پاورپوینت کامل نوشتنیها، شنیدنیها و دیدنیها در نگارش تاریخ ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نوشتنیها، شنیدنیها و دیدنیها در نگارش تاریخ ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نوشتنیها، شنیدنیها و دیدنیها در نگارش تاریخ ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نوشتنیها، شنیدنیها و دیدنیها در نگارش تاریخ ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
افسانه نجمآبادی، استاد تاریخ و مطالعات زنان و جنسیت در دپارتمان گروه تاریخ در دانشگاه هاروارد است. افسانه نجمآبادی نوه شیخ هادی نجمآبادی، از روحانیان و مجتهدان عصر قاجار است. کتاب «زنان سبیلو و مردان بدون ریش» پژوهشی است که در سال ۲۰۰۵ از او منتشر شد. این اثر درباره چرخش گفتار جنسیتی در ایران عصر قاجار است. افسانه نجمآبادی در این اثر کوشیده به اتکای منابع تصویری، روایی و مکتوب نشان دهد که الگوی جنسیتی ایرانیان چگونه و برحسب چه منطقی و در متن کدام شرایط اجتماعی دچار تغییر شده است و متناسب با ارزشهای «مدرن» بهنجارسازی شد. این اثر برنده جایزه جان کِلی از انجمن تاریخ آمریکا شد.
شیرین کریمی: افسانه نجمآبادی، استاد تاریخ و مطالعات زنان و جنسیت در دپارتمان گروه تاریخ در دانشگاه هاروارد است. افسانه نجمآبادی نوه شیخ هادی نجمآبادی، از روحانیان و مجتهدان عصر قاجار است. کتاب «زنان سبیلو و مردان بدون ریش» پژوهشی است که در سال ۲۰۰۵ از او منتشر شد. این اثر درباره چرخش گفتار جنسیتی در ایران عصر قاجار است. افسانه نجمآبادی در این اثر کوشیده به اتکای منابع تصویری، روایی و مکتوب نشان دهد که الگوی جنسیتی ایرانیان چگونه و برحسب چه منطقی و در متن کدام شرایط اجتماعی دچار تغییر شده است و متناسب با ارزشهای «مدرن» بهنجارسازی شد. این اثر برنده جایزه جان کِلی از انجمن تاریخ آمریکا شد. اثر دیگر نجمآبادی «حکایت دختران قوچان: ازیادرفتههای انقلاب مشروطیت» است که در این کتاب به مسئله فروش دختران قوچانی به ترکمانان و ارامنه عشقآباد در بهار ۱۳۲۳ ه.ق میپردازد. او براساس اخبار و گزارشهای مربوط به این وقایع میکوشد نقش این رویداد را در انقلاب مشروطه نشان دهد و مینویسد اگرچه فقر رعیت و ظلم حکومت و حتی دخترفروشی ناشی از این دو، واقعهای بیسابقه نبود، اما شرایط سیاسی زمان، بازگویی این دو حادثه را بهسرعت تبدیل به یکی از داستانهای تظلم ملت علیه دولت کرد. این بازگوییها نهتنها به برانگیختن مردم علیه استبداد پیوستن آنها به صفوف مشروطهخواهان یاری رساند، بلکه با ایجاد خشم و همدردی در گوینده و شنونده، نویسنده و خواننده، فضای همدلی بین آحاد ملت آفرید. بازگوییهای این داستان در فضاهای سیاسی زمان، نظیر منبر و جلسههای انجمنها و صفحات روزنامهها و بعدها در جلسات مجلس اول، خود در ایجاد احساس تعلق ملی مؤثر افتاد. نجمآبادی از بنیانگذاران آرشیو دیجیتالی «دنیای زنان در عصر قاجار» نیز هست. متن زیر گزارشی است از سخنرانی نجمآبادی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که در تاریخ سهشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۵ به کوشش انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد.
******
برای ما که در آنسوی اقیانوسها هستیم و دغدغه کار تاریخی درباره ایران داریم همیشه این پرسش وجود دارد که در محافل دانشگاهی و غیردانشگاهی در داخل ایران چه مطالعات تاریخی و جامعهشناسیای انجام میشود و چگونه میتوانیم یک گفتوگو و ردوبدل علمی بین تاریخنگاری و جامعهشناسی برقرار کنیم. عنوان این بحث «نوشتنیها، شنیدنیها و دیدنیها» اشاره به نوع اسنادی دارد که در تاریخنگاری و جامعهشناسی مورد استفاده قرار میگیرد. من میان جامعهشناسی و تاریخنگاری شکاف خیلی زیادی نمیبینم چون هر دو گروه از روشها و نتایج کار هم استفاده میکنند و به عقیده من (که ممکن است از تعصب من نسبت به اهمیت کار تاریخی باشد) بهترین نوع جامعهشناسی، جامعهشناسی تاریخی است.
تاریخنگاران اغلب ناگفته و بنا به رشته خودشان یاد میگیرند که چگونه فقط از یک نوع از اسناد مکتوب، اسناد صوتی یا اسناد بصری استفاده کنند. مثلا تاریخنگاران هنر، نقاشی، عکس و معماری با یادگیری چگونهدیدن و با بینش و خوانش منتقدانه آثار بصری تاریخنگاری میکنند. همینطور تاریخنگاران موسیقی و تاریخ شفاهی یاد میگیرند که چگونه بشنوند و با اسناد صوتی کار کنند. دراینمیان تنبلترین تاریخنگاران آنهایی هستند که فقط با مکتوبات کار میکنند چون کسانی که از اسناد صوتی و بصری در تاریخنگاری استفاده میکنند درعینحال از اسناد مکتوب هم بهره میجویند. اگر خوانش تاریخ را به اسناد مکتوب محدود کنیم عمدتا به این توجه نمیکنیم که بدون دریافتهای دیدنی و شنیدنی به فهم دقیقی از تاریخ نمیرسیم.
تاریخنگاری غالب در ایران و در جاهای دیگر دنیا عموما نوشتهمدار بوده است. اغلب به اسناد مصور و شنیداری با دیده شک و تردید نگریسته شده و اعتماد مورخان به مکتوبات و عموما تاریخ سیاسی و بعضا تاریخ اجتماعی بوده که تاریخ اجتماعی هم تا حد زیادی تحتالشعاع تاریخ سیاسی شکل گرفته است. درواقع یک تاریخ دولتمدار و نخبهگرا بوده است.
در چند دهه اخیر در محیط دانشگاهی هاروارد، نوع تاریخنگاری به سمت تاریخ شفاهی گرایش یافته که به نظر میرسد در ایران هم این گرایش به سمت تاریخ شفاهی دیده میشود. در چند دهه اخیر نوشتهمداری در تاریخ، از زوایای مختلف مورد نقد و بازبینی قرار گرفته است. اولین حیطهای که نوشتهمداری تاریخ مورد نقد قرار گرفت در آمریکا در حیطه پیدایش تاریخ شفاهی بود، بهویژه در جوامعی که خودشان نوشتهمدار نبودند؛ جوامعی مثل جوامع بومی شمال و جنوب قاره آمریکا و آفریقا و حتی خیلی از نقاط کشور ایران نیز جوامع نوشتهمداری نبودند. اینها دارای حافظه تاریخی نقلی بودهاند؛ حافظه تاریخیای که سینهبهسینه نقل شده بهخصوص در گروههای اجتماعی در حاشیه (تا در مرکز) مثل بردگان بومی در آمریکا یا در کشورهای دیگر گروههای مختلفی مثل دهقانان، کارگران و زنان انتقالدهندگان تاریخ شفاهی بودند. این بازبینیها توجه را به اسناد تصویری مثل عکس، نقاشی، کاریکاتور و منابع صوتی مثل تصنیف و منابع ملموس فرهنگی مثل ابزار کار و اشیای روزمره زندگی جلب کرد و بهتدریج جزء منابع استنادی تاریخنگاری و بهخصوص تاریخنگاری فرهنگی شدند. منظور من از حاشیهایبودن تعداد کم افراد نیست یا افرادی که مورد ظلم واقع میشوند؛ بلکه یک منظور عمومیتر از این اصطلاح مدنظر دارم.
تاریخنگاری اقشار حاشیهای اطلاعات خود را بسیار کمتر از اسناد رایج مکتوب به دست میآورد و عموما ردپایی از خود در تاریخ مکتوب و در مسیری که ما عادت داریم دنبال کنیم، به جای نمیگذارد. در نتیجه یکبار جامعه این اقشار را حاشیهنشین میکند و یکبار هم ما با نادیدهگرفتن این اقشار از تاریخ آنها را حاشیهنشین میکنیم (یکی از اهداف ما در آرشیو دیجیتالی «دنیای زنان در عصر قاجار» این بود که اسنادی که خیلی کمتر در دسترس پژوهشگران است، در آن جمعآوری کنیم و تا حدی به این هدف هم رسیدهایم) البته این مسئله به این معنی نیست که این اقشار هیچ ردپایی از خود به جای نمیگذارند. نکته این است که ما باید یاد بگیریم چگونه این ردپاها را پیدا کنیم. وقتی ما در آرشیو دیجیتالی «دنیای زنان در عصر قاجار» آغازبهکار کردیم، بسیار دنبال این بودیم که این اسناد و تصاویر چندگونگیهای جامعه قاجار را نشان دهد و محدود نشود به اقشار غالب جامعه یا صرفا مربوط نشود به اکثریت مسلمان جامعه یا فقط محدود به تهران و جاهایی که دسترسی آسان دارند. در این جریان یکی از جوامعی که دسترسی به اسناد آن بسیار مشکل بود، جوامع زرتشتی، بود و چند سال بعد از طریق معرفی ما به خانوادههای زرتشتی توانستیم اسناد تصویری از اشیای متعلق به خانواده ایدون به دست آوریم که اکنون با عنوان مجموعه ایدون در آرشیو دیجیتالی در دسترس است. در تاریخنگاری باید دنبال این بود که بفهمیم انسانها چگونه ردپای خود را به جای گذاشتند. مثل کارهای دستی و گلدوزیهای زنان که نوعی ردپاهای غیرمتعارف هستند.
نکته دیگری که در تاریخنگاری بهخصوص درباره زنان با آن مواجهیم، این است که ما شاهد نوعی تکرار هستیم؛ تکرار مطالبی که قبلا هم گفته شده و به صرف همین تکرار، اعتبار واقعیت تاریخی یافته که خوشبختانه اخیرا پژوهشگران این مسئله را مورد سؤال و بازبینی قرار دادهاند. زمانی خیلی رایج بود که میگفتند زنان در عصر قاجار همه بیسواد بودند، در ظلمت نگاه داشته میشدند، در خانهها حبس بودند و مانند آن، اما این ادعاها بر مبنای هیچ دلیل مستندی نیست و آنقدر تکرار شده که ما دیگر دنبال سند نیستیم و آن را بدیهی و مبرهن میپنداریم. اگر سواد را صرفا دانش خواندن و نوشتن الفبایی بدانیم، احتمالا عده زیادی بیسواد بودند؛ ولی نه همه. به این معنا، نهتنها زنان، بلکه اکثر مردان ایرانی هم بیسواد بودند. در عصر قاجار اساسا نوع دانش متفاوت بود و خواندن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 