشان با راه وروشی که در منبرها، حوزه‌ها، روضه‌خوانی‌ها و حوزه‌های علمیه وجود داشت، متفاوت بود. در وهله اول، منابعی که برای تبلیغ و ارشاد جوانان معرفی می‌کرد یا سکوی او یکی قرآن و دیگری نهج‌البلاغه بود. مرحوم شریعتی یکی از بدبختی‌های جامعه را فاصله گرفتن از قرآن و فهم واقعی از آن می‌دانست و معتقد بود حتی حوزه‌های علمیه نیز از قرآن و نهج البلاغه فاصله گرفته‌اند. ایشان این دو منبع حیاتی اسلام را سرلوحه کار خود قرار داد، بر آن سکو ایستاد و جوانان را به کار خود جذب کرده و ذهن آنها را آماده کرد. پایه و اساس کار تبلیغی ایشان این بود که با دو چیز مبارزه کند؛ یکی خرافات و دیگری استبداد موجود که مسلمانان را به ستوه آورده و انحطاط آنان را سبب شده بود. خرافات مذهبی به ویژه پس از صفویه رواج زیادی یافته بود و تشیعی که بع