پاورپوینت کامل هماهنگی به عنوان نخستین ملاک ارزشیابی هنری وشعر حافظ ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هماهنگی به عنوان نخستین ملاک ارزشیابی هنری وشعر حافظ ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هماهنگی به عنوان نخستین ملاک ارزشیابی هنری وشعر حافظ ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل هماهنگی به عنوان نخستین ملاک ارزشیابی هنری وشعر حافظ ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

در بخش نخست این مطلب ، دیدیم که افلاطون با زیر سوال بردن تناسب به عنوان ملاک زیبایی حقیقی به وسیله ی این استدلال که تناسب ممکن است یک چیز را زیباتر از آن چه هست نشان دهد سعی کرد که آن را از ویژگی های زیبایی به شمار نیاورد ، اما نهایتا هماهنگی اثر و جامعه را نمی توانست نپذیرد و دلیل او این بود که ساختار جدید و ناهماهنگ با جامعه برای آن خطرناک است. اما ارسطو با دلیلی بسیار قوی به اثبات آن چه هماهنگی نامیده شد می پردازد.

در بخش نخست این مطلب ، دیدیم که افلاطون با زیر سوال بردن تناسب به عنوان ملاک زیبایی حقیقی به وسیله ی این استدلال که تناسب ممکن است یک چیز را زیباتر از آن چه هست نشان دهد سعی کرد که آن را از ویژگی های زیبایی به شمار نیاورد ، اما نهایتا هماهنگی اثر و جامعه را نمی توانست نپذیرد و دلیل او این بود که ساختار جدید و ناهماهنگ با جامعه برای آن خطرناک است. اما ارسطو با دلیلی بسیار قوی به اثبات آن چه هماهنگی نامیده شد می پردازد. گفتیم اگرچه بحث کل وجز: به این صورت که هر جزیی ، جز یک کل است، پس اجزا از آن جا که جزیی از کلند به هم مرتبطند، را افلاطون مطرح کرده بود ، اما ارسطو آن را به اثر هنری نیز مرتبط می کند و می گوید که ،اثر هنری باید دارای اجزای مرتبط با هم باشدو اگر بتوانیم جزیی را از اثر کم کنیم یا بدان اضافه نماییم دیگر حق نداریم آن را اثر کامل بدانیم چرا که آن یک کل کامل به این معنا که با همین اجزا و به همین صورت کامل باید باشد، نیست ، پس در واقع اثر هنری به معنای حقیقی آن به شمار نمی آید و با استفاده از همین دلیل ارسطو به هماهنگی در شعر حافظ پرداختیم. یک گونه هماهنگی را در بیت ها به صورت ارتباط محتوایی مشاهده کردیم و دیگری ارتباط آوایی و ظاهری و همچنین دیدیم که چگونه دو بیت نیز می توانند با هم هماهنگ باشند ، اکنون به هماهنگی به صورت دیگری در غزل حافظ نگاهی می اندازیم :

معرفی هماهنگی عمودی در شعر

هماهنگی عمودی در شعر را این گونه معرفی کنیم که : در شعر می بایست به همان گونه که واژه در بیت به اصطلاح باید بنشیند و نتوان جایگاه آن را تغییر داد، دارای ابیاتی باشد که جایگاه هر بیت را نتوان تغییر داد و یا به صورت دیگر این که با تغییر جایگاه بیت ، به شعر آسیبی وارد آید. برای مثال اگر بتوانیم در یک غزل ، بیت ۳ و بیت ۴ آن را با هم جا به جا کنیم و اتفاقی در شعر نیفتد ، به این معناست که بیت برای خود جایگاهی ندارد و اصلا عموما می توانست حتی وجود نداشته باشد. این اتفاق که بتوان جایگاه بیت را تغییر داد را به یک معنا می توان نقص یک شعر به صورت کلی دانست ، چرا که یک جز را می توانیم از آن جدا کنیم و ارتباط ابیات دیگر به عنوان اثر کامل بماند ، پس اثر به آن بیت ضرورتا نیازی ندارد. از سوی دیگر ممکن است با جا به جایی بیت به ارتباط تازه ای در اثر برسیم که دیگر همان اثر پیشین نخواهد بود. ما این استدلال را بر اساس استدلال ارسطو در هماهنگی استوار کرده ایم و می خواهیم این نتیجه را بگیریم که استقلال ابیات در یک اثر نه تنها نشانه ای از ارزش آن اثر نیست بلکه می تواند نقص آن نیز به شمار آید. درباره ی غزل حافظ ، شاید بتوان به راحتی ادعا کرد که جا به جایی ابیات ممکنند ، پس در این صورت می توان گفت که هماهنگی عمودی در شعر حافظ وجود ندارد ، اما اکنون ما می خواهیم درستی این ادعا را بسنجیم :

هماهنگی عمودی در غزل حافظ

یکی از مواردی که به سهولت می تواند ارتباط عمودی را در یک شعر ایجاد کند ساختار روایی آن شعر است، تعریف یک داستان و فضاسازی برای آن می تواند خود به خود این ارتباط عمودی را ایجاد کند چون در این صورت هر بیت قسمتی از یک داستان خواهد بود ، البته نمی توانیم ادعا کنیم که هر شعر روایی لزوما دارای ارتباط عمودی و هماهنگی است ولی می توان روایت را یک راه برای نشان دادن این ارتباط در نظر گرفت. تعدادی از غزل های حافظ از این ویژگی برخوردارند برای مثال : غزل شماره ی ۲۱۳۴ با مطلع : بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد …، در این غزل روایت به خوبی نقش هماهنگ کننده را به عهده دارد و همچنین غزل ۷۷ با مطلع: بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت … این غزل از روایت سود برده است اما در کنار آن از ارتباط های دیگری که ذکر آن به میان خواهد آمد نیز استفاده کرده است، برای آن که شرح هر کدام از این غزل ها به مطلبی بسیار طولانی تر نیازمند است بیشتر غزل هایی که ساختاری روایی دارند را تنها با معرفی شماره ی آن در نسخه ی علامه قزوینی و غنی( و شماره های در پرانتز از استاد خانلری) ، بسنده می کنیم و دو غزل را که ساختاری تقریبا متفاوت را دارایند شرح هماهنگی می کنیم. از غزل های روایی علاوه بر آن دو، می توان به این غزل ها اشاره کرد : غزل ۹۰ با مطلع : ای هدهد صبا به صبا می فرستمت ، غزل ۱۳۰ (۱۲۶) : سحر بلبل حکایت با صبا کرد ، غزل ۱۴۰(۱۴۰) : دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد، غزل ۱۵۲(۱۴۸): در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد ، غزل ۱۸۳(۱۷۸): دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند و همچنین : غزل ۱۸۴(۱۷۹) ، ۲۰۷(۲۰۳)، ۲۱۰(۲۰۴)، غزل ۲۹۵(۲۹۸)، غزل ۳۲۰(۳۳۳)، غزل ۳۸۷(۳۸۰)، غزل ۴۰۷(۳۹۹)، ۴۲۵(۴۱۵)، غزل ۴۸۸ ( ۴۷۹). …

اگر ابیاتی را که در این غزل ها از ویژگی روایی دو ر می شوند و عموما توصیفی نصیحت گویانه اند را به صورت خلاصه بیت غیر روایی، بنامیم می توانیم این دسته از غزل ها را به دو نوع روایی صرف و روایی همراه با بیت غیر روایی تقسیم کنیم ، هوشیاری حافظ اغلب به پیوند زدن این بیت های غیر روایی با روایت است که در بسیاری از غزل ها اتفاق می افتد ، از غزل های روایی-توصیفی صرف می توان غزل ۴۲۵ را نام برد :

دامن کشان همی شد در شرب زرکشیده

صد ماه رو ز رشکش جیب قصب دریده

از تاب آتش می بر گرد عارضش خوی

چون قطره های شبنم بر برگ چکیده

گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ

باز آ که توبه کردیم از گفته وشنیده

بس شکر بازگویم در بندگی خواجه

گر اوفتد به دستم آن میوه ی رسیده

در این گونه غزل با توجه به توصیف روایی آن می توان به راحتی ارتباط ابیات را مشخص کرد .و از نمونه غزل هایی که روایت را به وضوح به ابیات غیر روایی تبدیل می کند و چگونگی این تبدیل را نیز جدای از آن چه هماهنگی نامیده ایم نمی توان برشمرد، غزل ۲۱ گواه این ماجراست :

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

که شنیدی که درین بزم دمی خوش بنشست

شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد

پیش عشاق تو شب ها به غرامت برخاست

در چمن باد بهاری ز کنار گل وسرو

به هواداری آن عارض وقامت برخاست

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت

به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری

کاتش از خرقه ی سالوس و کرامت برخاست

دو بیت نخست این غزل را می توان جزیی از حالت روایی دانست و گفته ای از دلبر، بیت سوم دچار چرخش می شود و زبان دلبر به زبان حافظ بدل می شود و ضمیر “تو” گواه این ماجراست با این حال آن چه گفته می شود همان محتوای بیت های نخستین است واز این طریق همین راه را ادامه می دهد. بیت بعد گویی آغازگر یک روایت دیگر است و در برابر روایت اول، یک بیت متفاوت تلق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.