پاورپوینت کامل قومیّت و ناسیونالیسم قومی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قومیّت و ناسیونالیسم قومی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قومیّت و ناسیونالیسم قومی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قومیّت و ناسیونالیسم قومی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint :
قومیّت معادل کلمه Ethnicity اولین بار در سال ۱۹۵۳ توسط دیوید رایزمن بکار رفته است. اما ریشه لغوی آن از واژه قومی Ethnic است که واژهای است بسیار قدیمیتر که خود از واژه یونانی Ethnos مشتق شده است.
سابقهی تاریخی واژه «قوم» به یونان باستان برمیگردد. در آن دوره، واژه ethnos به قبایل کوچندهای اطلاق میشد که که هنوز در شهرها مستقر نشده بودند. بنابراین اولاً واجد حقوق سیاسی نبودند و خارج از حیطه سیاست قرار میگرفتند.
مقدمه و بیان مسئله
قومیّت معادل کلمه
Ethnicity
اولین بار در سال ۱۹۵۳ توسط دیوید رایزمن بکار رفته است. اما ریشه لغوی آن از واژه قومی
Ethnic
است که واژهای است بسیار قدیمیتر که خود از واژه یونانی
Ethnos
مشتق شده است.
سابقهی تاریخی واژه «قوم» به یونان باستان برمیگردد. در آن دوره، واژه
ethnos
به قبایل کوچندهای اطلاق میشد که که هنوز در شهرها مستقر نشده بودند. بنابراین اولاً واجد حقوق سیاسی نبودند و خارج از حیطه سیاست قرار میگرفتند. در عین حال تقابل دیگری بین خداباوری یونانیان و عدم آن نزد اقوام غیر شهری وجود داشت که منشأ نگاه تحقیرآمیزی از سوی یونانیان به گروههای قومی بود. پدیدهای که در چند قرن بعد از آن در نگاه کلیسایی نسبت به غیر آن خود را نشان داد. و بر حسب آن جهان غیر کلیسایی زیر سطه کفر و شیطان قرارداشت. در قرن نوزده میلادی این معنی بعدی نژادگرایانه یافت و بر اثر اشاعه اندیشه کسانی چون «آرتور دو گوبینو» واژه قوم به نژادهای پستتر از اروپاییان اطلاق شد. در قرن بیستم و در نتیجه رشد دانش اجتماعی و تحول مفاهیم این حوزه، واژه قوم به یکی از واژهای اساسی در علوم اجتماعی تبدیل شد و صاحب نظران این حوزه در صدد تعریف آن برآمدند. مثلا ماکس وبر درباره گروههای قومی معتقد است که این گروههای انسانی دارای باوری ذهنی به اجداد مشترک هستند.
به زعم فردریک بارث نیز واژه گروه قومی در ادبیات انسان شناسی معمولا به جمعیتی اطلاق می شود که دارای خود مختاری زیادی در باز تولید زیستی خود باشد، ارزش های بنیادی فرهنگی ویژهای داشته باشد و در درون اشکال فرهنگی با وحدت آشکاری گرد هم آمده باشند که آنها را از دیگران تفکیک کند». بنابراین مهمترین خصوصیت یک قوم را میتوان در موارد زیر دانست: نیاکان مشترک واقعی یا باور به نیاکان اسطوره ای، نام مشترک، سرزمین مشترک، زبان مشترک، فضاهای مشترک زیستی، آداب و رسوم مشترک، ارزش های مشترک و احساس تعلق به یک گروه واحد(برتون ، ۱۳۸۰ : ۲۳۳-۲۳۵).
روش تحقیق قوم نگاری دارای ماهیت و رویکرد طبیعت گراست؛ و دارای ویژگیهای زیر است:
زمینهگرایی (بافت گرایی)، ماهیت کیفی – پدیدار شناختی، و دیدگاه کل گرا. تحقیق قوم شناسی ارتباط نزدیکی با ویژگیهای زمینه گرایی دارد. لذا در تفسیر و توصیف اطلاعات باید به موقعیت یا محیطی که اطلاعات از آنها جمع آوری شدهاند، توجه خاصی نمود. با وجود این نباید استنباط کرد که در این روش فقط اطلاعات کیفی بکار می رود؛ بلکه با توجه به هدف تحقیق امکان استفاده از اطلاعات کمی نیز وجود دارد. اما در هر حال تأکید تحقیق قوم شناسی بر اساس مفاهیم کیفی شکل می گیرد، بی آنکه نظام ارزشی محقق یا مشاهده کننده بر موقعیت پژوهشی تحمیل شود. بنابراین در این روش تلاش میشود یک رویکرد کیفی پدیدار شناختی[۱] بکار گرفته می شود.
عمومیت یافتن واژه «قومیّت» به سبب مطالعه یک چهارچوب تاریخی خاص، یعنی ایلات متحده آمریکا به وجود آمد که در آن گروههای مختلف نژادی، زبانی و مذهبی دارای ملیتهای اولیه گوناگون زندگی میکردند. در واقع اغلب آثار اولیه درباره قومیّت و گروههای قومی مربوط به مطالعه موردی در آمریکا بوده است. این آثار به دوره مقبولیت نظریه «کوره مذاب»[۲] مربوط می شود که بر اساس آن گروههای قومی گوناگون سرانجام در فرهنگ و شیوه زندگی آمریکایی حل میشوند نکته جالب اینجاست که کاربرد واژه «قومیّت» زمانی رایج شد که ناتان گلیزر و دانیل موینیهان حاصل مطالعه خود درباره گروههای قومی آمریکا{ورای کوره مذاب} را در ۱۹۷۵ منتشر کردند (احمدی، ۱۳۷۹).
مسئله «قومیت» و «ناسیونالیسم قومی» یکی عمدهترین مسائل اجتماعی به ویژه یک سده اخیر در ایران و جهان بوده است و بسیاری از مسائل اجتماعی از همین مسئله نشأت گرفته و میگیرند به این خاطر پرداختن به این موضوع در جهت روشن شدن حوزه نظری و در ادامه برنامهریزی مناسب و همسو با مطالبات قومی میتواند راه را برای کاهش تنشهای قومی فراهم نماید.
با توجه به آن چه گفته شد در این پژوهش، رویکردهای مختلف نسبت به مسئله «قومیت» و «ناسیونالیسم قومی» از دیدگاه صاحبنظران این حوزه مطرح میشود و انتقادات وارد شده نیز مطرح میگردد.
مبانی نظری
در باب قومیّت دو رویکرد بنیادی وجود دارد: ۱- ماهیت قومیّت ۲- عوامل سیاسیشدن قومیّت
ماهیت قومیّت
پرسش پیرامون ماهیت هویت قومی منجر به رویکردهای نظری متفاوت در باب قومیّت شده است. دیدگاههای نظری حول سوالات زیر شکل گرفته است: آیا قومیّت یک جنبهی اساسی و ازلی از حیات و خودآگاهی بشری را تشکیل میدهد و اساساً از حیث تقاضاهای ضروری که برای افراد مطرح میسازد و الزاماتی که بین فرد و گروه بوجود میآورد، لایتغیر و تغییر ناپذیر است؟ یا به هر مقدار بنا به وضعیت تعریف میشود یا مورد دستکاری استراتژیکی و تاکتیکی قرار میگیرد و میتواند در هر دو سطح فردی و جمعی تحول آفرین باشد.
رویکردهای ازلی انگاری[۳]
ادوارد شیلز اولین کسی است که این اصطلاح را بکار گرفت. شیلز این اصطلاح را دال بر روابط درون خانواده بکار برد. وی مدعی است قدرت تعلقاتی که فرد نسبت به اعضای خانوادهاش. احساس میکند، ناشی از تعامل نیست بلکه از معنای خاص و وصف ناپذیری که به پیوند خونی نسبت داده میشود، نشئت میگیرد. به نظر شیلز این تعلقات را فقط میتوان با لفظ ازلی توصیف نمود(اوزکریملی، ۱۳۸۳؛ ۸۶). مدل ازلی ریشههای عمیقی در واکنش رمانتیکی به عقلانیت روشنگری دارد، این مدل که بعضی جنبههای چشمگیرتر آن در آثار هردروهگل یافت میشود، چیزی فراتر از یک نقطه نظر آکادمیک است و منشور فکری شووینیسم و ناسیونالیسم قومی را تشکیل میدهد. بر این اساس گروههای قومی طبیعی قلمداد میشوند و عواطف قومی توجیه میگردند.
ازلی انگاران هویت قومی، گروه یکپارچهای را تشکیل نمیدهند. ازلی انگاران هویت قومی به سه صورت متفاوت در ادبیات ناسیونالیسم ظاهر میشود. طبیعتگراها مدعیاند که هویت قومی جزئی طبیعی آدمیان هستند، این گروه بین ملتها و گروههای قومی قایل به تفکیک نیستند و معتقدند ناسیونالیسم صفت بشریت در همه اعصار است(همان؛ ۸۸). این گروه معتقدند که تعلقات قومی و ملی اخذ شده نیستند و از این رو بر همه تعاملات اجتماعی تقدم دارند. زیست شناسان اجتماعی در پی یافتن ریشههای پیوندهای قومی و ملی در سازو کارهای ژنتیکی و غرایز هستند و ملت را مصداق گسترش سبک خویشاوندی یا نوعی از خانواده بزرگ میدانند. در نهایت طرفداران ازلی انگاری هویت فرهنگی بر برداشتها و اعتقادات افراد متمرکز میشوند. این رویکرد عموماً تداعی کننده آثار ادوارد شیلز و کلیفورد گیرتز است. مفهوم ازلی انگاری هویت قومی در آثار این نویسندگان محتوی سه ایده اصلی است.
این گروه معتقدند که هویتها یا تعلقات ازلی، داده شده، متقدم، غیر مشتق، مقدم بر همه تجارب و تعاملات هستند و در واقع همه تعاملات در درون واقعیتهای ازلی صورت میگیرند. تعلقات ازلی بیش از آنکه جامعه شناسانه باشند، طبیعی هستند و هیچ منبع اجتماعی ندارند. احساسات ازلی توصیف ناپذیر، پر قدرت و اجبار آمیزند. اگر فردی عضو گروه باشد، ضرورتاً تعلقات خاص آن گروه و رویههای آن (بویژه زبان و فرهنگ) را احساس خواهد کرد (همان؛ ۹۴). فرهنگ محوران معتقدند آنچه تعلقات نیرومندی را که افراد درباره مودیات وجود احساس میکنند تشکیل میدهد، اعتقاد به قداست آنهاست.
بطورکلی ازلی گرایان قومی مدعی هستند که هویت قومی بر پایه تعلقات عمیق وکهن به یک گروه یا یک فرهنگ قرار دارد(فکوهی، ۱۳۸۰؛۱۱۴). این گروه معتقدند که قومیّت پدیدهای مدرن نیست و با تغییر و تحول شرایط از بین نخواهد رفت. البته این نوع دیدگاه بطور جدی مورد نقد قرار گرفته است.
رویکردهای ابزارانگاری[۴]
بطور کلی ابزارانگاران معتقدند هویتهای ملی و قومی وسیله منعطفی در دست گروههای نخبه رقیباند تا در مبارزه کلی بر سر قدرت، ثروت و اعتبار حمایت تودهای بوجود آورند. اینان در تقابل شدید با ازلی انگاران هویت قومی که قومیّت را امری داده شده و موجود در وضعیت بشر میدانستند، مدعی هستند که تعلقات قومی و سیاسی در پاسخ به اوضاع و شرایط متحول و دخل و تصرف نخبگان سیاسی بطور مداوم باز تعریف و بازسازی میشوند. همچنین مطالعه قومیّت و ملیت تا حدود زیادی مطالعه تحول فرهنگی است که سیاست آن را برانگیخته است. به بیانی دقیقتر، فرآیندی است که از طریق آن نخبگان و نخبگان رقیب در داخل گروههای قومی وجوهی از فرهنگهای قومی را برمیگزینند، ارزش و معنای جدیدی به آن میبخشند و از آنها به عنوان نهادهایی برای بسیج گروه، دفاع از منافع آن و رقابت با دیگر گروهها سود میجویند(اوزکریملی، ۱۳۸۳؛ ۱۳۷).
براس مهمترین صاحبنظر رویکرد ابزارانگاری است. وی چارچوب نظری خود را مبتنی بر فرضهای زیر تدوین میکند. فرض اول به تغییرپذیری هویتهای قومی مربوط میشود. براس معتقد است در خیزش هویتهای قومی و تحول آنها به ناسیونالیسم هیچ چیز اجتناب ناپذیری وجود ندارد بلکه برعکس هویتهای فرهنگی تنها تحت شرایط خاصی محتمل است که سیاسی شوند که به شناسایی و تجزیه و تحلیل دقیق نیاز دارند. ثانیاً منازعات قومی از تفاوتهای فرهنگی ناشی نمیشوند بلکه حاصل محیط اقتصادی و سیاسی وسیعتری هستند که به ماهیت رقابت میان گروههای نخبه نیز شکل میدهد. ثالثاً این رقابت بر تعریف گروههای قومی مربوطه و تداوم آنها تاثیر میگذارد. این امر ناشی از آن است که صور، ارزشها و رویههای فرهنگی گروههای قومی به لحاظ سیاسی منبعی برای نخبگان در مبارزهشان بر سر قدرت و اعتبار میشود. نهایت اینکه همه این مفروضات اثبات میکنند که فرآیند شکلگیری هویت قومی و تبدیل آن به ناسیونالیسم برگشتپذیر است.
رویکرد نمادپردازی قومی
در سالهای اخیر عدهای از محققان که نقش پیوندها و احساسات قومی از پیش موجود را در شکلگیری دولتهای مدرن در کانون توجه خویش قرار دادهاند، استدلال مدرنیستی (ابزار گرایانه) را به زیر سوال کشیدهاند. این پژوهشگران استدلال میکنند که ابزارگرایان در تصمیمشان برای افشای ماهیت ابداعی یا تصنعی ناسیونالیسم به شیوهای قاعدهمند تداوم اساطیر، نمادها، ارزشها و خاطرات اولیه را در قسمتهای وسیعی از عالم و اهمیت پایدارشان را برای بسیاری از مردمان، نادیده گرفتهاند(اوزکریملی، ۱۳۸۳؛ ۲۰۱).
بطور کلی اصطلاح« نمادپردازی قومی» اشاره به محققانی دارد که هدفشان آشکار کردن میراث نمادین هویتهای قومی ما قبل مدرن برای ملتهای امروزی است. نمادپردازان قومی که از هر دو قطب مباحثه یعنی ازلی انگاران هویت قومی و ابزارگرایی قومی ناراضی بودند. موضع ثالثی پیشنهاد کردند که سازش یا نوعی راه میانه بین دو رویکرد بود.
نمادپردازان قومی دو دعوی دارند که از نظر خودشان با هم سازگارند. از یک سو به مدرن بودن ناسیونالیسم به عنوان جنبش و ایدئولوژی معتقدند و عوامل بسیاری که مقبول مدرنیستها است را در تحلیلهایشان وارد میکنند. از دیگر سو معتقدند که ملتهای مدرن حول دستههای قومی موجود ساخته میشوند و فرهنگهای قومی اولیه موادی هستند که هویتهای ملی امروزی از آن بوجود میآیند.
یکی از معدود پژوهشگرانی که در مطالعه قومیّت و ناسیونالیسم تا حد تخصص کوشیده، آنتونی دی. اسمیت است که مدافع سرشناس نمادپردازی قومی در این عرصه است(همان؛ ۲۰۹) وی معتقد است که ملتهای مدرن را نمیتوان بدون در نظر گرفتن عناصر قومی از قبل موجود که فقدان آنها احتمالاً مانع مهمی بر سر راه ملت سازی بود، درک نمود.
رویکرد ساختمانگرایی
رویکردهای ساختمانگرایی بر احتمالی بودن و سیالیت قومیّت تاکید میکنند و آن را بیشتر به عنوان پدیدهای در نظر میگیرند. که در زمینه اجتماعی و تاریخی خاصی بوجود آمده تا پدیدهای معین و مسلم (مثل کهنگرایان)(فکوهی، ۱۳۸۰؛ ۱۲۰). این رویکرد به عوامل زمینهایی و موقعیتی در شکلگیری هویت بدون توجه به ویژگیهای عینی قومیّتها و مرزهای قومی تاکید میکند.
در انسانشناسی، قومیّت به منزله «سازمان اجتماعی تفاوت فرهنگی» تعریف شده است. بر این مبنا قومیّت امری ازلی و ابدی نیست، بلکه مفهومی است سیال و به عبارت دیگر قومیّت یک برساخته اجتماعی و یک مفهوم موقعیتی و زمینهمند و تاریخ مند است و گذر زمان و مکان می تواند درک و تعلق مردم به قومیّت را تغییر دهد(جنکینز،۱۳۸۱؛ ۱۶۹:۱۷۳) در مجموع مدل اساسی قومیّت در انسان شناسی را میتوان اینگونه خلاصه کرد : ۱- قومیّت درباره افتراق فرهنگی است، ۲- قومیّت از فرهنگ که جز متشکله آنست، ثابت تر و غیر متغیرتر نیست و ۴- قومیّت یک هویت اجتماعی است که هم جمعی است ، هم فردی و در تعامل اجتماعی تجلی بیرونی مییابد و در خودآگاهی شخصی درونی می شود(همان،۱۷۰).
عوامل سیاسیشدن قومیّت
یک قبیله میتواند به عنوان یک «قبیله در خود» وجود داشته باشد. جنبههای (کهن) قومی فقط بیانکنندهی «قبیله در خود» است. اهمیت قبیلهگرایی زمانی مطرح است که یک قبیله از وضع «قبیله در خود» تبدیل به «قبیله برای خود» میشود. در این مرحله است که بسیجی آگاهانه برای حفظ منافع قبیلهای یا قومی صورت میگیرد. این نکته مهم مارا وارد دومین قلمرو نظری مطالعات قومی، یعنی نظریهی بسیج قومی میکند. در واقع آنچه فراروی محققان ناسیونالیسم قومی و دانشمندان کهنگرا قرار دارد، جست و جو برای یافتن علل اساسی سیاسی شدن علایق کهن و بروز آن به شکل جریانها و گرایشهای ناسیونالیستی جدید است.
نظریه های بسیج قومی
در این مورد رهیافتهای گوناگونی وجود دارد که عبارتند از تاکید بر ساختارهای اجتماعی و توسعه اقتصادی به عنوان متغیرهای تبیینی اصلی که در آثار والرشتاین منعکس است، کثرتگرایی فرهنگی به عنوان یک متغیر اصلی عنوان شده در آثار نورینوال، رقابت بر سر منابع که در آثار بارت و اولزاک موجود است، نظریه رقابت نخبگان منعکس در آثار آنتونی اسمیت و سرانجام نظریه انتخاب حسابگرانه که در آثار جدید مایکل هشتر بر آن تاکید شده است. در همه این مکاتب نظری تلاش شده است علل و شیوه های سیاسی شدن وابستگیهای قومی کهن و بسیج قومی در دوران جدید تبیین شود.
در حالی که اغلب نظریه های بسیج قومی در مقوله رهیافت نوگرایانه جای میگیرد، استدلال کهن گرایی این است که هویت و احساسات کهن در یک گروه باعث بسیج قومی میشود. اما صرف داشتن احساسات کهن برای سیاسی شدن قومیّت کافی نیست. نکته مهم این است که ما باید میان تفاوتهای قومی در یک جامعه، نظیر تفاوت در زبان، مذهب، فیزیولوژی یا فرهنگ با بسیج قومی تمایز قائل شویم. تفاوتهای قومی پایگاه بالقوه بسیج قومی است، اما نفس وجود تفاوتهای قومی تضمین کننده بسیج قومی نمیباشد.
نظریه رقابت بر سر منابع
براساس این رهیافت ادغام سیاسی گروه های قومی در داخل یک دولت ـ ملت خاص، چهار چوبی فراهم میسازد که در آن رقابت بر سر منابع ـ به ویژه مشاغل دولتی ـ انگیزه عمده کشمکش میان قومی را به وجود می آورد. هویت یابی قومی به عنوان اساس اقدام جمعی زمانی تحقق میپذیرد و حفظ میشود که امتیازات آشکاری وجود داشته باشد که با تکیه بر هویت قومی بتوان برای دست یافتن به آنها با دیگران رقابت کرد این رقابت میان گروه های قومی عامل بسیج قومی است و منجر به تشکیل سازمانهای قومی و افزایش هویت های قومی میشود. تئوریهای مربوط به بسیج و رقابت بر سر منابع، مفهوم بندی سیال و موقعیت گرایانهای از قومیّت و مرزهای قومی و نهایتاً ناسیونالیسم قومی ارائه میدهند که آنها را قادر میسازد تا پویایی اقدام جمعی قومی و افول آن را توضیح دهند.
نظریه انتخاب حسابگرانه (عقلانی)
به عنوان یک رهیافتی که بیشترین امید را برای رسیدن به درجه بالاتری از اجماع نظری در زمینه مسئله پاورپوینت کامل قومیّت و ناسیونالیسم قومی ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint به وجود می آورد، مطرح است. از این لحاظ اعضای هر گروه قومی فقط زمانی در اقدام جمعی شرکت می کنند که به این نتیجه برسند که از این طریق نفع شخصی عاید آنها میشود. براساس رویکرد این نظریه، جنبش های قومی جمعی، زمانی شکل میگیرد که تعداد کافی از اعضای گروه برای مشارکت در آن توافق کنند و حسابگران و عاقبت اندیشان هنگامی تن به این کار می دهند که منافع مورد نظر آنها بیش از زیانهای احتمالی باشد. تاکید بر نقش عامل انسانی در برابر قید و بندهای ساختاری اعم از فرهنگی و یا اجتماعی و اقتصادی است. به نظر می رسد نظریه انتخاب حسابگرانه علیرغم این امتیاز که به نقش عوامل انسانی توجه میکند، این ضعف را هم دارد که برای تبیین مشارکت افراد در جنبشهای ناسیونالیستی قومی بر محاسبه سود و زیان چه اقتصادی و چه غیر اقتصادی تکیه میکند. از اشکالات جدی ناشی از کاربرد این رهیافت در کشورهای جهان سوم به ویژه خاورمیانه به این سبب است که مشارکت تودهای در جنبشهای جمعی از حسابگری مبتنی بر سود و زیان فراتر می رود.
نظریه رفتار نخبگان
این نظریه از طرف نظریه پرداز مشهوری همچون «هانس کوهن» در خصوص نقش نخبگان در ناسیونالیسم قومی و جنبشهای مربوط به آن، مطرح شد که بر نقش روشنفکران شهری در جنبشهای ناسیونالیسی و اهمیت ویژه آن تاکید دارد. گسترش دامنه کنترل دولت و گرایش بیشتر به جانب تمرکز باعث ایجاد شرایط مناسب برای بسیج اید
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 