پاورپوینت کامل پندِ پیران ۵۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پندِ پیران ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پندِ پیران ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پندِ پیران ۵۴ اسلاید در PowerPoint :

ایرانیان از دیرباز علاقه زیادی به اندرزدادن و اندرزشنیدن داشته‌اند. مهم نیست که فرد نصیحت‌کننده کیست و چه خصوصیاتی دارد. مهم این است که «مرد باید که گیرد اندر گوشر ور نوشته‌ست پند بر دیوار». به همین سبب مردم ما از هر فرصتی که به دست می‌آمده، برای اندرزگویی بهره می‌جسته‌اند.

نگرشی کوتاه بر اندرزهای اخلاقی حافظ

اشاره: ایرانیان از دیرباز علاقه زیادی به اندرزدادن و اندرزشنیدن داشته‌اند. مهم نیست که فرد نصیحت‌کننده کیست و چه خصوصیاتی دارد. مهم این است که «مرد باید که گیرد اندر گوشر ور نوشته‌ست پند بر دیوار». به همین سبب مردم ما از هر فرصتی که به دست می‌آمده، برای اندرزگویی بهره می‌جسته‌اند. خواه آرامگاه مشاهیر (گورِ بهرام گور)۱ باشد، یا ستون‌های یک کاخ، یا بدنه یک وانت‌بار که بر رویش نوشته‌اند:

تیغِ برّان گر به دستت داد روزی روزگار

هرچه می‌خواهی ببُر، اما مبُر نان کسی!

اگر بخواهیم فهرستی از اندرزنامه‌ها یا کتابهایی که سرشار از نصیحت و رهنمود برای ارشاد افراد هستند، بیاوریم، «مثنوی هفتاد من کاغذ شود». قدر مسلم آن است که سابقه اندرزنگاری در میهن ما به چند هزار سال قبل برمی‌گردد و حتی در منظومه «درخت آسوریک» که به زبان پارتی سروده شده و به مناظره درخت خرما با بز پرداخته و… از تصویر سفالینه‌ای در شهر سوخته الهام گرفته است، اندرزهایی به چشم می‌خورد و نخل به بز می‌گوید که اگر من آزار نبینم، از چوبم می‌توان کشتی ساخت و می‌توانم آشیان پرندگان و سایبان رهگذاران باشم و با میوه شیرین خود آدمی را تغذیه کنم و…۲ حافظ نیز مانند اغلب شاعران و ادیبان سده‌های پیش از خود، اندرزهای اخلاقی و اجتماعی ارزنده‌ای در لابلای غزلهایش گنجانده است که در این مقاله کوتاه می‌کوشیم نمونه‌هایی از آن را بیاوریم. اندرزهای لسان‌الغیب بر دو گونه‌اند: مستقیم و غیرمستقیم. در برخی از اشعار خود، حافظ صریحاً فرد را مخاطب قرار داده و پیام خود را به او ابلاغ می‌کند:

سعی نابرده در این راه به جایی نرسی

مزد اگر می‌طلبی، طاعت استاد ببر

*

مکن ز غصه شکایت که در طریق طلب

به راحتی نرسید آن که زحمتی نکشید

*

اگر رفیق شفیقی، درست‌پیمان باش

حریف خانه و گرمابه و گلستان باش۳

در اندرزهای غیرمستقیم، فرد خاصی مخاطب نیست، بلکه نصیحت، جنبه عام دارد:

نظرکردن به درویشان، منافی بزرگی نیست

سلیمان با چنان حشمت، نظرها بود با مورش

در برخی از موارد، حافظ خود را مخاطب قرار می‌دهد تا اندرز مورد نظرش را به سمع دیگران برساند:

غلام همـت آن نازنینم که کار خیرِ بی‌روی و ریا کرد

تردیدی نیست کسی که برای خودنمایی یا فریب دیگران و به قصد ریاکاری نیکی انجام دهد، ثوابی نصیبش نخواهد شد. نخستین غزل در دیوان حافظ (اَلا یا ایها الساقی) که مشتمل بر هفت بیت است، پنج اندرز مشخص وجود دارد که عبارتند از: ناپایدار بودن دنیا، ضرورت اطاعت محض مرید از مرشد یا کسی که مراحل سیر و سلوک را طی کرده و به رموز آن کاملاً آشناست، سرزنش افراد راحت طلب و بی‌خیال که تنها به فکر آسایش خود هستند، لزوم پرهیز از خودکامگی و خودرأیی، غافل نبودن از یاد محبوب (معبود) و پشت پا زدن به تعلقات مادی برای وصال دوست:

مرا در منزل جانان، چه امن عیش؟ چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که: بربندید محمل‌ها

به می سجاده رنگین کن، گرت پیر مغان گوید

که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها

شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها؟

همه کارم ز خودکامی، به بدنامی کشید آخر

نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل‌ها؟

حضوری گر همی خواهی، از او غافل مشو حافظ

متی ما تَلْقَ مَن تَهوی، دَع ‌الدنیا و اَهْمِلها

در بیت «شب تاریک و بیم موج …» حافظ با زبانی بسیار ملایم و لطیف افرادی را که به یاری بلادیدگان یا کسانی که خطری آنها را تهدید می‌کند نمی‌شتابند، مورد انتقاد قرار می‌دهد و تلویحاً رهنمود می‌دهد که مسئولیت‌پذیر باشند. همین بیت «نیما یوشیج» را متأثر می‌کند و الهام‌بخش سرودن قطع شعر پراحساس «آی آدمها که بر ساحل نشسته‌، شاد و خندانید»۴ می‌شود که از لحاظ تصویرگری، قدرت بیان و رساندن مطلب کم‌نظیر است.در بیت «همه کارم ز خودکامی…» حافظ رهنمود داده است که سرانجام خودکامگی رسوایی و انگشت‌نمایی در انجمن‌ها و محافل است و در جای دیگر صریحاً می‌گوید خودپرستی و خودکامگی در عالم وارستگی‌ جایگاهی ندارد و در آیین رندان، خودبینی با کفر برابر است:

فکر خود و را‌ی خود، در عالم رندی نیست

کفر است در این مذهب، خودبینی و خودرا‌یی!

حافظ در لابلای اشعار شیرین و زیبای خود که هرگز تازگی و طراوت را از دست نمی‌دهد، به طرز استادانه‌ای کوشیده است روش خوب زیستن را بیاموزاند: قناعت‌کردن، زیر بار منت دونان نرفتن به خاطر کسب مال و مکنت؛ حق کسی را ناحق نکردن برای کسب منافع شخصی، مداراکردن با دشمنان و مروّت داشتن با دوستان، وفای به عهد و دوری‌گزیدن از پیمان‌شکنی، از ویژگی‌های زندگی مطلوب حافظ و کسانی است که به تعالیم وی پایبندند و نصیحت‌های لسان‌الغیب را به کار می‌بندند.

حافظ، غبار فقر و قناعت ز رخ مشوی

کاین خاک بهتر از عملِ کیمیاگری

*

هر آن که کنج قناعت به گنج دنیا داد

فروخت یوسف مصری به کمترین ثَمنی

*

چو حافظ در قناعت کوش، وز دنییِ دون بگذر

که یک جو منّت دونان، دوصد من زر نمی‌ارزد

*

پیر پیمانه‌کش من که روانش خوش باد

گفت: پرهیز کن از صحبت پیمان‌شکنان

*

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:

با دوستان مرو‌ّت، با دشمنان مدارا

*

ما نگوییم بد و میلِ به ناحق نکنیم

جامه کس سیه و دلق خود ارزق نکنیم

حافظ بر این باور است که آدمی باید طوری زندگی کند که اگر در زندگی با خطری روبرو شد و در حال سقوط (نابودی) بود، دعای خیر فرشتگان آسمانی نجات‌بخش او باشد: دلا، معاش چنان کن که گر بلغزد پای ر فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد. مردم‌آزاری از دیدگاه حافظ گناه بسیار بزرگی است که در برابرش گناهان دیگر به چشم نیامده و رنگ باخته‌اند:

مباش در پی ‌آزار و هرچه خواهی کن

که در طریقت ما غیر ازین گناهی نیست

در بیت دیگری، حافظ رستگاری جاوید را در کم‌آزاری و به طور کلی پرهیز از آزاررسانی می‌داند و در این زمینه چنان پیش می‌رود که به خود می‌گوید:

چنان بِزی که اگر خاک ره شوی، کس را

غبار خاطری از رهگذر ما نرسد

در پیروی از منش ستوده «بی‌آزاری» برخی از سخنوران و بزرگان میهن ما حتی آزار رساندن به ضعیف‌ترین موجودات طبیعت را ـ قرنها پیش از آنکه انجمن‌ها و تشکل‌های حمایت از حیوانات در مغرب‌‌زمین پا به عرصه حیات بگذارند ـ نکوهش کرده‌اند.

زیر پایت گر بدانی حالِ مور همچو حالِ توست زیر پای پیل

(گلستان سعدی ـ باب اول)

سعدی در یکی از حکایت‌های بوستان،‌ داستانی از «شبلی» عارف بزرگ قرن سوم ـ نقل می‌کند که نشان می‌‌دهد برخی از عرفا تا چه حد از رنجاندن مخلوقات پرهیز کرده‌اند.

که شبلی ز حانوت گندم‌فروش

به دِه برد انبانِ گندم به دوش

نگه کرد و موری در آن غلّه دید

که سرگشته هر گوشه‌ای می‌دوید

ز رحمت بر او شب نیارست خفت

به مأوای خود بازش آورد و گفت:

«مروت نباشد که این مور ریش

پراکنده گردانم از جای خویش»

درون پراکندگان جمع دار

که جمعیتت باشد از روزگار

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد

که رحمت بر آن تربت پاک باد:

«میازار موری که دانه‌کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است»

سیه‌اندرون باشد و سنگدل

که خواهد که موری شود تنگدل

مزن بر سر ناتوان دست زور

که روزی به پایش درافتی چو مور۵

نظامی گنجوی شاعر بزرگ میهن ما در «خسرو و شیرین» مشاهدات خود را درباره سرنوشت موجوداتی که به دیگران آزار می‌رسانند، به روشنی بیان کرده است.

به چشم خویش دیدم در گذرگاه

که زد بر جانِ موری مرغکی راه

هنوز از صید، منقارش نپرداخت

که مرغی دیگر آمد کار او ساخت

چو بد کردی، مشو ایمن ز‌ آفات

که واجب شد طبیعت را مکافات

سپهر آیینه عدل است و شاید

که هرچ از تو ببیند، وا نماید

سرانجام حافظ، ضعف‌بنیه را برای خود موهبت تلقی می‌کند و از اینکه نمی‌تواند به دیگران آزار برساند، از بازوی خود ـ در حقیقت از آفریدگار یکتا ـ سپاسگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.