پاورپوینت کامل کمبریجیها چه میگویند؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کمبریجیها چه میگویند؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کمبریجیها چه میگویند؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کمبریجیها چه میگویند؟ ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
آنچه امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد «مکتب کمبریج»[۱] است؛ ضرورت پرداختن به چنین مکتبی آن است که از یک سو بر شیوهی تاریخنگاری فکری تأثیرات شگرفی بر جای گذاشته و از سوی دیگر نیز هر فرد در مواجهه با «تاریخ فکری»[۲] نیازمند است اولاً، شیوههای تاریخنگاری و روششناسیهای موجود در تاریخنگاریها فکری را بهخوبی بشناسد؛ ثانیاً، به نتایج و دستاوردهای آنها در زمینهی تاریخنگاری اندیشهی سیاسی وقوف یابد و ثالثاً، به ارزیابیها موجود هم از شیوهی تاریخنگاری و هم از نتایج تاریخنگاری آنها آگاه شود؛ بعد از کسب چنین معرفتی، فرد باید بتواند آنها را در عمل به کار بندد و از مواد گذشتهی تاریخی خویش شرحی بسنده به دست دهد.
متن زیر گزارش نشست روششناسی مکتب کمبریج در پژوهشکده تاریخ اسلام است که با حضور دکتر محمد عبداللهپور چناری (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان) برگزار شده است. عبداللهپور معتقد است مکتب کمبریج نه تنها قادر به طرح شیوهی جدید در تاریخنگاری اندیشهی سیاسی بوده، بلکه تفسیرهایی در مورد دولت مدرن، آزادی، ویرتو، جمهوریخواهی، رنسانس و غیره ارائه داده است که منجر به پرتوافکنی نوری رو به ظلمت گذشتهی تاریخی اندیشهی سیاسی شده است. آنچه در زیر میخوانید متن کامل این نشست است.
****
آنچه امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد «مکتب کمبریج»[۱] است؛ ضرورت پرداختن به چنین مکتبی آن است که از یک سو بر شیوهی تاریخنگاری فکری تأثیرات شگرفی بر جای گذاشته و از سوی دیگر نیز هر فرد در مواجهه با «تاریخ فکری»[۲] نیازمند است اولاً، شیوههای تاریخنگاری و روششناسیهای موجود در تاریخنگاریها فکری را بهخوبی بشناسد؛ ثانیاً، به نتایج و دستاوردهای آنها در زمینهی تاریخنگاری اندیشهی سیاسی وقوف یابد و ثالثاً، به ارزیابیها موجود هم از شیوهی تاریخنگاری و هم از نتایج تاریخنگاری آنها آگاه شود؛ بعد از کسب چنین معرفتی، فرد باید بتواند آنها را در عمل به کار بندد و از مواد گذشتهی تاریخی خویش شرحی بسنده به دست دهد. بنابراین، فهم و بررسی مکاتبی و رویکردهای تاریخنگاری مثل کمبریج لازمهی وقوف چنین معرفتی از شیوهها و نحوهی مواجههی دیگران با گذشتهی فکری بوده است.
در ارتباط با اصطلاح مکتب کمبریج باید گفت از آن دو معنا و تعریف وجود دارد و باید میان آنها تمییز قائل شد: یکی تعریف برحسب «موضوع» و دیگری به اعتبار «غایت یا نتیجه» است. در تعریف اول، بحث بر سر موضوع مکتب مذکور و در تعریف دوم، بحث بر سر نتایجی که این مکتب در مطالعهی تاریخ اندیشه به دنبال داشته است.
تعریف اول: مکتب کمبریج به شیوهای از تاریخنگاری در اندیشهیهای سیاسی اطلاق شده که توانسته از قرن نوزدهم تا قرن بیستم میلادی در غرب و به خصوص انگلستان مطرح شود؛ اعضای این مکتب متغیر است، برخی از اعضای متقدم آن شامل جان برو[۳] و دانکن فوربس[۴] یا اعضای متأخر آن شامل پیتر لسلت[۵]، جان پوکاک[۶]، جان دان[۷] و کوئنتین اسکینر[۸] است. ناگفته نماند شیوهی تاریخنگاری اعضای متقدم و متأخر بهکلی از یکدیگر متفاوت بوده است و نمیتوان یک شیوهی تاریخنگاری مشترکی میان این دو گروه دید؛ همچنین، اعضای متأخر در برخی موارد از اعضای متقدم متأثر بودهاند. در این مجال تأکید ما بر اعضای متأخر و شیوهی جدید تاریخنگاری آنهاست.
تعریف دوم: مکتب کمبریج به مکتبی اطلاق شده که از دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی موفق شده است مجموعه آثاری تحت عنوان «ایدهها در زمینه»[۹] بهوسیلهی انتشارات کمبریج چاپ و منتشر کند، این آثار چاپشده با نظارت اسکینر بالغ بر ۱۶۹ عنوان و حدود ۲ الی ۳ میلیون نسخه در تاریخ اندیشهی سیاسی بوده است.
افزون بر تعاریف فوق، برای سخن گفتن در مورد این مکتب لازم است که موضع و چارچوب خودمان برای ورود بدان را مشخص سازیم، چون از منظر روششناختی پرداختن به اندیشه و تاریخ آن مستلزم چارچوب و موضعی خاص است که این چارچوب و موضع میتواند به دو صورت باشد: یکی بر اساس منطق درونی[۱۰] و دیگری برطبق منطق بازسازی یا بیرونی[۱۱] است؛ البته این دو صورت نه تنها در مورد فهم اندیشهی گذشته بلکه بهصورت کلیتر در مورد هر تاریخی قابل صدق است. سخن اصلی منطق درونی این است که برای «فهم» و حتی «ارزیابی» یک پدیده یا ایده باید به مسائل و روندهایی رجوع شود که آن پدیده یا ایده در مواجهه با آن شکلگرفتهاند، یعنی پدیدهها و ایدهها باید بر اساس عینک خودشان بررسی و ارزیابی شوند. اما سخن منطق بازسازی این است که پدیدهها و ایدهها فاقد منطق درونی بوده و آنها باید بر اساس یک نظریه که برای پدیدهی مذکور امری بیرونی بوده، مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرند.
اما هر موضع و چارچوبی با یکسری مسائل و مشکلات مواجهند که آنها از دو حال خارج نیستند؛ حالت اول: مسائلی که خود اندیشمند سیاسی در هنگام نگارش آثارش یا بیان اندیشهاش با آن مواجه بوده و آن را در زمانهی خویش تجربه کرده است، در این حالت، مسائل مذکور مبتلابه خود اندیشمند سیاسی در گذشته بوده است و نه مورخ و مفسر اندیشهی وی در آتی.
حالت دوم: مسائلی که اندیشمند سیاسی در گذشته با آن مواجه نبوده و آنها مبتلابه مورخان و تاریخنگاران اندیشهی سیاسی مذکور هستند؛ این مسائل خود به دو دسته تقسیم شدهاند: برخی آن دسته از مسائلی هستند که مفسرین اندیشه و مورخین تاریخ فکری با آن روبهرو هستند، جنس این مسائل، روششناختی است، به سخنی دیگر، مورخین تاریخ فکری برای اینکه بتوانند به فهم اندیشه و ایدههای گذشته نایل شوند، با یکسری مسائل معرفتی و روشی مواجه هستند که باید قبل از پرداختن به تاریخنگاری، تکلیف آنها را چه بهصورت ضمنی و چه بهصورت آشکارا مشخص کنند؛ پس جنس این مسائل بیشتر معرفتی و روششناختی است. اما برخی دیگر از مسائل وجود دارند که مورخین «شیوههای»[۱۲] تاریخنگاری با آن دستبهگریبان هستند و این مسائل بیشتر از جنس «فراروششناختی»[۱۳] هستند. بنابراین، این مسائل اولاً در خصوص نحوه و بررسی روششناسیها یا شیوهی تاریخنگاریها در تاریخ اندیشهی سیاسی است و در ثانی، خود نوعی تاریخنگاری است، اما در مورد روششناسی و نه اندیشهی گذشته، یعنی نوعی «تاریخنگاریِ تاریخنگاری» یا «تاریخِ تاریخ».
با این اوصاف، مسائل حالت اول بیشتر از نوع «معرفت درجه اول»[۱۴] هستند، یعنی مسائلی که خود متفکر سیاسی در زمانه و زندگیاش با آن دستبهگریبان بوده است، مانند مسائل سیاست، قدرت، الزام، عدالت، آزادی. ولی مسائل حالت دوم از نوع «مسائل معرفت درجه دوم»[۱۵] هستند، یعنی مسائلی که مورخین اعم از مورخین تاریخنگاری اندیشه و شیوههای تاریخنگاری با آن مواجه هستند، با این تفاوت که مورخین تاریخ فکری در صدد فهم گذشتهی تاریخی هستند ولی مورخین شیوههای تاریخنگاری در پی فهم روشها و شیوههایی هستند که مورخین برای فهم گذشتهی تاریخی به کار بردهاند؛ ازاینرو، مهمترین مسئلهی تاریخنگاری فکری این است: «چگونه میتوان به فهم اندیشه و ایدههایی که در گذشت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 