پاورپوینت کامل مردی که حتی استعمارگران وطن‌دوستی‌اش را ستودند! ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مردی که حتی استعمارگران وطن‌دوستی‌اش را ستودند! ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مردی که حتی استعمارگران وطن‌دوستی‌اش را ستودند! ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مردی که حتی استعمارگران وطن‌دوستی‌اش را ستودند! ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

ضمن تأکید بر لیاقت و کاردانی قائم‌مقام به صراحت اعتراف می‌کند که «یک نفر در ایران هست که با پول نمی‌توان او را خرید و آن قائم‌مقام است».

ضمن تأکید بر لیاقت و کاردانی قائم‌مقام به صراحت اعتراف می‌کند که «یک نفر در ایران هست که با پول نمی‌توان او را خرید و آن قائم‌مقام است».

سرجان کمبپل طی گزارشی به حکومت انگلیس ضمن تأکید بر لیاقت و کاردانی قائم‌مقام به صراحت اعتراف می‌کند که «یک نفر در ایران هست که با پول نمی‌توان او را خرید و آن قائم‌مقام است».

میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، معروف به «سید‌الوزراء» یکی از شخصیتهای صاحب اندیشه برای اداره امور حکمرانی در ایران عصر قاجار به شمار می‌رود. پدرش میرزا عیسی- قائم مقام بزرگ -از شخصیتهای تاثیرگذار عصر زندیه و نیز اوان سلطنت قاجارها در ایران بود.

قائم مقامها برخاسته از مکتب دیوان سالاری سنتی و اصیل ایرانی است. همان عنصر ایرانی مشهوری که همواره در طول ترکتازیهای اقوام ترک و تاتار، خوی بیابانگردی مهاجمان بر تخت نشسته در ایران را تلطیف و تدبیر می‌کرد. قائم مقام در کنار عباس میرزا پایه‌گذار نگاهی نو به ایران و ایرانی بود. وی از سویی با حمله به ساختار کهنه و فرسوده نظامی و اندیشه حکومت‌داری، پرسشهای مهمی در اذهان ایرانیان علی الخصوص عباس میرزا ایجاد کرد و از سویی دیگر به روشها و اندیشه‌های بیگانه به خصوص روس و انگلیس در بازسازی و نوسازی ایران هیچ گونه اعتمادی نداشت و التجاء به روس و انگلیس را مایه سرکوب اعتماد به نفس حکام ایران و مایه ذلت و زبونی مردم ایران می‌پنداشت.
جیمز فریزر در تمجید از مقاومت و عدم اعتماد وی در برابر بیگانه می‌نویسد: «دفاع او (قائم مقام) از منافع و حقوق مردم ایران سیمای مرد وطن پرستی را نشان می‌دهد که در برابر زد و بندهای سیاسی همسایگان، سخت ایستادگی و مبارزه می‌کرد»۱ قائم مقام مردی متفاوت از بسیاری از رجال زمانه خود بود، چنانچه هر جا صلاح می‌دانست حتی در حضور شاه، نظر صائب خویش را ارائه می‌داد، چنانچه در رایزنی‌ و مشاورتی که فتحعلی‌شاه برای آغاز جنگ ترتیب داده بود بر خلاف همه رجال متملق با دور اندیشی، به زیان جنگ با روسیه اشاره کرده بود و به فتحعلی‌شاه یادآور شده بود: «کسی که شش کرور مالیات می‌گیرد (شاه ایران) با کسی که ششصد کرور، (دولت روس) از در جنگ درنمی‌آید»۲ قائم مقام مخالف دخالت بیگانگان در امور داخلی ایران بود.
ایران امروز و همین مایه پیشرفت در حوزه اندیشه و عمل و رهایی از نظارت قیّم مآبانه خارجی از یک سو مدیون اندیشه و نگاه کسانی است که بیگانه را -حتی اگر اندک مایه نگاه مثبتی را به ایرانیان القاء کرده باشد- عامل نجات‌بخشی نمی‌پندارد و کم و بیش با تردید اقدامات آنان را در ایران رصد می‌نماید و از سوی دیگر مدیون اندک مردان شجاع و بالاتر از آن رجال آگاهی است که از دلایل زیر بنایی عقب ماندگی ایرانیان آگاه بودند.
شاید، این نگاه یعنی بی‌اعتمادی به بیگانگان برای رشد و ترقی ایران، در اکثر رجال سیاسی و بازیگران عهد قاجار و بعضاً پس از آن وجود داشته اما امتیازاتی که نزدیکی به قدرتهای بیگانه با خود به همراه داشت و نیز فقدان شجاعتی که گاه معامله بر سر جان را اقتضاء می‌نمود، موجب شد که این نگاه در اندیشه‌ و عمل بسیاری از رجال از قوه به فعل برنگردد.
استراتژی و اندیشه «موازنه منفی» که در تاریخ معاصر ایران در استراتژی معدودی از رجال، مجال ظهور و بروز پیدا کرده، بذری بود که قائم مقام فراهانی دو قرن قبل در ایران زمین پراکنده بود. اندیشه‌ای که در آن روزگار زمینه‌اش در رجال سیاسی و حتی مردم عادی کمتر به بار و باور نشسته بود و شاید تنها در قهوه خانه‌‌ها و پای منبرها و در زمزمه‌های شبانه با اندک مایه تاثیری دهان به دهان می‌گشت. قائم مقام فراهانی، شاگرد مکتب میرزا عیسی قائم مقام، پیشکار عباس میرزا ولیعهد تنهای ایران، عقب ماندگی فنی و رشد نیافتگی دولت و ملت را در جنگ با روسها و کاسب‌کاریهای انگلستان در معامله ارزشمندترین پاره‌های میهن یعنی منطقه قفقاز و مناطق زر خیز مجاور را به چشم دیده بود و دریافته بود که تنها با فراهم آوردن استقلال ایران می‌توان در جاده ترقی و پیشرفت قدم گذاشت. به تعبیر نویسنده‌ای «وی در مقابل عشوه و رشوه بیگانگان هرگز تسلیم نشده و حتی به قیمت جان، منافع و مصالح کشور، وطن خود را به بیگانگان واگذار نکرده است».
قائم مقام فراهانی با شناختی که از بیگانگان به خصوص روس و انگلیس داشت، پس از آنکه زمینه‌‌های استقرار شاه جدید(محمد شاه) را در تهران فراهم آورد، اجباراً در مقابل خواسته‌های ریز و درشت آنها و نیز برخی رجال کم مایه و فرصت طلب قرار گرفت. قائم مقام اگر چه در اندیشه ترقی ایران با تکیه بر داشته‌های داخلی، استقلال، و عدم تکیه و اعتماد به بیگانه و اندیشه موازنه منفی از رجالی که بعدها از این اندیشه استفاده کردند یعنی امیرکبیر و مصدق پیشکسوت بود اما نسبت به آنان ابزارهای لازم را در دست نداشت.۴ او حتی حمایت اولیه شاه را همچون امیرکبیر و یا حمایت مردم را همچون مصدق در اختیار نداشت و شاید تنها به سوگندی که عباس میرزا از فرزندش محمد میرزا گرفته بود، توانسته بود چند صباحی زنده بماند.
قائم مقام شاید نخستین فردی بود که در آن روزگار به خوبی دریافته بود که کشتی به گل نشسته ایران تنها به دست ایرانی رشد یافته و آگاه و مستقل و در سایه داشته‌های بومی قابل حرکت است. در همین راستا، او کوشید از تبعات عهدنامه ترکمان چای در ایران بکاهد و حتی در تلاش بود که ایالات از دست رفته ایران را به ایران بازگرداند.۵ در همین راستا، قائم مقام با اجرای مفاد کاپیتولاسیون و تبعات اقتصادی و سیاسی قرارداد ترکمان‌چای به مبارزه برخاست و کوشید از تاسیس کنسولخانه روس و انگلیس در ایران جلوگیری کند. پایگاههایی که بعدها ثابت شد در راستای دخالت در امور داخلی ایران و کسب امتیازات گوناگون مورد استفاده قرار می‌گیرد. وی در پاسخ مامور انگلیسی که در پی تاسیس کنسولگری بود، استدلال کرد که «کنسولخانه برای ایران زهر است» و چون وزیر مختار گفت؛ چون روسها دایر کرده‌اند،‌ کنسولگری، حکم پاد زهر را دارد، قائم مقام در جواب می‌گوید: «ایران آن قدر زهر خورده است که دیگر رمقی برای او نمانده است.»۶
قائم مقام می‌کوشید اقتصاد ایران را با تکیه بر امکانات داخلی نجات بخشد و شاید یکی از نخستین کسانی بود که در میان ذوق‌زدگی درباریان در مقابل اجناس اروپایی به نقش واردات بی‌رویه از ممالک فرنگ پی برد و به قول خود می‌خواست با «تجارت بی‌در»۷ به مبارزه برخیزد، چرا که عدم کنترل و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.