پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به طریقتهای صوفیانه ایرانی در حلبِ دوره مملوکی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به طریقتهای صوفیانه ایرانی در حلبِ دوره مملوکی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به طریقتهای صوفیانه ایرانی در حلبِ دوره مملوکی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی اجمالی به طریقتهای صوفیانه ایرانی در حلبِ دوره مملوکی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
تواریخ محلی و سالشماری حوزه شام و مصر، آگاهیهای تاریخی فراوانی درباره تاریخ و طرق تصوف در این منطقه در دوره مملوکی به دست میدهند. بخشی از این آگاهیها، ابعاد قابل توجهی از حضور و نفوذ طریقتهای صوفیانهای را که خاستگاه جغرافیایی آنها ایران و خراسان بوده، روشن میسازد. در این نوشتار تلاش شده است تا به طور اجمالی، شواهد و گزارشهای تاریخی متعلق به حضور و گسترش شماری از این طریقتها در شهر حلب در دوره مملوکی ارائه و گردآوری شود. طریقتهای بررسی شده عبارتاند از: صفویه (اردبیلیه)، کبرویه و همدانیه، اوحدیه، کازرونیه و سهروردیه.
چکیده: تواریخ محلی و سالشماری حوزه شام و مصر، آگاهیهای تاریخی فراوانی درباره تاریخ و طرق تصوف در این منطقه در دوره مملوکی به دست میدهند. بخشی از این آگاهیها، ابعاد قابل توجهی از حضور و نفوذ طریقتهای صوفیانهای را که خاستگاه جغرافیایی آنها ایران و خراسان بوده، روشن میسازد. در این نوشتار تلاش شده است تا به طور اجمالی، شواهد و گزارشهای تاریخی متعلق به حضور و گسترش شماری از این طریقتها در شهر حلب در دوره مملوکی ارائه و گردآوری شود. طریقتهای بررسی شده عبارتاند از: صفویه (اردبیلیه)، کبرویه و همدانیه، اوحدیه، کازرونیه و سهروردیه.
کلیدواژهها: تصوف، حلب، شام، طرق تصوف، صفویه، کبرویه، سهروردیه
تواریخ محلی و سالشماری حوزه شام و مصر در دوره مملوکی، اطلاعات و گزارشهای تاریخی فراوان و شایان توجهی درباره طریقتهای تصوف و مشایخ وابسته به آنها و مریدانشان در این دوره به دست میدهند که ابعاد گستردهای از تاریخ تصوف در سرزمین شام را برای ما روشن میسازد. از لابهلای این منابع میتوان آگاهیهای منحصر بهفردی استخراج کرد که نشان میدهد شماری از طرق تصوف رایج در شام در دوره مملوکی، طریقتهایی بوده که مشایخ و مؤسسان آنها، از حوزه جغرافیایی کنونی ایران و یا خراسان برخاسته بودند. معمولاً بیشتر این طریقتها نیز در شهر حلب، به عنوان دومین شهر بزرگ شام (پس از دمشق)، انتشار و فعالیت گستردهای داشتهاند.
از مهمترین منابع در این زمینه، کتاب «دُرّ الحُبَب فی تاریخ حلب»، تألیف رضیالدین محمد بن ابراهیم بن یوسف حلبی معروف به «ابن حنبلی» (۹۰۸-۹۷۱ق) است که از مهمترین تواریخ محلی حلب به شمار میآید. او در این کتاب آگاهیهای منحصر بهفردی درباره رجال و شخصیتهای دینی و سیاسی حلب در سدههای نهم تا یازدهم ارائه میدهد که در منابع دیگر نمیتوان یافت. در واقع اگر این اثر را آینه تمامنمای وضعیت فرهنگی و اجتماعی حلب در سده دهم هجری بدانیم، سخنی بیراهه نگفتهایم. در این نوشتار با استناد به تواریخ محلی شام و حلب، از جمله دُرّ الحُبَبِ ابن حنبلی، و نیز سایر منابع، به ارائه گزارشی اجمالی از نفوذ و انتشار طرق تصوفی که خاستگاه جغرافیایی آنها ایران و خراسان بوده، در حلبِ دوره مملوکی میپردازیم.
طریقت صفویه (اردبیلیه)
طریقت صفویه، منسوب به شیخ صفیالدین اردبیلی (۶۵۰-۷۳۵ق)، از مهمترین طرق تصوفِ حوزه ایران است که در سدههای نهم و دهم هجری در سرزمین شام و به ویژه در شهر حلب، رواج گستردهای داشته است. بر اساس گزارشی در کتاب صفوه الصفا، صلاحالدین رشید برادر بزرگتر شیخ صفیالدین اردبیلی، به عنوان خلیفه شیخ زاهد گیلانی به شام رفت و تا پایان عمر در آنجا به ارشاد و تربیت معنوی مردم پرداخت. ۱ بنابراین باید ورود طریقت شیخ صفی به شام را از زمان حیات وی دانست.
با این حال، تا سالهای پایانی خواجه علی سیاهپوش، فرزند شیخ صدرالدین موسی فرزند شیخ صفی، شواهد دیگری از نفوذ این طریقت در شام در دست نیست. بنا بر گزارش مجیرالدین حنبلی (درگذشته ۹۲۷ق)، که از خواجه علی با نام «علاءالدین علی اردبیلی عجمی» یاد کرده، او در سفر حج خود در سال ۸۳۰ق، به همراه تعدادی از مریدان و پیروان خود وارد دمشق شد. سپس در مسیر بازگشت خود از حج، وارد بیتالمقدس شد و در اواخر جمادی الاولی سال ۸۳۲ق در این شهر درگذشت و مریدانش بر قبر وی در قبرستان «بابالرحمه» در مجاورت دیوار شرقی مسجد الاقصی گنبدی ساختند. ۲
بیتردید ورود خواجه علی به شام، تأثیر قابل توجهی در انتشار طریقت صفویه در شام داشته است. چنانکه ابویحیی محمد بن ابراهیم کواکبی (درگذشته ۸۹۷ق)، مشهوترین شیخ این طریقت در حلب، شاگرد «شیخ پاگیر» بوده که طریقت را با یک واسطه از خواجه علی گرفته و همانند وی نیز در بیتالمقدس مدفون بوده است. ۳ شیخ پاگیر در حلب مرید دیگری نیز به نام «ابوبکر دلیواتی» (زنده در ۹۱۵ق) داشت ۴ که پس از وی، فرزندش عبدالرحمان و نوهاش علاءالدین علی بن عبدالرحمان طریقت را ادامه دادند. ۵
ابویحیی کواکبی جدّ خاندان مشهور کواکبی است که بعدها شخصیتهای فراوانی از نسل وی، عهدهدار مناصب دینی همچون مفتی و قاضی در حلب و حتی برخی از دیگر شهرهای قلمرو عثمانی بودهاند. اما مشهورترین شخصیت علمی و فکری این خاندان، «عبدالرحمان کواکبی» (۱۲۶۵-۱۳۲۰ق / ۱۸۴۹-۱۹۰۲م)، اندیشمند بزرگ مسلمان در سده ۱۹ میلادی است. مقبره ابویحیی کواکبی تا به امروز در ضلع غربی صحن مسجدی که با انتساب به وی به نام «مسجد کواکبی» نامیده شده، باقی مانده است. ۶
ابویحیی نقش فراوانی در گسترش طریقت صفویه در حلب داشته است و این مسئله را میتوان از تعداد زیاد مریدان وی در حلب و نواحی آن دریافت. شماری از خلفا و مریدان وی که ابن حنبلی در تاریخ خود زندگینامه آنها را آورده است، عبارتاند از: سلیمان بن نذر حنفی (درگذشته ۹۱۱ق) ۷، محمد بن عبدو بیری حنفی معروف به «محمد خاتونی» (درگذشته ۹۵۰ق) ۸، محمد بن عمر حلبی کلّزی حنفی (درگذشته ۹۶۶ق)، مرید کواکبی در شهر «کلّز» ۹، و نیز عبدالرحمان ناووسی حلبی، مشهور به «شیخ مهنّا» که فرزندش «شهابالدین ابن مهنّا» ۱۰ و سپس نوادگانش، دنبالهرو وی در طریقت بودند. ۱۱
افزون بر کواکبی و مریدانش، در حلب صوفیان دیگری نیز بودند که به واسطه پیران دیگری، به سلک طریقت صفویه درآمده بودند. از آن جمله میتوان از شخصی به نام ناصرالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن علی بن ابراهیم حسینی حنبلی معروف به «سیّد مهمازی» (درگذشته ۹۲۶ق) یاد کرد که اگرچه در زمره صوفیان طریقت صفویه بوده، اما نام پیر وی مشخص نیست. ۱۲ صوفی مشهور دیگر، شیخ موسی بن احمد نحلاوی ریحاوی (درگذشته ۹۱۵ یا ۹۱۶ق) بود که پیر وی، «شیخ داوود» نام داشت ۱۳ و جانشین وی در طریقت نیز فرزندش شرفالدین یحیی بن موسی نحلاوی حلبی (درگذشته ۹۵۳ق) بود. ۱۴
گفتنی است در منابع تاریخ حلب، صوفیان طریقت صفویه با نسبت «اردبیلی» یاد شدهاند که نشاندهنده شهرت این طریقت به این نام بوده است. اما نکته جالب و حائز اهمیت در این باره آن است که تقریباً همزمان با شکلگیری جنبش سیاسی صفویان با رنگ و لعاب شیعی آن در ایران، شاخه سنّی مذهب طریقت صفویه در حلب گسترش یافته و حتی تا مدتی پس از روی کار آمدن شاه اسماعیل و تشکیل دولت صفویه، با قدرت به حیات خود ادامه داده است. ۱۵
طریقت کُبرویه و همدانیه
از گزارشهای ابن حنبلی چنین برمیآید که طریقت کُبرویه ـ منسوب به نجمالدین کُبری (مقتول در ۶۱۸ق) ـ و به ویژه زیرشاخه مهم آن، طریقت همدانیه، لااقل در سدههای نهم و دهم هجری در حلب رواج و گسترش داشته است. بررسی ابعاد مختلف انتشار و حضور این طریقت و شرح حال مشایخ و صوفیان وابسته به آن در سرزمین شام، در این نوشتار نمیگنجد و نگارنده این سطور به امید خدا در مقاله مستقل دیگری به آن خواهد پرداخت. اما در اینجا به طور اجمالی، به معرفی مهمترین مشایخ این طریقت در حلب میپردازد:
از مشهورترین صوفیان طریقت کبرویه، شیخ محمد خراسانی نجمی (درگذشته ۹۲۵ق) است که اصالتاً از یمن اما ساکن حلب و گویا از سادات بوده است. ابن حنبلی از یکی از مریدان نجمی به نام محمد بن علی گیلانی تروسی شافعی (درگذشته ۹۷۰ق) ۱۶ نقل کرده است که سند خرقهاش به نجمالدین کبری میرسیده، اما آگاهی بیشتری درباره شجره خرقه وی را به دست نداده است. ۱۷ بیتردید نسبت «خراسانی نجمی» وی نیز به نجمالدین کبری بوده است. به نظر میرسد شیخ محمد خراسانی نجمی، در حلب دارای مریدان فراوانی بوده است. ابن حنبلی افزون بر گیلانی تروسی، از دو تن دیگر از مریدان وی به نامهای محمد بن علی شغری حلبی (درگذشته ۹۳۴ق) ۱۸ و قاسم عجمی، معروف به «عفاریت» (زنده در ۹۳۴ق) ۱۹ یاد کرده است.
مهمترین زیرشاخه طریقت کبرویه که در حلب رواج داشته، طریقت همدانیه بوده که صوفیان وابسته به این طریقت با نسبت «همذانی» شناخته میشدند. از مشهورترین مشایخ این طریقت سید عبیدالله تستری شیرازی بوده است که درباره اجازه طریقتی وی تا میر سید علی همدانی دو قول به شرح زیر وجود دارد. قول اول: سید عبیدالله تستری از شیخ رشیدالدین [بیدوازی]، از سید محمد نوربخش، از خواجه اسحاق ختلانی، از میر سید علی همدانی. قول دوم: سید عبیدالله تستری از شیخ شاه اسفراینی، از شیخ رشیدالدین بیدوازی، از سید عبدالله برزشآبادی، از خواجه اسحاق ختلانی، از میر سیدعلی همدانی. ۲۰
تستری در حلب دارای مریدان فراوانی بود. اما مهمترین آنها و خلیفه وی در این شهر، شرفالدین یونس بن یوسف بن ادریس حلبی شافعی (۸۶۷-۹۲۳ق) بود که مجالس «اوراد فتحیه» میر سیدعلی همدانی را در مدرسه رواحیه حلب برگزار میکرد و سرانجام به دمشق مهاجرت کرد. ۲۱ از دیگر مریدان تستری، ابراهیم بن ادریس حلبی شافعی (درگذشته ۹۲۵ق) ـ عموی شرفالدین یونس ـ بود که پس از مهاجرت وی به دمشق، جانشین برادرزاده خود در حلب گردید. ۲۲ جانشین ابراهیم بن ادریس و شیخ صوفیان همدانی پس از وی، محمد بن مغلبای حلبی (درگذشته ۹۴۲ق) بود که سنت برگزاری مجالس «اوراد فتحیه» را در مدرسه رواحیه حلب ادامه میداد.۲۳
از دیگر مشایخ طریقت همدانیه، عبداللطیف بن عبدالمؤمن جامی خراسانی (درگذشته ۹۶۳ق) است که از نسل شیخ احمد جام بود. اما در تصوف، مرید حاجی محمد خبوشانی (درگذشته ۹۳۸ق) ۲۴ بود که مرید و خلیفه شیخ شاه اسفراینی به شمار می
آمد. او در دوره پادشاهی سلطان سلیمان قانونی وارد قسطنطنیه شد و پادشاه عثمانی از وی تلقین ذکر گرفت. سپس در سال ۹۵۴ق وارد حلب شد و در تکیه خسرویه این شهر، مجلس «اوراد فتحیه» را برگزار کرد. ۲۵
در پایان باید از کمالالدین حسین خوارزمی (درگذشته ۹۵۸ق) یاد کنیم که قاضی نورالله شوشتری او را با توصیف «خاتم مرشدین طریق الهمدانی» ستوده و پس از بیان شرح حال نسبتاً مفصل وی، قصیدهای طولانی از وی در ستایش امیر مؤمنان و چهارده معصوم (ع) نقل کرده است. ۲۶ بر اساس تواریخ حوزه شام، خوارزمی در بازگشت از سفر حج خود وارد دمشق شد و در آن خانقاهی ساخت. سپس مدتی در حلب اقامت نمود تا اینکه در آنجا از دنیا رفت. گفته می
شود پس از چهار ماه که میخواستند او را به دمشق منتقل کنند، جنازهاش سالم مانده و هیچ تغییری نکرده بود. ۲۷
طریقت اوحدیه
اوحدالدین کرمانی (درگذشته ۶۳۵ق) در ضمن سفرهای متعدد خود به مناطق مختلف، به شام نیز وارد شده و مدتی در دو شهر حلب و دمشق اقامت نموده است. بنا بر حکایتی که در کتاب مناقب اوحدالدین کرمانی نقل شده، او در حلب با سعدالدین حمّویی (درگذشته ۶۴۹ق) دیدار داشته است و این دو در یک مجلس سماع شرکت کرده و با یکدیگر گفتگو و مذاکرهای داشتهاند. ۲۸ او همچنین در دمشق با شیخ عثمان رومی از مشایخ طریقت قلندریه دیدار داشته و شیخ عثمان، در سفر حج شیخ اوحدالدین، فرزند خود را به خدمت و ملازمت وی فرستاده است. ۲۹
همچنین گفته میشود که امیر مبارزالدین جاولیِ چاشنیگیر (از فرماندهان علاءالدین کیقباد اول پادشاه سلجوقی آناتولی)، که مرید و معتقد اوحدالدین بوده و نامش یک بار در مناقبنامه وی (ص ۲۶۰) آمده، برای شیخ خانقاهی در دمشق میسازد؛ و چنانکه از انجامه نسخه خطی «کنز الوُعّاظ» در کتابخانه قونیه برمیآید، این خانقاه در سال ۷۷۰ق فعال بوده است. ۳۰
ابن حنبلی در تاریخ خود، شخصی را به نام «مظفرالدین بن محمود بن مظفرالدین بن احمد حلبی شافعی صوفی اوحدی» (درگذشته ۹۳۶ق) معرفی کرده است که با انتساب به شیخ «احمد اوحدی کرمانی»، که ظاهراً جدّ وی بوده، او نیز ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 