پاورپوینت کامل جامعه‌شناسی در پرتو کینه روشنفکران ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جامعه‌شناسی در پرتو کینه روشنفکران ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جامعه‌شناسی در پرتو کینه روشنفکران ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جامعه‌شناسی در پرتو کینه روشنفکران ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

طبیعتاً آن چیزی که از من انتظار می‌رفت در این زمینه به آن توجه کنم، تجربه‌ی ایرانی مواجهه با جامعه‌شناسی مدرن است که این تجربه چه ویژگی‌هایی داشته و چگونه صورت گرفته است؛ خود این واژه‌ی تجربه و تجربه‌ی ایرانی مقداری ما را به عالم تاریخ و مقداری هم به عالم پدیدارشناسی می‌برد، به‌ویژه زمانی که مفهوم مواجهه هم در میان باشد؛ از طرفی باید تجربه‌ی خود را به شیوه‌ای پدیدارشناسی روایت کنیم و از سوی دیگر مواجهه مطرح است.

فاطمه شمسی: نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» به همت پژوهشکده فرهنگ معاصر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در سالن حکمت پژوهشگاه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.در این نشست علمی، رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، حسینعلی قبادی رئیس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی، غلامرضا ذاکرصالحی دانشیار و مدیر گروه مطالعات تطبیقی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، نعمت الله فاضلی دانشیار انسان شناسی و رئیس پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حجت الاسلام و المسلمین حمیدپارسانیا استاد حوزه علمیه قم و دانشیار علوم اجتماعی دانشگاه تهران، عبدالرسول خیراندیش استاد تاریخ دانشگاه شیراز، محمد امین قانعی راد دانشیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور و رئیس انجمن جامعه شناسی ایران و امیر علی نجومیان دانشیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه شهید بهشتی حضور داشتند و به سخنرانی پرداختند. گزارش نخست این نشست به سخنان داوری اردکانی اختصاص یافت و گزارش دوم مشروحی بود از سخنان ذاکر صالحی. گزارش سوم این نشست هم به سخنان دکتر قانعی راد اختصاص دارد.

****

طبیعتاً آن چیزی که از من انتظار می‌رفت در این زمینه به آن توجه کنم، تجربه‌ی ایرانی مواجهه با جامعه‌شناسی مدرن است که این تجربه چه ویژگی‌هایی داشته و چگونه صورت گرفته است؛ خود این واژه‌ی تجربه و تجربه‌ی ایرانی مقداری ما را به عالم تاریخ و مقداری هم به عالم پدیدارشناسی می‌برد، به‌ویژه زمانی که مفهوم مواجهه هم در میان باشد؛ از طرفی باید تجربه‌ی خود را به شیوه‌ای پدیدارشناسی روایت کنیم و از سوی دیگر مواجهه مطرح است. مواجهه به معنای رویارویی و برخورد است، گویی که ما در یک مقطع تاریخی در یک شرایط خاص به جامعه‌شناسی برخورد کردیم؛ همان‌طوری که می‌توان گفت در جایی از تاریخ ایران با اسکندر، با تمدن یونان و با اسلام برخورد کردیم و بعد از آن نیز مواجهه‌ی ما با تمدن غرب و مواجهه‌ی ما با علم و تکنولوژی مدرن می‌تواند مطرح گردد. معمولاً کسانی که روایتگر مواجهه‌ی ما با علم و تکنولوژی هستند، بحث شکست ایران در جنگ‌هایی که با روسیه داشت را مطرح می‌کنند و آن سؤال معروف عباس‌میرزا که از یک غربی پرسید که چرا شما پیش رفتید و ما نتوانستیم پیش رویم. چون مواجهه‌ی ایران با علم و تکنولوژی پس از جنگ‌هایش با روسیه بود و آن دو عهدنامه‌ی معروف گلستان و ترکمانچای، به همین دلیل مسئله‌ی شکست نظامی برای ایران بسیار اهمیت پیدا کرد و لذا نقش زیادی را به مسئله‌ی تکنولوژی‌های نظامی دادیم؛ یعنی دریافتی که ما از علم مدرن داشتیم بیشتر دریافتی بود که با تکنولوژی نظامی (در آن زمان توپ و توپخانه) مربوط بود که در دوره‌های دیگر تغییر کرد و تا امروز ما هنوز اسیر رویارویی یا مواجهه‌ی اولیه‌ای هستیم که با علم و تکنولوژی داشتیم.

در زمینه‌ی جامعه‌شناسی هم باید به دنبال این باشیم که بفهمیم کجا مردم و ملت ما با جامعه‌شناسی مواجه شدند و این مواجهه چه تأثیری روی دستگاه اندیشه‌ای جامعه‌شناسی گذاشت؛ آیا مواجهه‌ای رخ داد؟ جامعه‌شناسی چه چیزی را تبدیل به مسئله کرد؟ شیوه‌ی طرح مسئله‌اش به چه صورت بود؟ اولویت‌های پژوهشی‌اش را چه چیزی تعیین کرد؟ رابطه‌اش با جامعه، دولت، محیط پیرامون خود چگونه شکل پیدا کرد؟ ما عمدتاً این‌ها را مسائل ذهنی تلقی می‌کنیم. بسیاری از نظریات در مواجهه‌ها است که شکل پیدا می‌کند و ما نسبت به آن‌ها فاقد آگاهی هستیم. اگر تشابهی بین انسان و علم برقرار کنیم، علم هم دارای یک ناخودآگاه است که این ناخودآگاه همان دستگاه اندیشه‌ای آن است که در عمل آن را پی می‌گیرد و تبدیل به عادت‌واره‌ی جامعه‌شناسان می‌شود. ما یک نوع تجربه‌ی وجودی داریم که این تجربه چارچوب فکری و دستگاه اندیشه‌ای ما را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. با این مقدمه، این پرسش مطرح می‌شود که آن مواجهه و آن رویداد در مورد جامعه‌شناسی چه بوده است؟

در اینجا می‌خواهیم به‌نحوی داستان شکل‌گیری جامعه‌شناسی در ایران را مطرح کنیم. چه برهه‌های مهمی در جامعه‌شناسی ایران وجود داشته، چه سال‌هایی، سال‌های مهم است؟ یکی از این سال‌ها، سال ۱۳۱۷ است و آن سالی است که دکتر غلامحسین صدیقی فارغ‌التحصیل می‌شود و از فرانسه به ایران بازمی‌گردد و در دانشسرای عالی تدریس درس جامعه‌شناسی تعلیم و تربیت را آغاز می‌کند. یکی از سال‌های کلیدی دیگر سال ۱۳۲۲ است که در آن آقای یحیی مهدوی کتاب «جامعه‌شناسی یا علم‌الجتماع، مقدمات و اصول» را تألیف می‌کنند که اولین اثر تألیفی در حوزه‌ی جامعه‌شناسی به‌حساب می‌آید. اتفاق مهم دیگر در سال ۱۳۳۷ است که در آن مؤسسه‌ی مطالعات و تحقیقات اجتماعی راه‌اندازی می‌گردد؛ و اتفاق دیگر در سال ۱۳۵۰ است که دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران تأسیس می‌شود. در کنار این‌ها تاریخ‌های مهم دیگری وجود دارد که تا سال ۱۳۵۷ می‌توان آن‌ها را دنبال کرد. اگر سال ۱۳۱۷ را ابتدای پایه‌گذاری جامعه‌شناسی در ایران مطرح کنیم، تا امروز ۱۳۹۵ که در آن هستیم، این رشته در ایران چیزی حدود ۷۸ سال تاریخ دارد؛ منتها مسئله‌ی مهم این است که مواجهه کجا صورت گرفته است. به نظر من در مورد دوره‌ی زمانی بین سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۵۷ که دوره‌ای ۴۰ ساله است یک نوع قضاوت می‌توان کرد و دوره‌ای که شامل بازه‌ی زمانی بین ۱۳۵۷ تا امروز می‌گردد هم قضاوت دیگری. اگر بخواهیم تاریخ جامعه‌شناسی در ایران را تقسیم‌بندی کنیم، یک دوره‌ی ۴۰ ساله‌ی پیش از انقلاب وجود داشته و یک دوره‌ی حدود ۳۸ ساله‌ی پس از انقلاب. در مورد دوره‌ی ۳۸ ساله‌ی اخیر داوری‌های متفاوتی را می‌توان ارائه داد که از لحاظ تاریخی با ۴۰ سال اول متفاوت است. ۴۰ سال اول را هم می‌توان به دو زمان تاریخی تقسیم‌بندی کرد، یکی پیشاتاریخ و یکی هم تاریخ.

پیشاتاریخ جامعه‌شناسی در ایران از ۱۳۱۷ شروع می‌شود تا ۱۳۳۷؛ در این مرحله مواجهه‌ی قدرتمندی در مقیاس ملی با جامعه‌شناسی وجود ندارد، چند کتاب و چند واحد درسی است که تدریس می‌شود، اما هنوز یک نهادی که در کشور بتواند نقشی را ایفا کند و جایگاهی داشته باشد وجود ندارد. در سال ۱۳۳۷ مؤسسه‌ی تحقیقات و مطالعات اجتماعی تأسیس می‌شود. ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۷ از اولین مواجهه تا انقلاب اسلامی، این دوره‌ی ۲۰ ساله است که می‌توانیم شکل‌گیری جامعه‌شناسی را تا انقلاب و تغییر نظام، مورد بحث و بررسی قرار دهیم. در سال ۳۷ مؤسسه‌ی تحقیقات و مطالعات اجتماعی به‌عنوان زیرمجموعه‌ی دانشکده‌ی ادبیات در باغ نگارستان در میدان بهارستان راه‌اندازی شد. احسان نراقی هدف این مؤسسه را در این می‌دانست و به دنبال آن بود که کادری از جوانان را تربیت کنیم، آن‌ها را با مبانی علمی و تئوریک تجهیز کنیم و با روش‌های تحقیق آشنا سازیم تا بتوانند در اداره‌ی کشور راهگشا باشند. این مؤسسه با کمک قابل ملاحظه‌ی یونسکو راه‌اندازی می‌شود.

دکتر غلامحسین صدیقی در دوره‌ای که کودتا رخ می‌دهد، معاون نخست‌وزیر و وزیر کشور است، وی از نزدیک‌ترین یاران مصدق بود، وی پس از آزادی از زندان به پیشنهاد منوچهر اقبال، یحیی مهدوی و علی‌اکبر سیاسی و با حمایت و اصرار احسان نراقی مسئولیت تأسیس مؤسسه را می‌پذیرد. صدیقی در دو دوره‌ی قبل از آن در سال ۱۳۲۴ و ۱۳۲۷ عضو هیئت نمایندگی ایران در کنفرانس تأسیس یونسکو است و ریاست هیئت نمایندگی ایران در سومین کنفرانس عمومی یونسکو در بیروت را هم به عهده دارد. احسان نراقی چند هفته پس از تأسیس مؤسسه از طرف آقای ایرج افشار به‌عنوان مدیر مؤسسه‌ی مطالعات و تحقیقات اجتماعی به غلامحسین صدیقی معرفی می‌شود. در بهمن سال ۳۹ تا سال ۴۲ صدیقی در جبهه‌ی ملی دوم مجدداً به‌عنوان عضو انتخاب می‌شود، ولی در همین فرصت زمانی که رئیس مؤسسه است، به خاطر موضع‌گیری که در برابر رفراندوم اصل ۶ شاه داشت به زندان انداخته می‌شود.

در مؤسسه‌ی تحقیقات و مطالعات اجتماعی چهره‌هایی داریم که از آن‌ها جلال آل‌احمد، حسن حبیبی، ابوالحسن بنی‌صدر، حبیب‌الله پیمان، غلامعباس توسلی، غلامحسین ساعدی، احمد اشرف، پرویز ورجاوند، داریوش عاشوری و غیره را می‌توان نام برد. در سال ۱۳۵۵ گروهی متشکل از جمشید بهنام، احسان نراقی، مجید رهنما، داریوش شایگان و رضا قطبی بنیادی را به نام مرکز مطالعات فرهنگ‌ها بنا می‌نهند؛ این مرکز بعداً در نهادهای دیگر ادغام و تبدیل به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی می‌شود؛ در آن سال همین مجموع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.