پاورپوینت کامل گِله از جامعه‌شناسان ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گِله از جامعه‌شناسان ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گِله از جامعه‌شناسان ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گِله از جامعه‌شناسان ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» به همت پژوهشکده فرهنگ معاصر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فدر سالن حکمت پژوهشگاه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.در این نشست علمی، رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، حسینعلی قبادی رئیس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی، غلامرضا ذاکرصالحی دانشیار و مدیر گروه مطالعات تطبیقی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، نعمت الله فاضلی دانشیار انسان شناسی و رئیس پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین حمیدپارسانیا استاد حوزه علمیه قم و دانشیار علوم اجتماعی دانشگاه تهران، عبدالرسول خیراندیش استاد تاریخ دانشگاه شیراز، محمد امین قانعی راد دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و رئیس انجمن جامعه شناسی ایران و امیر علی نجومیان دانشیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی حضور داشتند و به سخنرانی پرداختند. گزارش پیش رو نخستین گزارش این نشست است که به سخنان داوری اردکانی اختصاص یافته است.

نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» (۱)؛

معصومه آقاجانپور: نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» به همت پژوهشکده فرهنگ معاصر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی فدر سالن حکمت پژوهشگاه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.در این نشست علمی، رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، حسینعلی قبادی رئیس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی، غلامرضا ذاکرصالحی دانشیار و مدیر گروه مطالعات تطبیقی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، نعمت الله فاضلی دانشیار انسان شناسی و رئیس پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین حمیدپارسانیا استاد حوزه علمیه قم و دانشیار علوم اجتماعی دانشگاه تهران، عبدالرسول خیراندیش استاد تاریخ دانشگاه شیراز، محمد امین قانعی راد دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و رئیس انجمن جامعه شناسی ایران و امیر علی نجومیان دانشیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی حضور داشتند و به سخنرانی پرداختند. گزارش پیش رو نخستین گزارش این نشست است که به سخنان داوری اردکانی اختصاص یافته است.

***

قرار است در خصوص فلسفه و علوم انسانی و نه فلسفه‌ی علوم انسانی مطالبی را عرض کنم. سخنان دکتر قانعی‌راد برای من بسیار خوشایند بود، چراکه یاد جوانی را در من زنده کرد، آنجا زندگی مردم و هر عیب و نقصی داشت (که البته داشت)، در این ۵۰ الی ۶۰ سال و تا قبل از آن نظیر نداشت. مؤسسه‌ی مطالعات تحقیقات اجتماعی یک مؤسسه‌ی شبانه بود (روز کار نمی‌کرد) و همه‌ی روشنفکران از همه‌ی قبایل آنجا بودند، آنجا مکان کوچکی بود و چون جایی برای نشستن نبود به سبک مشایی در راهروها و خیابان‌های کوچک باغ گلستان بحث می‌کردند. آنجا همه‌جور آدم بود، از اعدامی و انقلابی و چریک و جبهه ملی و… سازمان عجیبی بود. بسیار سپاسگزارم که من را به یاد آن ایام انداختید؛ از کارهای خوبی که در آنجا انجام شد انتشار ۸-۷ نشریه‌ی علوم اجتماعی بود که نمی‌دانم در دسترس هست یا خیر.

علوم انسانی و فلسفه در کشور ما اگرچه با هم بیگانه نبوده‌اند، اما رفاقت و نسبتی هم نداشتند. زمانی که مرحوم غلامحسین صدیقی به ما فلسفه‌ی یونان و جامعه‌شناسی درس می‌داد، رشته و گروه‌های جامعه‌شناسی وجود نداشت؛ ایشان به ما علاوه بر فلسفه‌ی یونان، جامعه‌شناسی هم درس می‌دادند. آقای مهدوی هم استاد فلسفه بودند، در تأسیس علوم اجتماعی فلاسفه دخیل بودند و به بیانی، از فیلسوفان بنیان‌گذار این علم هستند، از روان‌شناسی و جامعه‌شناسی گرفته تا دیگر رشته‌ها. اسم جامعه‌شناسی اسم جعلی و عجیبی است که آگوست کنت ساخته و لفظ یونانی و لاتین را به هم چسبانده و لفظ سوسیالوژی را ساخته است، این واژه را مرحوم غلامحسین صدیقی به‌خوبی جامعه‌شناسی ترجمه کرد که خیلی هم خوب جا افتاد، گویی جامعه‌شناسی از ازل ترجمه‌ی لفظ سوسیالوژی بود. علوم اجتماعی در انگلستان و فرانسه و آلمان قوام پیدا کرد تا به رفع تعارضات و حل مسائل بپردازد؛ این شأن علوم اجتماعی بود. علوم اجتماعی نمی‌توانست همه جا وجود داشته باشد به‌طوری‌که ما نمی‌توانستیم در قرون‌وسطی علوم اجتماعی داشته باشیم، چون انسان قرون‌وسطی انسان دیگری بود. عالم قرون‌وسطی عالم دیگری است و هر عالمی علم‌ها، زبان‌ها، فعل و قول خودش را دارد؛ هر علم و قول و سنتی را نمی‌شود از عالمی به عالم دیگر برد.

علوم اجتماعی در قرن هجدهم به وجود آمد، تا قبل از آن چیزی با این نام نداشتیم، فلسفه و سیاست وجود داشت و به هم پیوسته بودند. برای افلاطون بحثی مثل بحث اخلاق، بحث علم، از بحث مدینه و عدالت منفک نبود. ارسطو انسان را حیوان مدنی بالطبع تعریف کرد، یعنی انسان در مدینه و با مدینه انسان می‌شود، این را نباید با نظر دورکیم اشتباه گرفت که انسان ساخته‌پرداخته‌ی جامعه است. حرف ارسطو این است که انسان در مدینه تحقق پیدا می‌کند، انسان به مدینه و سیاست نیاز دارد، انسان موجودی سیاسی (به معنی مدنی) است. تأکید افلاطون و ارسطو بر سیاست، سیاست دوستی است و با سیاست زمان ما که بعد از رنسانس قرن هجدهم به وجود آمد متفاوت بود، چراکه آن عالم، عالم متفاوتی بود، آن عالم اصول و مبادی داشت و این عالم اصول و مبادی دیگری دارد؛ الآن فرصت گفتن این تفاوت‌ها وجود ندارد، اما به یک امر مهم اشاره می‌کنم: قبل از تجدد در دوران علم، علم واقع بود، به‌عبارت‌دیگر، انسان جزئی از عالم و یک آینه بود، علم را می‌گرفت، او در جهان کسی نبود مگر آنکه ارتقا پیدا کند، مگر آنکه با مراتب جهان یگانه شود و به جایی برسد که جز خدا چیزی نبیند.

انسان ازآن‌حیث که انسان است در دوره‌ی جدید به وجود می‌آید، انسان‌شناسی هم در دوره‌ی جدید به وجود می‌آید. انسان‌شناسی کار کانت است، سه پرسش اصلی او این بود: چه می‌توانم بدانم؟ چه باید بکنم؟ چه امیدی می‌توانم داشته باشم؟ او به هر سه سؤال در کتاب خود پاسخ داد و بعد گفت، این سه سؤال در واقع یک سؤال است: انسان کیست و چیست؟ او از کیستی و چیستی انسان پرسید. انسان در دوره‌ی جدید محضر قدرت شد، اما حاکم آن نیست، درست است که انسان به جهان غلبه کرد اما این جهان، جهان تصرف بود، این جهانی بود که انسان را هم تصرف می‌کرد؛ انسان تصرف‌کننده، تصرف‌شده بود، مسخّرکننده، مسخّرشده بود. این عالم اصولی دارد که با اصول عالم قبل تفاوت دارد، چون هر آدمی در هر عالمی اصول زمان خود را اصل ابدی و درست مطلق می‌انگارد. عالم جدید اصولی دارد که با آن‌همه علوم قوامی پیدا کردند، من‌جمله علوم انسانی؛ با این بیان، می‌خواهم ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.