پاورپوینت کامل صمد بهرنگی در آزمون تاریخ ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل صمد بهرنگی در آزمون تاریخ ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صمد بهرنگی در آزمون تاریخ ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل صمد بهرنگی در آزمون تاریخ ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
«همه ما ماهی سیاه کوچولو هستیم.» توران میرهادی
شاید این سخن فرهنگبانوی ایران، توران میرهادی پارادوکسکال بهنظر برسد؛ بانویی را که تمام عمر به کار گروهی و فعالیت فرهنگی و مدنی با بهرهگیری از خرد جمعی مشغول بوده، با ماهی سیاه کوچولوِ تکرو چه کار؟
«همه ما ماهی سیاه کوچولو هستیم.» توران میرهادی
شاید این سخن فرهنگبانوی ایران، توران میرهادی پارادوکسکال بهنظر برسد؛ بانویی را که تمام عمر به کار گروهی و فعالیت فرهنگی و مدنی با بهرهگیری از خرد جمعی مشغول بوده، با ماهی سیاه کوچولوِ تکرو چه کار؟
بهنظر میرسد سرآغاز مدرنیته برمیگردد به تتبعات و یا جستارهای میشل مونتنی که مینوشت، «من وقتی از خودم مینویسم از انسان نوعی سخن میگویم.» یا من اندیشنده دکارت که در پی شک علمی خود میگوید، «میاندیشم پس هستم.» آیا اهمیت این سخنان تنها منحصر به برجستهکردن ذهن فردی در عالمی انتزاعی بهعنوان فاعل شناسا است؟ کانت هم در مقاله «روشنگری چیست؟» روشنگری را به بلوغ عقلی گره میزند، یعنی انسانی که مستقل میاندیشد و در بیان اندیشهاش دلیر است. آیا منظور از این سخن فرد منفک از جامعه و جهان است؟ آشکار است که کانت هم از انسان نوعی سخن میگوید که میخواهد بیاتکا به هیچ مرجع خارجی با عقل نقاد خود از زیر بار صغارت خارج شود. این سوژه اندیشنده یا عقل نقاد در اندیشه هگل و مارکس به عقل تاریخی کلنگر و دیالکتیکی بدل میشود. هرچند برای یکی تاریخ محمل تحقق ایده مطلق و برای دیگری حاصل کار و تلاش جمعی یا پراتیک اجتماعی است.
شگفتا که «ماهی کوچولو»ی صمد محل تلاقی این تنوع و تشتت آرای ظاهری است. مهم نیست که صمد در آن دوره و سنوسال چقدر فلسفه یا تاریخ خوانده، مهم این است که انباشت آگاهی او در شهودی هنری در شخصیت داستانی او بهصورت جهشی در «ماهی سیاه کوچولو» نمود پیدا میکند. شخصیتی کنجکاو که ابتدا شک میکند و با ذهن پرسشگر خود و برخورد نقادانه میخواهد ببیند آخر جویبار کجاست؟ و وقتی با پاسخهای همیشگی و کلیشهای روبهرو میشود، به تعبیر و تفسیر سخنان بزرگترها بسنده نمیکند و جسورانه دست به عمل میزند و مرجعیت آنها را به چالش میکشد و نفی میکند.
اکنون و اینجا مجال تفسیر یا تفصیل بیشتر این داستان چندلایه نیست؛ که هم پرسشها و کنجکاویهای کودکان را برای شناخت پیرامون خود در بر میگیرد و هم بزرگسالانی که بهقول پوپر جهان برایشان سراسر پرسش و مسئله و تلاش پیوسته برای حل مسئله است. با این نگاه کوتاه و شتابزده شاید توانسته باشم تا حدی دو سویه بهظاهر متناقض برداشتی تکروانه را با نگاه نهادی و جمعگرایانه جمع و رفع تعارض کنم. درواقع منِ «ماهی سیاه کوچولو» همان منِ نوعی یا «ما»ی توران میرهادی است. البته وقتی از نوع نگاه انتقادی و مسئلهمحور صمد سخن میگویم، باید تصریح کنم که گفتمان او با عقلانیت انتقادی پوپر تفاوتهایی دارد. شاید بتوان گفت وجه مشترک همه اندیشمندان یادشده با صمد، بهرهگیری از عقلانیت انتقادی است. نگاهی که صمد خلاقانه از آن در چارچوب ادبیات کودک بهره گرفت. برای روشنشدن این امر بهتر است به پیشینه صمد بپردازیم. نطفههای اندیشه انتقادی در ایران در مشروطه منعقد میشود که از رهاوردهای آن غرس نهال ادبیات کودک است، اما تحول و تکامل ادبیات کودک نیز نمیتواند بیتأثیر از تحولات اجتماعی و سیاسی باشد. با کودتای رضاخان میرپنج انقلاب مشروطه ناکام میماند، اما بهگفته نظریهپردازی «ضدانقلاب پیروز خود مجری بخشی از وصایای انقلاب میشود.» به سخنی دیگر رضاشاه با سرکوب مشروطیت، وجه مدرنیزاسیون و زیرساختی یا نوسازی اقتصادی و نیازهای مربوط به توسعه صنعتی را در اولویت قرار میدهد و وجه اندیشگی و نونگری را به حاشیه میراند. روشن است که یکی از نیازهای توسعه اقتصادی و صنعتیکردن جامعه، آموزش انسانهای باسواد در سطوح مختلف است که هم کادر فنی و هم اداری موردنیاز را تربیت و تأمین کند. عمومیکردن آموزش کودکان و حتی تأسیس دانشگاه تهران را هم باید در همین چارچوب نگریست. رضاشاه از همان آغاز حکمرانی خود، به سرکوب وجه اندیشگی و طرد و حذف روشنفکران و اندیشمندان مستقل و منتقد پرداخت. درواقع او مدرنیزاسیون را منهای مدرنیته پیش برد؛ در ایران از مشروطه به بعد، در وجه غالب، نوسازی اقتصادی و اجتماعی، بدون نونگری و مدرنیته پیش رفته است. شگفتا این موضوع در زمان پهلوی دوم هم تکرار شد. میگویند حوادث در تاریخ دو بار تکرار میشوند، بار اول بهصورت تراژیک و بار دوم بهصورت کمدی! محمدرضاشاه نیز پس از کودتای سال ۳۲ و سرکوب جنبش ملیشدن نفت، برای تثبیت موقعیت خود در سال ۱۳۴۱ دست به نوسازی اقتصادی و اجتماعی نسبتا گستردهای زد، اما چون پدر خود بیمشارکت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 