پاورپوینت کامل روسای مجلس شورای ملی؛ از صنیعالدوله تا جواد سعید ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روسای مجلس شورای ملی؛ از صنیعالدوله تا جواد سعید ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روسای مجلس شورای ملی؛ از صنیعالدوله تا جواد سعید ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روسای مجلس شورای ملی؛ از صنیعالدوله تا جواد سعید ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
از سیزدهم مهر ۱۲۸۵ خورشیدی که نخستین دوره مجلس ایران با نطق مظفرالدین شاه قاجار در مدرسه نظام گشایش یافت، ۱۱۰ سال گذشته و ۳۴ مجلس در ایران و البته تهران به صورت رسمی افتتاح شده است. مجلسهایی که هر کدام افتوخیزهای زیادی داشتند و چهرههای شاخص و شناخته شده فرهنگی و سیاسی را در رأس خود یا روی صندلیهای نمایندگان به خود دیدهاند.
چه کسانی بر کرسی ریاست خانه مشروطه تکیه زدند؟
از سیزدهم مهر ۱۲۸۵ خورشیدی که نخستین دوره مجلس ایران با نطق مظفرالدین شاه قاجار در مدرسه نظام گشایش یافت، ۱۱۰ سال گذشته و ۳۴ مجلس در ایران و البته تهران به صورت رسمی افتتاح شده است. مجلسهایی که هر کدام افتوخیزهای زیادی داشتند و چهرههای شاخص و شناخته شده فرهنگی و سیاسی را در رأس خود یا روی صندلیهای نمایندگان به خود دیدهاند. در این ۱۱۰ سال ۲۳ چهره به عنوان رئیس قوه مقننه پشت به تابلوی «و امرهم شوری بینهم» تکیه زده و پارلمان ایران را هدایت کردهاند. از این ۲۳ نفر ۱۸ نفر پیش از انقلاب و ۵ نفر رئیسان مجلس بعد از انقلاب هستند. این نوشته نگاهی به ۱۸ منتخب مردم است که با رأی نمایندگان خانه ملت بر کرسی ریاست مجلس تکیه زدهاند.
دوره اول: از بهارستان تا توپخانه لیاخوف
به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران تاریخ معاصر نخستین دوره مجلس شورای ملی با وجود همه افتوخیزها و ترکیب نامتجانس نمایندگان یکی از بهترین دورههای قانونگذاری در ایران بود. جا افتادن این مفهوم که شاه مانند همه اهالی مملکت یک رأی بیشتر ندارد و دیگر سایه خداوند روی زمین نیست، مهمترین موضوعی بود که در مجلس اول باید برای مردم و نمایندگانی که از اصناف و گروههای سیاسی وارد خانه سپهسالار میشدند جا میافتاد. مجلس در سیزدهم مهرماه ۱۲۸۵ درست ۶۰ روز بعد از امضای فرمان مشروطه توسط مظفرالدین شاه قاجار در کاخ نیاوران بازگشایی شد. این مجلس که صنفی و طبقاتی بود در نخستین روز افتتاح خود مرتضیقلیخان هدایت ملقب به صنیعالدوله که بیشتر از آنکه چهره سیاسی باشد چهره فرهنگی بود را به عنوان رئیس انتخاب کرد. مهمترین اقدام این مجلس تدوین قانون اساسی کشور در ۵۱ اصل بود. حضور هدایت به عنوان یک چهره معتدل در تدوین سریع این قانون تأثیر زیادی داشت. بهارستاننشینها میدانستند عمر شاه آن قدر به دنیا نخواهد بود و پیش از آنکه بیماری کلیه و نقرس نفسش را بگیرد باید آن را به امضای او برسانند. اما این تنها موضوع این مجلس نبود که رئیس سابق مدرسه دارالفنون را به عنوان رئیس برگزیده بود؛ قرارداد ۱۹۰۷ هم مطرح بود که ایران را به سه بخش بین روسیه، انگلستان و بیطرف تقسیم میکرد. قراردادی که بیشتر از بیست سال پیش ناصرالدین شاه قاجار آن را پیشبینی کرده بود و بر بخت شاهی که برای رفتن به شمال و جنوب مملکتش باید از اجنبی اجازه بگیرد لعنت فرستاده بود.
مرتضیقلیخان که از خاندان مشهور مخبرالدوله بود باید در مقابل چنین قراردادی میایستاد. او که در آلمان رشته معدن خوانده بود در ۳۵ سالگی وقتی به ایران بازگشت با نظر مثبت ناصرالدین شاه قاجار دختر مظفرالدین میرزا را به همسری گرفت و به خدمت اداره معادن در آمد که ضمیمه وزارت علوم و اوقاف بود که پدرش علیقلیخان مخبرالدوله وزیرش بود. او که در فرنگ درس خوانده بود به فکر پیشرفت صنعت در ایران افتاد و اقدام به تاسیس کارخانه فلزکاری زد. این کارخانه اگرچه نتوانست موفق باشد اما پلی بود تا مظفرالدین شاه به دامادش اعتماد کند و ابتدا او را به عنوان وزیر خزانهداری انتخاب کرد. با امضای فرمان مشروطه او به همراه مشیرالدوله و محتشمالسلطنه دست به تدوین نظامنامه انتخابات زدند. او بعد از این بود که به عنوان رئیس مجلس برگزیده شد و تا شهریور ۱۲۸۶ در این سمت حضور داشت. اما سختی کار ریاست مجلس و کارشکنیهای برادرزنش محمدعلی شاه صبر صنیعالدوله را سر آورد و بعد از ترور اتابک در ورودی مجلس استعفای خود را تقدیم کرد و جای خود را به میرزا محمودخان علامیر احتشامالسلطنه داد. احتشامالسلطنه از خاندان دولو قاجار بود و از سمت مادری از نوادههای بیشمار فتحعلیشاه به شمار میرفت. او که هشت سال در دارالفنون تحصیلکرده بود به سمت مستشار سیاسی در بغداد منصوب شد. اما بعد از ترور ناصرالدین شاه به ایران بازگشت. او یکی از چهرههای فرهنگی بود که به همراه حسن رشدیه و یحیی دولتآبادی انجمن معارف را بنیان گذاشتند؛ انجمنی که مدارس زیادی را راهاندازی کردند. یکی از آنها، مدرسه علمیه بود که توسط احتشامالسلطنه افتتاح شد و با وجود جابهجاییهای زیاد مکانی هنوز هم در تهران درست مقابل مجلس شورای اسلامی قرار دارد. احتشامالسلطنه در جریان مشروطه با یحیی دولتآبادی و ملکالمتکلمین همراه شد. مخالفت او با عینالدوله او را به تبعیدی محترمانه به عراق فرستاد.
با مرگ مظفرالدین شاه و البته بازگشت اتابک به قدرت، احتشامالسلطنه به تهران فراخوانده شد تا به وزارت امور خارجه منصوب شود. اما هنوز چند ساعتی از ورودش به دروازه تهران نگذشته بود که اتابک ترور شد و مرتضیقلیخان هدایت از ریاست مجلس استعفا داد. وضعیت تهران به دنبال ترور اتابک به هم ریخت و همه به دنبال کسی برای جانشینی ریاست خانه ملت بودند و هیچ نامی را مناسبتر از محمودخان علامیر پیدا نکردند. او با آنکه در انتخابات مجلس شرکت نکرده بود و نماینده مردم نبود به صندلی ریاست مجلس رسید. او به اعتبار منابع تاریخی دست اول یکی از سه رئیس مجلس ایران است که با وجود دوره کوتاه هفت ماهه ریاستش در تثبیت نقش خانه ملت تأثیر داشت. او در خاطراتش از دوران ریاستش به عنوان انبار باروت یاد کرده است. کارشکنیهای محمدعلی شاه و مستبدان از یک سو و آشنا نبودن نمایندگان با کار قانونگذاری باعث شده بود تا او به عنوان ریاست مجلس با مشکلات زیادی روبهرو باشد. اما به گفته والتر اسمیت که در جلسات مجلس حاضر بود نظام پارلمانی در زمان احتشامالسلطنه ترقی زیادی کرد و پارلمان ایران به مجلسهای پیشرفته آن روزگار نزدیک شد. احتشامالسلطنه در روز نخست ریاستش بر مجلس از ورود کالسکه به باغ بهارستان جلوگیری کرد. او به تماشاچیان جلسات عمومی اجازه دخالت در هنگام سخنرانی نمایندگان و تصویب قوانین نداد؛ ممنوعیتی که بعدها باعث مشکلاتی برای او شد.
احتشامالسلطنه به جلسات مجلس نظم داد و تواضع و تعارف بیجا در نطق نمایندگان و بلند شدنهای بیجا را ممنوع کرد. تعیین حقوق ثابت نمایندگی از قرار ماهی ۱۰۰ تومان یکی دیگر از اقدامات دوران هفت ماهه حضور او در مجلس بود. تدوین متمم قانون اساسی که به موجب آن شاه مانند سایر مردم تنها یک حق رأی داشت یکی دیگر از کارهای زمان او بود. او در جواب اعتراض محمدعلی شاه که گفته بود من بایستی رعایای خود را مثل شبانی که گوسفندان را هدایت و نگهداری میکند سرپرستی کنم، گفته بود: «قانون اساسی خاصه قانون متمم همه حقوق و اختیارات سلطنت را در حکومت پارلمانی مشخص داشته و عزل و نصب وزرا و تصمیمات عمده مملکتی از قبیل اجازه تشکیل مجلس، ریاست عالیه قوه مقننه و اجراییه، مرجعیت انشای قوانین، اعلام جنگ و صلح و فرماندهی قوای نظامی با پادشاه است.»
اما این جواب نتوانست شاه را قانع کند. دوران هفت ماهه ریاست احتشامالسلطنه با افتوخیزهای زیادی روبهرو شد و در نهایت بعد از واقعه میدان توپخانه و ترور محمدعلی شاه برخی از مشروطهخواهان از جمله میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل خواستار استعفای او شدند؛ استعفایی که او پیش از درخواست آنها داده بود و جایش را به میرزا اسمعیل ممتازالدوله داد و راهی لندن شد.
دوران ممتازالدوله اما پر آشوبتر از دوران صنیعالدوله و احتشامالسلطنه بود. محمدعلی شاه بنای جدی برای بستن مجلس مشروطه گرفته بود و به هیچ عنوان هم قصد کوتاه آمدن نداشت. ممتازالدوله پیش از ورود به بهارستان معاونتهای مختلفی در وزارتهای امور خارجه و عدلیه و مالیه را پشت سر گذاشته و در دوران ریاست وزرایی ناصرالملک نیز معاون او بود. او بعد از استعفای احتشامالسلطنه به ریاست مجلس برگزیده شد اما نتوانست بیشتر از چند ماه در این سمت باقی بماند تا در دوم تیر ۱۲۹۷ محمدعلی شاه با دستور مستقیم به لیاخوف مجلس را به توپ بست. بسیاری از پژوهشگران عدم قاطعیت ممتازالدوله را دلیل محاصره و به توپ بستن مجلس میدانند. او سه روز بعد از به توپ بستن مجلس در امامزاده سیدنصرالدین مخفی بود و بعد از آن به سفارت فرانسه پناهنده و بعد از آن توسط محمدعلی شاه به اروپا تبعید شد.
دوره دوم: عصر ترور و فترت
از لحظه به توپ بستن مجلس تا فتح تهران یک سال و کمتر از یک ماه طول کشید که مشروطهخواهان به تهران آمدند و بر ویرانه مجلس قبلی انتخاباتی را برگزار کردند که در نهایت به افتتاح مجلس دوم در ۲۳ آبان ۱۲۸۸ منجر شد. این مجلس با حضور علیرضاخان ناصرالملک و احمدشاه و برادرش محمدحسن میرزا افتتاح شد و در نخستین روز فعالیت خود میرزا صادق مستشارالدوله را به عنوان رئیس انتخاب کرد. مستشارالدوله یکی از چهرههای شناسنامهدار مشروطهخواه بود. او برادرزاده میرزا یوسف مستشارالدوله صاحب رساله «یک کلمه» بود. صادق نیز دنبالهروی عمو بود و لقب او را هم به دنباله اسم خود برگزید. دوران مستشارالدوله که یکی از تدوینکنندگان قانون اساسی ایران نیز بود دوران فترت به شمار میآمد و دوران ترور هم بود. در این دوره بود که آیتالله بهبهانی جلوی خانهاش ترور شد. همچنین در همین دوران بود که دادگاه شیخ فضلالله نوری برگزار و ایشان در میدان توپخانه به دار آویخته شد.
در این دوران محمدعلی شاه برای اولین بار برای نمایندگان مجلس صندلی و تریبون گذاشت تا نمایندگان روی زمین ننشینند. او همچنین ستارخان و باقرخان را به تهران دعوت کرد و در مراسمی رسمی در مجلس به آنها لقب سردار ملی و سالار ملی داد. همچنین طرح استخدام مستشارانی برای اصلاح مالیه ایران تصویب شد که به ریاست مستشارالدوله نرسید. مستشارالدوله ۱۳ تیر ۱۲۸۹ از ریاست مجلس استعفا داد و به جای او چند ماهی میرزا اسماعیلخان ممتازالدوله به ریاست مجلس رسید و بعد از او محمدعلی فروغی رئیس مجلس شد. اما این مجلس در نهایت با رایی که به رد اولتیماتوم روسیه در جریان مورگان شوستر داد برای دو سال با رأی مستقیم علیرضاخان ناصرالملک، نایبالسلطنه ایران تا دو سال تعطیل شد.
مجلس سوم تا ششم: رئیس دوران پر حادثه
برخلاف دو دوره نخست مجلس شورای ملی، دورههای سوم تا پنجم که از پرتنشترین دوران تاریخ ایران بود با ریاست حسین پیرنیا ملقب به مؤتمنالملک اداره شد. حسین پیرنیا فرزند میرزا نصرالله مشیرالدوله در سال ۱۲۵۵ شمسی در تبریز به دنیا آمد و هنوز چهار ساله نشده بود که به تهران آمد و در این شهر ساکن شد. مؤتمنالملک برای تحصیل به فرنگ رفت و در آنجا تحصیلاتش را در رشته فلسفه و ریاضی آغاز کرد اما تحصیلات را نیمه رها کرد و به ایران آمد و در کنار پدرش که وزیر خارجه بود در این وزارتخانه مشغول به کار شد. با آغاز جنبش مشروطه او در جرگه مشروطهخواهان درآمد و در کنار برادرش حسن پیرنیا – مشیرالدوله – در جریان تدوین قانون اساسی قرار گرفت و به عنوان نماینده در مجلس اول و دوم وارد شد. او با افتتاح مجلس سوم در آذر ۱۲۹۳ که چند هفتهای بعد از تاجگذاری احمدشاه رخ داد در ۳۵ سالگی به ریاست مجلسی انتخاب شد که در همان جلسه به دولتهای درگیر در جنگ جهانی اول اعلام بیطرفی کرده بود. اما سیاست مداخلهجویانه دولتهای درگیر در جنگ باعث مهاجرت برخی از نمایندگان مجلس به اصفهان و تشکیل کابینه مهاجرت شد. این مجلس هم مانند مجلس دوم نتوانست بیشتر از یک سال دوام بیاورد و در یک سالگی تعطیل شد.
مجلس چهارم در روزگار متفاوتی نسبت به سه مجلس اول مشروطه افتتاح شد. این مجلس اول تیر ۱۳۰۰ برای یک دوره دو ساله افتتاح شد و مؤتمنالملک را در رأس خود داشت. در نبود مجلس، جنگ اول جهانی با پیروزی متفقین به پایان رسیده بود و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز رخ داده و در آستانه افتتاح مجلس کابینه سیاه سیدضیاء سقوط کرده و جایش را به دولت مشیرالدوله برادر مؤتمنالملک داده بود. مجلسی که در اوج دعوای مخالفان و عاقدان قرارداد ۱۹۱۹ به بهارستان رسید و در نهایت پرونده این قرارداد را به دست تاریخ سپرد. این مجلس نیز در دوره پرتنشی راهاندازی شد و با پدیدهای به اسم سقوط دولتها روبهرو بود. یکی از مهمترین ویژگیهای مجلس چهارم که از دید میرزاده عشقی، شاعر شورشی آن دوران ننگ بشر بود، سیاست موازنه مثبتی بود که برخلاف اعتراضهای نمایندگان مخالفی چون حسن مدرس اعمال شد و نفت شمال را به شرکت استاندارد اویل داد. ریاست پیرنیا بر مجلس پنجم نیز دو ساله بود. مجلسی با شش فراکسیون و دعواهای میان آنها در جریان یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین تصمیمهای مجلس مشروطه قرار گرفت. هرچند در تصمیمگیری نهایی در مجلس نماند و از ریاست مجلس استعفا داد و جایش را به محمد تدین داد. این مجلس درست در میانه ماجرای تشکیل جمهوری رضاخانی روی کار آمد و در نهایت نیز با رأی این مجلس به تشکیل مجلس موسسان، رأی به تغییر سلطنت در ۴ آبان ۱۳۰۴ داده و سلطنت پهلوی جایگزین سلطنت قاجاریه شد. مؤتمنالملک بعد از مجلس پنجم دیگر ریاست مجلس را نپذیرفت و به نمایندگی در مجلس ششم بسنده کرد و بعد از سیاست کنارهگیری کرد. برای او اجرای قانون مهمترین وظیفه رئیس مجلس بود. همه منتقدان و موافقانش بر پاکدستیاش تاکید داشتند. او برای حفظ احترام مجلس حتی با برادر خودش مشیرالدوله نیز رودربایستی نداشت. نقل است که در مجلس چهارم در جلسهای قرار بود رئیسالوزرا که در آن زمان حسن پیرنیا بود شرکت کند. اما رئیسالوزرا دیر رسید و مؤتمنالملک او را به مجلس راه نداد و در جواب اعتراض او گفت: «مگر نمیدانم که او برادرم است؟ اما او باید وظیفه خود را در مقابل مجلس بداند تا من در برابر برادرم.» گفته میشود که او خودش از مخالفان جمهوری بود. در میان فرزندان پیرنیا داماد و نوهاش یعنی فضلالله و اردشیر زاهدی بعد از او وارد سیاست شدند.
مجلس ششم: نخستین مجلس سلسله جدید
سید محمد تدین، نماینده تندرو و رهبر حزب دموکرات در حالی بر کرسی مجلس ششم نشست که چند ماه قبل در هیاهوی تغییر سلطنت نیز ریاست مجلس را به دست داشت. او یکی از مدافعان سردار سپه بود و تلاش زیادی برای تصویب ماده واحده تغییر سلطنت کرد. تدین نیز یکی از نمایندگان مجلس از دوره دوم به بعد بود. او که متولد بیرجند بود تحصیلات دینی داشت و معمم بود. اما یکی، دو سال بعد از ورود به مجلس عبا و عمامه را کنار گذاشت و فکل کراواتی شد. تدین در زمینه فلسفه و کلام و ادبیات عرب تخصص داشت اما ترجیح داد در سیاست ورود کند. در دوران ریاست او بر مجلس قانونهای مهمی چون افزایش اختیارات وزیر عدلیه، قانون محاکمه وزرا و هیات منصفه، اجازه تأسیس بانک ملی و لغو کاپیتولاسیون تصویب شد.
مجلس هفتم تا نهم: از ثبت احوال تا تأسیس دانشگاه تهران
ریاست مجلس شورای ملی از دوره هفتم تا نهم یعنی در فاصله سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ به دست عدلالملک سپرده شد. دورهای که به طور ظاهری اوضاع کشور در ثبات دوران رضاشاهی است و مشکلات و رقابتهایی که در دورههای قبل وجود داشت کمتر امور کشوری را مختل میکرد. پهلوی اول در آستانه مجلس هفتم به کلیه رقبا و مخالفانش اجازه ورود به مجلس نداد. خیلی از آنها را مانند مدرس و نصرتالدوله فیروز تبعید کرد و بعد کشت. تنها مخالفان دوره هفتم فرخی یزدی و محمدرضا طلوع بودند. در این سه دوره بود که او به فکر تغییراتی در وضعیت کشور افتاد. برای این تغییرات نیاز به مجلسی داشت که با او همراه باشد و عدلالملک با وجود استقلال نسبی به خاطر مقبولیتی که داشت گزینه مناسبی برای مجلس به شمار میآمد. او تحصیلاتش در زمینه حقوق بود و مدتی نیز در وزارت دادگستری خدمت کرده بود. در کابینه سیاه سیدضیاء به سمت معاون نخستوزیر و در کابینه اول فروغی به عنوان وزیر کشور انتخاب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 