پاورپوینت کامل علیه غول های نظریه پرداز غربی ۳۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل علیه غول های نظریه پرداز غربی ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علیه غول های نظریه پرداز غربی ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل علیه غول های نظریه پرداز غربی ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

سر جان رنکین گودی (۲۰۱۵-۱۹۱۹) مشهور به جک گودی، انسان شناس اجتماعی برجسته بریتانیایی در کنار مهم ترین آثارش چون فناوری، سنت و دولت در آفریقا (۱۹۷۱) و اهلی کردن ذهن وحشی (۱۹۷۲) کتابی نیز با عنوان سرقت تاریخ (۲۰۰۶) دارد که در آن می کوشد با نقد نگرش شرق شناسانه در راستای نظریه اش درباره تاریخ مشترک و واحد جهانی بر مشابهت ها در عناصر فرهنگی و تمدنی در جوامع مختلف تاکید کند. این کتاب در سال ۱۳۹۳ با ترجمه نرگس حسن لی توسط نشر امیرکبیر منتشر شد.

نشست نقد و بررسی کتاب «سرقت تاریخ» (۱)

محسن آزموده: سر جان رنکین گودی (۲۰۱۵-۱۹۱۹) مشهور به جک گودی، انسان شناس اجتماعی برجسته بریتانیایی در کنار مهم ترین آثارش چون فناوری، سنت و دولت در آفریقا (۱۹۷۱) و اهلی کردن ذهن وحشی (۱۹۷۲) کتابی نیز با عنوان سرقت تاریخ (۲۰۰۶) دارد که در آن می کوشد با نقد نگرش شرق شناسانه در راستای نظریه اش درباره تاریخ مشترک و واحد جهانی بر مشابهت ها در عناصر فرهنگی و تمدنی در جوامع مختلف تاکید کند. این کتاب در سال ۱۳۹۳ با ترجمه نرگس حسن لی توسط نشر امیرکبیر منتشر شد. در جلسه نقد و بررسی این کتاب که چندی پیش در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد، هاشم آقاجری به دفاع از گودی می پردازد و اهمیت آن را ضمن به چالش کشیدن رویکرد شرق شناسانه، ایجاد اعتماد به نفس در جوامع غیر غربی می داند، حال آنکه ابراهیم توفیق بر بستری که این نظریه در آن پدید آمده تاکید دارد و معتقد است کار گودی در فضای آکادمیک غربی کارکردی مثبت دارد اما تاکید بر آن در جوامعی چون ما مانع از طرح پرسش های عمیق تر درباره علت اصلی تفاوت ها می شود. در ادامه گزارشی از سخنان این دو استاد از نظر می گذرد.

*****

جک گودی یکی از مردم شناسانی است که در ادامه سنت مردم شناسانی چون گوردون چایلد، نگاه متفاوتی از نگرش رایج غربیان اعم از گرایش های محافظه کار یا راست و چپ به تاریخ جهان دارد. البته گودی در طول عمر نسبتا طولانی (۲۰۱۵-۱۹۱۹ م. ) آثار متعددی به رشته تحریر در آورده است. به طور کلی آن چه سنتی که گودی به آن تعلق دارد را برجسته می کند، اجتناب از پارادایم مسلطی است که بر مطالعات شرق شناسان حاکم است. این سنت قصد نگارش تاریخ جهان را ولو متنوع دارد. در حالی که نوع نگاه غربیان که در قرن ۱۹ به اوج خودش می رسد، خواه در سنت جیمز استوارت میل، خواه در سنت های ایده آلیستی هگلی یا سنت های مارکسی که سابقه شان را می توان تا یونان باستان ریشه یابی کرد، بر اساس نوعی خودمحوری (

egocentrism

) یا اروپامحوری (

eurocentrism

) شکل گرفته بود. در آن گاه مسلط غربی با دو جهان روبه رو هستیم: یکی جهان غربی و غرب و دیگر جهان شرقی و شرق. معمولانیز بر اساس انقلاب هایی که از قرن ۱۶ میلادی به بعد در غرب اتفاق افتاد، یعنی انقلاب های علمی، صنعتی و سیاسی (مثل انقلاب فرانسه) و پس از آن دوره استعمار و سلطه مبتنی بر علم و تکنولوژی مدرن غربی بر جهان، در این نظریه دوجهانی تاریخ، این جهان غرب است که محور و مرکز و برتر است و مورخ یا جامعه شناس یا نظریه پرداز غربی بر اساس نوعی نگاه ثنوی و البته از بالابه شرق، مطالعات گوناگونی را انجام داده اند. در آثار کسانی چون ماکس وبر، کارل مارکس، نظریه پردازان لیبرال چون جیمز استوارت میل و به طور کلی در آنچه ادوارد سعید از آن تحت عنوان نگاه شرق شناسانه به شرق یاد می کرد، گویا تاریخ از غرب شروع می شود و در غرب هم به پایان می رسد. این نوع نگاه را مثلادر نظریه پایان تاریخ فوکویاما می توان دید، پایان تاریخی که در لیبرال دموکراسی آمریکایی به نهایت منطقی خودش می رسد، گویا بر اساس این نگاه غایت گرایانه شرق همیشه نقش فرودست، دنباله رو، شهروند درجه دوم را داشته است. البته لازم به ذکر است که فوکویامایی که ما می شناسیم، بیشتر فوکویامای پایان تاریخ است، او بعدا در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ دو جلد کتاب تاریخ تطبیقی نوشته است که حایز اهمیت است و نشان دهنده نوعی فاصله گیری از نگاهش در پایان تاریخ و حرکت به سمت نگاهی واقع بینانه تر به تاریخ جهان است.

منطق سرقت تاریخ

گودی اما تاریخ جهان را بر اساس منطق سرقت یا ربایش تاریخ (

Theft of History

) می نگرد، بدین معنا که غرب با یک سلسله تمهیدات نظری کوشیده است تاریخ بشریت را به نفع مفاهیم و مقولات خودش مصادره کند و خاستگاه مهم ترین پدیده ها، مثل آزادی، فردیت، دموکراسی، عشق، زندگی مدنی، علم، دانش، تکنولوژی و مفاهیمی از این قبیل را غرب معرفی کرده است به گونه ای که در پدید آمدن این پدیده ها شرق اساسا هیچ مداخله ای ندارد. در این نگاه تاریخ بر اساس تاریخ اروپا دوره بندی می شود: دوره باستان، دوره برده داری و یونان باستان و رم، دوره فئودالیسم، دوره رنسانس و بالاخره عصر روشنگری و دوران مدرن. گودی این منطق را در هم می شکند و بر اساس رهیافتی مردم شناختی- باستان شناختی نگاه همه جانبه تری به تاریخ جهان می اندازد. با این نگاه در می یابیم که تفکیک دو جهان به غرب و شرق غیرواقعی است. او در کتاب دیگرش تحت عنوان شرق در غرب با وضوح بیشتری این نکته را نشان می دهد، یعنی ما با یک تاریخ مواجه هستیم، تاریخی که در عصر برنز تاریخ یک تجربه واحد بشری است و بعد در تحولاتی که بشریت در بین النهرین، مصر، هند، چین ازسر می گذراند و دوره های بعدی تا قرن ۱۶ میلادی از نظر اقتصادی و ۱۸ میلادی از نظر علمی، هنوز این دوگانگی و برتری که در قرن ۱۹ پدید می آید، وجود ندارد.

غرب پیشرفته صرفا آخرین مرحله تاریخ بشر است

به عبارت دیگر غرب پیشرفته در تقابل با شرقی که از نظر علمی، اقتصادی، نظامی و… در درجه پایین تری قرار دارد، صرفا آخرین مراحل تاریخ بشر است، در حالی که نگاه اروپامحورانه و شرق شناسانه این لحظه متاخر تاریخ بشر را تعمیم می دهد و نقش شرق را در تکوین ف