پاورپوینت کامل جایگاه جامعه‌شناسی ادبیات در نقد ادبی معاصر ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جایگاه جامعه‌شناسی ادبیات در نقد ادبی معاصر ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه جامعه‌شناسی ادبیات در نقد ادبی معاصر ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه جامعه‌شناسی ادبیات در نقد ادبی معاصر ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

جامعه‌شناسی ادبیات حوزه‌ای از مطالعات چندرشته‌ای است که تأثیر ساختارهای اجتماعی در تولید متون ادبی را بررسی می‌کند. پیش‌فرض دست‌اندرکارانِ این نوع پژوهش این است که آفرینش آثار ادبی از اوضاع اجتماعیِ معیّن ناشی می‌شود و لذا ادبیات را نمی‌توان به درستی فهمید مگر آن‌که ابتدا رابطه‌ی آن با اوضاع یادشده را به دقت تحلیل کنیم. در چنین پژوهشی، مفاهیم نظری و اصول روش‌شناختیِ جامعه‌شناسی حکم ابزاری برای خوانش و سنجش کارکردهای اجتماعیِ متون ادبی را دارند. از این رو، در نوشتار حاضر بجاست که ابتدا تعریفی از جامعه‌شناسی و قلمرو پژوهش‌های جامعه‌شناختی به دست دهیم.

جامعه‌شناسی ادبیات حوزه‌ای از مطالعات چندرشته‌ای است که تأثیر ساختارهای اجتماعی در تولید متون ادبی را بررسی می‌کند. پیش‌فرض دست‌اندرکارانِ این نوع پژوهش این است که آفرینش آثار ادبی از اوضاع اجتماعیِ معیّن ناشی می‌شود و لذا ادبیات را نمی‌توان به درستی فهمید مگر آن‌که ابتدا رابطه‌ی آن با اوضاع یادشده را به دقت تحلیل کنیم. در چنین پژوهشی، مفاهیم نظری و اصول روش‌شناختیِ جامعه‌شناسی حکم ابزاری برای خوانش و سنجش کارکردهای اجتماعیِ متون ادبی را دارند. از این رو، در نوشتار حاضر بجاست که ابتدا تعریفی از جامعه‌شناسی و قلمرو پژوهش‌های جامعه‌شناختی به دست دهیم. جامعه‌شناسی در اواسط قرن هجدهم به وجود آمد و حوزه‌ای از علوم اجتماعی است که حیات اجتماعی انسان (رابطه‌ی انسان‌ها با هم، یا رفتار انسان‌ها در تعامل‌های اجتماعی) را بررسی می‌کند. ریشه‌شناسی «علم‌الاجتماع» (نامی که قبلاً به جامعه‌شناسی اطلاق می‌شد) می‌تواند برای فهم بهتر ماهیت آن مفید باشد. مطابق با تعریفی که «فرهنگ بزرگ سخن» از «اجتماع» به دست می‌دهد، این کلمه یعنی «گرد آمدن»، «جمع شدن»، «گرد‌هم‌آیی». به عبارتی، اجتماع در لغت به «پیوند خوردن» و «وصل شدنِ» انسان‌ها به هم اشاره دارد. جامعه‌شناسان می‌کوشند تا جامعه‌ی انسانی را از منظر ساختار رفتار جمعیِ انسان‌ها تحلیل کنند. به تعبیری، جامعه‌شناس کسی است که نحوه‌ی عملکرد نظام اجتماعی و رابطه‌ی آن با شیوه‌ی زندگی کردن آحاد جامعه را مطالعه می‌کند. در تحلیل‌های جامعه‌شناسان، هم تأثیر عوامل فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی، زیبایی‌شناختی و امثال آن بر روابط بینافردی آحاد جامعه بحث می‌شود و هم گروه‌های اجتماعی و قانونمندی‌های داخلی آن‌ها. به عبارتی، جامعه‌شناسی تلاشی است برای تبیین فرایندهای اجتماعی و نحوه‌ی انتظام جامعه. چنین تبیینی قاعدتاً می‌بایست نهادهای اجتماعی و کارکردهای آن‌ها را هم شامل شود. در نگاه جامعه‌شناسان، انسان موجودی است که از خانواده ، فرهنگ، دین، سیاست، دستگاه‌های تعلیم‌وتربیت و سایر نهادهای اجتماعی تأثیر می‌پذیرد و به آموزه‌های این نهادها واکنشی شرطی‌شده نشان می‌دهد.

در نزد جامعه‌شناسان، ادبیات یکی از منابعی است که آنان می‌توانند برای مطالعه‌ی علمیِ جامعه استفاده کنند. در واقع، ادبیات خود حکم نوعی نهادی اجتماعی را دارد و از آن‌جا که هدف جامعه‌شناسان کاویدن جوانب مختلف حیات اجتماعی در همه‌ی نهادهای اجتماعی است، آن‌ها معتقدند که ادبیات نیز می‌بایست در کنار سایر نهادهای اجتماعی بررسی شود. به باور جامعه‌شناسان، کارکرد ادبیات عبارت است بازتاباندن اوضاع‌واحوالِ جامعه. در هر رمانی، روابط آحاد جامعه با نگاهی انتقادی زیر زره‌بین قرار می‌گیرد. شخصیت‌های اصلی رمان‌ها معمولاً کسانی هستند که سودای دگرگونیِ زیست‌جهانِ اجتماعی و فرهنگیِ خود را در سر می‌پرورانند. ادبیات تجربه‌های انسان در زندگی اجتماعی را بازتولید می‌کند؛ پس هسته‌ی به‌وجودآورنده‌ی هر اثر ادبی، حیات اجتماعی است. رنه ولک و آستن وارن با اتخاذ همین رویکرد، در کتاب «نظریه‌ی ادبیات» استدلال می‌کنند که آفرینش آثار ادبی همانا پیامد زندگی در جمعِ انسان‌های دیگر (جامعه) است: «ادبیات زاده‌ی نهادهای اجتماعی خاصی است و در جوامع بدوی نمی‌توان شعر را از آئین، جادو، کار و بازی تمیز داد» (ولک و آستین، ۱۳۷۳: ۹۹). تفاوت ادبیاتِ ملل ریشه در همین موضوع دارد: تفاوت هنجارها، ارزش‌ها و رفتارهای اجتماعی در جوامع مختلف، خود را در تفاوت مضامین آثار ادبی آن جوامع نشان می‌دهد. هر گاه که نظام‌های اجتماعی با هم تفاوت داشته باشند، ادبیات حاصل‌آمده از آن نظام‌ها به طریق اولی متفاوت خواهند بود. از این‌جا می‌توان به نتیجه‌ای هم در خصوص علت دگرگونیِ ادبیات در جامعه‌ای معیّن رسید و گفت که با تغییر در ساختارهای اجتماعی، نوع ادبیات تولیدشده در آن جامعه نیز دستخوش تحول می‌شود و تکنیک‌ها، نمادها و درونمایه‌های جدیدی در متون ادبی ظهور می‌کنند.

اگر ادبیات را محصول زندگی اجتماعی بدانیم، آن‌گاه باید گفت وجوه اشتراک فراوانی بین جامعه‌شناسی و ادبیات وجود دارد زیرا هر دو، هدف مشابهی را دنبال می‌کنند که همانا عبارت است از کندوکاو در چندوچونِ جامعه و روابط بینافردی. جامعه‌شناسان با مطالعه‌ی ادبیات به جنبه‌هایی از حیات اجتماعی پی می‌برند (مثلاً سنت‌ها و نظام‌های ارزشیِ جامعه را کشف می‌کنند)، همان‌گونه که از راه تحلیل ساختار اجتماعی نیز به همین هدف نائل می‌شوند. از نظر آنان، آثار شاخص ادبیِ هر دوره‌ای تصویر روشنی از سازوکارهای اجتماعی، محیطی، اقتصادی، دینی و سیاسیِ رفتار انسان‌ها در جوامع همعصرِ خودشان به دست می‌دهند. انجام دادن پژوهش‌های جامعه‌شناسانه مستلزم همین نوع داده‌هاست و از این رو هیچ جامعه‌شناسی نباید از ادبیات که منبع ارزشمندی برای دستیابی به این داده‌هاست در تحقیقات اجتماعی غفلت کند.

باید توجه داشت که رابطه‌ی ادبیات با واقعیت اجتماعی، یکسویه نیست. به بیان دیگر، ادبیات آینه‌ای نیست که حال و روز آحاد جامعه یا اوضاع اجتماعی در آن صرفاً منعکس شوند. اگر این‌طور بود، آن‌گاه دیگر تمایزی بین متون ادبی و گزارش‌های اجتماعی یا کتاب‌های تاریخ وجود نمی‌داشت. ادبیات نه فقط از بطن واقعیت اجتماعی برمی‌آید، بلکه همچنین می‌تواند بر آن واقعیت اثری سلبی بگذارد و به تغییر آن کمک کند. می‌توان گفت رابطه‌ی ادبیات با جامعه، رابطه‌ای دیالکتیکی است: ادبیات از ساختارهای اجتماعی ناشی می‌شود، اما در عین حال آن ساختارها را به پرسش می‌گیرد و نفی می‌کند. هر داستان‌نویسی برای توفیق در خلاقیت ادبی ناگزیر باید نگاهی به جهان پیرامون خویش داشته باشد، اما اگر در حصارها یا محدودیت‌های فرهنگیِ آن جهان باقی بماند دیگر نخواهد توانست از راه آفرینش ادبی به برساختن واقعیتی نو و دیگرگونه یاری برساند. آثار چنین نویسنده‌ای حداکثر توصیفی دقیق از جامعه است، اما هیچ بدیلی برای مسائلی که آحاد جامعه به آن دست‌به‌گریبان‌اند ارائه نمی‌دهد.

توجه به واقعیت اجتماعی موضوعی نیست که با مدرنیسم در ادبیات اهمیت پیدا کرده باشد. نبرد بین نیکی و شر که یکی از بن‌مایه‌های قوی در ادبیات کهن است، صورتی اولیه از توجه شاعران و نویسندگان به حیات اجتماعی است. آنان این توجه را با استفاده از مضامین و شخصیت‌های اسطوره‌ای نشان می‌دادند. با رخداد رنسانس و بازتعریف جایگاه انسان در کائنات، توجه ادبیات به واقعیت‌ها شکلی اسطوره‌زدوده پیدا کرد و لذا از آن زمان به بعد به جای انسان‌های تحت سیطره‌ی خدایان اسطوره‌ای، انسان‌های واقعی و برهم‌کنش آن‌ها با یکدیگر در چهارچوبی اجتماعی در کانون توجه ادیبان قرار گرفت. طلوع رمان در قرن هجدهم یکی از پیامدهای این جابه‌جایی و عطف توجه بود. در رمان‌های نویسندگان پیشگامی همچون دانیل دفو، ساموئل ریچاردسن و هنری فیلدینگ در انگلستان که ایان وات از آنان به عنوان پدران رمان یاد می‌کند (وات ۱۳۹۴: ۱۱)، خط اصلی روایت همیشه از کشمکشی بین انسان و جامعه سرچشمه می‌گیرد و با آن به پیش می‌رود. به عبارتی، تعامل اجتماعی حکم نیروی پیش‌رانش رمان‌های اولیه را دارد. این همان رویکردی است که نویسندگان بزرگ فرانسه در قرن نوزدهم همچون فلوبر، بالزاک و زولا در آثارشان ادامه دادند. وقوع انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب صنعتی و پیدایش نظام سرمایه‌داری و تعارض‌های طبقاتی ناشی از آن، نقش بسزایی در قوام گرفتن این بازنمایی نوین از جامعه داشت.

از این بحث معلوم می‌شود که چرا جامعه‌شناسان در میان همه‌ی ژانرهای ادبی بویژه به رمان علاقه‌مند هستند و مطالعات خود را بیشتر بر آن متمرکز می‌کنند تا بر شعر یا نمایشنامه. از زمان ظهور رمان در قرن هجدهم، این نوع ادبیِ خاص رفته‌رفته خوانندگان فزون‌تری پیدا کرده است، چندان که گزافه نیست بگوییم امروز رمان پُرطرفدارترین گونه‌ی متون ادبی است. رمان از بدو پیدایش تاکنون همواره کوشیده است تا زیست‌جهان اجتماعیِ انسان را بازآفرینی کند. در این بازآفرینی، موضوعاتی از قبیل نقش خانواده در جامعه، تنش بین آمال فرد با توقعات خانواده یا محدودیت‌های جامعه، تعارض بین گروه‌های اجتماعی و تأثیر سیاست در روابط انسانی در کانون توجه رمان‌نویسان قرار داشته است. از نظر جامعه‌شناسانِ ادبیات، رمان آینه‌ای از جامعه‌ی صنعتی است، آینه‌ی شفافی که همه‌ی جنبه‌های زندگی در چنین جامعه‌ای را به روشنی بازمی‌تاباند.

هرچند که عنوان «جامعه‌شناسی ادبیات» به منزله‌ی حوزه‌ای تعریف‌شده و مشخص در مطالعات جامعه‌شناختی حدوداً از اواسط قرن بیستم در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی به رسمیت شناخته شد، اما این شیوه از مطالعه‌ی ادبیات قدمتی طولانی دارد و سابقه‌ی آن به مجادله‌ی ارسطو با افلاطون در خصوص چیستی هنر و ادبیات بازمی‌گردد. تمام دلایلی که افلاطون در دو رساله‌ی «جمهوری» و «آیون» بر ضد ادبیات اقامه می‌کند، بر محور این ادعا می‌چرخند که ادبیات اذهان آحاد جامعه را مغشوش می‌کند. از دید او، خالقان آثار ادبی دروغ‌پردازانی هستند که با تحریک احساسات مخاطب، قوّه‌ی خِرَدِ او را تضعیف می‌کنند و با این کار امکان تصمیم‌گیری‌های معقولانه را از او می‌گیرند. پس ضرر و زیان ناشی از ادبیات، دامن جامعه را می‌گیرد. پاسخ ارسطو به افلاطون در رساله‌ی «شعرشناسی» و دفاع روان‌شناسانه‌ی او از تأثیر ادبیات بر مخاطب با مطرح کردن مفهوم «روان‌پالایی» (کاتارسیس) به همین میزان صبغه‌ای جامعه‌شناسانه داشت، زیرا مطابق با نظریه‌ی او، احساسات و رانه‌های دگرستیزانه و ویرانگرانه‌ی تماشاگران، بعد از قرار گرفتن آنان در معرض تراژدی، درون‌شان تصفیه می‌شود و آن‌ها به صورت شهروندانی به جامعه بازمی‌گردند که تمایلات ضداجتماعی‌شان را مهار کرده‌اند. به این ترتیب می‌بینیم که کنکاش در خصوص کارکرد ادبیات از منظر تأثیرهای آن بر رفتار فرد ــ و نتیجتاً جامعه ــ از زمان پیدایش نظریه و نقد ادبی در یونان باستان، به شکلی بدوی وجود داشته است. نظریه‌پردازی‌های ایپولیت تِن (منتقد ادبی فرانسوی) در قرن نوزدهم و تأکید او بر این‌که معنای هر اثری را باید در سه عنصر «روح جمعی، موقعیت و زمانه» جست‌وجو کرد، نقطه‌ی عطفی در توجه بیشتر به ارتباط متقابل ادبیات و جامعه بود. در نظریه‌ی تِن، اثر ادبی از هوش و ذکاوت فردیِ نویسنده پدید نمی‌آید، بلکه محصول وضعیت اجتماعی یا محیطی است که نویسنده در آن رشد کرده و پرورانده شده است. همین تأکیدِ تِن بر شالوده‌ی اجتماعیِ آفرینش ادبی باعث شده است که او را «پدر جامعه‌شناسی ادبیات» بنامند. پس از ایپولیت تِن، نظریه‌پردازی‌های مارکس و انگلس درباره‌ی تأثیر زیربنای اقتصادی جامعه در تولید آثار ادبی، جامعه‌شناسی ادبیات را بیش‌ازپیش به موضوعی مهم در مطالعات اجتماعی تبدیل کرد. اما آنچه به طور خاص در دوره‌ی متأخر جامعه‌شناسی ادبیات می‌نامیم، نتیجه‌ی سهم بزرگی است که گئورگ لوکاچ، لوسین گولدمن، لئو لونتال و روبر اسکارپیت در شکل‌گیری شالوده‌های نظریِ این رویکرد ادا کرده‌اند.

جامعه‌شناسی ادبیات آنتی‌تز فرمالیسم در نقد ادبی است. «منتقدان نو» در دهه‌ی ۱۹۳۰ در آمریکا، همچنین فرمالیست‌های روس حدود دو دهه زودتر از آنان، بر این اعتقاد بودند که آثار ادبی را می‌بایست بدون هر گونه ملاحظه‌ی برون‌متنی تحلیل کرد. یگانه منبعی که منتقد برای فهم معنای ضمنی اثر ادبی در اختیار دارد، فقط متن همان اثر است و زندگینامه‌ی نویسنده یا تاریخِ زمانه‌اش را نباید مبنایی برای بحث درباره‌ی آثار او دانست. از نظر فرمالیست‌ها، ملاحظات اجتماعی هم یکی دیگر از بیراهه‌های نقد است، زیرا منتقد را وامی‌دارد که به جای خودِ اثر به موضوعی دیگر (اوضاع اجتماعی) بپردازد و بدین ترتیب وظیفه‌ی اصلی خویش را فراموش کند. متقابلاً کسانی که ادبیات را از منظری جامعه‌شناختی بررسی می‌کنند، با این استدلال که ادبیات ریشه در عادات، رسوم، هنجارها و وضعیت اجتماعی دارد، هر اثر ادبی را برحسب ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسیِ زمانه‌ای که آن اثر به رشته‌ی تحریر درآمد قابل فهم می‌دانند. در نظریه‌پردازی‌های این جامعه‌شناسان، اغلب به اصطلاحِ «زمینه‌ی اجتماعی» برمی‌خوریم. در کنش نقادانه‌ی آنان نیز همین‌طور است. آن‌ها در بحث راجع به هر اثر ادبی بارها به زمینه‌ی اجتماعیِ نوشته شدنِ آن اشاره می‌کنند و در واقع بخش بزرگی از نقدهایی که از منظر جامعه‌شناسی ادبیات نوشته می‌شوند، بیش از آن‌که درباره‌ی خودِ رمان یا شعر مورد نظر باشد، درباره‌ی جامعه‌ای است که اثر مورد نظر در آن خلق شده است. مقصود جامعه‌شناسانِ ادبیات از «زمینه‌ی اجتماعی»، همان عواملی است که فرمالیست‌ها به کار نقد نامربوط می‌دانستند: اوضاع اق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.