پاورپوینت کامل «حانوتیه» یا «خاتونیه» ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «حانوتیه» یا «خاتونیه» ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «حانوتیه» یا «خاتونیه» ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «حانوتیه» یا «خاتونیه» ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

حسّان العَجَم، خاقانی شَروانی(ح ۵۲۰ ـ ح ۵۹۵ هـ .ق)، را چکامه‌ای است «در معارضه شیخ‌الشیوخ بغداد»‌ بدین آغازه:

جامِ می تا خطِ بغداد دِه ای یار! مرا باز هم در خطِ بغداد فکن بار مرا

و آنگاه در این سروده آمیخته به طنز و طعنی دلکش و بیدارگر که گوهر و جانمایه‌اش، همانا ترجیح نهادن فسق و میخوارگی نیازآمیز و خودنکوهانه شاعر بر طاعت ریائی و دین‌ورزی بی‌دردانه شیخ‌الشیوخ است، از جمله گوید:

درنگی در ضبط و شرح بیتی از خاقانی

حسّان العَجَم، خاقانی شَروانی(ح ۵۲۰ ـ ح ۵۹۵ هـ .ق)، را چکامه‌ای است «در معارضه شیخ‌الشیوخ بغداد»‌ بدین آغازه:

جامِ می تا خطِ بغداد دِه ای یار! مرا باز هم در خطِ بغداد فکن بار مرا

و آنگاه در این سروده آمیخته به طنز و طعنی دلکش و بیدارگر که گوهر و جانمایه‌اش، همانا ترجیح نهادن فسق و میخوارگی نیازآمیز و خودنکوهانه شاعر بر طاعت ریائی و دین‌ورزی بی‌دردانه شیخ‌الشیوخ است، از جمله گوید:

سفر کعبه به صد جهد برآوردم و رفت سفر کوی مغانت دگربار مرا

پیش من لاف زشونیزیه شو نیز مزن دست من گیر و به خاتونیه بسپار مرا

ضبط بیت اخیر در متن دیوان خاقانی ویراسته شادروان دکتر سید ضیاءالدین سجادی چنین است که آمد۱؛ لیک در حاشیه از دو نسخه ـ یکی، خطی و از سده هفتم هجری و متعلق به آقای صادق انصاری، و دیگری، چاپی و ویراسته مرحوم علی عبدالرسولی، ضبط «حاتونیه» را نیز به عنوان بدیل «خاتونیه»، گزارش کرده‌اند. در چاپ مرحوم عبدالرسولی ـکه البته این چکامه را در شمار «غزلیات» خاقانی قلم داده است ـ در متن ـ «حانوتیه» ضبط گردیده۲ـ و از همین جا پیدا است که «حاتونیه» در هامش چاپ شادروان سجادی خطای مطبعی است و ضبط نسخه انصاری نیز «حانوتیه» بوده است، نه «حاتونیه» این هم ناگفته نماند که نسخه خطی کهنه آقای صادق انصاری در اختیار شادروان عبدالرسولی و مورد اعتنای ویژه آن مرحوم بوده است و ای بسا ضبط «حانوتیه» از رهگذر همین نسخه در متن پژوهیده آن ادیب فقید جای گرفته باشد.۳ چون «خاتونیه» از ابهامی تهی نبوده است، بعض پسینیانی هم که به نشر اشعار خاقانی رغبتی نموده‌اند، به همان «حانوتیه» متن مرحوم عبدالرسولی گرائیده‌اند. از جمله، ضبط بیت در دیوان خاقانی‌ ویراسته آقای دکتر میرجلال‌الدین کزازی چنین است:

«پیش من، لاف ـ زشونیزیه شو ـ نیز مزن؛ دست من گیر و به حانوتیه بسپار مرا.»۴ در این ضبط ـ گذشته از سجاوندی نادرست لت نخست(که البته در سراچه آوا و رنگ تدارک گردیده است۵ و خوانش «شونیزیه» به زبر شین۶ (که درست نمی‌نماید)۷ـ ، اختیار ضبط «حانوتیه» بر «خاتونیه»ی مختار دکتر سجادی شایان توجه است.۸ باری، از آنجا که این چکامه سخنسرای سحرآفرین شروان را در بعض «گزیده‌»ها و «درسنامه»های اشعار وی هم آورده‌اند۹ و ابهام ضبط و معنای «خاتونیه/حانوتیه» به ذهن و زبان دانشجویان ادب فارسی نیز در افتاده است، می‌سزد تا به تسوید سطوری چند، به یاری خداوند کارساز بنده‌نواز، اندکی در این باره گفت‌وگو و روشنگری شود.

هرچند به قول اوحدی بلیانی، «اکثر استادان اشعار خاقانی را به درس خوانده‌اند و بعضی بر آن شرح نوشته»۱۰، باز باید خستو بود که شعر خاقانی به غموض و اغلاق و گرهناکی زبانزد است،۱۱ و حتی شهرت داده‌اند که عرفی شیرازی می‌پنداشته است بیش از پانصد بیت از ابیات خاقانی دارای معنای محصل نیست.۱۲ بدین سان توقعی بیجا است که بخواهیم با بسنده‌گری به واژه‌نامه‌های محدود و متعارف، دریافتی شسته رفته از دیوان خاقانی حاصل کنیم. در گره گشودن از این فقره ویژه، یعنی «خاتونیه» و «حانوتیه» نیز، واژه‌نامه‌های قدیم و جدید تازی و پارسی، تا آنجا که من دیده و بررسیده‌ام، کمکی که به گفتن بیرزد، نمی‌کنند، و روشن نمی‌دارند که هر یک از دو ضبط «خاتونیه» و «حانوتیه» در این شعر خاقانی به چه معنا می‌تواند بود و کدام اصیل می‌نماید و کدام بدیل. وانگهی آیا «خاتونیه» یا «حانوتیه» که در تقابل با «شونیزیه» به کار رفته است، «جاینام» نیست؟

کسانی که به ضبط «حانوتیه» گرائیده‌اند گویا اغلب «حانوتیه» را حاکی از انتساب به «حانوت» گرفته‌اند؛ و می‌دانیم که «حانوت»، از جمله به معنای دکان می فروش، در ادب تازی و پارسی واژه‌ای است شناخته و زبانزد. در این که منسوب به «حانوت» را «حانوتی» بتوان گفت، در میان واژه‌شناسان عربی دان گفت‌وگو است.۱۳ با این‌همه «حانوتی»(به عنوان منسوب به «حانوت»)، در عمل، به کار رفته است؛ لیک آیا «حانوتیه» نیز مستعمل بوده است و اگر مستعمل بوده به چه معنا است؟ آیا به معنای دکانستان می فروشان است؟!

آقای دکتر کزازی «حانوتیه» را «کوی باده‌فروشان» معنا کرده و گفته‌اند: «حانوت» به معنی میکده است و حانوتی به معنی می فروش. خاقانی از آن این واژه را در معنی کوی می فروشان ساخته و به کار برده است.»۱۴ آنگاه معنای بیت را از زبان خاقانی و خطاب به «میگسار» چنین آورده‌اند: «برو، در پیش من از شونیزیه که جایگاه مردگان است لاف مزن. دست مرا بگیر و به کوی باده‌فروشان ببر و بسپار که جایگاه زنده‌دلان و شیفتگان دوست است.»۱۵

ایشان در کتاب سراچه آوا و رنگ بار دیگر همین بیت را معنا کرده‌اند ـ و ای بسا لختی دقیق‌تر و اندیشیده‌تر نوشته‌اند.

«خاقانی می‌گوید: برو و دیگر پیش من از شونیزیه که گورستان پارسایی[کذا؛ شاید: گورستان پارسایان] است، لاف مزن. دست مرا بگیر و به کوی می فروشان ببر و به آنانم بسپار.»۱۶ آقای دکتر محمدرضا برزگر خالقی نیز در شرح دیوان خاقانی هرچند بنیاد کار خویش را بر دیوان ویراسته زنده یاد سجادی نهاده‌اند، در این مورد خاص از مختار مرحوم سجادی عدول کرده و به چاپ شادروان عبدالرسولی گرائیده۱۷ و به جای «خاتونیه»، «حانوتیه» ضبط نموده‌اند.۱۸ در شرح بیت نیز نوشته‌اند: «حانوتیه: دکان می‌فروشان، میخانه و خرابات»۱۹

زنده‌یاد علی عبدالرسولی معنایی را که از «حانوتیه»‌ی متن یا «خاتونیه»ی حاشیه‌ در می‌یافته است، توضیح نداده؛۲۰ لیک چون هیچیک از این دو لفظ در «فهرست أماکن» کتاب نیز درج نکرده است،۲۱ گوئیا بتوان گفت که «حانوتیه» را(وای بسا «خاتونیه» را نیز) جاینام نمی‌دانسته است. آقای دکتر محمد استعلامی در نقد و شرح قصاید خاقانی همان ضبط مُختار شادروان دکتر سجادی را برگزیده‌اند۲۲ و در شرح بیت نیز نوشته‌اند: «شونیزیه گورستان و مسجدی بوده است که آزادگان و صوفیان هم در آن منزل می‌کرده‌اند و قبر بعضی از نامداران صوفیه هم در آنجا بوده است. خاقانی در برابر این مکان خوشنام، خاتونیه را به معنی جای زنان بدکار به کار برده است: جای تو شونیزیه، و جای ما همان خرابات است.»۲۳

دریغ که آقای دکتر استعلامی توضیح نداده‌اند که آیا گواهی نیز بر دلالت واژه «خاتونیه» بر معنای مورد نظرشان می‌شناسند یا نه، و همچنین معلوممان نیست که آیا این سخن و ادعا از خود ایشان است یا از همان «تقریرات استاد فروزانفر» که دستمایه اصلی تألیف «نقد و شرح» خود قَلَم داده‌اند.

باری، چنین می‌نماید که این معنا، تنها مستند به گمانی باشد که از رهگذر واژه «خاتون» به ذهن شارح(خواه استاد فروزانفر، خواه دکتر استعلامی) خطور کرده است. زنده یاد استاد دکتر سیدضیا‌الدین سجادی در فرهنگ لغات و تعبیرات دیوان خاقانی شروانی آورده است: «خاتونیه ـ نام محل، احتمالاً از منازل راه مکه.

پیش من لاف ز شونیزیه شو، نیز مزن

دست من گیر و به خاتونیه بسپار مرا

و همین یک مورد آمده است.»۲۴، ۲۵

تا اینجا که آن مرحوم پی برده است که «خاتونیه» جاینام است بسیار مغتنم می‌نماید؛ لیک احتمالی که می‌دهد، دیگر، به جا نیست.

منزلی «از منازل راه مکه» در میان «معارضه»‌ای در «بغداد»، و در تقابل با شونیزیه که جایی است در بغداد، چه جای باشد؟

«خاتونیه»،‌ یا «حانوتیه»، به دلالت سیاق سخن خاقانی، باید جایی باشد در بغداد،۲۶ و به گواهی منابع تاریخی «خاتونیه» چنین است.

***

«خاتونیه» محلتی بوده است از محلات جانب شرقی و آن را گاه «الخاتونیه الخارجه» خوانده‌اند که همانا مراد بیرون از دارالخلافه عباسیان است.۲۷

مورخ نامی، کمال‌الدین ابن‌الفوطی(۶۴۲ ـ ۷۲۳هـ .ق) در خاندانی میانه حال در همین محله خاتونیه که یکی از محلات نزدیک به دارالخلافه بوده است، زاده شده۲۸؛ و نام این محله، بارها در کتاب تلخیص مجمع‌الآداب او مذکور گردیده است. در تلخیص مجمع‌الآداب، در شرح حال «عمادالدین ابوعبدالله محمدبن غانم بن عبدالکریم الأصفهانی‌الواعظ الصوفی»(معروف به «الکاغدی») می‌خوانیم:

«قدم بغداد شاباً….؛ و حضرت مجلسه فی خدمه والدی؛ و… و توفی یوم‌الأحد غره رجب سنه خمسین و ستمائه، و دفن بدرب‌الدرجه من محله الخاتونیه»۲۹

باز، در شرح حال «قمرالدین أبوالمظفر أیدمش بن عبدالله القفجاقی الناصری الأمیر»، می‌خوانیم: «… و کان یسکن دربنا من محله الخاتونیه، و کان والدی کثیرالاجتماع به؛ و …»۳۰. باز، در شرح حال «کمال‌الدین علی‌بن أبی علی عسکر بن أبی نصر بن إبراهیم… الحَموی ثم البغدادی…» می‌خوانیم:

«کان صدراً کاملاً و رئیاً فاضلاً، و کان من جیرانِنا فی المحله الخاتونیه الخارجه و حضرت مجلسه فی خدمه والدی تاج‌الدین فی جماعه کانوا یسمعون علیه کتاب معجم الأُدباء بروایته عن مصنفه یاقوت مولاهم، ثبتنی فی ذلک شیخنا جلال‌الدین بن عکبر و کان ممن یحضر المجلس. … و کان یاقوت عتیق والده ‍[أی: والد «کمال‌الدین»] أعتقه یوم وُلد له کمال‌الدین.»۳۱.

باز، در شرح حال «موفق‌الدین… الحسین بن جمال‌الدین… الکاتب الحکیم التاجر»، می‌خوانیم: «قدم بغداد و خدم کاتباً فی أعمالها، و لمّا قدمت من مراغه سنه تسع و سبعین وجدت موفق‌الدین قد سکن بالقرب من داری بدرب القواس فی الخاتونیه فحصل لی به الأنس التّام، و کان جزاه الله نعم الجار…»۳۲. در آن تاریخنامه مجهول‌المؤلف هم که یک چند به نادرست به نام الحوادث الجامعه خوانده شده و ریخته قلم ابن فوطی تلقی گردیده بود ـو به هر روی، از یادگارهای سده هشتم هجری است ـ در گزارش رخدادهای سال۶۴۵هـ .ق. از محله «خاتونیه»ی بغداد سخن رفته است. ۳۳ ابن نجار بغدادی در ذیلی که بر تاریخ بغداد نوشته است، در شرح حال ابوالفضل بن ابی‌نصر بن ابی‌البرکات معروف به «ابن الحنبلی»(عبدالمنعم بن هبه الکریم بن خلف بن المبارک بن المبارک بن البطر/۵۳۵ ـ ۶۰۰ هـ .ق) آورده:«من ساکنی درب البصریین، و انتقل اخیراً إلی الخاتونیه»۳۴

در تاریخ إربل شرف‌الدین إربلی، در شرح حال «ابن‌المشتری البغدادی(۵۳۵-۶۱۹هـ .ق.)» می‌خوانیم:«مولده فی عشری رجب سنه خمس و ثلاثین و خمسمائه ببغداد بالخاتونیه منها»۳۵.

ابن‌ أثیر در الکامل، در یادکرد رخدادهای سال۵۵۱هـ .ق آورده است:«… و فیها احترقت بغداد فی ربیع‌الأخره و کثر الحریق بها و احترق درب فراشا و درب الدواب و درب‌اللبان و خرابه بن حربه و الظفریه و الخاتونیه و دارخلافه و باب‌الأزج و سوق السلطان و غیر ذلک.»۳۶ از راه استطراد، گفتنی است: در بعض دیگر بلاد جهان اسلام نیز جایهائی به نام «خاتونیه» بازشناخته می‌شود که البته نباید آنها را با «خاتونیه»ی بغداد خلط کرد. از این جمله، «مدرسه خاتونیه»‌ای است که در مرو بوده است.

صفدی در الوافی بالوفیات در گزارشی أحوال أبوعلی قطان مروزی (حسن بن علی بن محمد بن ابراهیم بن احمد/ ۴۶۵-۵۴۸هـ . ق)، صاحب گیهان شناخت، می‌نویسد: «… و کان ینظر فی الخزانه التی عملت فی المدرسه الخاتونیه و وقف علیها من کتب نفسه شیئاً کثیراً…»۳۷.

یاقوت حموی در معجم البلدان، ذیل «مرو الشاهجان»، در یادکرد از مرو و یادکرد از خزانه‌های کتب آن شهر و فوائد فراوانی که از آن گنجینه‌های دانش و فرهنگ برگرفته است، از ده خزانه کتاب (یا به تعبیر زودیاب‌تر: کتابخانه) وقفی مهم در آن شهر سخن می‌دارد از این قرار:

«خزانتان فی الجامع، إحداهما یقال لها العزیزیه، …، والأخری یقال لها الکمالیه….، و… خزانه شرف‌الملک المستوفی… فی مدرسته…، و خزانه نظام الملک الحسن بن إسحاق فی مدرسته، و خزانتان للسمعانیین، و خزانه اخری فی‌المدرسه العمیدیه، و خزانه لمجدالملک… و الخزائن الخاتونیه فی مدرستها و الضمیریه فی خانکاه هناک…»۳۸.

دیگر، «خاتونیه»‌های دمشق است.

ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق، در گزارش أحوال «أبوالحسن علی بن الحسن بن محمدالبلخی الحنفی»(ف:۵۴۸هـ .ق)،‌ یاد کرده است، که وی در دمشق در «مسجد الخاتون» درس می‌گفته است۳۹؛ و طابع تاریخ م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.