پاورپوینت کامل از اصول تا حصول- فلسفه علوم انسانی بومی ۳۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل از اصول تا حصول- فلسفه علوم انسانی بومی ۳۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از اصول تا حصول- فلسفه علوم انسانی بومی ۳۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل از اصول تا حصول- فلسفه علوم انسانی بومی ۳۳ اسلاید در PowerPoint :
همه علوم، چه علوم انسانی و چه علوم طبیعی، مبتنی بر بعضی اصول عام هستند. این اصول در خود آن علوم قابل اثبات نیستند، بلکه از جایی دیگر (دین، فلسفه و…) گرفته شدهاند.
همه علوم، چه علوم انسانی و چه علوم طبیعی، مبتنی بر بعضی اصول عام هستند. این اصول در خود آن علوم قابل اثبات نیستند، بلکه از جایی دیگر (دین، فلسفه و…) گرفته شدهاند.
متن زیر یادداشت مهدی گلشنی در پاسخ به مخالفان علوم انسانی اسلامی برای مجله عصر اندیشه است که از نظر می گذرد.
در کتاب «از علم سکولار تا علم دینی» استدلال کردهام همه علوم، چه علوم انسانی و چه علوم طبیعی، مبتنی بر بعضی اصول عام هستند. این اصول در خود آن علوم قابل اثبات نیستند، بلکه از جایی دیگر (دین، فلسفه و…) گرفته شدهاند. مثلاً در علوم طبیعی، فرض میکنیم که «طبیعت قانونمند است» یا «طبیعت قابل فهم است» یا «اصل علیت حاکم است» و… . در علوم انسانی نیز مثلاً فرض می کنیم که «انسان یک بعد غیر مادی دارد.» این اصول نقشی اساسی در اثبات یا نفی قضایا و پذیرش یا طرد نظریهها در علوم طبیعی و علوم انسانی دارند.
البته علومی که بر مبنای مفروضات متفاوت بنا میشوند وجوه مشترک هم دارند، ولی در مورد استنتاجات بنیادی یا جهت گیریهای عمده کاربردی تفاوت در برداشتها ظاهر میشود. این تفاوتها را مثلاً در گرایشهای گوناگون به تعابیر مختلف نظریه کوانتوم در فیزیک، یا تعابیر «خداباورانه» و «الحادی» در نظریه تکامل زیستشناسی و همچنین در مکاتب مختلف جامعهشناسی و روانشناسی میبینیم. نفی این تفاوتها ناشی از عدم توجه به نحوه تحول علوم است. هر یک از علوم، چند مرحله را میگذرانند: یکی جمعآوری دادهها و انجام آزمایشها است که میتواند هم در غرب و هم در شرق یکی باشد.
مرحله دیگر نظریهپردازی است که اینهم تا حد زیادی میتواند در همهجا مشابه باشد، اما در مقام جمعبندیها و تعمیمها، تفاوتها ظاهر میشود، زیرا در تعمیمها از دادههای تجربی موجود تجاوز میکنیم و به بعضی اصول عام غیر قابل اثبات تجربی متوسل میشویم. مثلاً در نظریه کوانتوم وقتی نتوانستند در حوزه اتمی پدیدهها را توجیه علّی کنند، به حاکمیت شانس بر جهان اتمی متوسل شدند، ولی این تعمیم از «نیافتن» به «نبودن» بود که قطعاً از لحاظ منطقی مجاز نیست. همانطور که در مورد اخیر بعداً یک نظریه علّی هم برای حوادث کوانتومی عرضه شد. پس صحبت از «علم عام»، بدون توجه به زیر بناهای فلسفی یک علم، مجاز نیست. علوم انسانی هم مثل علوم طبیعی مبتنی بر تعدادی اصول عام هستند، ولی در اینجا نقش مفروضات عام فلسفی بیشتر و هویداتر از علوم طبیعی است و به همین جهت تنوع مکاتب را در علوم انسانی بیشتر میبینیم.
شکی نیست که تجربه و مشاهده نقشی بسیار اساسی در همه علوم، از جمله علوم انسانی دارد. علوم انسانی بدون بعضی اصول عام قابل حصول نیست. وقتی همه جهان، از جمله انسان را صرفاً مادی میبینند و فارغ از مشاهدات چیزی را قبول نمیکنند، در واقع اصولی را قبول کردهاند که قابل اثبات تجربی نیست و بنابراین نمیتوانند طرف مقابل را بر اساس تجربه رد کنند. اصول عام هم در نوع کاوشها و نوع سوالات تاثیر دارند و هم در جهتگیریهای علوم، چه علوم طبیعی و چه علوم انسانی.
اگر علوم انسانی صرفاً بر مبنای مشاهدات بنا میشد، دلیلی بر وجود مکاتب مختلف در جامعهشناسی و روانشناسی و… نبود. مدعیان خلاف این نظر چه توجیهی در مورد وجود مکاتب گوناگون در این علوم دارند؟ اصلاً مگر میشود با ذهن خالی سوالاتی را مطرح کرد؟ این اطلاعات اولیه اشخاص است که زمینه طرح سوالات را فراهم میآورد. آنهایی که منکر اصول فلسفی در علوم، از جمله علوم انسانی هستند، خود مکتب خاصی را در فلسفه برگزیدهاند، گرچه بعضی از آنها متوجه این نکته نیستند. در مورد اینها مفروضات فلسفی مثل یک جریان زیر زمینی برای ذهنشان کار میکند. مثل مورد هاکینگ، فیزیکدان معروف معاصر که از یک طرف میگوید فلسفه مرده است و از طرف دیگر میگوید خودش یک پوزیتیویست است. وی متوجه نیست که پوزیتیویسم خود یک مکتب فلسفی است، نه علم.
فلسفه علوم انسانی بومی
فلسفه اسلامی متاثر از اسلام است. متاثر از ارشادات قرآن و روایات معتبر اسلامی است و سعی میکند بین عقل و وحی جمع شود و دادههای وحیانی را به روش برهانی ارائه دهد. در اینجا ممکن است گفته شود که تبیین عقلی دادههای وحیانی کار کلام است و فلسفه دنبال یافتن حقایق عالم است و از استدلال عقلی بهره میجوید، اما واقعیت این است که بعضی فلسفهها بخش وسیعی از تفحص خود را صرف بحث درباره خدا، انسان، آخرت و… که در دین مطرح است، می کنند. بنابراین، در برخی مسائل با کلام اشتراک دارند.
این را مخصوصاً در آثار فلاسفه شیعه (از خواجه نصیر گرفته تا معاصرینی نظیر علامه طباطبایی و استاد مطهری و شاگردانشان)، همچنین بعضی فیلسوفان غربی نظیر پلانتینگا و سوین برن میبینیم. ضمناً، آموزههای وحیانی میتوانند هم در طرح مسائل و هم در جهتدهی به پژوهشها و رفع اشتباهات الهامبخش باشند. بنا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 