پاورپوینت کامل ظاهر و باطن قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ظاهر و باطن قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ظاهر و باطن قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ظاهر و باطن قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

پیامبر(ص) فرمود: «هیچ آیه‌ای در قرآن نیست جز آنکه ظاهر و باطن دارد.» از امام باقر(ع) درباره این سخن پرسیده شد، فرمود: «ظاهر قرآن همان تنزیل آن، و باطن قرآن، تأویل آن است.»۱ طبیعت بیان قرآن این است که ظاهری آشکار و باطنی پنهان دارد. ظاهر قرآن، چیزی است که بر اساس تنزیل آن استفاده می‌شود، یعنی با کمک شواهدی هنگام نزول، مفهومی محدود در چارچوب مناسبتی که موجب نزول آیه شده است استفاده می‌گردد و از آن فراتر نمی‌رود.

پیامبر(ص) فرمود: «هیچ آیه‌ای در قرآن نیست جز آنکه ظاهر و باطن دارد.» از امام باقر(ع) درباره این سخن پرسیده شد، فرمود: «ظاهر قرآن همان تنزیل آن، و باطن قرآن، تأویل آن است.»۱ طبیعت بیان قرآن این است که ظاهری آشکار و باطنی پنهان دارد. ظاهر قرآن، چیزی است که بر اساس تنزیل آن استفاده می‌شود، یعنی با کمک شواهدی هنگام نزول، مفهومی محدود در چارچوب مناسبتی که موجب نزول آیه شده است استفاده می‌گردد و از آن فراتر نمی‌رود. این دلالت، دایره‌ای محدود دارد. لیک در پس این دلالت ظاهری، دلالتی بر مفهومی عام وجود دارد که از فحوای کلام، پس از الغای خصوصیات برآمده از اسباب نزول برمی‌آید. این مفهوم گسترده، مقصود اصلی است که هدف کلام را شکل می‌دهد و همین، تأویل آن است، یعنی مفهوم سخن در نهایت بدان بازمی‌گردد.

نمونه‌اش این آیه است: «و ما ارسلنا من قبلک الا رجالا نوحی الیهم فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون. بالبیّنات و الزُبر: پیش از تو جز مردانی که بدیشان وحی می‌کردیم، نفرستادیم. پس اگر نمی‌دانید، از آگاهان بپرسید، [زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشته‌ها [فرستادیم]»۲ این آیه، خطاب به مشرکان است، آن هنگام که در امکان مبعوث‌شدن بشری، تشکیک نمودند: «قالو ما انزل الله علی بشر من شیء: گفتند: خدا چیزی بر بشری نازل نکرده.»۳ قرآن به آنان پیشنهاد کرد که در این باره از اهل کتاب بپرسند: «فسئل الذین یقرءون الکتاب من قبلک: از کسانی که پیش از تو کتاب [آسمانی] می‌خواندند، بپرس»۴ این معنا، مفهوم ظاهر تنزیل آیه است که به افرادی خاص، مسأله‌ای ویژه و زمانی مشخص، محدود می‌باشد…

لیک اگر آیه به همین معنی ظاهری با دایره کوتاهش محدود می‌گشت، پس از سپری شدن آن دوره، هیچ گونه فایده‌ای در آیه ـ جز گزارش ماجرایی سپری شده ـ باقی نمی‌ماند! و اگر دقت نظر در مفاد عام آیه که از فحوای آن پس از الغای خصوصیات بی‌ارتباط با اصل معنا برمی‌آید صورت نمی‌گرفت، هر آیه‌ای تاریخی مصرفی مخصوص به خود داشت و در مسیر ابدیت جاری نمی‌گشت! نیک روشن است که در آیه یاد شده، مشرک‌بودن مخاطبان، خصوصیتی ندارد، بلکه ملاک، جهل آنان به حقیقت امر است؛ چنان که مسأله نبوت نیز خصوصیتی نداشته و مراد، هرگونه ناآگاهی از مسائل شریعت است. همچنین «اهل کتاب» بودن کسانی که مورد پرسش واقع شدند نیز خصوصیتی ندارد و صرفاً دانایی آنان نسبت به آنچه مشرکان نمی‌دانستند، اهمیت داشته است؛ بنابراین مفاد آیه چنین می‌شود: هر کس که مسأله‌ای از مسائل شریعت را نمی‌داند، شایسته است در آن مورد به دانایان مراجعه نماید: «جاهل باید در آنچه نمی‌داند به عالم مراجعه کند.» و این است مفهوم عام آیه که از فحوای آن استفاده می‌شود، و این معنا «باطنی‌» است، یعنی بر کسانی که نگاه خویش را به ظاهر ابتدایی آیه محدود سازند، پنهان می‌ماند. این مفهوم عام، همان تأویل آیه است، یعنی بازگشت آن در پایان کار. مفهوم یادشده، مقصود اصلی آیه می‌باشد که جاودانگی آن را برای همیشه تضمین می‌کند.

امام باقر(ع) فرمود: «اگر آیه‌ای که در مورد گروهی نازل شده ویژه آنان بود، با مرگ آنان، آیه نیز نابود می‌گشت و در این صورت، از قرآن چیزی باقی نمی‌ماند! در حالی که قرآن، چونان خورشید و ماه، پیوسته در جریان است، هر زمان مصداقی از آن فرا رسد، مفهوم آیه تحقق می‌یابد…»۵

بر این اساس، قرآن با مفاهیم عام و محتوای فراگیر بطن‌های خود، شایستگی بقا را دارد و برای همیشه جریان می‌یابد. لیک شناخت این مفهوم و استخراج این بطن‌ها، نیازمند دقت نظر و تأملی است که ویژه افرادی خاص از راسخان در علم است، چنان که امام باقر(ع) فرمود: «ما آن را می‌دانیم» و این آیه را تلاوت فرمود: «و ما یعلم تأویله الا الله و الرّاسخون فی العلم: تأویلش را جز خدا و ریشه‌داران در دانش کسی نمی‌داند.»۶

رسول خدا(ص) فرمود: «قرآن، ظاهری و باطنی دارد. ظاهر آن حکم،۷ و باطن آن علم۸ است. ظاهرش زیبا و باطنش ژرف می‌باشد… شگفتی‌هایش را پایانی نیست و غرایب آن فرسوده نمی‌گردد.»۹ از همین جاست که عبارات (ظاهری) قرآن برای توده‌های مردم با وجود تفاوت‌ها در سطح، و اشارت (پنهان) آن برای خواص (دانشمندان الهی راسخ در علم) است، آن سان که امام صادق(ع) فرمود.۱۰

آیات محکم و متشابه

«هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیاتٌ محکمات هُنّ اُم‌الکتاب و اُخَرُ متشابهات: اوست کسی که این کتاب را بر تو فرو فرستاد. پاره‌ای از آن، آیات محکم [صریح و روشن] است. آنها اساس کتابند و [پاره‌ای] دیگر متشابهاتند…»۱۱

در قرآن، آیات محکمی وجود دارد که مراد آنها آشکار است و به بیان تکالیف، احکام، اندرزها، آداب و موارد مشابه آن پرداخته‌اند. این بخش، حجم فراوانی از آیات را در بر می‌گیرند که بیشتر آیات را شامل می‌گردد. این آیات، اساس قرآن می‌باشند؛ یعنی مرجع امت اسلامی برای شناخت حلال و حرام، و سنتها و اخلاق.

بخشی دیگر، آیات متشابهی هستند که مراد از آنها روشن نیست. شمار آنها، اندک و موضوعشان اصول معارف، و مبدأ و معاد است و ژرفای مفهوم آنها، از غیر ژرف‌اندیشان، پنهان می‌ماند… همچون آیه «الله نورالسماوات و الارض: خداوند نور آسمان‌ها و زمین است.»۱۲ وجه‌شبه در‌ آیه به جهت دقیق بودن و ظرافت، پنهان می‌ماند و صرفاً مفهوم ظاهری آیه یعنی نوربخش بودن خداوند برای آسمان‌ها و زمین، قابل شناخت می‌باشد و عموم مردم، همین معنا را از ظاهر آیه فهم می‌کنند و بدان قناعت می‌نمایند؛ ولی خواص، وجه‌شبه آن را در ژرفای نهانش درمی‌یابند. این معنا آن‌سان که فیلسوف نامی، ابن‌رشد اندلسی تشریح نموده،۱۳ قائم به ذات بودن خدای تعالی، و چونان نور، روشن بودن و همزمان، نورانی کردن اشیای دیگر است.

مهم آن است که آیا متشابه نیز، در مفهوم ظاهری خود، نزد عموم مردم آشکار بوده آن‌سان که بدان قانع می‌گردند و هیچ‌گونه پیچیدگی در آن نمی‌بینند، هرچند ظرافت‌ها و نکات دقیق موجود در آیه، بر غیراهل دقت و دانش و معرفت، پوشیده می‌ماند؛ بنابراین تمامی آیات قرآن، براساس مفهوم ظاهری، برای توده‌های مردم روشن و آشکارند، هرچند زوایای درونی آنها بر غیر افرادی ویژه از راسخان در علم، پنهان است و براین اساس، هیچ یک از آیات به طور مطلق غامض و پیچیده به شمار نمی‌روند.

پاسخ به یک شبهه

گاه برخی پیرامون زبان وحی چنین می‌پرسند که این زبان، مربوط به جهان بالاست و با زبان زمینیان و اصطلاحات و عرف آنان، سنخیتی ندارند؛ بنابراین زبان وحی، سلسله‌ای از تعبیرات رمزی، اشارات و احیاناً استعاره‌هایی است که از افاده تمامی مقصود، نارسایند و ناسازگاری‌های موجود در ظاهر تعبیرات بسیاری از کتابهای منسوب به وحی آسمانی، به همین جهت است!

لیک این شبهه را غربی‌ها افکندند تا موضع خود را در برابر کتابهایی که وحی آسمانی پنداشته‌اند توجیه نمایند؛ چه، در این گونه کتابها مطالب بی‌ارزش فراوانی وجود دارد و آنان تلاش نموده‌اند با این گونه توجیهات سرد و سست، پرده‌ای بر رویشان بیفکنند… نیک روشن است که این مطالب موهوماتی بی‌اساس است که دستانی ناپاک به هدف تحریف وحی آسمانی فراهم آوردند و هیچ شباهتی با آنچه در قرآن آمده ندارد، کتابی که با عنایت الهی، از هرگونه تحریف مصون است: «انّا نحن نزّلنا الذکر و انّا له لحافظون: بی‌تردید ما این قرآن را نازل کردیم و قطعا نگهبانش خواهیم بود.»۱۴بنابراین نه تنها ناسازگاری و تناقض، که هیچ پیچیدگی و غموضی نیز در آن وجود ندارد.

باری، در قرآن گونه‌گونی در بیان وجود دارد، آن سان که آن را در سطوحی متفاوت و برفراز یکدیگر قرار می‌دهد و گاه به قله فرازمندی از بیان می‌رسد که جز دست دانایان نکته‌سنج و صاحبان نبوغ بدان نرسد؛ لیک این مطلب به هیچ روی موجب غموض و پیچیدگی آن نمی‌شود، پس از آنکه مفهوم ابتدایی ظاهر آن برای توده‌های مردم آشکار است، چنان که پیشتر گذشت. اکنون پیرامون گونه گونی مفاهیم قرآن، که موجب تفاوت فهم‌ها می‌گردد، مقداری سخن می‌گوییم.

گونه‌گونی مفاهیم قرآن

مفاهیم قرآن براساس گونه‌گونی مقاصد و اهداف سخن، متنوع می‌باشد. به همین جهت درجات بلندا و فرازمندی بیان، متفاوت می‌گردد. هرچند همگی از بالاترین درجه بلاغت برخوردارند، بنابراین می‌توانیم تنوع یادشده را به اختصار به چهار نوع تقسیم نماییم:

۱ـ احکام و تکلیف: که با زندگی عملی آدمی ارتباط دارند، چونان وظایف عبادی، معاملات و مانند آن. این گونه، باید در سطح فهم عمومی باشد؛ چرا که توده‌های مردم براساس تکلیف، مخاطب آن می‌باشند. مانند آیه «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون: ای مردم، پروردگارتان را که شما، و کسانی را که پیش از شما بوده‌اند آفریده است، بپرستید، باشد که به تقوا گرایید.»۱۵ پس هر کس با زبان عربی و سبک‌های کلامی عرب آشنا باشد، درمی‌یابد که این آیه، خطاب به همه مردم و تکلیفی متوجه تمامی آنان است و مفهوم آن را به طور کامل و بی‌هیچ ابهام و اجمالی فهم می‌نماید. این چنین است آیات: «واقیموا الصلوه و آتوا الزکوه: نماز را به پا دارید، و زکات را بدهید»،۱۶ «کتب علیکم الصیام: روزه بر شما مقرر شده است»،۱۷‌«و لله علی ‌الناس حجّ البیت: برای خدا، حج آن خانه، بر عهده مردم است.» و موارد مشابه آنها در مورد عبادات، و نیز: «و احل الله البیع و حرّم الربا: خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است»۱۹ در معاملات. این گونه تکالیف، به ساده‌ترین بیان وآسان‌ترین سبکهای سخن درآمده‌اند، چرا که مخاطب آنها، توده‌های مردم با سطوح متفاوت در فهم و پذیرش هستند. بنابراین نباید هیچ گونه پیچیدگی و ابهامی داشته باشند.

۲ـ مثَلها و حکمت‌ها: که برای اندرز دادن به مردم و بیدار ساختن وجدان های آنان در زندگی فردی و اجتماعی مطرح شده‌اند تا آنان، آمادگی رسیدن به درجات کمال انسانی مطلوب را به دست آوردند. این خود بر دو قسم است:

ـ قسم نخست: عبرت گرفتن از آثار پیشین که بر زندگی انسان گذشته است. قرآن آنها را یادآور شده تا از آنها عبرت گیرند، بدیها تکرار نشود و به مکارم خلاقی و خصلت‌های نیک اقتدا گردد. بدین‌سان آنچه آدمی در گذشته زندگی خود مرتکب شده، پیش رویش قرار داده می‌شود تا بدان بنگرد: اگر فضیلتی است آن را ادامه دهد و اگر رذیلتی است، دیگر بدان نزدیک نگردد؛ چه، خردمند از سوراخی دو بار گزیده نشود.برای نمونه، قرآن در مورد اهل کتاب و کردار ناشایست آنان مطالبی را آورده که عبرت‌انگیز است، لیکن آنان کجا و عبرت‌گیری! در حالی که دلشان خشن و نفوذناپذیر است. فرمود: «یسئلک اهل الکتاب ان تنزّل علیهم کتاباً من السّماء فقد سألوا موسی اکبر من ذلک فقالوا ارنا الله جهره: اهل کتاب از تو می‌خواهند که کتابی از آسمان بر آنان فرود آوری. البته از موسی بزرگتر از این را خواستند و گفتند: خدا را آشکارا به ما بنمای!»۲۰

درباره مشرکان نیز فرمود: «و قال الذین لایعلمون لولا یکلّمنا الله او تأتینا آیه؟ کذلک قال الذین من قبلهم مثل قولهم تشابهت قلوبهم: افراد نادان گفت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.