پاورپوینت کامل امید به رستگاری ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امید به رستگاری ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امید به رستگاری ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امید به رستگاری ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

پرداختن به تمام جنبه‌های کار فکری لوکاچ در این فرصت کوتاه میسر نیست. بر این اساس می‌کوشم تنها بر یک تم اصلی از اندیشه او تاکید کنم. او به این تم اصلی در مقدمه انتقادی‌اش در ۱۹۶۷ بر تاریخ و آگاهی طبقاتی تحت عنوان romantic anti-capitalism اشاره می‌کند. او تحت این مقوله آثار جوانی خودش را نیز مورد هجمه قرار می‌دهد، تحت این جمله معروف در مصاحبه‌ای که گفته بود: من زندگی در بستر نوسوسیالیسم را به زندگی در بهترین نوع سرمایه‌داری ترجیح می‌دهم. این جمله در دوره جنگ سرد بیان شد و ممکن است به نظر تبلیغاتی‌ آید، اما بحث من این است که لوکاچ در زندگی و عمل نیز این سخن را صادقانه گفت.

گفتاری در تبیین ضد سرمایه داری رمانتیک گئورگ لوکاچ

محسن آزموده: گئورگ لوکاچ (۱۹۷۱- ۱۸۸۵) فیلسوف، منتقد ادبی، تاریخ نگار ادبی و منتقد چپ‌گرای مجار یکی از بنیانگذاران مارکسیسم غربی است که بر خلاف بسیاری از چپ‌گرایان اروپایی تنها به نظریه‌پردازی بسنده نکرده و در عرصه عمل نیز حضوری مستمر و فعال داشت و چه کسی می‌تواند انکار کند که بودن فعالانه در میدان همواره با این خطر همراه است که از هر سو مورد هجمه و نقد قرار بگیری و تصمیم‌ها و کنش و عملت مورد قضاوت‌های تند و بی‌رحمانه واقع شود. او اما سرسختانه بر حضور خود پافشاری کرد و در بزنگاهی چون قیام ۱۹۵۶ مجارستان مشارکتی فعال داشت، تا جایی که به زندان افتاد و پیامدهای آن را متحمل شد. مراد فرهادپور در نشست فلسفه چیست در دانشگاه شهید بهشتی بر همین جنبه از حیات انضمامی لوکاچ تاکید کرد. او گفت: «با توجه به آماس کردن و حجم عظیم نظریه که خصوصا این روزها دنیا را پر کرده است، اتفاقا جدیتی که لوکاچ در تراژدی دنبالش بود را از طریق نوعی پراکسیس سیاسی می‌بیند.» در ادامه گزارشی از این گفتار از نظر می‌گذرد:

*****

پرداختن به تمام جنبه‌های کار فکری لوکاچ در این فرصت کوتاه میسر نیست. بر این اساس می‌کوشم تنها بر یک تم اصلی از اندیشه او تاکید کنم. او به این تم اصلی در مقدمه انتقادی‌اش در ۱۹۶۷ بر تاریخ و آگاهی طبقاتی تحت عنوان

romantic anti-capitalism

اشاره می‌کند. او تحت این مقوله آثار جوانی خودش را نیز مورد هجمه قرار می‌دهد، تحت این جمله معروف در مصاحبه‌ای که گفته بود: من زندگی در بستر نوسوسیالیسم را به زندگی در بهترین نوع سرمایه‌داری ترجیح می‌دهم. این جمله در دوره جنگ سرد بیان شد و ممکن است به نظر تبلیغاتی‌ آید، اما بحث من این است که لوکاچ در زندگی و عمل نیز این سخن را صادقانه گفت.

زندگی واقعی و زندگی تجربی

اگر به آثار اولیه لوکاچ بازگردیم، می‌بینیم که نفرت از زندگی بورژوایی و نفرت از سرمایه‌داری در دوره‌ای که لوکاچ یک اندیشمند نوکانتی بوده خود را در بحث‌های ادبی نشان می‌دهد. شاید بهترین شکل بیان آن گذشته از خود کتاب نظریه رمان، به صورت فشرده، مقاله متافیزیک تراژدی باشد که در آنجا لوکاچ دوگانگی زندگی واقعی و زندگی تجربی را مطرح می‌کند. زندگی واقعی در واقع همان محتوای اصلی تراژدی است، اما زندگی تجربی را به عنوان زندگی روزمره در جامعه بورژوایی مطرح می‌کند و صفاتی که برای آن برمی‌شمرد عبارتند از: بی‌شکلی، بی‌معنایی، در آن هیچ چیز هیچ‌وقت به انجام نمی‌رسد، در آن هیچ چیز جدی نیست، در آن همه امکان‌ها وجود دارند، در این زندگی به جای «این یا آن» (

either or

) کی یرکگاردی با «هم این و هم آن» مواجه هستیم، با ملغمه‌ای از تلاش‌های بیهوده و بی‌ثمری که قرار هم نیست به جایی برسد. لوکاچ این نوع زندگی را در تقابل جدی با فشردگی تراژدی قرار می‌دهد، جایی که به تعبیر خودش ارواح عریان با تقدیر عریان روبه‌رو می‌شوند. شاید برای اینکه محتوای پدیدارشناختی این نفرت را بررسی کنیم، می‌توانیم به نفرت از بلاهت، ابتذال، فساد، تباهی، بی‌سرانجامی، بی‌معنایی، گندیدگی زندگی روزمره و… اشاره کنیم. لوکاچ خیلی قبل از هایدگر یا اگزیستانسیالیست‌های فرانسوی به این قضیه اشاره می‌کند. از این نظر شاید غیر از کی یرکگارد که خیلی به او علاقه‌مند بوده است، کسی که به خصوص در آثار جوانی‌اش بسیار به او نزدیک بوده نیچه با تئوری نیهیلیسم اروپایی است. جالب است که لوکاچ در آثار جوانی‌اش هیچ اشاره‌ای به نیچه ندارد، شاید به دلیل نزدیکی بیش از حدش به او چنین است.

زندگی تین ایجری

اما اگر بخواهیم قضیه را انضمامی‌تر کنیم، فکر کنم تجربه اقتصاد و اجتماع و سیاست خودمان در دو دهه گذشته به خوبی همین فرایند را به ویژه در ارتباط با فرهنگ طبقه متوسط نشان می‌دهد. بنابراین اگر بخواهیم مابه ازای عینی برای نفرت لوکاچ فراهم کنیم، می‌توانیم به این وضعیت اشاره کنیم، امری که در سطح جهانی همه مردمان را به لحاظ روانی کودک‌صفت کرده و زندگی‌ها را به زندگی‌های نوجوانانی (

teenager

) بدل کرده که صرفا به خرید اسباب‌بازی‌های جدید فکر می‌کنند، نوعی تلاش برای تحقق به اصطلاح رویای امریکایی، هم در داخل امریکا و هم در جاهای دیگر. این نفرت از زندگی بورژوایی آن چیزی است که با لوکاچ می‌ماند و آن را در دوره‌های گوناگون زندگی او مشاهده می‌کنیم. برای مثال نه فقط در کتاب‌های جان و شکل‌ها و نظریه رمان در دوره اولیه کار فکری او بلکه بعد از مارکسیست شدن در ۱۹۱۸ نیز مشهود است، که البته این تجربه مارکسیست شدن خودش به یک معنا قابل مقایسه با تجربه سنت پل در دروازه دمشق است، یعنی لوکاچ در یک هفته از منتقد بلشویسم به مارکسیست بدل می‌شود. اما در همین دوره نیز می‌بینیم که در سال‌های اولیه وقتی همراه با کارل کرش و جناح چپ مارکسیست‌های ایتالیا نوعی مارکسیسم افراطی را نمایندگی می‌کرده، کاملا این نقد زندگی بورژوایی به چشم می‌خورد و خود پدیده کمونیزم و مبارزه کمونیست‌ها را با مثال‌های ادبی و تراژیک مطرح می‌کند و اتفاقا مساله اصلی او تراژدی اخلاقی است تا مبارزه کمونیستی. خودش می‌گوید با این پارادوکس مواجه هستم که برای نابودی شر باید خودشان هم شر شوند و باید نه فقط از حیات خودشان بگذرند بلکه از رستگاری خودشان نیز صرف نظر کنند. این تم اصلی یعنی ضدیت رمانتیک علیه سرمایه‌داری

(

romantic anti-capitalism

) در تاریخ و آگاهی طبقاتی نیز زیر لایه‌ای از ایده‌آلیسم فیخته‌ای قابل مشاهده است، یعنی شور رمانتیک و نفرتی که از فضای نه سرد و نه گرم و ولرم میانه روی در آن به چشم می‌خورد. بنابراین در واقع این نفرت در لوکاچ با وجود همه چرخش‌ها و در برخی موارد سازش‌هایش به قدری عمیق است که با وجود همه انتقاداتی که از جریان استالینی داشته، نهایتا بارها و بارها سازش می‌کند و به وضعیت استالینی تن می‌دهد، زیرا از یک سو فکر می‌کرده بیرون از حزب سرنوشتی چون کارل کرش پیدا می‌کند و از سوی دیگر نیز نفرت از زندگی بورژوایی کاملا اصل تعیین‌کننده تفکر اوست.

گراند هتلی کنار مغاک

اگر به عقب باز گردیم و این نفرت را در زمینه‌ای تاریخی قرار دهیم، می‌بینیم که نفرت از سرمایه‌داری منحصر در لوکاچ نیست، خصوصا در فرهنگ آلمانی به همان دلایلی که از خیلی قبل کسانی چون هگل و مارکس به آن اشاره کرده بودند، یعنی دوگانگی موجود ناقص‌الخلقه‌ای که در اقتصاد و صنعت بسیار پیشروی کرده است اما در فرهنگ و سیاست هنوز در دوران پیشاسرمایه‌داری به سر می‌برد، این فضای ضدیت رمانتیک با سرمایه‌داری را شاهدیم. این قضیه آن قدر ریشه‌ای است که رگه‌هایی از آن را سال‌ها بعد در متفکرانی چون آدرنو و هورکهایمر در نقد زندگی امریکایی مشاهده می‌کنیم، یعنی با وجود اینکه به ویژه برای آدرنو فئودالیسم و اشرافیت هیچ جذابیتی نداشته و خودش هم آدمی نبوده که خیلی مسحور اسطوره‌ها شود، برای مثال آدرنو مقاله جذابی در مورد شکاندن اسطوره دهه ۱۹۲۰ دارد، با این همه رگه‌هایی از این نوع ضدیت رمانتیک با سرمایه داری در آثار ایشان هم دیده می‌شود. به همین دلیل است که آدرنو به لوکاچ اجازه می‌دهد که در مورد مکتب فرانکفورت و آدرنو و هورکهایمر آن توصیف مشهورش را به کار ببرد، یعنی بگوید مکتب فرانکفورت هتل اشرافی کنار مغاک

(

Gran hotel by the abyss

) است، یعنی آدم‌هایی که در یک هتل اشرافی زندگی می‌کنند به مغاک نیهیلیستی سرمایه داری و انحطاط و ویرانی جامعه نظر می‌کنند. جنبه‌های گوناگونی از این نظر کردن در مغاک که از مفاهیم اساسی نیچه است، می‌توان استخراج کرد. اما از زمان هگلی‌های جهان غالبا با فرآیندی طرف هستیم که طی آن شور رمانتیک علیه وضع موجود نهایتا به نوعی سازش فرهنگی در قالب بازگشت کلیسا به ویژه کلیسای کاتولیک ختم می‌شود و شاهد نوعی پناه بردن به جامعه سنتی و مذهبی مسیحی هستیم. حتی نمونه‌های برعکس آن مثل ماکس شللر آن را نیز می‌بینیم. حتی اگر دقت بکنید، نقطه شروعش باز بر اساس درک فرهنگی از تاریخ و پدیدارشناسی فرهنگ سلسله مراتبی از ارزش‌های فرهنگی است که در بالاترین حدش ارزش‌های اشرافی قرار دارند و در پایین‌ترین حدش ارزش‌های بورژوایی و ارزش‌های مربوط به بقا و ادامه زندگی و حتی توسعه و پیشرفت. یا هایدگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.